داستان جنس دوم/ قسمت اول

استقبال از اعتیاد

کدخبر: 2381807

داستان اول به زنی اختصاص دارد که تلاش‌هایش برای رسیدن به یک زندگی خو با یک اتفاق از بین رفت. خانمی که سعی داشت مادری شاداب برای کودکانش باشد ولی در مسیری حرکت کرد که حتی از دیدار آن‌ها نیز محروم ماند.

نسیم آنلاین: 

مورد اول ۴۵ ساله است. مطلقه و دارای دو فرزند که مدت‌هاست آن‌ها را ندیده است. خانواده و ریشه‌اش در اراک بود. پدرش کشاورز بود. درسی هم نخواند و زود ازدواج کرد. ازدواج که کرد به تهران آمد. ۱۳ سال پیش داغی می‌بیند. مادر از دست می‌دهد. یک نفر که در هر خانواده افسرده شود همه می‌افتند دنبال پیدا کردن راه‌های عجیب درمان. به توصیه خواهر عزیز و البته معتادش شروع کرد به مصرف کردن مواد. شوهرش مصرف نمی‌کرد و نمی‌کند، ولی از این اعتیاد آگاه بود. خودش را می‌زد به ندانستن و حتی وقتی گفت فهمیده کمکی به ترک مادر کودکانش نکرد. به رشد اعتیاد و زمین‌گیر شدن شریک زندگی‌اش کمک می‌کرد تا از شر او خلاص شود. زن افسرده شده‌اش معتاد شد و توانست بچه‌ها را از او جدا کند. خواهر بد واقعا بد دردی است مخصوصا وقتی شوهر بد و خواهر بد با هم بخواهند کاری بر علیه شما بکنند. داستان مقداری جنایی است، جنایی بود، در حال حاضر درام است. مادر معتاد شد و زندگی را از دست رفته دید. افسردگی را می‌خواست از سر بپراند که زندگی‌اش پرید و با ترک هم پیش شوهرش پذیرفته نشد. ترک کرد و بارها لغزید. دیگر زندگی عادی برای یک زن بدون خانواده و معتاد یک مزاح مسخره است. زن  داستان ما خانه‌دار بوده و در دوران بعد و قبل از ازدواج و شغلی نداشته است. حرفه خاصی هم بلد نبوده که بخواهد کاری کند و گلیمی از آب بیرون بکشد. بعد از طلاق که خیابان‌نشین شد مشغول به کار شد. دیگر واقعا ترک کرده است. سال‌های زیادی را در خوابگاه‌های مختلفی سر کرده است. از خانواده خودش هم کمکی بر نمی‌آید و کاملا از طرف خانواده طرد شده است. خانواده‌ای که اوایل جدایی او، سعی می‌کردند حامی او باشند. اصلا توان مالی زیادی هم ندارند. مقصر از نظرش که بود؟ خواهرش و شوهرش و روابط پنهانی این دو. از نظر مخاطب شاید خودش و از نظر من هم خواهر و هم شوهر و هم عدم آگاهی نسبت به مواد مخدر. سادگی زن داستان و زیرکی خواهرش دو عنصر مهم داستان بیچارگی او هستند. البته خواهرش مواد را ترک کرده است و زندگی در شانی دارد. شوهر خانم اراکی داستان خانه‌ خود را هم عوض کرده است تا بچه‌ها مادرشان را برای همیشه از یاد ببرند.

پ.ن: در این داستان‌ها بناست به روایت آسیب‌ها و مسائلی که زنان در جامعه ایران با آن مواجه هستند بپردازیم. به سراغ مواردی می‌رویم که زنان با مسائلی از جنس اعتیاد و حاشیه‌نشینی و جرم دست و پنجه نرم کردند. مسائلی که معمولا مردانه حساب می‌شوند.

ارسال نظر: