نقد سیدمحمود رضوی بر گزارش روزنامه فرهیختگان

دفاع تهییه کننده سینما از مدارس غیرانتفاعی

کدخبر: 2268949

آیا نگارنده مطلب به این فکر کرده که اگر در منطقه ای مثل شهرک غرب و سعادت آباد مدارسی همچون امام صادق (ع)، مهر هشتم، روشنگر، معلم و امثالهم نبود خانواده‌های با دغدغه ‌های آموزشی، پرورشی و مذهبی باید فرزندان خویش را به کدام مدرسه می سپردند؟ آیا مدارس دولتی پاسخگوی دغدغه‌های خانواده‌ها هست؟

سید محمود رضوی فعال فرهنگی و رسانه ای/کلام اول: با ظهور فضای مجازی، رسانه‌های نو نیز پدید آمدند و هر فردی با داشتن یک اکانت صاحب رسانه شد، ابتداً این رسانه‌ها فردی بود و فرد مجبور بود با هویت معلوم یا نام مستعار مطالب خود را در وبلاگ ، صفحه خود در پلاس، فیسبوک ، توئیت و امثالهم منتشر کند.

با پدیدآمدن گروهها در شبکه‌های اجتماعی هرزنویسی و زردنویسی با نام خبر سهل تر گردید و افراد به راحتی مطالب مدنظر خود را منتشر و با کمی هوشمندی در تنظیم خبر و به علت کم بودن سواد رسانه‌ای در جامعه باعث انتشار گسترده آن توسط عامه مردم می‌شدند. پس از به وجود آمدن کانال‌ها این شرایط بدتر هم شد و همین بازنشر با ظاهری هویت‌دار اتفاق می‌افتاد و در برخی مواقع منابع رسمی هم فریب اخبار مجعول کانال‌های بی هویت را خورده و به انتشار شایعات و هرزنامه‌های آنها ضریب دادند. حال چند وقتی است که رسانه‌های سنتی و رسمی که احساس عقب ماندگی از دایره جذب مخاطب کرده‌اند و احساس فراموش شدگی دارند، در سنجش درستی اخبار (Accurate) یا همان صحت و اعتبار که شاخصه ارزشمند بودن این دسته از رسانه‌ها بود، در همان راه قدم برداشته اند.

اخبار درگوشی و شنیده‌ها که معمولا منابع درست و مشخصی ندارند و یک زمانی توسط خاله خانباجی‌ها در نشست‌های پاک کردن سبزی مطرح می‌شد و بعضا بحران‌هایی را برای خانواده‌ها می‌ساخت، امروزه توسط آقایان اصحاب سررسید در جلسات رسمی مطرح و کم کم تبدیل به خبر رسمی شده و سر از رسانه‌های رسمی در می‌آورد و وقتی هم افراد به صحت و چرایی انتشار آن معترض میشوند به راحتی درخواست تکذیب آنرا میکنند و باز فراموش میکنند که وجود تکذیبیه (Retraction) زیاد در یک رسانه نشان از بی ارزش بودن اخبار آن رسانه است و اصولا چرا باید افراد، سازمانها و گروهها دائم به فکر تکذیب، اخبار بی پایه و اساس یا غلو شده باشند؟

نکته دوم: در هفته گذشته مطلبی در مورد مدارس غیر انتفاعی توسط دوستانم در روزنامه فرهیختگان منتشر شد که بخش اسامی افراد و مبلغ شهریه‌های در فضای مجازی پررنگ تر از مابقی مطلب بازنشر شد و حقیر ایرادات مدنظرم را همان روز به دوستانم عارض شدم، اما با بازنشرهای متعدد و مختلفی که مطلب داشت لازم دیدم در مورد ٣ مجتمع آن به دلیل اطلاعاتی که دارم، مطالبی را بیان کنم:

از میان مجتمع‌های آموزشی نامبرده در آن لیست، در مجتمع آموزشی امامصادق (ع) تدریس کرده ام، مجتمع آموزشی مهرهشتم رفقای قدیمی حقیر هستند و در مجتمع فرهنگ ، ٢ دخترم در حال تحصیل هستند، اعداد واقعی شهریه و اعلامی آن لیست در مورد این ٣ مجموعه جهت مقطع دبستان بر اساس مبلغی که بنده پرداخت نموده ام یک سوم مبلغ اعلامی بوده و قاعدتا هر فرد بنا بر مسیر منزل تا محل تحصیل و یا خدمات اضافه ای که از مدرسه بخواهد مبالغی را باید پرداخت نماید، بنده چون فرزندانم از سرویس استفاده نکرده و خدمات اضافه ای غیر از تحصیل از مدارس دریافت نمی‌کنند، پس قاعدتا مبلغ همان شهریه ثابت است و تغییر مقطع از دبستان به دبیرستان و پیش دانشگاهی باعث ٣ برابر شدن شهریه نیست.

فارغ از موضوع شهریه، ای کاش به جای منکوب کردن افراد، گروههای سیاسی یا افراد منتسب به مسئولین، که حوزه ی آموزش را به عنوان شغل خود انتخاب و عمر خویش را صرف آموزش و تربیت نسل کرده اند، اقدام آنها یک ارزش تلقی میشد و اگر مفروض این دوستان چرایی انتخاب شغل آموزش توسط افراد ذکر شده در لیست انتشاریافته است، بهتر بود شغل پیشنهادی خود را برای آنها ذکر میکردند و میگفتند آنها چه شغلی می‌توانند داشته باشند که بی حاشیه و بی دردسر تر و مفیدتر از آموزش باشد؛ اگر مبحث مالی مدنظر نویسندگان و منتشرکنندگان گزارش بوده، مناسب بود به سراغ تک تک مدارس رفته و میدیدند که این مدارس با چه مشقتی از نظر مالی به نقطه سر به سر (خارج از ضرر ) میرسند و کلا دارایی و منافع متولیان مدارس را بررسی میکردند که ببینند آموزش منفعت مالی‌ای هم برای آنها ندارد؛ اگر به مبلغ دریافتی آنها معترضند یکبار لیست هزینه‌ها و درآمدها که معمولا در انجمن‌های اولیاء و مربیان مدارس ارائه میشود را بررسی میکردند و میدیدند این مدارس به علت نوع شیوه آموزشی، هزینه‌های جاری و دستمزد مربیان به طور معمول در حاشیه ضرر قرار دارند؛ و نهایتا اگر به استفاده آنها از املاک با کاربری آموزشی ایراد دارند باید گفت که اماکن مختلفی در سطح تهران و حتی شهرستانها با کاربری آموزشی وجود دارد که خیلی از آنها به همین علت عدم امکان کسب درآمد خالی میماند و معمولا خرداد تا پایان مرداد ماه هر سال لیستی از این املاک در میان آگهی‌ها موجود است.

اما بحث مهمتر که به نظرم رسید این است که آیا نگارنده مطلب به این فکر کرده که اگر در منطقه ای مثل شهرک غرب و سعادت آباد مدارسی همچون امام صادق (ع)، مهر هشتم، روشنگر، معلم و امثالهم نبود خانواده‌های با دغدغه ‌های آموزشی، پرورشی و مذهبی باید فرزندان خویش را به کدام مدرسه می سپردند؟ آیا مدارس دولتی پاسخگوی دغدغه‌های خانواده‌ها هست؟ (اینکه مدارس دولتی باید ارتقاء پیدا کنند و به جایگاه مطلوب خانواده‌ها برسند درست اما در مورد امروز چه باید کرد؟)

نکته آخر: اینکه همه ما نسبت به اتفاقات پیرامونی خود حساسیت داشته باشیم و مراقبت کنیم به اسم اسلام، انقلاب اسلامی و ارزشها کلاهی بر سر مردم نرود، خود به نفسه ارزشمند است اما در مقابل باید مراقب باشیم در روشنگری، اول حقوق افراد پایمال نگردد، دوم با چشم باز اقدامی در این زمینه انجام دهیم و ببینیم در پازل چه کسی و چه جریانی در حال بازی هستیم و به هوش باشیم که کارها و اعمال ما دشمن شاد کن نباشد و سوم اینکه تمام عزم ما بیان واقعیات باشد، نه اینکه شنیده‌ها را به جای واقعیات بیان کنیم و در آخر آنقدر جرات داشته باشیم که اگر جایی اشتباه رفتیم یا خطایی را انجام دادیم، به دنبال جبران خطای خود باشیم. خلاصه اینکه آخرتمان را به خاطر دنیای دیگران تباه نکنیم، تا آخرت راهی نیست.

ارسال نظر: