"اگر اجازه می‌دادیم دولت‌های عراق و سوریه در منطقه سقوط کنند، امروز این امنیت را نداشتیم"

کدخبر: 1004089

روزنامه اصلاح‌طلب ابتکار در یادداشتی نوشت: اگر نیروهای ما در سپاه قدس در عراق، در سوریه و... با داعش نمی‌جنگیدند بی‌تردید باید در کرمانشاه، کردستان، خوزستان و... با آنان می‌جنگیدند

به گزارش «نسیم»، روزنامه ابتکار در مطلبی به قلم غلامرضا کمالی‌پناه نوشت:

در تاریخ جهانگشای جوینی، از زبان چنگیز مغول نقل شده است که «شما (ایرانیان) گناه کرده اید و من قضای آسمانی هستم که خداوند بر سر شما نازل کرده است (!!!)» البته شنیدن و قبول این سخن برای مردم تقدیرگرای آن روز که به شدت در رنج و فشار و قتل و نهب و غارت به سر می بردند و نالایقی و ستم و بی امنیتی و بی عرضگی حاکمان آن روز، آنان را در چاه ویل استیصال انداخته بود کار سختی نبود و لذا از هر سویی که سیل عذاب بر سرشان روان می شد، چاره ای جز تسلیم نداشتند. غافل از اینکه بسیاری از بلاها و رنج ها تقدیر ما نیست، بلکه تقصیر ماست. هر تغییری بیرون از خواست و اراده ملت ها نیست. "ان الله لا یتغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم..."

به گفته اقبال لاهوری:

خدا آن ملتی را سروری داد/که تقدیرش به دست خویش بنوشت به آن ملت سر و کاری ندارد/که دهقانش برای دیگران کِشت

اگر بدبختی و عذاب بر سر مردمی فرود آید، نتیجه آه و دود دل هایی که به آسمان رفته و حالا تبدیل به عذاب گشته و بر سرشان نازل شده است. این عذاب می تواند حمله مغول باشد یا صاعقه یا وبا یا داعش و یا هر چیز دیگری. از امام صادق (ع) نقل شده است که می فرمود: پدرم همواره می فرمود: "خداوند قضای حتمی رانده که از هیچ بنده ای نعمتی را که به او ارزانی داشته از او سلب نکند مگر آنکه خود بنده کاری کند که مستوجب سلب نعمت شود، در آن صورت آن نعمت را به خاطر آن گناه سلب می کند..." داعش وسیله سلب نعمت مسلمانان شده است. همان گونه که چنگیزخان مغول امنیت و آرامش و آبادانی را از ایران و مناطق اطراف گرفت. همان گونه که چندی پیش حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله در سخنان کوبنده ای، هوشیارانه گفت: خطر داعش نه برای مسلمانان بلکه برای کل بشریت است. داعش همه چیز را می خواهد. آش را با جاش می خواهد. برای او سنی، شیعه، مسیحی، زرتشتی، بودایی،ایزدی و... تفاوتی ندارد. در گورهای دسته جمعی آن می توان اجساد همه افراد از هر قوم و دینی را مشاهده کرد. نه دین دارد نه آزادگی. داعش برای تضعیف قدرت گروه یا مذهب یا کشور خاصی نمی جنگد و حتی برای تثبیت قدرت خودش هم مبارزه نمی کند بلکه این فرزند نامیون شیطان برای نابودی بشریت خلق شده است. از چراغ جادوی ترکیه، قطر، عربستان، آمریکا و صهیونیست غولی متولد شده است که به هر سمتی روی می آورد کارش نابودی است. به پرندگان کمیاب رحم نمی کند؛ قلعه های باستانی را ویران می کند؛ آتش شهوتش را با سوزاندن عفت و نجابت دختران و زنان مسلمان فرو می نشاند و اسمش را جهاد نکاح می گذارد. هر شخصی را که تسلیم آنان نشود، درجا به طرز فجیعی می کشد. آدمی اکنون سخن بر سر بودن و نبودن است. چند نکته در این جا مختصراً قابل یادآوری است.

یکم)همان گونه که آن دلاورمرد ایرانی، سردار قاسم سلیمانی گفته است «داعش توطئه آمریکا در منطقه است و آمریکا هیچ اراده ای برای مقابله با آن ندارد.» این سخن درستی است. واقعیت این است که اکنون در منطقه دیگر رقابت میان روسیه و آمریکا نیست. رقابت واقعی میان آمریکا با ایران بر سر نفوذ در کشورهای منطقه است. در این رقابت خونین، یا کشی شده است. در یک طرف آمریکا، ترکیه، قطر، عربستان، مصر، صهیونیسم و حامیان آنها قرار دارد و در طرف دیگر ایران، حزب اله ، شیعیان عراق، حکومت سوریه، انصارالله قرار گرفته است. آمریکا از این که سالها در منطقه جنگیده است و پول و جان مردمش را در عراق و افغانستان و... بر باد داده است ولی عملاً به نفع ایران شده است، احساس شکست می کند. چندی پیش جان مک کین و رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا گفته است: "برنده نهایی در کل این مناقشه داعش نیست بلکه ایران است. زیرا این ایران است که اکنون کنترل چهار کشور را در دست دارد." (رجوع کنید به سخنان مک کین در سوم خرداد 94) از دل این سخن می توان دریافت که داعش نقشه آمریکاست برای بیرون آوردن اختیار کشور از دست ایران. پس این نقشه آمریکایی عملاً توطئه ای علیه ایران است.

دوم)برخی از افراد و گروه ها در داخل و خارج از کشور با نظام مشکل دارند. آنچنان گرفتار کینه و غرض هستند که از عمق موضوع دور مانده اند و گاهی در تحلیل های آبکی خود، ایران را مقصر به شمار می آورند و حتی آرزوی شکست ایران را دارند. اگر با نظام مشکل دارند، حداقل برای کشور و مردم خود باید نگران باشند. اما این گونه نیست. برخی شب تا صبح پای ماهواره ها می نشینند و سخنان افراد زخم خورده را گوش می دهند و بی تامل به تقلید از آن ها، این سخنان را تکرار می کنند . یادآور حکایت آن شخصی است که روزی وارد خانقاهی شد. خرش را به نگهبان داد تا آن شب از آن مراقبت کند. درویشان آن خر را بی خبر صاحبش بردند و فروختند و از پول آن ولیمه ای درست کردند. شامی ترتیب دادند. پس از شام، شروع به رقصیدن و پایکوبی کردند. در حین پایکوبی می گفتند: خر برفت و خر برفت و خر برفت. این مسافر بیچاره بی خبر از ماجرا، شروع کرد به رقصیدن و می گفت: خر برفت و خر برفت و خبر برفت. نگهبان چندین بار آمد تا به صاحب خر خبر دهد. اما وقتی می دید که او هم با دیگران همراه شده و با خوشحالی فریاد می زند «خر برفت» چیزی نگفت و رفت. فردا که همه خانقاه را ترک کردند. مسافر رفت سراغ نگهبان تا خر خود را بگیرد و سوار شود و برود. اما نگهبان حکایت را به او گفت. مرد عصبانی شد که چرا به من نگفتی؟ نگهبان گفت: من چندین مرتبه آمدم که به شما اطلاع دهم ولی دیدم که شما با درویشان همراه شده اید و خر برفت و خر برفت سر می دهید. مسافر فهمید که کلاه سرش رفته است. مولوی در شرح حالش می گوید: خلق را تقلید شان بر باد داد/ای دو صد لعنت بر این تقلید باد. کینه توزان و مخالفان ساده لوح داخلی و خارجی متوجه باشند که فریب «خر برفت و خر برفت» توطئه گران را نخورند.دوستان باید این داستان را خوب بشنوند. چنین داستان هایی خود حقیقت نقد حال ماست. به گفته حسن نصرالله "اگر در حلب، حمص و دمشق نمی جنگیدیم باید در بعلبک، هرمل و ... (شهرهای لبنان) می جنگیدیم." اگر نیروهای دلاور و با هوش ما در سپاه قدس و سایر عوامل اطلاعاتی و سربازان گمنام ما در خارج از ایران، در عراق، در سوریه و... با داعش و تکفیری ها نمی جنگیدند و انان را در آن جا زمینگیر نمی کردند بی تردید باید در کرمانشاه، کردستان، خوزستان، سیستان و... با آنان می جنگیدند. اگر اجازه می دادیم دولت های عراق و سوریه و سایر دوستان ما در منطقه سقوط کنند، امروز این امنیت را نداشتیم. باید متوجه باشیم که دشمنان ایران خاری به نام داعش ایجاد کرده اند که در پای ایران فرود برود، ولی به یاری خدا این خار در چشم دشمنان فرو خواهد رفت. مکروا و مکرالله والله خیر الما کرین. بدبختی این است که داعش بلای آسمانی نیست بلکه حاصل کج فهمی و کم عقلی ما مسلمان است.

ارسال نظر: