امیدآفرینی، کلید موفقیت
امیدآفرینی به معنای دادن وعده برای حل یک شبه مشکلات نیست که چنین عملی نه تنها اخلاقی نیست بلکه در مدت کوتاهی خود باعث گسترش ناامیدی و عمیق تر کردن احساس منفی عمومی است.
امام خمینی (ره) در شرایطی علَم دین داری را در دنیا بلند کرد که در دنیا می گفتند دوره خدا و دین تمام شده است؛ نه غربی ها دین را در عرصه زندگی دخالت می دادند و نه شرقی ها برای دین نقشی بیش از تخدیر جامعه قائل بودند. خدا رحمت کند مرحوم شهید مطهری را که در برگشت از پاریس، از او پرسیدند امام را چگونه دیدی؟ و پاسخ داد، من او را دیدم در حالی که چهار ایمان داشت؛ امید به خدا، امید به خودش، ایمان به مردم خودش و ایمان به هدف خودش.
درس امام به زندگی ما که همیشه می توانیم آن را فرا بگیریم، امید و اتکا به خداست. آنچه انسان ها را در لحظات سختی و نشاط می تواند در مدار اعتدال قرار دهد امید به خداست.
همچنین امید و امید آفرینی در کلام امام خامنه ای رهبر عالی قدر انقلاب اسلامی بسیار پر کاربرد است. ایشان در چندین سخنرانی از اهمیت امید و امید آفرینی سخن به عمل آورده اند.
به طور مثال ایشان در سخنرانی مراسم دانش آموختگی دانشگاه افسری سال 1398 به امید در بین جوانها و امید به آینده و حتی تلاش دشمن برای از بین بردن امید اشاره کرده اند.
« و آخرین نکتهای که عرض میکنم مسئلهی امید به آینده است. در بیانات شما، در حرکات شما، در آنچه انسان از جوانهای کشور در بخشهای مختلف -چه نیروهای مسلّح، چه بسیاری از جوانهای بخشهای دیگر- مشاهده میکند، بحمداللّه جوانهای ما سرشار و لبالب از امیدند. به کوری چشم دشمن که میخواهد امید را در دلها از بین ببرد، این فروغ را، این روشنی را از دلها بزداید، بحمداللّه امید در کشور زیاد است؛ این امید را بایستی حفظ کرد و بایستی مطمئن بود به اینکه خدای متعال وعدهها را محقّق خواهد کرد.»
سخن گفتن از امید و امیدآفرینی درباره آینده بر این پیش فرض استوار است که شرایط کنونی شرایطی سخت و دشوار است. بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره ضرورت امیدآفرینی در معرض این تفسیر غلط است که از نظر ایشان مشکلات کشور صرفا ناشی از یک «احساس منفی» است در حالی که بنابر شواهد بسیاری در سخنان ایشان، این اظهارات را نباید به معنای انکار واقعیت ها و دشواری های موجود تفسیر و از این طریق آن را سخیف کرد. توجه به این نکته به خصوص از زاویه تاکید ایشان بر «تبیین» حقایق بسیار مهم است. بارها در سخنان رهبر انقلاب به سختی های پیش روی کشور اشاره شده و حتی تعابیری مانند عقب افتادگی در برخی حوزه ها مورد تاکید قرار گرفته است. بنابراین نباید با این سخنان به منزله انکار برخی واقعیت ها برخورد کرد. اگر سختی و دشواری نبود سخن گفتن از مقاومت و امید داشتن هم معنایی نداشت.
از نظر رهبر انقلاب، به استناد مجموعه اظهارات سال های اخیر، وضعیت امروز کشور ترکیبی از برخی واقعیت های تلخ غیر قابل انکار و تلاش برای تلخکامی مردم در حوزه هایی است که یا پیشرفت صورت گرفته یا مستعد پیشرفت و امیدآفرینی است و واقعیت آن حکایت از ناامیدی ندارد اما بنابر اهداف رسانه ای دشمنان تلاش های زیادی برای انکار و ناامیدی در آن صورت می گیرد. بارها شنیده ایم که «واقعیت» گاهی برخلاف آن چیزی است که «درک» و « تفسیر» می شود. بنابراین از منظر ادبیات شناختی و جنگ رسانه ای کاملا محتمل است که برخلاف قراین واقعی مثبت، تفسیرها و برداشت های ذهنی از آن را تحریف کرد و از این طریق به القای ناامیدی پرداخت.
تزریق امید در جامعه ، در همه ارکان، سطوح و لایههای جامعه بسیار مهم و ضروری است و- مردم با داشتن این گل واژه موفقیت از یک سو بهتر میتوانند برای پیشبرد امور حکومت و خود گام بردارند و از سویی همراهی بهتری با ارکان حکومت در تحقق امور و طرحها خواهند داشت.
امید به افراد حس عمیق امن بودن و قابل اعتماد بودن را میدهد و آنها را به سمت تلاش بیشتر برای دستیابی یه موفقیتها میکشاند و از سویی امید اجتماعی و امیدواری برگرفته از احساس خوشبینی فرد نسبت به آینده است و هنگامی که از این تعبیر استفاده میشود.
امید مشترک یک ملت و امت نسبت به آینده شان را نشان میدهد که میتواند برآمده از غرور ملی، حس وطن دوستی و اعتماد به نفس باشد، انگیزه و شوق برای تلاش، تاب آوری و تحمل مشکلات، ظرفیت آرزومندی و داشتن آرزوهای بزرگ، همگی از نشانههای یک انسان یا ملت امیدوار است.
جامعه امیدوار به جلو مینگرد و آینده را روشنتر از حال میبیند و بر این اساس امید بزرگترین سرمایه اجتماعی یک ملت است که به آن میبالد، بنابراین امید اجتماعی ابزاری مفهومی است که نشان میدهد چگونه میتوان از وضع کنونی به شیوه مسالمت جویانه به آینده بهتری رسید و حس امید و امیدواری عزیمتی مطلوب از نقطه کنونی جامعه به نقطهای موفق در راستای پیشرفت و بهبود اجتماعی است که از ایجاد یأس اجتماعی جلوگیری می کند.