دکتر نادر صادقیان در گفتگو با «نسیم آنلاین» مطرح کرد:
بحرانهای اقتصادی؛ زمینهساز آسیبهای اجتماعی/ مشکلات اقتصادی سهم بهسزایی در بالا رفتن آمار خودکشی دارد
دکتر نادرصادقیان پژوهشگر اجتماعی و جامعه شناس در گفتگو با «نسیم آنلاین» اظهار داشت مشکلات اقتصادی سهم بهسزایی در بالار فتن میزان خودکشی در کشور دارد.
گروه جامعه « نسیم آنلاین »: روزنامهها را که ورق میزنیم در بخش حوادث مطالب تکاندهندهای را ارزان بودن جان انسانها میخوانیم. مطالبی تحت عنوان خودکشی! امروز با گسترش فضای مجازی و اینترنت دیگر نمیتوان اخبار خودکشی را پنهان نمود. تا دیروز فقط خبرش را میخواندیم اما حالا فیلمها و عکسهای صحنههای خودکشی دستبهدست میچرخد. درست است که سازمانهای مربوطه و مسئولان آمارهای مشخصی را از خودکشی در کشور اعلام نمیکنند اما همین چند روز پیش بود که رئیس سازمان بهزیستی کشور در نشست بررسی پیشگیری از اقدامات پرخطر در رفتارهای اجتماعی که در ستاد وزارت بهداشت برگزار شد گفت: در سال گذشته و در جریان تماسهای مردمی با اورژانس اجتماعی توانستیم 4 هزار و 500 نفر را از خودکشی و مرگ نجات دهیم.
این نشان از بالا بودن آمار خودکشی در کشور را دارد. البته این آمار افرادی هستند که نجات دادهشدهاند و به دلایلی آمار مشخصی از جانباختگان وجود ندارد. اما نکته مهمی که دراینبین خودنمایی میکند اظهارنظرهای بهدوراز واقعیت مسئولان درباره عوامل تأثیرگذار در بالا رفتن آمار خودکشی است. رئیس انجمن علمی پیشگیری از خودکشی در اظهارنظری گفته بود که افسردگی بزرگترین تشدیدکننده خودکشی است. عاملی که به نظر میرسد اگر در کنار بحرانهای اقتصادی قرار گیرد زیاد به چشم نیاید.
در همین رابطه دکتر نادر صادقیان، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی معتقد است که: بحث خودکشی به دلیل ارتباطات رسانهای گسترده و شبکههای اجتماعی که در حال حاضر مطرح است انعکاس بیشتری نسبت به گذشته دارد. ازآنجاییکه متأسفانه آمار مشخصی از خودکشی منتشر نمیشود، نمیتوان اظهارنظرهای قطع به یقینی را داشت. اما بههرحال بهعنوان شهروندی که در این جامعه زندگی میکنیم بحرانیهای مختلفی را مشاهده میکنیم که یکی از پیامدها و آسیبهای آنها خودکشی است. ما با مجموعه شرایطی مواجه هستیم که به شکل اعتیاد، بیکاری، سرقت، دزدی، بیماریهای روانی و... خود را نشان میدهند و همه اینها یکروند شتابان به خود گرفتهاند که اگر کسی بخواهد اینها را انکار کند جای تعجب دارد و اصلاً قابلپذیرش نیست.
مسئولان با دلایل مستند تاثیر بحران اقتصادی در خودکشی را نفی کنند
صادقیان در ادامه درباره نادیده گرفتن مسائل اقتصادی بهعنوان عامل مؤثر در بالا رفتن آمار خودکشی در بین مسئولان گفت: مسئولانی که تأثیرگذاری عوامل مشخصی را مانند بحران اقتصادی و معیشتی را نفی میکنند باید به نتایج پژوهشهای پیمایشی و میدانی و ارائه مستندات مشخص استناد نمایند اگرنه که با حرف زدن نمیشود استدلال مشخصی را انجام داد، به قول مولانا که میگوید: آفتاب آمد دلیل آفتاب/گر دلیلت باید از وی روی متاب. اما اگر عوامل فردی را در نظر بگیریم یا بهنوعی فردی گرایی کنیم بنده همینها را هم معلول ساختارهای اقتصادی، اجتماعی سیاسی میبینم چراکه در خلأ کسی افسرده نمیشود و طبعاً در شوکها و ضربههای روانی که وارد میشود فرد به هم میریزد.
این جامعهشناس در ادامه درباره سطوح مختلف یک معضل در جامعه افزود: در منطق جامعهشناختی یک درصد معینی برای سطحبندی معضلات وجود دارد، برای مثال چهاردر ده هزار عادی تلقی میشود و هر چه این بالاتر برود تبدیل به یک مسئله اجتماعی میشود و اگر این بازهم شدیدتر شود آسیب تلقی میشود و اگر نرخ بالاتر رود بحران نام میگیرد و اگر این نورم خیلی بالاتر رود فاجعه صورت میگیرد. برای مثال ما در مقوله اعتیاد و بیکاری در مقطع فاجعه قرار داریم که این توجه مسئولان را میطلبد .
دخیل بودن مشکلات اقتصادی در افزایش خودکشی انکارناپذیر است/مسئولان بهجای سرپوش گذاری راهحلی ارائه دهندصادقیان همچنین با اشاره به تأملبرانگیز بودن رفتارهای مسئولان در پنهانکاری در این موارد تصریح کرد: آقایان چون در صدر نشستهاند فکر میکنند که آنها میبینند اما مردم نمیبینند. درصورتیکه مردم هم میبینند و هم خوب میفهمند. پس بهتر است بهجای پنهانکاری و فرار از اصل ماجرا راهی برای پیشگیری و درمان در نظر گرفته شود. دولت باید بپذیرد که مسائل اقتصادی در آسیبهای اجتماعی و معضلات فرهنگی بسیار تأثیرگذار است. اما ازآنجاییکه بخش اعظم گردش اقتصادی کشور در دست دولت است، اگر قرار باشد چنین اعترافی را انجام دهد لطمه به خود است. از سویی با قبول نکردن چنین مسئلهای توهین به فهم و شعور مردم است. دراینبین باید به مدیریت حاکم بر دستگاهها نیز اشاره کرد که سهم به سزایی در حل چنین مشکلاتی میتوانند داشته باشند.
با تمام این تفاسیر بعد اقتصادی سهم به سزایی را در بالا رفتن آمار خودکشی دارد. بنده سؤالم از دوستانی که مشکلات معیشتی و اقتصادی را نفی میکنند این است که اگر مشکلات اقتصادی سهیم نیست پس چیست؟ مگر میشود ملتی یکشبه تغییر حالت بدهند؟ در شرایطی که با توجه به بالا رفتن نرخ تورم و افزایش مشکلات اقتصادی حقوق سرپرست خانوارها کفاف نصف یک ماه را نمیدهد بالاخره فرد به نقطهای میرسد که فرومیریزد و متوقف میشود. ما در مبانی دینیمان نیز داریم که اگر فقر از دربیاید دین از پنجره خارج میشود. اگر چنین اتفاقی روی دهد دیگر جایی برای کنترل مسائل فرهنگی و تربیتی و اجتماعی نمیماند و این یعنی خطر بالا رفتن مشکلی به نام خودکشی.
خودکشی در مرحله بحران است
این پژوهشگر اجتماعی در پایان درباره راههای مقابله و پیشگیری از بالا رفتن آمار خودکشی در کشور گفت: باید کلیت قضیه را بپذیریم و بهجای سیاسیکاری و فرار از این مسائل بادید اورژانسی به این مشکل نگاه کنیم. باید سمنها را گسترش داد و در نظام بودجه و برنامه تجدیدنظر کرد. همچنین دولت باید از نخبگان و کارشناسان این حوزه بهترین استفاده را نماید تا اقدامات کارشناسانهتری را انجام دهد. به نظر بنده مسئله خودکشی در مرحله بحران قرار دارد و با توجه به این باید نادیدهگیری و سرپوش گذاری را مسئولان کنار بگذارند و راهحل مناسبی را ارائه دهند. در غیر این صورت باید شاهد افزایش روزافزون آمار خودکشی در کشور باشیم.