روسیه و حماس در آستانه اتحاد؟!

کدخبر: 2378529
خبرنگار:

از 7 اکتبر و ماجرای حمله شنبه صبح گردان‌های القسام حماس به منطقه غلاف غزه و به هلاکت رسیدن 1400 صهیونیست تا به امروز، روسیه واکنشی متفاوت نسبت به این حمله و دور جدید جنگ غزه اتخاذ کرده است. واکنشی که شائبه اتحادی جدید میان روسیه و مقاومت فلسطین را ایجاد کرده است.

نسیم‌آنلاین: روابط روسیه و فلسطین در طول تاریخ تحت تاثیر رقابت‌های این کشور با غرب قرار گرفته است. این رابطه در جنگ اخیر غزه به شکل متفاوتی صورت گرفت. تا جایی که روسیه در مقاطعی به شکل مستقیم حملات اسرائیل به غزه را محکوم کرد.

تاریخ روابط روسیه با گروه های مقاومت فلسطینی

سابقه حمایت روسیه از گروه‌های مقاومت فلسطین پدیده نوظهوری نیست و تاریخچه آن به زمان جنگ سرد و دوران حکومت شوروی بر مسکو بازمی‌گردد. در آن زمان و در خلال جنگ‌های اعراب و اسرائیل بر سر آزادی فلسطین، شوروی به دلیل دشمنی با غرب و حمایت بی چون چرای غرب به رهبری آمریکا از اسرائیل، به کمک مبارزان فلسطینی آمد و آنها را از نظر تجهیزات، آموزش نظامی و حتی مالی تامین کرد. این روند در چند جنگ و درگیری فلسطینی‌ها و اعراب با اسرائیل ادامه داشت اما پس از شکست‌های متعدد مصر و سوریه، ماجرای کمپ دیوید و کشیده شدن مصر به سوی غرب این کمک‌ها به حاشیه رفت. پس از آن نیز ماجرای حمله شوروی به افغانستان و تضعیف شوروی و انحلال آن پیش آمد و نفوذ روس‌ها بر منطقه خاورمیانه به طور کلی از دست رفت.

در این بازه زمانی تا سال 2005 خبری از روسیه در تحولات خاورمیانه و به خصوص در مسئله فلسطین نبود تا اینکه در سال 2006 و پس از پیروزی حماس در انتخابات مجلس ملی فلسطین، پوتین جزو اولین رهبران جهان شد که این پیروزی را به جنبش حماس و رهبر وقت این جنبش تبریک گفت. یکسال بعد نیز خالد مشعل به دعوت کرملین به مسکو سفر کرد تا فصل جدیدی از ارتباط بین روسیه و نیروهای مقاومت فلسطین شکل گیرد.

حمله 7 اکتبر؛ فرصت طلایی برای روسیه

1

حمله شنبه 7 اکتبر حماس به منطقه غلاف غزه تغییرات زیادی را در عرصه بین الملل در بر داشت و به عقیده بسیاری از کارشناسان روابط بین الملل این حمله بسیاری از معادلات مابین کشورها را تغییر داد. یکی از این تغییرات ایجاد شده، از اولویت خارج شدن مسئله جنگ اوکراین از دستور کار کشورهای غربی به خصوص آمریکا بود. همین موضوع منجر به تغییرات مشهودی در موضع روسیه نسبت به حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل شد. مقامات روسیه که تا پیش از این طی دو دهه تلاش کرده بودند تا روابط خود با اسرائیل را ارتقا بخشیده و حتی حمایت از سوریه و روابط دوستانه با ایران باعث نشده بود تا روابطشان با رژیم خدشه دار شود، اینبار نسبت به عملیات طوفان الاقصی واکنشی متفاوت نشان داده و به نوعی از حماس و به طور کلی از مسئله فلسطین حمایت کردند و تمامی مشکلات را ناشی از سیاست‌های آمریکا در منطقه معرفی کردند.

پوتین در اظهاراتی محاصره غزه توسط اسرائیل را با محاصره لنینگراد توسط ارتش نازی مقایسه کرد و بمباران بیمارستان غزه را یک فاجعه انسانی خواند. در تاریخ 28 اکتبر نیز سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در اظهاراتی بمباران غزه را خلاف قوانین بین المللی دانست. قبل از آن و در 26 اکتبر مسکو میزبان هیئتی از حماس بود که منجر به اعتراض شدید اسرائیلی‌ها شد. این نوع واکنش متفاوت از جانب روسیه در شورای امنیت سازمان ملل نیز مشهود بود و قطعنامه‌های روسیه به صورت جانبدارانه از حماس تلقی شد و به دلیل عدم محکومیت حماس همگی توسط آمریکا و اروپایی‌ها وتو شد. در جامعه روسیه نیز شاهد شورش داغستان بودیم که با شایعه ورود یک فروند هواپیمای حامل صهیونیست‌ها به فرودگاه داغستان به وقوع پیوست. این در حالی رخ داد که در سالیان نه چندان دور ارتباطات اقتصادی زیادی بین چچنی‌ها و ایالت داغستان شکل گرفته بود.

رویکرد جدید روسیه نسبت به فلسطینی‌ها با وجود کشته شدن 16 اسرائیلی روس‌تبار در عملیات طوفان الاقصی روی داد و نشان داد که مواضع روسیه نسبت به مسئله اسرائیل و فلسطین بسیار تغییر کرده است. عوامل زیادی بر این تغییر رویکرد روسیه تاثیرگذار بوده است. جنگ اوکراین، جانبداری اسرائیل از اوکراین، پرت شدن حواس‌ها از جنگ اوکراین و تلاش برای افزایش نفوذ در میان جنوب جهانی و جوامع عربی را می‌توان از جمله علل این رفتار متفاوت روسیه  دانست.

وسط بازی هوشمندانه روسیه در جنگ غزه

2

روس‌ها با وجود واکنش متفاوت خود نسبت به عملیات طوفان الاقصی و بمباران غزه اما همچنان حاضر به درگیری مستقیم با اسرائیل و حمایت حداکثری از مقاومت اسلامی فلسطین نمی‌باشند. روسیه تا کنون فشارها برای قطع ارتباط با حماس و تروریستی نامیدن این گروه را رد کرده است و گزارشاتی نیز از طرف منابع غربی منتشر شده است که طبق آن در روز حمله میلیون‌ها دلار از یک صرافی ارز دیجیتال در مسکو به حماس منتقل شده است اما این شواهد و گمانه زنی‌ها دلیل بر ورود مستقیم روسیه به جنگ نیست.

در مقابل نیز باید توجه داشت که روابط روسیه و رژیم در طی دو دهه گذشته بسیار رشد داشته است. البته بخش عظیمی از این روابط با آغاز جنگ اوکراین تحت فشار غرب تعلیق شد اما همچنان روابط امنیتی و نظامی بین مسکو و تل‌آویو برقرار است و همچنان قبل از حمله هوایی به فرودگاه‌های سوریه و مراکز ارتش این کشور به روس‌ها هشدار داده می‌شود. از طرف دیگر باید توجه داشت که روسیه تمایلی به تحت فشار قرار دادن نیروهای خود در سوریه ندارد و این نیروها پیش از این نیز با تروریست‌های تحت حمایت ترکیه درگیر شده‌اند. روس‌ها با وجود تمایل زیاد برای نفوذ بیشتر در خاورمیانه که آن را خاور نزدیک می‌نامند، اما همچنان از ضعف و محدودیت خود در منطقه با خبر هستند. محدودیت‌هایی که پس از جنگ اوکراین بیش از قبل نیز شده است.

ارسال نظر: