اتحاد دیرینه‌ی پهلوی با رژیم اشغالگر

کدخبر: 2378522
خبرنگار:

سابقه‌ی همکاری سلطنت‌طلبان با رژیم اشغالگر مربوط به امروز نیست. پیش از این نیز رژیم پهلوی همکاری‌های ویژه‌ای با اسرائیل داشته‌ است.

حبیب لوی تاریخ نگار یهودی و یکی از مدیران مرکز صهیونیسم در ایران دربارۀ خاندان پهلوی می‌نویسد:

سلطنت این پادشاه بزرگ (رضا شاه) انقلاب عظیمی در بهبود وضع آزادی و آسایش یهودیان ایران پدید آورد و اگر گفته شود که زمان رضاشاه کبیر برای یهودیان ایران نظیر زمان کوروش کبیر و عصر فرزند او محمدرضا شاه نظیر عصر داریوش اول گردیده است، راه اغراق نپیموده‌ایم. آزادی یهودیان ایران و اجرای اعلامیۀ بالفور که در زمان رضاشاه کبیر بود و اجتماع پراکندگان در عصر محمدرضا شاه، این دو نظر را تأیید و تقویت می‌کند. ملت ایران و خصوصاً یهودیان ایران دین بزرگی نسبت به این شاهنشاه عظیم‌الشأن دارند.

این سخنان حبیب لوی در حالی است که سال 1948 نمایندۀ ایران در سازمان ملل به با طرح تشکیل کشور اسرائیل مخالفت می‌کند. اما وقایع و کارت‌های بازی سیاست بین‌الملل جور دیگری بُر می‌خورند تا جایی که ایران در کمتر از یک دهه به مهم‌ترین متحد اسرائیل در منطقه تبدیل شود.

یک سال بعد از رأی منفی ایران در سازمان ملل، دولت وقت ایران پس از سلسله مذاکراتی که با آمریکا انجام می‌دهد اسرائیل را به صورت «دوفاکتو» به رسمیت می‌شناسد. دوفاکتو در ادبیات بین‌الملل به این معنی است که ایران موجودیت اسرائیل را عملاً پذیرفته است ولی این پذیرش چندان رسمی نیست. ایران پس از ترکیه نخستین کشور مسلمانی است که اسرائیل را به رسمیت می‌شناسد.

این اقدام ایران موجب اعتراض گستردۀ کشور‌های عربی می‌شود ولی ایران مصمم است که روابط حسنه‌ای با اسرائیل برقرار کند. هر چند محمدرضا شاه تمایل چندانی برای رسمی شدن این روابط ندارد و در مصاحبه‌های خود بر دفاع از حقوق ملت فلسطین تأکید دارد.

این اقدام بدون اطلاع کمیسیون خارجۀ مجلس انجام شده بود. از این جهت مجلس شورای ملی و مجلس سنا به این تصمیم اعتراض کردند. محمد ساعد، نخست وزیر وقت که مدتی پس از پذیرش دوفاکتو از نخست وزیری استعفا کرد و به حکم شاه عضو مجلس سنا شده بود، اینگونه استدلال کرد که برای حل مشکل ایرانیان ساکن فلسطین مجبور بوده که چنین تصمیمی بگیرد1. لازم به ذکر است که سال 1948 ایرانیان ساکن فلسطین 4500 نفر بودند که از این تعداد 2500 نفرشان مسلمان بودند و پس از جنگ آواره شده بودند. اشارۀ ساعد نیز به این واقعه است.

حسین مکی نمایندۀ مجلس ایران در دوران پهلوی معتقد است که ساعد برای انجام این کار رشوه گرفته بود. روزنامۀ تایمز اسرائیل مدعی شد که مبلغ این رشوه 400 هزار دلار بود که به شخص ساعد پرداخت شده بود و بخشی از پول هم خرج مطبوعات فارسی برای تغییر افکار عمومی نسبت به اسرائیل شد2.

پس از آن «محمد مصدق» در دوران نخست وزیری خود سعی می‌کند مانع نزدیکی ایران و اسرائیل شود. سال 1330 سرکنسولگری ایران در بیت‌المقدس منحل می‌شود. «مهذب‌الدولۀ کاظمی» وزیر امور خارجۀ وقت ایران در رابطه با این تصمیم توضیح می‌دهد که ایران برای به رسمیت شناختن اسرائیل مصمم نیست و تصمیمی برای انجام این کار ندارد.

این تصمیم مصدق پایدار نمی‌ماند و پس از کودتای مرداد 1332 روابط ایران و اسرائیل از سر گرفته می‌شود. محمدرضا شاه که حالا قدرت اول ایران شده بود و ثبات لازم را در حکومت خود حس می‌کرد با اعتماد به نفس بیشتری می‌توانست تصمیم بگیرد. اسرائیل نیز تمایل داشت در منطقه متحدی مثل ایران داشته باشد تا هنگام مواجهه با احساسات پان-عربیستی کشورهای منطقه تنها نباشد.

همکاری نفتی؛ سرآغاز روابط

معمولاً رابطۀ اقتصادی قبل از روابط سیاسی‌فرهنگی آغاز می‌شود. رژیم صهیونیستی برای تأمین نیازهای نفتی خود دست به دامن ایران شده بود. ایران نیز از راه معامله‌گران خصوصی به رژیم نفت می‌فروخت. سال 1336 فروش رسمی نفت ایران به اسرائیل آغاز شد. رژیم صهیونیستی در همان سال احداث خط لولۀ 8 اینچی ایلات-برسبع را در سال 1336 و در سال 1339 نیز خط لولۀ 16 اینچی را برای انتقال نفت ایران در دستور کار قرار داد.

فروش نفت از سوی ایران به رژیم صهیونیستی مورد اعتراض کشورهای عربی واقع شد اما وقتی خبرنگار از شاه درمورد فروش نفت می‌پرسید، اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد و می‌گفت که نمی‌داند نفت ایران چگونه سر از سرزمین‌های اشغالی در می‌آورد3.

سال 1352 وقتی کشورهای عربی اقدام به تحریم غرب در زمینۀ فروش نفت کردند، ایران هرگز حاضر نشد با آن‌ها همراهی کند. در این سال‌ها ایران تبدیل به بزرگترین فروشندۀ نفت به رژیم صهیونیستی شده بود. شاه به درخواست اعراب توجهی نکرد و مشارکت ایران در خط لولۀ نفت بندر ایلات – اشکلون را سودمند می‌دانست. شاه تصمیم خود را گرفته بود و تا پایان حکومتش از این تصمیم پا پس نکشید.

پس از کودتای 28 مرداد یکی از مهم‌ترین قراردادهای بازرگانی بین ایران و اسرائیل منعقد می‌شود. این موافقت‌نامه بین بانک ملی ایران و بانک «لوسی لو» در تهران امضا می‌شود و تبدیل به سرآغاز مبادلات بازرگانی ایران و اسرائیل می‌شود. در این قرارداد مقرر شده بود تا طیفی از کالاهای شیمیایی، ساختمانی، غذایی، آرایشی و ماشین‌آلات بین ایران و اسرائیل مبادله شود. با عقد این قرارداد روند روابط بازرگانی ایران و اسرائیل توسعه یافت4.

در سال 1349 صادرات اسرائیل به ایران 22 میلیون دلار بود. سال 1350 این رقم به 33 میلیون دلار و در سال 1353 به 63 میلیون دلار رسید5. از سال 1340 تا 1352 واردات ایران از اسرائیل از رقم 2 میلیون و 160 هزار ریال به رقم 14 میلیون و 700 هزار ریال رسید. واردات ایران از رژیم صهیونیستی چند برابر واردات از همۀ کشورهای عربی بود. واردات ایران از اسرائیل حتی از کشورهای مسلمان آسیایی و آفریقایی نیز بیشتر بود6 و این سیاست نامتوازن تا پایان حکومت پهلوی ادامه داشت.

امنیتی‌ها کنترل اوضاع را به دست می‌گیرند!

همکاری ایران و رژیم صهیونیستی به بعد اقتصادی محدود نمی‌شود. یکی از مهم‌ترین همکاری‌های ایران و اسرائیل به بعد امنیتی-اطلاعاتی مربوط می‌شود. موساد نقش ویژه‌ای در آموزش افسران ساواک ایفا کرده بود. شاه به این نتیجه رسیده بود که برای حفظ روابط دو کشور سرویس‌های اطلاعاتی-امنیتی باید این روابط را تنظیم کنند7. از نظر شاه روابط ایران و رژیم نباید آشکار می‌شد چون به مصلحت کشور نبود به همین خاطر کنترل روابط دو کشور را به ساواک سپرد تا از مخفی بودن آن اطمینان حاصل کند.

از طرفی دیگر سازمان ساواک در ایران به این نتیجه رسیده بود که آموزش‌های سیا بیشتر برای مقابله با کا.گ.ب در جنگ سرد طراحی شده‌اند و نیازهای ساواک را برآورده نمی‌کردند. آنچه کارآموزان ساواک نیاز داشتند فعالیت در سطح منطقه‌ای برای جمع‌آوری اطلاعات و امور ضدجاسوسی بود. بنابراین موساد بهترین نهاد امنیتی برای آموزش نیروهای ساواک بود.

آموزش کارکنان ساواک توسط موساد عناوین مشخصی داشتند. این آموزش‌ها شامل آموزش بازجویی، ضدجاسوسی، ضد براندازی، ارتباطات جاسوسی و آموزش رؤسای نمایندگی ساواک در خارج از کشور می‌شد. این آموزش‌ها تحت نظارت ارتشبد حسین فردوست انجام می‌گرفت.

ساواک همچنین بسیاری از وسایل مورد نیاز خود برای جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات را از اسرائیل تهیه می‌کرد. ضبط صوت‌های ویژه جاسوسی، مرکب نامرئی، دستگاه‌های اشعۀ ایکس و غیره همه از اسرائیل تأمین می‌شدند. سال 1339 در کمیتۀ اطلاعاتی مشترک ایران و اسرائیل مقرر شد که سرویس اطلاعاتی رژیم اسرائیل تمامی وسایل جاسوسی ویژه را از قبیل بی‌سیم، مرکب نامرئی، وسایل عکاسی، وسایل مربوط به مخفی کردن پیام و طرز استفاده از آن را در اختیار ایران قرار دهد.

موساد در ایران سازمانی اطلاعاتی تحت عنوان سرویس زیتون را تأسیس کرد که کارویژۀ آن مقابله با مخالفان اسرائیل در ایران بود. کشف اقدامات مخالفین اسرائیل، برکناری مسئولانی که نسبت به اسرائیل بدبین بودند یا با اسرائیل مخالفت کرده‌اند، استخدام جاسوس در تهران و اعزام آن‌ها به کشورهای مختلف از جمله فعالیت‌های این سرویس امنیتی بود.8

ایران و اسرائیل؛ دو متحد نظامی

همکاری ایران و اسرائیل ابعاد نظامی هم داشت. در دهۀ 40 شمسی سفارش‌های تسلیحاتی ایران از رژیم صهیونیستی رشد قابل توجهی پیدا کرد. یکی از پروژه‌های مشترک ایران و اسرائیل توسعۀ موشک‌های دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای بود. همچنین قراردادهای متعددی مبنی بر تعمیر هواپیماهای جنگنده به امضای مقام‌های ارتش دو کشور رسید.

روند خرید تسلیحات از رژیم به گونه‌ای پیش رفت که ایران تبدیل به یکی از بزرگترین خریداران تسلیحات از رژیم صهیونیستی شد. رژیم صهیونیستی نیز دلایلی برای این کار داشت. مهم‌تر از همه اینکه این رژیم هنگام جنگ می‌توانست بر روی کمک‌های پشتیبانی و لجستیکی ایران حساب باز کند. چنانکه در چهارمین جنگ اعراب و اسرائیل، ایران برای اسرائیل سلاح و تجهیزات جنگی ارسال کرد. همچنین همکاری‌های نظامی گسترده بین دو کشور منجر به تعمیق روابط بین دو کشور نیز می‌شد. ایران تبدیل به تهدیدی علیه اعراب می‌شد و اسرائیل از این موضوع خرسند بود.

فروردین 1344 ارتشبد «حسن طوفانیان» برای خرید مسلسل دستی یوزی برای گارد شاهنشاهی و افراد شهربانی به اسرائیل سفر می‌کند. این یکی از مشهورترین همکاری‌های نظامی ایران و اسرائیل بود. در آذر ماه همان سال هنگام دیدار پادشاه عربستان از ایران این مسلسل‌ها در دست گارد احترام سان دیده شد. بعد از جنگ شش روزۀ اعراب و اسرائیل، شاه خرید 6000 هزار مسلسل یوزی را سفارش می‌دهد. این اقدام شاه پس از جنگ شش روزه و پس از تیرگی روابط کشورهای منطقه با اسرائیل به این معنی بود که ایران همچنان بر تصمیمش مبنی بر رابطه با اسرائیل مصمم است.

سال 1346 اسرائیل به محمدرضا شاه پیشنهاد می‌دهد که 75 میلیون دلار در اختیار آن‌ها قرار دهد تا صرف تقویت نیروهای دفاعی ایران شود. این پیشنهاد در جلسۀ 12/8/1347 توسط هیئت وزیران تصویب می‌شود و به وزارت جنگ این اجازه داده می‌شود تا با دریافت اعتبار مذکور اقلام دفاعی مورد نظر را از رژیم صهیونیستی  دریافت کند. 

یکی از پروژه‌های نظامی مشترک ایران و اسرائیل تولید موشک‌های دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای بود. در سال 1356 شیمون پرز وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در تهران موافقت‌نامۀ محرمانه‌ای برای تولید یک موشک پیشرفته را امضا کرده بود. هزینۀ این موشک را ایران باید از طریق صادرات یک میلیارد دلار نفت به رژیم صهیونیستی پرداخت می‌کرد.9

پهلوی‌ متحد دیرین رژیم اشغالگر است. این اتحاد تا جایی پیش می‌رفت که پهلوی دوم حیات اقتصادی-نظامی خود را به اسرائیل گره زد و مهم‌ترین متحد اسرائیل در منطقه شد. بنابراین نباید از حمایت اخیر خانوادۀ محمدرضا شاه و حامیان سیاسی او از رژیم اشغالگر متعجب بود.

 


2. شوکراس، ویلیام(1369)، آخرین سفر شاه، تهران: نشر البرز.

3. زارع، رضا(1384)، ارتباط ناشناخته: بررسی روابط رژیم پهلوی و اسرائیل(1327-1357)، تهران، موسسۀ تاریخ معاصر ایران.

4. آرشیو وزارت امور خارجه 47-26-1332ش.

5. افراسیابی، بهرام(1367)، ایران و تاریخ، تهران: نشر علم.

6. مرتضایی، مرتضی(1356)، گزارش سالانه، مورخ 25/11/1356، شماره 312/12-910، نمایندگی تل‌آویو، بایگانی وزارت امور خارجه، سال 4-1353.

7. فولادزاده، عبدالامیر(1369)، شاهنشاهی پهلوی در ایران، تهران: کانون نشر اندیشه‌های اسلامی.

8. برای کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ همکاری‌های امنیتی ایران و اسرائیل می‌توانید به اسناد منتشر شده توسط مرکز اسناد مراجعه کنید(1 و 2 و 3).

9. آرائی، وحید، تحلیلی بر روابط ایران و رژیم صهیونیستی در دورۀ پهلوی؛ توازن یا وابستگی، فصلنامۀ تاریخ روابط خارجی، سال چهاردهم: پائیز 1392.

ارسال نظر: