پایگاه انصار حزب الله نوشت: جواد کریمی قدوسی نماینده مجلس شورای اسلامی در جلسه هفتگی انصار حزبالله به مناسبت فرارسیدن هفته بسیج به سخنرانی پرداخت که متن کامل آن در پی می آید: تربیت جوانان خداجوی بسیجی، فتحالفتوح حضرت امام(ره) بود؛ این فرمایش مقام معظم رهبری است. همه ما این توفیق را داشتیم در این ایام از مقطع تاریخ شاهد بزرگترین تحول فرهنگی، اجتماعی و سیاسی باشیم، آن هم در شرایطی که دنیا به سمت تاریکی و انحصار پیش میرفت. حرفی که چند روز قبل انگلیسیها به آن اذعان کردند، خیلی قابل توجه است. حرفشان این بود که دیپلماسیای که ایران در این مقطع از تاریخ ارائه داده است در دنیا مشابه و نظیر ندارد. مردم؛ منشاء قدرت نظام اسلامی واقعیت امر این که امام(ره) منشأ قدرت را در جایگاه خودش قرار دادند که آن قدرت پروردگار متعال است و قدرت پروردگار تجلیاش در قدرت مردم است و مردم اگر به قدرت عظیم خودشان پی ببرند هیچ قدرتی بر آنها نمیتواند به پیروزی برسد و این قدرت با دست خالی هم میتواند دنیایی را فتح کند. این الگوی جدید یا به قول انگلیسیها دیپلماسی جدیدی بود که ایران خلق کرد و ارائه داد و با این نوع دیپلماسی و فرهنگ که
ما آن را فرهنگ بسیجی مینامیم انقلاب به پیروزی رسید. امروز اگر یمنیها بخواهند پیروز بشوند، حداکثر به ۴۸ ساعت زمان بیشتر احتیاج ندارند چون مسلحترین مردم در منطقه خاورمیانه یمنیها هستند؛ چرا که از آن نقطه به سراسر مناطق آفریقا سلاح قاچاق میشود. ولی یمنیها معتقدند ما بایستی فقط با همان روشی که ایرانیها و امام(ره) انقلاب را به پیروزی رساندند، به پیروزی برسیم. همانطور که امام(ره) اجازه نداد کسی دست به اسلحه ببرد، چون اگر اسلحه بخواهد سرنوشت ملت را تعیین کند، خیلیها به اسلحه نیازمند میشوند که امکان تهیه برای آنان نیست و بعد میگویند بهتر است که در خانه بنشینیم چون مسلح نیستیم. فرهنگ بسیجی؛ الگوی ملتهای مسلمان الگوی بسیجی، الگویی است که ۳۳ سال ملت ایران را روی پا نگه داشت و منطق خودش را منشأ قدرت قرار داد و نه اسلحه و امکاناترا. ایمان، منطق، ایثار و فداکاری، عشقو امید، منشأ قدرتو اقتدار هستند. موقعی که مردم لیبی این الگو را برای خود قرار دادند، امید پیدا کردند و به پیروزی رسیدند. بحرین، مصر، و حتی جنبش والاستریت با این الگو پیش میرود و این منطق کارش به جایی میرسد که زرادخانههای هستهای را در آمریکا
نابود خواهد کرد و همانطور که شاه نتوانست از زرادخانههای خودش استفاده کند، دنیا به وسیله این منطق به امنیت میرسد و به همین جهت است که ما شاهدیم در جمهوری اسلامی حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری روی حضور مردم در صحنه بویژه در زمان انتخابات تأکید فراوان دارند و هر کس را هم مردم انتخاب میکنند، نظام جمهوری اسلامی احترام وی را حفظ میکند؛البته تا جایی که از آن شرطی که امام و مقام معظم رهبری موقع تنفیذ حکم رؤسای جمهوربیان میفرمایند یا سوگندی که نمایندگان میخورند، عدولنکنند. تفکر بسیجی؛ قویترین منطق پویا این تفکر بسیجی و این نوع تربیت و منطق، توانمندی عرض اندام در همه میادین را در ذات و جوهر خودش به همراه دارد. در زمان تهاجم نظامی این قویترین منطق است برای اینکه یک تهاجم را به شکست بکشاند و این منطق در دفاع مقدس توانست به پیروزی برسد. همین را هفته گذشته در سفر یک روزهای که به لیبی داشتیم در جوانان بسیجی لیبی و بویژه فاتح طرابلس - که یک جوان رشید با ۱۲۰۰ نفر مسلح آن شهر را فتح کرده بود - دیدیم. در عرصه جنگ نرم و براندازی خاموش باز این منطق کارایی خودش را نشان میدهد و ما کارآیی این تفکر را در ۳۳ سال گذشته
در تمامی عرصهها و میادین دیده و لمس کردهایم. در دوره دفاع مقدس شاهد اوج آن بودیم که مقام معظم رهبری فرمودند بسیج که وارد میدان شد سرنوشت جنگ را تغییر داد و امروز همه ما مدیون این مردم هستیم و بسیجیانی که قریب ۳۰۰ هزار شهید در دفاع مقدس تقدیم اسلام کردند و امروز اقتدار نظامی ما ازا ین شجره طیبه و این نوع تفکر است. چند سال قبل نشست مشترکی در بندرعباس با موضوع خلیج فارس، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی داشتیم. عزیزان بسیجی که در جلسه آمدند و گزارش دادند، میگفتند در این منطقه بویژه در تنگه هرمز نظام جمهوری اسلامی قدرت و اقتداری دارد که میتواند بدون اینکه یک تیر شلیک کند، کاری کند که حکم بنزین ریختن روی اقتصاد آمریکا را دارد که هر وقت مصلحت باشد این کار صورت میگیرد. ما این تفکر را یک روز هم حتی خاموش و غافل ندیدهایم. امام فرمودند خطر آمریکا آنقدر جدی است که اگر غافل بشوید نابود میشوید. دوستان در آن نشست میگفتند ما بعد از قطعنامه یک روز را هم در این منطقه غافل نبودهایم و امروز این اعتماد به نفس و ایمان قوی و آمادگی عالی وجود دارد. عرصه جنگ نرم خطرناکترین عرصه است. بیشترین امید دشمن همامروز و فرد برای
زدن ضربه، ا همین عرصه است، شاهد بودیم همین چند هفتهقبل برای حمله به ایران تاریخ هم تعیین کردند ولی بعد از چند روز خانم کلینتون گفت باز ما امیدمان به همان موج سبز در ایران است باید آنها را حمایت کنیم. یعنی همان فتنهگران و کسانی که در داخل ستاد فتنه بودند و آمریکاییها هیچ راهی جز این ندارند و ناچار متوسل به این کار شدهاند؛ چرا که اینها حتی جرأت شلیک یک تیر سبک را هم به سمت ایران ندارند. سه خطر بزرگی که نظام اسلامی را تهدید کرده است نظام جمهوری اسلامی تا به حال در این ۳۳ سال سه بار به خطر افتاده است؛ یکی دفاع مقدس و جنگ ۸ ساله بود، دیگری زمانی که حضرت امام از میان امت رفت و اگر نبود آن اعتقادات راسخ شیعه میتوانست امنیت کشور به خطر افتد که الحمدلله برای یک ساعت هم این اتفاق نیفتاد و گر چه دیدیم در آن ایام دشمنان حتی چمدانهایشان را بسته بودند تا به تهران بیایند. بار دیگری که امنیت ملی به خطر افتاد در فتنه ۸۸ بود که اینجا امنیت ملی چنان به چالش کشیده شد که مقام معظم رهبری از آن به عنوان کودتای سیاسی تعبیر فرمودند؛ توسط کسانی که قبلاً در چارچوب مقامات جمهوری اسلامی نقش داشتند، کسانی که دو دوره رئیسجمهور و دو
دوره رئیس مجلس و یا نخستوزیر بودند، همینطور نمایندگانی از ادوار گذشته مجلس و حتی نمایندگانی از مجلس فعلی و معاونین و وزرایی از دولتهای قبل که عضو ستاد فتنه بودند. جنگ نرم زمانی که بخواهد ضربه اساسی را وارد سازد بایستی اتاق فرماندهی داشته باشد و آن اتاق فرماندهی نمیتواند خارج از جمع کسانی باشد که نفوذی در اداره کشور نداشته باشند. این همان تکرار وقایع تاریخ است که مقام معظم رهبری در خطبههای ۱۴ خرداد در مرقد امام آن را ذکر کردند و فرمودند در آن زمان هم طلحه و زبیر با علیابنابیطالب از سر جنگ درآمدند. هر جا که مقام معظم رهبری سراغ تاریخ رفتند، منظورشان این بود که امروز هم ما گرفتار همان مقطع هستیم. از این جهت جنگ نرم خطرناکتر است. البته بخش کوچکی از جنگ نرم، رسانههای بیگانه و ماهواره و کتاب و ترویج فساد و فحشا و بیبند و باری و بدحجابی و غیره است ولی باز از این ناحیه دل ما نمیلرزد و نگران نمیشویم و هر وقت ارادهای قوی حاصل میشود میتوان این پدیدهها را مهار کرد ولی آنجایی که دلها میلرزد، جایی است که میبینیم خواصی که بایستی پشت سر امت و ولی باشند در مقابل او ایستادهاند، و ملت و امت را تنها
گذاشتهاند و در یک حادثه سخت سکوت کردهاند که امیرمؤمنان حضرت علی(ع) فرمود: شما با سکوتتان باطل را یاری نکردید ولی حق را ذلیل کردید و این سکوت خواص چقدر به امیر مؤمنان رنج داد. طلحه و زبیر به جنگ با علی(ع) آمدند و تکلیفشان روشن شد و سپاه امام به نبردشان رفت، ولی صبر سختتر برای امام حسین(ع) آنجایی بود که مقام معظم رهبری در توصیف عاشورا سکوتها و طعنهها را به عنوان صبری سختتر از شهادت و تشنگی بیان میکنند و میگویند برای امام حسین(ع) آن تشنگی و آن آتش زدن حرم اهل بیت و شهادت عزیزان و فرزندانش سخت بود ولیاینکه که برجستگان آن روز جهان اسلام مثل عبدالله جعفرها، عبدالله زبیرها، عبدالله عباسها به امام میگفتند این کار را نکن و این راه را نرو و ساکت باش، سختتر بود برای امام. سختی صبر بر انحراف خواص در جمع خبرگان رهبری، مقام معظم رهبری در تفسیر روایت امیرالمؤمنین که فرمودند در فتنه چون بچه شتری باشید که نه شیری دارد که بدوشند و نه پشتی دارد که سوارش شوند، فرمودند معنای این روایت این نیست که در فتنه کنار کشیده و ساکت باشید. مقام معظم رهبری در نهایت میفرمایند آن خواصی که در این حادثه سکوت کردند سکوتشان در طولانی
شدن این فتنه سهم داشت.تاآنجا که آن فتنه ۸ ماه طول کشید و آن فاجعه در روز عاشورا بهوجود آمد و آن همه دشمن به وجود آمد و آبروی نظام را بردند و نقطه نورانی رأی ۴۰ میلیون را مبدل به یک نقطه ضعف کردند. آنها تکلیفشان روشن است که صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست دادهاند؛ خواصی که سکوت کردند و دو پهلو حرف زدند و بد تحلیل کردند، در طولانی شدن فتنه سهیم هستند. خطرناکترین گردنه انقلاب فتنه خطرناکترین پیچ انقلاب در ۳۳ سال گذشته بود و ما سوگند خورده بودیم که از نظام دفاع کنیم. باز در این حادثه هم بسیجیان و حزباللهیها گره از کار انقلاب گشودند که مقام معظم رهبری در قم سال گذشته فرمودند که خیلی از خواص در این فتنه کم آوردند و مردود شدند ولی بسیجیها ثابت کردند که به وظیفهشان به خوبی عمل خواهند کرد. در ۸ سال دفاع مقدس حضرت امام مهر تأیید بر عملکرد بسیجیان زدند که آن سالها درسهایی از عاشورا بود، ولی سختتر از عبرتهای عاشورا پیشروی ما بود که بایستی عبرت میگرفتیم. این فتنه عظیم میدان آزمایشی بود که آیا از عبرتهای عاشورا عبرت گرفتهایم یا خیر، اینجا هم مقام معظم رهبری مهر تأیید بر عملکرد بسیجیان زدند و
