«نسیم آنلاین» از دلایل مخالفت القاعده با تبادل ساکنان فوعه و کفریا گزارش میدهد؛
نجات غیرنظامیان فوعه و کفریا؛ پیروزی در حد فتحالفتوح حلب
در شرایطی که با نهایی شدن فتح حلب وضعیت تروریستهای محاصره شده در این شهر به مهمترین موضوع در سوریه تبدیل شده بود پیشنهاد تبادل آنها با ساکنان غیرنظامی فوعه و کفریا مخالفت جدی القاعده را به همراه داشت. مخالفتی که ریشه در شناخت تروریستها نسبت به طبعات پذیرش خروج این ساکنان دارد.
به گزارش خبرنگار « نسیم آنلاین » از سوریه؛ "عملیات حلب و شکست تروریستها در پایتخت اقتصادی سوریه زمینهساز تحولات جدی در حوزه میدانی و دیپلماتیک برای بحران شش ساله این کشور است". این جملات اظهار نظرهای اغلب کارشناسان سیاسی و نظامی در داخل و خارج منطقه است که همزمان با اعلام خبر فتح حلب توسط رسانههای مختلف مخابره میشود.
در این بین اما رسانههای منتسب به تروریستها اینگونه اظهارنظرها را توهم و خیال پردازی باطل کارشناسان مخالف خود عنوان کرده و با یک خط رسانهای مشخص سعی در تخطئه محتوا و ارائه تحلیلهایی در مخالفت با اینگونه گزارشها داشتهاند.
در شرایطی که تروریستهای مستقر در مناطق شرقی حلب با از دست دادن دومینو وار و بدون وقفه بیش از 20 منطقه مختلف این شهر در مساحتی قریب به دو کیلومتر مربع محاصره شدند، چیزی نگذشت که سرنوشت این جمعیت تحت محاصره به موضوعی جدی و تعیین کننده تبدیل شد. در ادامه خبرها دست به دست شده در در رسانههای مختلف مبنیبر توافق برای تبادل این 20 هزار تروریست محاصره شده در حلب توجه رسانهها را به خود جلب کرد و چیزی نگذشت که در صدر اخبار رسانهها قرار گرفت. با انتشار خبر توافق برای خروج ترویستها از حلب و انتقال آنها به مکانی دیگر واکنشهای مختلفی را از سوی تکفیریها در پیداشت.
در این زمان رسانههای سوریه با اعلام توقف انتقال تروریستهای داخل حلب به خارج آن اعلام کردند که قرار است در ازای تبادل این تروریستها چند هزار غیرنظامی ساکن مناطق فوعه و کفریا از محاصره تروریستها خارج شوند.
روستاهای فوعه و کفریا در شمالشرق استان ادلب سوریه با جمعیتی نزدیک به 40 هزار نفر واقع شده است؛ این دو روستا از هشتم فروردین سال 94 با سقوط شهر ادلب توسط تروریستها محاصره شدهاند، محاصرهای که با دو هدف قطع ارتباط شیعیان داخل این دو منطقه با نیروهای مقاومت در داخل ادلب و نسلکشی ساکنان مناطق مذکور از سوی تکفیریها انجام شده و تا کنون هم ادامه دارد.
طبق توافق انجام شده میان ترویستها و دولت سوریه قرار شد تعدادی از تروریستهای داخل حلب به شکل همزمان با تعدادی دیگر از ساکنان فوعه و کفریا تبادل شوند و بعد از این تبادل، تروریستها به منطقه راشدین 4 و 5 در جنوب غرب حلب و اهالی فوعه و کفریا به داخل حلب منتقل شوند.
پس از این توافق اتوبوسهای دولتی سبز رنگ که برای انتقال اهالی فوعه و کفریا آماده شده بوند راهی این مناطق شده اند اما در این بین تروریستهای القاعده که این دو منطقه را در محاصره خود دارند با عهدشکنی اقدام به آتش زدن این اتوبوسها کردند؛ این اقدام القاعده تنها این پیام را به ارتش و دولت سوریه مخابره میکرد که آنها مخالف خروج تروریستهای محاصره شده در حلب و نجات اهالی فوعه و کفریا هستند.
مسئلهای که در این بین حائز اهمیت است چرایی مخالفت القاعده با فرار همکیشان خود از حلب است، موضوعی که میتوان ریشه آن را در همان خبر "فتح حلب فتح سوریه را به دنبال دارد" جستجو کرد. این همان خبری است که از سوی تکفیریها و رسانههای وابسته به آنها توهمی در اذهان کارشناسان مخالف عنوان میشد.
حلب به عنوان کانون توجه نیروهای نظامی در سوریه و همچنین به دلیل موقعیت استراتژیک و ژئوپولوتیک آن همواره به عنوان برگی برنده در این کشور مطرح بوده است؛ اغلب کارشناسان مسائل سیاسی و نظامی معتقدند هر کدام از طرفهای جنگ که بتواند حلب را فتح کند خواهد توانست تحولاتی جدی در سایر جبهههای سوریه به نفع خود رقم بزند. در شرایط فعلی یکی از مواردی که با آزادی حلب میتواند بستر ساز تغییر معادلات در سوریه باشد همین مبادله تروریستهای تحت محاصره در این شهر با مردم فوعه و کفریا است.
کارشناسان نظامی معتقدند از مهمترین دلایل مخالفت تروریستها با آزادسازی مردم فوعه و کفریا که با استفاده از اهرم حلب در عملیاتی شدن است، طبعات حاصل از خروج ساکنان این دو منطقه میباشد. طبعاتی که میتواند همه جبهههای سوریه را تحت تاثیر قرار داده و وضعیت تروریستها را در این کشور دگرگون کند.
با تبادل ساکنان فوعه و کفریا با ظرفیت محاصره شده در حلب، متعاقبا 4 هزار نیروی رزمنده داخل این مناطق نیز آزاد خواهند شد که این نیروها در کنار 16 هزار رزمنده مشارکت کننده در عملیات حلب، سازمان رزمی با استعداد حدودا 20 هزار رزمنده را تشکیل خواهد داد. رزمندگانی که بعد از خروج از محاصره همانند تجربه "نبل و الزهرا" به سایر جبههها تزریق میشوند و خود این موضوع میتواند وضعیت جبهههای سوریه را به شکلی جدی تغییر دهد.
دلیل دوم مخالفت تروریستها با خروج ساکنان فوعه و کفریا بر سر مقصد نهایی انتخاب شده برای اسکان آنها بعد از انتقال است؛ حلب به عنوان مقصد نهایی ساکنان منتقل شده از فوعه و کفریا انتخاب شده است که در صورت خروج آنها برنامههای آتی تروریستهای مستقر در الباب (سپر فرات که متشکل از نیروهای ترکیه و ارتش آزاد میباشد) و داعشیهای مستقر شرق حلب با مانعی جدی روبهرو میشود.
یکی از مهمترین دلایل مخالفت القاعده با طرح تبادل، مسئله مناطق مضایا و زبدانی است. مضایا و زبدانی دو منطقه در ریف دمشق هستند که همچون فوعه و کفریا که در محاصره تکفیریها قرار گرفتهاند، آنها هم در محاصره ارتش و مقاومت قرار دارند. تروریستها با استفاده از امتیاز محاصره ساکنان فوعه و کفریا توانایی اجرای آتشبسهای مختلف برای دو منطقه مضایا و زبدانی در اختیار دارند.
محاصره فوعه و کفریا علاوه بر آتشبس، امکان ایجاد خلل در عملیاتهای ارتش و مقاومت در سرتاسر سوریه را هم برای آنها فراهم کرده است؛ این توانایی اینگونه به وجود آمده که اگر ارتش و مقاومت در هر محوری اقدام به انجام عملیات کنند تروریستها با موشک باران فوعه و کفریا و رقم زدن فاجعهای انسانی خواستار توقف عملیات رزمندگان میشوند حال در این شرایط اگر مناطق فوعه و کفریا تخلیه شوند از این پس اجرای عملیات ارتش و مقاومت در هر محوری در سوریه بدون هیچ مانعی امکانپذیر میشود.
از دیگر دلایل مخالفت القاعده با خروج ساکنان فوعه و کفریا بالا رفتن ضریب امنیتی دمشق و آزادسازی دیگر مناطق اشغالی در جنوب سوریه است. اگر شهرهای "مضایا" و"زبدانی" به سرنوشت "داریا" و "خان الشیخ" دچار شوند صدها تن از نیروهای نظامی مستقر در اطراف این دو منطقه که برای تامین امنیت دمشق در این مناطق مستقر هستند آزاد شده و به مناطق دیگری در "درعا" و "ریف دمشق" اعزام میشوند که در این صورت مناطق اشغالی دیگری چون "بیت جن" در "غوطه غربی" آماده عملیات آزادسازی میشوند.
انتقال تروریست های داخل حلب به مناطق راشدین 4 و 5 در جنوب غرب این شهر و عدم انتقال آنها به ادلب که به پایتخت القاعده در سوریه مبدل گشته است خود گویای حقیقت دیگری از مناسبات داخلی جبهه تکفیریها است؛ یکی از مهمترین چالشهای کنونی پیشروی تروریستهای القاعده، انشقاق در مسائل عقیدتی و ایدئولوژیک این گروه است. وجود چندصد گروه تروریستی در سوریه علاوه بر آنکه نشان از برنامه پیچیده سرویسهای اطلاعاتی خارجی برای استفاده از آنها در موضوع خودساخته معارضهای معتدل دارد شاهدی بر اختلافات ریشهای در میان این گروه های تروریستی است. بدون شک گروههای تروریستی مستقر در جنوب سوریه با گروههای تروریستی در شمال اختلافات جدی دارند و به همین دلیل هم تاکنون این گروههای متعدد موفق نشدهاند با گروههای مرجع و بزرگ تروریستی مستقر در این کشور بیعت کنند.
این اختلافات در حالی شدت یافته که ادلب به عنوان پایتخت القاعده میزبان گروههای مختلف تروریستی است و دیگر ظرفیت اسکان تروریستهای جدید در این شهر وجود ندارد و مطمئنا حتی در صورت اسکان تعداد بیشتری از آنها در این شهر هم مخالفت گروههای مستقر در ادلب آغاز خواهد شد؛ تروریستهای مستقر در ادلب که نمیخواهند گروههای مختلفی با اختلافات بیشتری وارد این شهر شوند نگران وقوع یک تصفیه مهندسی شده درون تشکیلاتی هستند که در آینده نه چندان دور و در مقیاس بسیار بزرگی در میان تکفیریها اتفاق خواهد افتاد موضوعی که ممکن است به جنگ داخلی مانند درگیریهای داعش و القاعده تبدیل شود. تبادل فوعه و کفریا پیروزی بزرگی در حد و اندازه حلب است که میتواند زمینهساز توزان نیرو در حوزه نظامی و میدانی سوریه باشد و در نهایت معادلات بحران سوریه را به شکلی خارقالعاده تغییر دهد.
ارتش سوریه و جبهه مقاومت در حلب به همه دنیا ثابت کرد که نه تنها فاتح بیچون و چرا در پایتخت اقتصادی و جنگی سوریه است بلکه فتح حلب همان قدر که رسانههای تروریستها و حامیان منطقهای و خارجی آنها سعی میکنند اهمیت آن را انکار کردند مهم است و زمینه پیروزی نهایی در سوریه را رقم خواهد زد. با آزادسازی حلب و به دنبال آن تبادل ساکنان فوعه و کفریا قدرت بازی برد برد مقاومت در منطقه آشکار میشود.