سایه سنگین سیا بر سیاست خارجی آمریکا
"فارنپالیسی" در گزارشی به دگرگونیهای ایجاد شده در ساختار درونی "سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا" بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ پرداخته و نوشته که سازمان سیا بعد از این حادثه، افسار سیاست خارجی آن کشور رادر دست گرفته است
به گزارش «نسیم»، نشریه "فارنپالیسی" در گزارشی مفصل به دگرگونیهای ایجاد شده در ساختارهای درونی "سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا" (سازمان سیا) بعد از حوادث 11 سپتامبر سال 2001 پرداخته و نوشته این سازمان جاسوسی بعد از این تاریخ افسار سیاست خارجی آن کشور را به طور کامل به دست گرفته است. این نشریه مینویسد: اگر درسهای تاریخ را جدی بگیریم در سالهای آینده هم سازمان سیا همین نقش را در خاورمیانه به عهده خواهد داشت.
این گزارش در ابتدا به توصیف نحوه محدود شدن قدرت "دنیس بلیر"، رئیس اسبق سازمان اطلاعات ملی آمریکا و سازمان تحت امر وی میپردازد که طبق فرض قرار است نظارت بر سازمان سیا و 16 نهاد جاسوسی دیگر آمریکا را به عهده داشته باشد.
فارنپالیسی مینویسد آقای "بلیر" در ماه مه سال 2009 عهدهدار ریاست آن سازمان بود حتی برای تعیین جاسوسهای ارشد آمریکا در پایتخت کشورهای مختلف هم اختیار نداشت. بلیر با صدور یک حکم کتبی اطلاع داد که سازمان اطلاعات ملی از این پس جاسوسهای ارشد در کشورهای مختلف را تعیین خواهد کرد. با آنکه او وعده داده بود تمامی جاسوسها تقریباً همیسه از سازمان سیا انتخاب خواهند شد، این اقدام وی با استقبال "لئون پانهتا"، رئیس وقت سازمان سیا روبرو نشد و او به تمامی شعبات برونمرزی سازمان سیا دستور داد به طور کامل دستور "بلیر" را نادیده بگیرند.
رسانهها در آن زمان اختلافات بین "پانهتا" و "بلیر" را جنگ بر سر تعیین قلمرو توصیف کردند اما واقعیت این است که این یک "جنگ نامتقارن" بود که ریشه در تلاش سازمان سیا برای چنگ زدن به ریسمان قدرت داشت.
چند ماه بعد که دوران اول ریاستجمهوری باراک اوباما به پایان میرسید "بلیر" فرصتی دیگر برای قدرتنمایی پیدا کرد، اما بار دیگر تنها این شکافها در اختیاراتش بود که رخنمود. اوباما که وارث برنامههایی کاملاً مخفیانه و محرمانه از دوران "جورج دبلیو بوش" از استفاده از پهپادها گرفته تا عملیاتی برای اخلال در برنامه هستهای ایران بود میخواست تک تک این برنامهها را بررسی کند اما به سازمان اطلاعات ملی آمریکا که به واقع باید سازمان اصلی ارائه دهنده اطلاعات به رئیسجمهور میبود اجازه اظهارنظر درباره هیچ یک از مأموریتهای خارجی در بیرون از مرزهای آمریکا داده نشد.
اینکه به سازمان سیا یک خط ارتباطی مستقیم با کاخ سفید داده شده بود برای "بلیر" دردسر ساز بود. "بلیر" معتقد بود که این برنامههای مخفیانه ممکن است در حالت جدید، به رغم عدم کارایی زنده نگاه داشته شوند و از نگاه سیاستگذاران به عنوان گزینههای راحت و دم دست برای مذاکره در موضوعاتی مانند ایران دیده شوند.
جدال قدرت "بلیر" با "پانهتا" در نهایت چنانکه از پیش هم انتظار میرفت حاصلی جز پیروزی رئیس سازمان سیا نداشت که معتقد به قدرت بیحد و حصر سازمان سیا برای انجام پروژههای مخفیانه برونمرزی بود. نتیجه آن شد که در سال 2013 سیا درخواست بودجه 14.7 میلیارد دلاری کرد که مثلاً در مقایسه با بودجهاش در سال 1994 که 4.8 میلیارد دلار بود، بیسابقه قلمداد میشد.
فارنپالیسی در ادامه این گزارش نوشت: "سیا از زمان تأسیس در سال 1947 از سازمانی با مأموریت خاص جاسوسی از دولتهای خارجی به سازمانی با اولویت اصلی ردیابی و کشتن شبهنظامیان در بسیاری از کشورهای بدل شد." به نوشته فارنپالیسی، سازمان سیا قدرت حیرتانگیزی در تضعیف و کنار راندن قدرتهای همارز و موازیاش برای انجام مأموریتهای محوله داشته است.
این نشریه آمریکایی مینویسد: " آنچه باید از آن مطمئن بود این است که خودمختاری و قدرت گرفتن سازمان سیا در سطح جهان با تبعاتی همراه بوده است. بخش اعظم آنچه دنیا پس از 11 سپتامبر به عنوان سیاست خارجی آمریکا میشناسد - از حملات پهپادها در خاورمیانه گرفته تا شبکهای از زندانهای مخفیانه و شکنجههایی که در حصار دیوارهای آنها رخ داد - همگی از سازمان سیا آغاز شدند.