حسن رحیم پور ازغدی
  • |

    مجتهد در "اصول دین" و بری از بی‌تفاوتی و بی‌حسی در دفاع از حق بود، در دورانی که بسیاری فاضلان فضل‌فروش، فاقد درک تحلیلی از اصول و محروم از مهارت خودسازی و جسارت خودسوزی، و بیشتر گرفتار اظهار خودند تا درد دین، مصباح از پیشتازان تحول در حوزه و از خط‌شکنان تحجر و مشعل‌داران نوآوری و نواندیشی و زخم‌خورده‌ی اصلاح‌طلبی خویش در نظام آموزشی و پژوهشی حوزه نیز بود.

  • |

    در نظام انضباطی هیچ دانشگاهی در بلوک سرمایه داری لیبرال، هیچ تشکل دانشگاهی سیاسی از موضع اپوزسیون سیستم، اجازه فعالیت و حتی موجودیت ندارد، تقریبا درهمه دانشگاه های مشهور آمریکا و اروپا، خط قرمزهای سیاسی و حاکمیتی از قبیل صهیونیزم و سایر مقدسات سرمایه داری وجود دارد که فعالیت سیاسی به نفع آنها، ممکن و علیه آنها ممنوع است و عواقب سختی از اخراج تا بازداشت دارد.

  • |

    مشغول دیدن سریال «خانه امن» بودیم که زیرنویس کردند: خانه، ناامن است. چرخۀ صنعت ترور که اهداف آن از پیش معلوم بوده، همچنان می‌چرخد. کسانی که دشمن خارجی ندارند، زندگی می‌فرمایند و بادیگارد دارند، شاید برای آنکه از مردم کتک نخورند. معلوم نیست چرا کسانی که دوپول، ضرر برای دشمن و سود برای ملت ندارند مالک پاویون‌ها و تشریفات امنیتی شده‌اند و آنان که نباید ترور شوند، ترور می‌شوند؟

  • |

    استاد حسن رحیم پور ازغدی در پنجمین بخش ازیادداشتهای شهدای ترورهای  هسته ای، به نمونه ی جدیدتری ازتوجهات متفکرانه وپرسشگرانه شهید فخری زاده در فلسفه فیزیک ونسبت آن با متافیزیک پرداخته است.

  • |

    شهید فخری‌زاده در نقاط ربط فیزیک با فلسفه و در حلقه وصل "فلسفه علم" و معرفت‌شناسی با مشکلات انسان و نیازهای حیات، درگیر تالیف کتاب‌هایی بود و می‌پرسید چرا نهاد فلسفه اسلامی در صحنه نیست و تفریع فروع نو نمی‌کند

  • |

    فخری‌زاده بزرگمردی که جلوی بت‌های ما زانو نزد، بزرگ در «فیزیک» و «فلسفۀ علم» و بزرگ در انسانیت و معنویت،  مجاهدی ناشناخته برای ما و کاملا شناخته برای واشنگتن و لندن و تل‌آویو

  • |

    اندیشه‌های اسلامی تقسیم شد به اندیشه‌های پاک و ناپاک. مواظب باشید اندیشه‌های ناپاک اسلامی را به اسم اسلام به شما غالب نکنند. اندیشه ناپاک این هست که آیه و حدیث می‌خواند، اصطلاحات فقهی به کار می‌برد، مداحی و عزاداری‌اش هم می‌کند، همه‌چیزش است اما درست در خلاف جریان انبیاء. در جهت عکس نهج‌البلاغه حرکت می‌کند. یک تشیعی، یک اسلامی، یک دینی را تعریف می‌کند، معارف دینی را می‌‌گوید که از درونش نه مسئولیت، نه تعهد، نه انقلابی‌گری، نه فداکاری، نه جهاد، نه امر به معروف و نهی از منکر، نه شهادت، نه مبارزه

  • |

    خداباوری‌های غیرتوحیدی، وقتی اوضاع بشر درهم می‌ریزد، اشتباها وارد یک بورس رقابت معنوی! با قواعد هستی می‌شوند، گویی قواعدی هست که از بالا به خدای خیر دیکته شده و دست او را بسته است.

  • |

    ائمه حکومت را برای توحید و عدالت می‌خواهند و از منظرشان حکومت، وسیله است و در انتخاب بین هدف و وسیله، قطعا هدف را انتخاب خواهند کرد.