آنها را در این آزمایش قبول دانستند. پرسش و پاسخ * آیا موضوع نامه آقای بهزاد نبوی به خانم کلینتون درستاست؟ بنده چیزی در این مورد نشنیدهام، اما چارچوب سیاست اینها در فتنهرابطهشان با آمریکاییها و بالعکس جزو مستندات مسلّم فتنه است و آمریکاییهاهم گفتهاند ما راهی به جز حمایت از اینها نداریم؛ چرا که اینها فقط میتوانند در ایران به سیاست ما کمک کنند. * دیپلماسی ایران اسلامی، امروز چقدر توانسته است تحولات منطقه و جهان اسلام را مدیریت کند و آیا به نظر شما نمره قبولی میگیرد؟ دیپلماسی جمهوری اسلامی همچنانی که رایج است یک دیپلماسی آشکار دارد و یک دیپلماسی پنهان. دیپلماسی آشکار جزو وظایف وزارت امور خارجه است و این وزارتخانه هم در این عرصه وظایف و اقدامات و تاکتیکهایش در شورای عالی امنیت ملی بسته میشود؛ مثلاً همین سفر آقای صالحی به عربستان، اینکه چه بگوید و با چه هدفی برود، در شورای عالی امنیت ملی تعیین میشود و این نیست که آقای صالحی و معاونین او بنشینند و تصمیم بگیرند و بعد هم سوار هواپیما شوند و به عربستان بروند. اینکه به مصر برویم، به لیبی برویم و در تونس اینگونه عمل کنیم، همه براساس تدابیر خاصی است که در
این فضا اتخاذ میشود و این ستاد کاملاً فعال است و قویترین اقدامات را هم در سطح جهان در بحث بیداری اسلامی جمهوری اسلامی ایران تشکیل داده و از آن خود کرده است. نشست بیداری اسلامی و ارائه یک نقشه راه توسط مقام معظم رهبری در تهران و کنفرانس عظیم فلسطین که درآن مقطع حساس ، تاریخ فلسطین شکل گرفت در حالی بود که آمریکا آن سناریوی خبیثانه را در سازمان ملل طراحی کرده بود. آن هم تشکیل دولت فلسطینی در چارچوب طرح سازش با اسرائیل تا اینکه دولت فلسطینی به رسمیت شناخته شود و متقابلاً جهان عرب و فلسطینیها هم اسرائیل را به رسمیت بشناسند. در یک چنین فضای احساسی که در سازمان ملل طراحی شده و همه را هم جمع کرده بودند، اگر با تشکیل دولت فلسطین مخالفت میکردیم، میگفتند تشکیل دولت فلسطین در دنیا دو تا مخالف بیشتر ندارد؛ یکی ایران و دیگری اسرائیل است و اگر موافقت میکردیم، میگفتند بسمالله قسمت اول آن را قبول کردید، قسمت دوم هم که قبول کشور صهیونیستی و دولت اسرائیل است را باید قبول کنید به رسمیت بشناسید. در چنین مقطع حساسی، کنفرانس فلسطین را مقام معظم رهبری از قبل تدبیر فرموده بودند و به موقع آن را تشکیل دادند و آن جمله راهبردی
«از نهر تا بحر» را که این سرزمین متعلق به فلسطینیهاست را عنوان کردند و اسماعیل هنیه، همان فرمایش مقام معظم رهبری را تایید کرد و خالد مشعل هم همین کار را کرد. همینطور تشکیل شورای مرکزی مجمع جهانی بیداری اسلامی که اخیراً در تهران تشکیل شد، تأثیرگذار و سرنوشتساز است و همین منشأ عصبانیت آمریکاست. آمریکاییها که عراق را اشغال کردند تا حاکمی از خودشان تعیین کنند و برای همیشه بمانند، کارشان به جایی رسیده که راضی شدهاند چند نفر را در کشور عراق فقط برای آموزش نگه دارند. این در حالی است که عراقیها در پی امضای تفاهمنامه امنیتی با آمریکاییها بودند و اینجا جمهوری اسلامی به مددشان رفت و نگذاشت و به اینها امید داد تا جایی که با خروج کامل آمریکاییها در سال ۲۰۱۲ توافق کردند. اینکه امروز شاهد در هم ریختن سنگرهای کلیدی و راهبردی آمریکاییها در منطقه بویژه مصر و افغانستان و عراق هستیم، ناشی از دیپلماسی آشکار و پنهان جمهوری اسلامی با محور ولایت است که دولتها هم قدمهایی برداشتهاند. * فرق بیداری اسلامی و بیداری انسانی در چیست؟ ما فقط بیداری اسلامی میشناسیم و چیزی به نام بیداری انسانیرا انحراف از خط مقام معظم رهبری
میدانیم. * چرا در زمان قبل از فتنه سال ۸۸ وزارت اطلاعات عملکرد قویتری در جهت شناسایی عوامل فتنه از خود نشان نداد؟ احکام اسلام حکم نمیکند به اینکه قبل از اینکه کسی دست به عملی بزند اقدامی صورت گیرد و مردم با مشاهدههای عینی خودشان باید به بصیرت برسند و این با دستگیری زودهنگام سران فتنه امکانپذیر نبود. البته احساسات ما این را حکم میکرد که باید با سران فتنه صریح برخورد شود و زندانی شوند، ولی دیدیم که چگونه زندانی شدند و با چه تدبیر و روشی با حداقل هزینهها و بدون قهرمانسازی این کار صورت گرفت. * عملکرد مجلس هشتم را چگونه ارزیابی میکنید؟ کارنامه مجلس هشتم را مقام معظم رهبری در آخرین دیدار با نمایندگان مجلس جمعبندی کردند. در چند جمله نکاتی را در مورد مجلس هشتم مطرح کردند که در ارتباط با مجالس گذشته بینظیر است و آن موضعگیریهای مجلس و نمایندگان در بحث حوادث مهم و هجمههایی که علیه انقلاب بود، است که با تعابیر بسیار زیبا و برجسته و با کلمات افتخارآفرین از موضعگیریهای مجلس هشتم تجلیل کردند. ایشان در یک جلسه خصوصی که حدود ۳۰ نفر از نمایندگان خدمت ایشان رفته بودیم به طور مشخص فرمودند که این نوع ادبیاتی که
شما دارید،این همان جوهر انقلاب است و در جریان مواضعتان هستم. لذا این موضعگیریهای قاطع مجلس مؤثر بود. البته نه همه نمایندگان چرا که بعضی از اصولگرایان هم دو پهلو حرف زدند و حتی به نفع فتنه سیاهنمایی کردند، اما قاطعیت مجلس در امر فتنه موجب جلب رضایت رهبری شد و کارنامه قبولی به مجلس دادند. ولی بارها و بارها ایشان به همان نکتهای که در کرمانشاه در جمع دانشگاهیان ایراد کردند، اشاره کردهاند که وظیفه رهبری آنجاست که ببیند انحرافی در اصول پیش نیاید و نه دخالت در همه امور، از قبیل وظایف رئیسجمهور و نمایندگان. این مطلب را آقای مطهری در مجلس خواند و گفت این را باید با آب طلا بنویسیم. به او گفتم آیا شما همین حرف را قبول داری مگر آقا در چند مقطع در مجلس هشتم به من و شما پیغام ندادند که اگر نظر من را میخواهید، من مایلم کابینه یکپارچه رأی بیاورد. چون استراتژی فتنه بعد از انتخابات ۵ تاکتیک بود که آقای هاشمی آن را مدیریت میکرد. اول شورش و بحران؛ دوم زیر سوال بردن تنفیذ که عملاً اصحاب فتنه نیامدند و سوم در مراسم تحلیف در مجلس هم نیامدند، چون دولت را مشروع نمیدانستند. چهارمین آن عدم رأی به کابینه و اینکه رأی نیاورد.
