انتخابات ترکیه و رشد ملی‌گرایی کُردی و ترکی

کدخبر: 1009051

حزب عدالت و توسعه که در انتخابات ریاست‌جمهوری با کسب ۵۱ درصد از آراء مردم ترکیه، رجب طیب اردوغان را به‌عنوان نخستین رئیس‌جمهور منتخب مردمی برگزید، این‌بار با کاهش جدی آراء روبه‌رو شد

انتخابات سراسری ترکیه که در هفتم ژوئن سال جاری میلادی برگزار شد، از بسیاری جهات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. بی‌شک دو ویژگی بارز و بسیار مهم این انتخابات، کاهش جدی آراء حزب عدالت و توسعه (AKP) به رهبری احمد داوود اوغلو بود. این حزب که در دور پیشین انتخابات، یعنی در سال 2011 توانسته بود با کسب حدوداً 47 درصد آراء مردم، 341 کرسی از مجموع 550 کرسی پارلمان ملی ترکیه را به‌دست آورده و کابینه را به‌تنهایی تشکیل دهد، این‌بار فقط توانست با کسب حدوداً 41 درصد از آراء مردم، 258 کرسی را به‌دست بیاورد. بدین ترتیب، برای نخستین‌بار از آغاز تأسیس (سال 2001) به جایگاهی دست یافته که ناچار است برای تشکیل کابینه، دست به دامان احزاب دیگر شده و تشکیل دولت ائتلافی را در دستور کار خود قرار دهد .

حزب عدالت و توسعه که در انتخابات ریاست‌جمهوری با کسب 51 درصد از آراء مردم ترکیه، رجب طیب اردوغان را به‌عنوان نخستین رئیس‌جمهور برگزیده مردمی برگزید، این‌بار با کاهش جدی آراء روبه‌رو شد. در ذکر دلایل و عوامل گوناگون شکست داوود اوغلو و به عبارت دیگر شکست اردوغان، دلایل فراوانی ذکر شده که در رسانه‌ها و محافل سیاسی ایران، موضوع شکست سیاست خارجی ترکیه در مصر، سوریه و عراق به‌عنوان مهم‌ترین دلیل مورد توجه قرار گرفتهخ است. اما بررسی شرایط عینی و واقعی و تحلیل نتایج انتخابات مزبور به شکل استانی و منطقه‌ای، این واقعیت را نشان می‌دهد که مهم‌ترین دلیل شکست حزب عدالت و توسعه، توجه و اقبال ناگهانی کُردهای ترکیه به یکی از نهادهای اقماری پ‌ک‌ک به نام حزب دموکراتیک خلق‌ها (HDP یا هالکلارن دموکرات پارتیسی)، و دومین دلیل نیز رضد حزب راست افراطی حرکت ملی (MHP) به رهبری دولت باغچلی است .

حزب دموکراتیک خلق‌ها که در دوره‌های پیشین انتخابات برای گریختن از دام قانون انتخاباتی «ضرورت کسب حدنصاب ده درصدی آرا» نامزدهای خود را به‌صورت مستقل وارد مجلس می‌کرد، در سال 2011 با کسب کمتر از 7 درصد، فقط 31 کرسی به‌دست آورد؛ اما در این دوره از انتخابات، به توصیه عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ‌ک‌ک، با ارائه لیست مستقل حزبی وارد رقابت‌ها شد و در کمال ناباوری تحلیلگران، با کسب 13 درصد از آراء مردم استان‌های جنوب، جنوب شرقی و استانبول، هشتاد کرسی به‌دست آورد. بررسی کارنامه استانی این حزب که به رهبری صلاح‌الدین دمیرتاش جوان این شگفتی را رقم زد، نشان می‌دهد که تمام آراء جدید و به‌عبارتی 49 کرسی جدید آن، از سهم آراء حزب عدالت و توسعه کم شده است.

در استان‌های عمدتاً ترک‌نشین ترکیه نیز که اقلیتی از کُردها زندگی می‌کنند، تقریباً همین نسبت برقرار است و در هر استانی که سهم آراء حزب عدالت و توسعه کاهش یافته، با تفاوتی ناچیز، این آرا به سبد حزب دموکراتیک خلق‌ها ریخته شده است؛ مثلاً در استان مهم استانبول که در مجموع 88 کرسی از 550 کرسی پارلمان به این استان تعلق دارد، حزب دموکراتیک خلق‌ها با رشد 7 درصدی توانسته یازده کرسی به‌دست بیاورد. این در حالی است که حزب مزبور در دور پیشین انتخابات در این شهر، فقط دارای دو کرسی بود. با توجه به اینکه در استانبول، حزب عدالت و توسعه با کاهش 8 درصدی آرا روبه‌رو شده، به‌راحتی می‌توان نتیجه گرفت که کردهای مقیم این استان، این‌بار رأی خود را به یاران اردوغان نداده‌اند و این موضوع معادلات سیاسی و حزبی را به‌نفع کُردهای مخالف دولت تغییر داده است. نکته شگفتی‌ساز دیگری که در استان استانبول وجود دارد این است که نهاد اقماری پ‌ک‌ک، یعنی حزب دموکراتیک خلق‌ها، در استانبول پس از حزب عدالت و توسعه و حزب جمهوری خلق سوم شده و گوی سبقت را از حزب حرکت ملی ربوده است.

