حجاب محدودیت یا آزادی؟
متأسفانه امروزه زن در دیگاه غربی به عنوان ابزار تفریح و تبلیغ برای کالاهای سرمایهداری شناخته میشود.
اگر با انصاف به موضوع حجاب نگاه کنیم متوجه می شویم که، حجاب آزادی اندیشه را رشد می دهد و عاملی است برای تبادل آزادتر اندیشهها و رشد استعدادها و هیچگاه حجاب، آزادی فعالیت اجتماعی را محدود نمیکند. چه بسیار بانوان محجبه و عفیفی که در ردههای بالا و مسئولیتهای مهم اجتماعی و مدارج عالیه تحصیلی (حتی در محیطهای مردانه) حجابشان را حفظ میکنند و آزادانه به فعالیت مشغولند.
حجاب در کلام اللّه مجید در سوره های نور و احزاب به صراحت و وضوح تبیین شده است؛ به فرموده خداوند ستار العیوب در قرآن کریم تمایل به پوشیده بودن را از امور فطری و درونی انسان می باشدکه خداوند در قرآن به پیامبر اسلام (ص) خطاب می کند که به مردان باایمان فرمان دهد تا برای پاسداشت پاکی ها و فضایل و رسیدن به کمال، نگاه های خویش را از نامحرم فروکاهند و دامان (عورت) خویش را بپوشانند و به زنان باایمان فرمان دهد که اندام ها و زینت هایشان را در برابر نامحرمان آشکار نسازند و خود را با مقنعه ها و چادرهایشان بپوشانند و با حفظ حریم در برابر مردان نامحرم و پرهیز از هرگونه رفتار تحریک آمیز، سلامت جامعه را پاس داشته و خود را نیز از آزارها و مزاحمت های هوس رانان مصون و محفوظ دارند.
امام خمینی(ره) فرموده اند: حجاب مصونیت است نه محدودیت و امام خامنه ای رهبرمعظم انقلاب فرموده اند: حجاب، وسیلهی مصونیت زن است نه محدودیت و معظم له فرمودند: «زنِ اسلامی» موجودی است دارای ایمان، عفاف، رشد علمی و معنوی، اثرگذار در اجتماع، مدیر خانواده و مایه آرامش مرد و در کنار آن برخوردار از خصوصیات زنانگی مثل لطافت و آمادگی برای دریافت انوار الهی.
آیا حجاب نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار نمیرود؟
ابتدا باید پرسید منظور از اینکه حق آزادی، یک حق طبیعی بشر است، چیست؟ اگر مراد این است که انسان حق دارد در زندگی خود حتی در تجاوز به دیگران به طور مطلق آزاد باشد و هیچ چیز مانع خواستههای او نگردد، بدیهی است که در بدویترین جوامع انسانی، این حق صحیح دانسته نمیشود و حتی در اجتماعات اولیه بشری هم چنین حقّ مطلقی برای افراد تعریف نشده بود.
آنچه حقّ طبیعی و انسانی هر فرد در یک جامعه شناخته میشود، آزادی او در تصمیمگیری، عمل و رفتار در محدوده شخصی خود و یا در محدوده معینی که قوانین گوناگون اجتماعی برای او تعریف میکند، میباشد؛ یعنی فرد در محدودهای که به حقوق فرد دیگری یا جامعه یا به فرهنگها و باورهای قابل قبول در جامعه خدشهای وارد نسازد، دارای آزادی عمل است و کسی حق ندارد این آزادی عمل را از او سلب کند.
حتی در مقوله حجاب و پوشش با اندک تأمل میتوان دید که در هیچ یک از جوامع بشری، حتی در جوامع کاملاً لائیک، افراد دارای آزادی مطلق در مورد پوشش خود نیستند و محدودیتهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی در محیطهای مختلف: اداری، آموزشی، سیاسی، فرهنگی و حتی خانوادگی در مورد پوشش لباس برای آنها تعریف شده است. در نتیجه، تفاوت حجاب اسلامی با این قوانین حقوقی، اجتماعی یا فرهنگی، تنها در کم و کیف محدودیتها است؛ نه در اصل محدودیت یا آزادی.
اصولاً توهم آزادی مطلق، ادعایی فریبدهنده است؛ زیرا اگر دقت کنیم، میبینیم که همه قوانین گوناگونی که در زندگی انسانها جریان دارند، اعم از قوانین اجتماعی، دینی و حتی اصول مورد توجه فرهنگی، به نوعی آزادیهای افراد را محدود میکنند و این مسأله منحصر در حجاب نیست. بنابراین، اگر بنا باشد، صرف سلب آزادی یک فرد بر اثر یک قانون، مؤید نادرستی آن قانون باشد، باید گفت هیچ قانونی نمیتواند صحیح و قابل قبول تلقی گردد و بدیهی است این ادعا، نادرست و نامعقول است.
در یک نگاه دقیق، هر چند همه قوانین مستلزم برخی محدودیتها و سلب آزادیها هستند، اما بر حسب صحیح یا ناصحیح بودن این قوانین، میتوان آنها را به دو دسته قوانین دارای مصلحت و منفعت افراد یا قوانین دور از منفعت و مصلحت تقسیمبندی نمود. بر این اساس، میتوان گفت این محدودیتهای خاص که به طور جزئی از قوانین مفید ناشی می شود، در یک نگاه کلان، به نفع و فایده فرد و جامعه منتهی میگردد و در واقع، باعث توسعه آزادیهای اجتماعی میشود.
ما معتقدیم که قانون حجاب به یقین همانند همه قوانین دیگر، محدودیتهایی را برای بانوان به همراه دارد؛ اما در عین حال، رعایت این قانون موجب میشود که در محدوده عملکرد سالم و مفید فعالیتهای زنان و مردان در جامعه توسعهای حاصل شود و در واقع، این محدودیت خاص، به نوعی ظرفیت آزادیهای بانوان در حوزه فعالیتهای سالم و کمخطر اجتماعی را افزایش میدهد و موجب صیانت از خود بانوان و حیثیت فردی و خانوادگی و اجتماعی آنان میگردد.
شبهه حجاب و پیشرفت زن
برخی ادعا می کنند که حجاب مانع پیشرفت زنان است، یکی از ایرادهایی که از گذشته نسبت به پوشش زن وجود داشته این بوده که حجاب، مانع پیشرفت علمی و عملی زنان و عامل رکود جامعه است. حجاب باعث می شود که عملا نیمی از نیروی جامعه به هدر رود و در خانه دفن شود.
نقد و بررسی:
- حجاب کامل زنان مانع فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنان نیست. حضور زنان در طول تاریخ در همه این عرصه ها و نیز تجربه کنونی زنان فعال مسلمان و خصوصاً تاریخ انقلاب اسلامی بهترین گواه بر این مطلب است.
- بر عکس آنچه مانع پیشرفت علمی و عملی و اخلاقی هم مرد و هم زن می شود، بی حجابی و کم حجابی است. زنی که بی حجاب به عرصه اجتماعی می آید هم بخشی از وقت و نیرو و درآمد مالی خود را صرف آرایش و لباس و هزینه های دیگر می کند و هم بخشی از وقت و نیروی مردان را به خود جلب می کند و از بهره وری بیشتر جلوگیری می کند. روشنی این مطلب به حدی است که انسان را از ارائه دلیلی بیشتر و آمار و ارقام بی نیاز می سازد.
- معمولا این عده بر این باور هستند که ماندن زن در خانه و خانه داری را اتلاف وقت و نیرو می پندارند، در حالی که مقدس ترین مکان ها و مشاغل و مولدترین کارها، شغل مادری و خانه داری و همسرداری است. چه منطق و استدلال علمی وجود دارد نسبت به اینکه کارهمسران و مادران ما، در خانه، کار به حساب نمی آید و ارزش صرف عمر و توان ندارد؟ آیا ساختن در، پنجره، میز، صندلی و ماشین کار است اما ساختن و پرورش انسان اتلاف وقت و هرز رفتن انرژی است؟ کدام عاقلی چنین سخن می راند؟!
- بنا به مصالح متعدد که مواردی از آن در طول تحقیق بیان شد، و برای تناسب کار با ساختمان جسمی و روحی افراد و اموری دیگر، وظیفه گرداندن چرخ اقتصاد و تأمین معاش را خداوند حکیم بر دوش مخلوقات مرد قرار داده است نه زن و بر همین اساس تکلیف اداره همسر و زن را هم بر دوش او قرار داده است، پس اساساً فعالیت اقتصادی به معنای خاص و مصطلح رایج از زنان خواسته نشده است تا کار نکردن بیرون از خانه آنان، هرز رفتن انرژی شمرده شود. به هر میزان زنان متعهد و مسئول ما، با رعایت همه موازین شرعی، کار اجتماعی و اقتصادی کردند و به رشد اقتصادی جامعه کمک کردند، البته خوب و مفیداست و کسی مانع اصل این فعالیت نیست، اما معنای این حرف این نیست که همه زنان و مردان را موظف به کار بیرون از خانه و مشارکت اقتصادی بدانیم و کانون خانواده و محفل گرم انس و رشد صفات انسانی را، از هم بپاشیم، و بعد اگر زنی در اداره و کارخانه حاضر نشد، او را نیروی تلف شده حساب کنید.