آقا به آقای لاریجانی نظرشان را راجع به کابینه گفته بودند ولی لاریجانی ضعیف اصلاعرسانی کرد. وقتی چنین شد از طرف آقا یادداشتی آمد که اینگونه فرموده بودند: اگر مجلس نظر من را میخواهد من مایلم کابینه یکپارچه رأی بیاورد. در مورد صدارت بانوان به آقای احمدینژاد گفتند صدارت بانوان شبهه شرعی ندارد و شما تلاش کنید نظر مراجع را در قم جلب کنید. و چنین شد که کابینه رأی آورد. پنجمین بحران استیضاح رئیسجمهور در مجلس بود که ماجرای طرح سؤال از رئیسجمهور در مجلس در راستای همین بحران بود. طرحی دیگری که در مجلس در راستای اهداف فتنهگران در دست پیگیری بود، طرح انفکاک انتخاب رئیس بانک مرکزی از دولت و واگذاری آن به رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بود که این طرح توسط آقای باهنر و گرانمایه ارائه شده بود تا بانک مرکزی از زیر نظر دولت خارج و تحت نظر اقتصاددانان و بخش خصوصی قرار گیرد، به این بهانه که ممکن است بانک مرکزی تحریم شود و لذا اگر بانک مرکزی دولتی نباشد تحریم نمیشود. در این باره هم رهبری پیغام دادند ولی توجه نشد. در زمان رأیگیری هم سیستم رأی گیری در مجلس برای اولین بار به یک باره قطع شد ولیکن بعد از ناهار و نماز متوجه
شدیم که طرحی برخلاف آییننامه گنجانده بودند که ریاست بانک مرکزی باید در مجلس رأی اعتماد بگیرد. این در حالی است که قانون اساسی میگوید فقط اعضای کابینه باید از مجلس رأی اعتماد بگیرند. خلاصه این طرح در مجلس رأی آورد ولیکن شورای نگهبان آن را رد کرد. ولی دوباره در مجلس پافشاری کردند و به مجمع تشخیص رفت و در مجمع تشخیص هم تصویب نشد؛ به ناچار تصویب کردند که ریاست بانک مرکزی در جلسهای که سران سه قوه حضور دارند با رأی سران سه قوه تعیین شود که بلافاصله دفتر مقام معظم رهبری پیغام دادند که این مصوبه ابلاغ نشود و به صدا و سیما هم گفتند اعلام نشود و بعد نامه مقام معظم رهبری آمد که فرمودند این بند به گونهای اصلاح شود که عزل و نصب ریاست بانک مرکزی در اختیار رئیسجمهور باقی بماند. درصدد این بودند که قدرت اقتصادی را از دست دولت بیرون آورند و آن را در حوزهای ببرند که نفوذشان در بخش خصوصی عرض اندام بیشتری دارد. اتفاقات اینچنینی در مجلس رخ داده است ولی سر جمع در این فتنه وجود این مواضع محکم از افراد توانست فتنه را در نهاد مجلس مهار کند، در حالی در هیئت رئیسه و شخص آقای لاریجانی فرمانش به آن طرف بود و در جلسات غیرعلنی در
روزهای اول فتنه به گونهای تحلیل میکرد که فتنه پیروز است و به مقام معظم رهبری هم اینگونه گفت که روز قدس یکی شما بودید و یکی هم سبزها و همینطور دیگران ولی بحمدالله تا الان به خیر گذشته است. * نظر شما در مورد جریان فتنه و انحراف چیست؟ انحراف و فتنه دو روی یک سکهاند و از همدیگر جدا نیستند؛ به گونهای که در ۴ مبنا نقطه نظر مشترک دارند و این نشان میدهد که از یک منشأ فکرشان نشأت میگیرد؛ فتنه و انحراف در مبانی اعتقادی جمهوری اسلامی یعنی هر دو مقابل تفکر امام و مقام معظم رهبری صفآرایی کردهاند. دوم این که هر دو در مبانی مسائل فرهنگی مروج اباحیگری و بیبند و باری و بدحجابی و در عرصه هنر و سینما نقطه نظر مشترک دارند و به همین منوال هم عمل کردهاند. هماهنگی جریان فتنه و انحرافی در برقراری رابطه با آمریکا سوم اینکه در مبانی سیاست خارجی هر دو طرفدار و تلاشگر در جهت برقراری رابطه با آمریکا هستند. آقای دکتر فیروزآبادی میگفت زمانی که آقای هاشمی رئیس جمهور بود، سه بار مرا خواست و گفت در شورای عالی امنیت ملی همه معتقدند و نظر دارند که باید رهبری در برابر آمریکا کوتاه بیاید و فقط شما ماندهاید... که من مخالفت کردم و
این موضوع را به مقام معظم رهبری گفتم. اتفاقا آقای هاشمی خدمت حضرت آقا میرود و همین را میخواهد و به مقام معظم رهبری میگوید که شورای عالی امنیت ملی اتفاق نظر دارند که شما در برابر آمریکا باید کوتاه بیایید و حضرت آقا میفرمایند خیر اجماعی در کار نیست، آقای فیروزآبادی خودشان به من گفته است که من مخالفم. این اواخر هم آقای هاشمی اعتراف کرد که ما میخواستیم با آمریکا رابطه برقرار کنیم ولی رهبری نمیگذاشتند. تلخی برخورد ما با آمریکاییها به خاطر مخالفت ایشان بود و الا رابطه ما با اروپاییها برقرار شد و حتی در پاکستان ملک عبدالله در ماشین ما سوار میشد. بعد در ماه مبارک رمضان امسال در دیدار مسئولان نظام دو سوم فرمایشات مقام معظم رهبری در پاسخ به این اظهارات منحرفانه آقای هاشمی بود و به صراحت فرمودند که در آن زمانی که شما با اروپاییها خوش و بش میکردید، شما را در دادگاه میکونوس محکوم کردند و از همین حسینیه به آنها سیلی نواخته شد. سفرای اروپایی رفتند بعد که میخواستند برگردند حضرت آقا آنها را معطل نگه داشتند و بعد فرمودند که بیایید ولی سفیر آلمان نیاید. چهارمین بحث مشترک فتنه و انحراف اینکه در مبانی سیاسی دنبال
ریشهکن کردن تفکر اصولگرایی هستند. تفکر اصولگرایی هم همان تفکر اسلام ناب است که امام(ره) داشتند و امروز بسیجیان دارند. در مورد سوال از رئیسجمهور، متاسفانه خود آقای احمدینژاد بیشترین کمک را کرد که مجلسیها جرات کردند طرح را بیاورند و تا قبل از خانهنشینی رئیس جمهور درگوشی از این حرفها میزدند، ولی امضای این طرح را در همان روزهای خانهنشینی احمدینژاد جمع کردند. کسی که این قدر با نذر و نیاز و عشق و علاقه مردم آمده است، این خطاهای استراتژیک را هم داشت. * چرا ایران با دشمنی عربستان در تصویب قطعنامه علیه ایران مقابله نمیکند؟ امروز راهبرد آمریکا در منطقه این است که ایران در اولویت اول با عربستان درگیر شود یا با ترکیه؛ چرا که تنها راه برون رفت آمریکا از این بحران عظیم در منطقه و مهار بیداری اسلامی و آن قضایایدرونآمریکا این است که جنگی در منطقه رخ دهد. همه طراحیها، بحث هستهای، حقوق بشر، همه و همه به خاطر عصبانیت شدید آمریکا از این تحولات است و همه جا هم میبینید که حرف اول و آخر دست ایران است و ایران بازی آنها را در منطقه به هم ریخته است و ایران هم راهبردش این است که فضای منطقه را به گونهای مدیریت کرده و با
این جنگ نرم طوری مقابله کند که روند طبیعی بیداری اسلامی راه خودش را طی کند. بنابراین ضمن اینکه عربستان در مقابل ما کاملا در حال بازی است و واقعا هم یک دشمن سرسخت و بزرگترین مانع است ولی امروز راهبرد ما خنثیسازی راهبرد آنهاست و به وقتش انشاءالله آن جریان داخلی در عربستان هم کار خودش را خواهد کرد. * در مورد توافق امنیتی ایران و سوریه توضیح دهید. حقیقت این است که بیداری اسلامی خیلیها را از خواب بیدار کرده است از جمله چین و روسیه و اینها نگران تحولات در کشور خودشان هستند و یک انگیزه آنها در نزدیکی با ایران و هماهنگ شدن در این قطعنامهها این مسائل است و ارتباط با ایران را برای خودشان سرنوشتساز میدانند و در این قطعنامه شورای حکام، بیشترین همکاریها و تاثیرگذاریها را روسیه و چین داشتند؛ ضمن اینکه کشورهای جنبش عدم تعهد هم خیلی خوب از ایران حمایت کردند و قطعنامه ۴بار تعدیل شد و قطعنامهای مشابه همان چیزهایی که ما قبلا گفته بودیم، تصویب شد. به هر صورت تحولات عظیم منطقه، باعث توجه در روسیه شده است و پوتین کسی است که دوباره پا به عرصه قدرت میگذارد و او برخلاف مدودف نظر منفی نسبت به آمریکا و اروپا دارد. احزاب
روسیه که آمده بودند، حرفشان در تهران این بود که ما مدودف را آوردیم ولی متاسفانه به غرب گرایش پیدا کرده و ما از او ناراضی هستیم.