لازم است به این موضوع نیز پرداخته شود که استان درسیم، یعنی استانی که همه کردهای آن علوی و زازا زبان هستند و فقط دو کرسی در پارلمان دارد، بنا به سنتی هشتادساله، همواره این دو کرسی در اختیار حزب لائیک جمهوری خلق (CHP) بوده است؛ اما در این دوره از انتخابات، هر دو کرسی به دست اوجالانی‌ها افتاد و این در حالی است که کمال کلچدار اوغلو، رهبر حزب جمهوری خلق، از کردهای درسیم است و البته او هیچگاه در سخنرانی‌های خود، به هویت کردی خود اشاره نکرده است. جالب است که در استان کردنشین الازغ، زادگاه صلاح‌الدین دمیرتاش، کردهای هوادار پ‌ک‌ک نتوانستند حتی یک کرسی به‌دست بیاورند و سه کرسی این استان به دست یاران داوود اوغلو و یک کرسی نیز به دست رفقای دولت باغچلی افتاد .

کمال کلچدار اوغلو که پس از انتشار فیلم نامناسبی از رسوایی اخلاقی دنیز بایکال، در شرایط بحرانی، سکان رهبری نخستین حزب تاریخ جمهوری ترکیه را در دست گرفته و خود را وارث میراث کمال آتاترک می‌داند، طی چند سال اخیر با مشکلات بزرگی روبه‌رو بوده است. او در سخنرانی‌های خود طی سه سال گذشته، همواره بر این نکته تأکید کرده که سیاست‌های اردوغان و داوود اوغلو در عراق و سوریه غلط است. او برای اثبات این موضوع که در مسیری کاملاً برخلاف دولت حرکت می‌کند، شخصاً به دیدار بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه رفت و دو بار دیگر نیز هیئت‌هایی از حزب خود را به دمشق اعزام کرد. با این حال، این حزب که در واقع مهم‌ترین منتقد سیاست‌های اردوغان در میدان سوریه بود، در انتخابات اخیر با کاهش یک درصدی آراء خود مواجه شد و از این لحاظ می‌توان یک بار دیگر بر این موضوع تأکید کرد که باید مهم‌ترین راز شکست داوود اوغلو را در تغییر مسیر سیاسی آراء کردهای مخالف و معترض جستجو کرد .

دلایل رشد ملی‌گرایان کُرد و ترک

حزب دموکراتیک خلق‌ها به‌عنوان یک گروه سیاسی قانونی و رسمی که از لحاظ عقیدتی و سازمانی به پ‌ک‌ک وابسته است، همواره در نفی ملی‌گرایی و ناسیونالیسم داد سخن داده و خود را به‌عنوان یک حزب سوسیالیستی معرفی کرده که بر حقوق زنان، جوانان، کارگران، اقوام و اقلیت‌ها، همجنس‌گرایان و حفظ محیط زیست تأکید می‌کند؛ اما در عمل، آنچه در کمپین‌های انتخاباتی این حزب مورد توجه قرار گرفت، این بود که رهبران و نمایندگان آن، در استان‌های کردنشین ترکیه مداوم درباره هویت و زبان کُردی و ضرورت افزایش اختیارات نهادهای محلی و حرکت به‌سوی الگوهای حکومتی شبه‌فدرالیستی سخنرانی می‌کردند و در استان‌های غربی و ترک‌نشین ترکیه نیز از برادری و آرمان‌های چپ صحبت می‌نمودند .

بافت اجتماعی مناطق کردنشین ترکیه به‌گونه‌ای است که دو اندیشه و به عبارت دیگر دو شیوه زندگی در بازتاب رفتاری فردی و اجتماعی مردم قابل مشاهده است: نخست، فرهنگ دینی و اسلامی؛ دوم، ناسیونالیسم کُردی. در این مناطق ترکیه، با آنکه پ‌ک‌ک به‌عنوان یک حزب سوسیالیستی، بیش از سه دهه فعالیت سیاسی و نظامی داشته، مردم نه به‌خاطر اهمیت آرمان‌های لنینیستی ـ استالینیستی، بلکه به‌خاطر اهمیت توجه به هویت کُردی، در صحنه حضور داشته‌اند و در کنار آن، مساجد، کانون‌های دینی و قرآنی و شیوه زندگی دین‌مدارانه، همواره پررونق بوده است. با وجود این، پ‌ک‌ک توجه چندانی به این موضوع نشان نداد و طی سالیان اخیر، حزب عدالت و توسعه توانست در مقیاسی وسیع و عمیق، اعتماد کردهای محافظه‌کار را به‌دست بیاورد و بی‌شک یکی از مهم‌ترین دلایل پیروزی‌های چند سال اخیر اردوغان و یاران او، آراء کردها بود. با این حال، در این دوره از انتخابات، پنج عامل مهم، کردها را به‌سوی حمایت از حزب دموکراتیک خلق‌ها سوق داد: 1. بی‌اعتمادی کردها به حزب عدالت و توسعه در مذاکرات صلح با پ‌ک‌ک و اتفاق نظر بر سر این موضوع که یاران اردوغان هدفی جز تعلل، وقت‌کشی و سوءاستفاده از مذاکرات ندارند؛ 2. صلاح‌الدین دمیرتاش جوان، در سخنرانی‌ها و رسانه‌های ترکیه در قدو قواره بسیار توانمندی ظاهر شد و نه‌تنها توانست بر کردها، بلکه بر ترک‌ها نیز اثر بگذارد؛ 3. قانون حدنصاب ضرورت کسب ده درصد از آراء انتخابات، حزب دموکراتیک خلق‌ها را در وضعیتی قرار داد که حتی اگر 9/9 درصد از کل آرا را به‌دست می‌آوردند، به‌یک‌باره پشت درهای مجلس می‌ماندند و مانور دادن بر روی این مسئله توانست عواطف کردها را به‌جوش بیاورد؛ 4. انفجارهای دیاربکر و حمله به دفاتر حزب دموکراتیک خلق‌ها در چندین استان ترکیه، تصویر مظلومانه‌ای از آنان به نمایش گذاشت و این مسئله در هخدایت آراء کردها بی‌اثر نبود؛ و 5. گفتمان حماسی مقاومت کردها در شمال سوریه و به‌ویژه در کوبانی، حرکت اجتماعی جدیدی بین کردها به‌وجود آورد و موجب شد آراء بسیاری از کردها به یاران دمیرتاش داده شود .

رشد ملی‌گرایان ترک

حزب حرکت ملی به رهبری دولت باغچلی، در انتخابات سال 2011 صاحب 53 کرسی شد و کسی گمان نمی‌کرد در این دوره از انتخابات، آراء این حزب راست افراطی افزایش پیدا کند. با این حال، این حزب نیز شگفتی‌ساز شد و توانست تعداد آراء خود را از 71 به 80 کرسی برساند و بدین ترتیب، یکی از عجیب‌ترین رویدادهای سیاسی سالیان اخیر ترکیه رقم خورده و دو جریان مهم ملی‌گرایی ترکی و کُردی، هرکدام 80 کرسی به‌دست بیاورند و به عبارت دیگر، از نفوذ و قدرت همسان برخوردار شوند .

واقعیت این است که باغچلی، در همه کمپین‌ها و سخنرانی‌ها، بر دو موضوع مهم انگشت گذاشت: نخست، متهم کردن رهبران حزب عدالت و توسعه و خانواده‌های آنان به فساد مالی؛ دوم، متهم کردن حزب عدالت و توسعه به سازش و بزرگنمایی این موضوع که تداوم مسیر مذاکره با پ‌ک‌ک و کردهای مخالف، موجب تجزیه ترکیه خواهد شد. به عبارتی باغچلی کاری کرد که ترس از فراگیر شد قدرت نفوذ کردهای ناسیونالیست، ترک‌ها را تحریک کرده و آنان را به میدان بیاورد .

مسیر پیشِ رو

طی ماه‌های آتی در پارلمان ترکیه، شاهد رویارویی جدی دو جریان کُردی و ترکی خواهیم بود و قدرت گرفتن این دو جریان بر قطب‌بندی‌های سیاسی و اجتماعی ترکیه اثر خواهد گذاشت. بی‌شک اگر این فضا در داخل پارلمان، در رسانه‌ها و در حوزه عمومی جامعه ترکیه به شکل دقیق و هوشیارانه مدیریت و مراقبت نشود، ترکیه با مشکلات جدی روبه‌رو می‌شود.

ارسال نظر: