ارسال نظر:
  • علي اصغر كريمي

    سلام
    با گذشت 50 سال از اعمال قانون برنامه و بودجه ديگر هيچ شكي وجود ندارد كه اين قانون كشور را به پرتگاه سرمايه داري فاسد غربي كشانده است. سازمان منتسب به اين قانون هم با انقلاب و اسلام و شيوه جهادي سنخيتي ندارد. سازمان كذايي در دست غربزده ها گرفتار است. روح انقلاب و اهداف نظام اسلامي هنوز به اين سازمان وارد نشده است.
    سازمان بي برنامه با شيوه جهادي مخالف است. از ابتداي انقلاب اسلامي با جهاد سازندگي دشمني را آغاز كرد. نفوذي ها و غربزده ها در اين سازمان تسلط دارند.
    قانون هاي وازده بي مصرف توسط همين سازمان بصورت ترجمه وارداتي به كشور تحميل مي شود.
    سازمان بي برنامه براي همه دستگاه هاي كشور خط و نشان مي كشد اما اين سازمان در مقابل هيچ نهاد نظارتي پاسخگو نيست.
    سياست هاي خطرناك سرمايه داري فاسد منفعت طلب و انحصارگر توسط اين سازمان چراغ خاموش در كشور اعمال مي شود.
    دولت و مجلس انقلابي در اولويت مهم بايد قانون هاي مضر از جمله قانون برنامه و بودجه را بر اساس شيوه جهادي مردمي دانش بنيان تغيير دهنند.
    با اين قانون و سازمان كذايي انقلاب و نظام اسلامي از اهداف خود دور مي شود.
    خطر نفوذي هاي اين سازمان را بايد جدي گرفت . دولت سيزدهم شيوه جهادي را در متن قانون بطور رسمي ترويج و حمايت نمايد ان شاءالله

  • صباحی

    شما خیلی شجاع هستید که نوشتید سازمان بی برنامه .
    اما واقعیت است.
    حالا کلمه برنامه دو کارذبرد دارد یکی در مورد برنامه های توسعه یک ساله و چند ساله که آنها و نقش آنها باید توسط افراد متخصص ارزیابی شود و کار لازمی هم هست.
    اما کاربرد دیگرش در ساختار خود این سازمان است. در زمان آقای نوبخت که با دیکتاتوری مطلق اداره می شد . مخصوصا اینکه اختیارات سازمان امور اداری استخدامی را هم در استانها این سازمان بر عهده گرفته. نمیدانم چرا باید سازمان امور اداری استخدامی در استانها نمایندگی و مدیریت مستقل نداشته باشد؟ همین مسئله باعث شده که رئیس سازمان برنامه بودجه در کشور و روسای سازمانها در استانها اختیاراتی مهم تر از استانداری دارند و به صورت خدکامگی اداره میشوند و حتی زور استانداری ها هم به آنها نمیرسد.

    به هر حال اول قدم در کاهش استبداد و بی برنامگی سازمان ، تفکیک این دو بخش در استانها و تشکیل سازمان امور اداری و استخدامی به صورت مستقل است. آخر چطور میشود بخش مدیریت منابع و ... از نظر ساختار و پرسنلی و اختیارات ، یک معاونت از سازمان برنامه و بودجه باشد اما شرح وظایف سازمان امور اداری استخدامی را انجام دهد و تابع آنها باشد؟! چیزی شبیه مثل شتر گاو پلنگ از آب درآمده .

    اگر شما با هنر خبرنگاری و رسانه ای در قالب یک گزارش یا مصاحبه یا بررسی وضعیت این دو سازمان در تهران و در استانها این معضل را بررسی و تفحص کنید شاید مسئولین تصمیم مناسبی بگیرند و کشور از این آشفتگی مدیریتی رها شود.

    الآن هم که دولت انقلابی سرکار آمده غالب معاونین و مدیران ستادی تهران و رئیس سازمان های استانها از "بانیان دولت قبل" هستند که همچنان بر اسب قدرت می تازند و سیاست های مدیریتی آنها همان سیاست دولت روحانی است و انگار نه انگار که مردم رای به تغییر داده اند.

  • سازمان مدیریت و برنامه ریزی لرستان هم بر همان روال سابق و با مدیریت ضعیف بانیان دولت قبل می چرخد.

  • گفتن این حرفها کار آقای زنگنه بوده ولی کافی نیست .
    کار شما تهیه گزارش مبسوط از این قضیه است تا بالاخره این قدرت بلامنازع سازمان بشکند و روال تقسیم و توزیع بودجه به صورت عادلانه و قانونی و منطقی باشد.
    ان شاءالله موفق باشید