"کمپ دیوید" دردی از شیوخ عرب دوا نمیکند
روزنامه القدس العربی نوشت: رئیس جمهور آمریکا با برگزاری اجلاس کمپ دیوید، اهدافی تبلیغاتی را دنبال میکند و قصد ندارد هیچ تعهد جدی به کشورهای خلیج فارس در خصوص تامین امنیت این کشورها در برابر ایران بدهد
لازم نیست فردی کارشناس امور عربستان باشد تا بفهمد اگر ملک سلمان قصد حضور در کمپ دیوید را داشت، امکان واگذاری ماموریت نظارت بر آتش بس به هر وزیری در کابینه عربستان وجود داشت. همچنین تاکنون هیچ توضیح رسمی درباره علت حضور نیافتن پادشاه بحرین در نشست کمپ دیوید ارائه نشده است.
گروه بینالملل - نسیم: پایگاه اینترنتی القدس العربی در سرمقاله خود با عنوان «آیا نکته جدیدی در اجلاس سران آمریکا و کشورهای (خلیج فارس) وجود دارد؟» نوشت: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا امروز با سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس) در منطقه تفریحی کمپ دیوید نزدیک واشنگتن دیدار خواهد کرد. پیش بینیها و تحلیلهای گوناگونی درباره نتایج این دیدار که شبح ایران و توافق هستهای با این کشور بر آن سایه افکنده، ارائه شده است. اما از نظر ظاهری، به رغم تلاشهای آمریکا برای کم اهمیت جلوه دادن حضور نیافتن اکثر سران خلیج فارس در این نشست، هیچ تردیدی نیست که تصمیم پادشاه عربستان و پادشاه بحرین برای تحریم این نشست، پیامی حاکی از خشم و سرخوردگی از مواضع چند سال اخیر آمریکا در منطقه با خود دارد. از همان ابتدا حضور نیافتن سلطان قابوس و رئیس امارات متحده عربی در این اجلاس قابل پیش بینی بود.
اوباما چند روز پیش در تماس تلفنی با سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان تلاش کرد او را به حضور در نشست کمپ دیوید تشویق کند ولی پاسخ شنید که شاه عربستان «سرگرم نظارت بر آتش بس بشردوستانه در یمن است.» لازم نیست فردی کارشناس امور عربستان باشد تا بفهمد اگر ملک سلمان قصد حضور در کمپ دیوید را داشت، امکان واگذاری ماموریت نظارت بر آتش بس به هر وزیری در کابینه عربستان وجود داشت. همچنین تاکنون هیچ توضیح رسمی درباره علت حضور نیافتن پادشاه بحرین در نشست کمپ دیوید ارائه نشده است.
صرفنظر از همه تفسیرها و تحلیلها، نشست امروز کمپ دیوید نشان دهنده کاهش نفوذ و کاهش توجه آمریکا به منطقه خلیج فارس و خاورمیانه و ضعف دولت اوباما است. همچنین برخی متحدان تاریخی واشنگتن که دهها میلیارد دلار به شکل قراردادهای کلان تسلیحاتی در زمینه روابط مشترک با واشنگتن سرمایه گذاری کردهاند، احساس ناامیدی واقعی میکنند و تحولات اخیر نشان داده است این قراردادها برای تضمین امنیت این کشورها کافی نبوده است.
اما تفسیر واقعی درباره موضع ملک سلمان عمدتا به پیچیدگی روابط مشترک و موضوع اجلاس کمپ دیوید و اهداف آن مربوط میشود. پادشاه عربستان نمیتواند فراموش کند که اوباما در اواخر سال ۲۰۱۳ در آخرین لحظات از حمله هوایی به سوریه پس از استفاده نظام بشار اسد از سلاح شیمیایی صرفنظر کرد. ملک سلمان همچنین نمیتواند اظهارات بیسابقه اخیر اوباما را نادیده بگیرد که گفت «خطر واقعی که کشورهای خلیج (فارس) را تهدید میکند از داخل این کشورها نشأت میگیرد نه از خارج». همچنین اوباما پیش از دستیابی به تفاهم با ایران درباره برنامه هستهای این کشور، با عربستان مشورت نکرده بود. هرچند آمریکا دیگر مانند گذشته به نفت منطقه خلیج (فارس) وابسته نیست، ولی اوباما نخواهد توانست سیاستی را توجیه کند که متحدانش آن را نوعی ناسپاسی و حتی خیانت تلقی میکنند.
اما در خصوص دستور کار اجلاس کمپ دیوید، کشورهای خلیج (فارس) احتمالا تلاش میکنند تضمینهای امنیتی به صورت تعهدات قانونی از دولت آمریکا دریافت کنند ولی واشنگتن با چنین درخواستی مخالفت کرد و به احتمال زیاد به صدور بیانیه مطبوعاتی مشترک با این کشورها بسنده خواهد کرد که در آن بر پایبندی آمریکا به «تضمین امنیت خلیج (فارس) به عنوان نفع مشترک» تاکید شده است. چنین تعهدی هیچ تحولی در موضع آمریکا ایجاد نمیکند که تلاش دارد از جنگ با ایران پرهیز کند و هیچ الزامی برای اتخاذ تدابیر دفاعی برای دولت اوباما نخواهد داشت.
به این ترتیب مقامات کشورهای خلیج (فارس) درک میکنند که آمریکا از برگزاری اجلاس کمپ دیوید، هدفی تبلیغاتی را دنبال میکند تا با نزدیک شدن زمان امضای توافقنامه نهایی با ایران، خیال این کشورها را آسوده کند. ولی احتمالا این تنها هدف نیست و واشنگتن از متحدان قدیمیاش خواهد خواست از انتقاد علنی از توافق هستهای با ایران بکاهند و بر این مسئله تمرکز کنند که چنین توافقی، دست نیافتن تهران را به سلاح هستهای تضمین میکند و به این ترتیب منافع کشورهای خلیج (فارس) و خاورمیانه و جهان تامین میشود.
اما در خصوص مهار کردن نقش ایران در پروندههای سوریه و یمن و عراق و لبنان، اوباما هیچ مشکلی در بیان سخنانی که کشورهای خلیج فارس را راضی کند نمیبیند مانند سخن اخیرش که گفت «ایران از تروریسم حمایت میکند و او به امنیت خلیج فارس متعهد است». شاید هم اوباما بگوید تلاش خواهد کرد تهران را به تجدید نظر در مواضعش متقاعد کند؛ ولی تجربه ثابت کرده است او در زمانی که نیاز به اقدام باشد، از زیر بار عمل به سخنانش شانه خالی خواهد کرد. به این ترتیب شاید برخی کشورهای عربی موضع گیریهای تبلیغاتی آمریکا را که امروز اعلام خواهد شد «پیروزی روانی» یا توجیهی برای ادامه رؤیاپردازی تلقی کنند به این صورت که مثلا ایران که از رژیم سوریه حمایت کرده و از نظر اقتصادی فرسوده شده است، پس از لغو تحریمها از رژیم سوریه دست خواهد کشید و رسما در جایگاه ابرقدرت منطقهای قرار خواهد گرفت و به این ترتیب رژیم سوریه به زودی سقوط خواهد کرد.
دیدگاههای آمریکا در خدمت یکی از اهداف راهبردیاش یعنی دستیابی هرچه سریعتر و کم هزینهتر به توافق با تهران است، و طبعا واشنگتن برای اصلاح این دیدگاهها اقدامی نخواهد کرد. اما بررسی این احتمال موازی که دستیابی به توافق با ایران موجب باز شدن دست این کشور و تقویت نفوذ منطقهای آن شود، به نفع واشنگتن نیست زیرا واشنگتن دارای راهبردی منسجم برای تامین منافع حیاتی خود در این منطقه ناآرام نیست چه رسد به اینکه بخواهد امنیت مورد نظر متحدانش را تامین کند.