سیاستمدار لهستانی: اجرای برجام آغاز موج جدید اتهام‌زنی آمریکا به ایران است

کدخبر: 1021449

ماتیوس پیسکورسکی در گفتگو با «نسیم»: طی ۵ سال اخیر، مثال‌هایی معتددی وجود دارد که غرب توافقنامه‌ها را تنها یک روز پس از انعقاد، نقض کرده/ تغییر رویکرد آمریکا در برهه فعلی تنها بخشی از کمپین‌های انتخاباتی است

گروه بین الملل «نسیم»: دکتر "ماتیوس پیسکورسکی" سیاستمدار و نماینده اسبق پارلمان لهستان است که در ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۵ به عنوان یکی از نمایندگان ورشو در اتحادیه اروپا انتخاب شد. وی نایب رئیس کمیسیون مربوط به آرشیوهای پلیس سیاسی بود وی در سال ۲۰۰۷ مرکز اروپایی تحلیل ژئوپولتیک را پایه گذاری کرد. وی همچنین در سال ۲۰۱۴ به عنوان ناظر بر رفراندوم شبه جزیره کریمه، در آن شبه جزیره حضور یافت . وی با حضور در خبرگزاری «نسیم»، به سوالات متعددی در خصوص رویکرد استعمارگران در هزاره سوم و تحلیل حوادث منطقه پاسخ داد که آن را در ادامه می‌خوانید.

نسیم: شما چندین دوره به ایران سفر کرده‌اید، تجربه‌اتان از این سفرها چیست؟

دیدگاه من نسبت به ایران متفاوت از بسیاری از افرادی است که در اروپای غربی زندگی می ‌ کنند و ایران را بر حسب تبلیغات رسانه ‌ ای م شناسند. من مجذوب برخی از دستاوردهای سیاسی جمهوری اسلامی هستم. ایران توانست استقلال و حاکمیت خود را در منطقه تثبیت کند حتی اروپایی ‌ ها باید از ایران و تجربه این کشور استفاده کنند. جمهوری اسلامی ایران پیشرفته ‌ ترین و قوی ‌ ترین کشور منطقه و یکی از امن ‌ ترین کشورهاست؛ خیابان های تهران از برخی از خیابان های کشور اروپایی امنیت بیشتری دارد .

نسیم: به عنوان یک تحلیگر سیاسی، استعمار و استعماگری در هزار سوم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

دوران استعمار هنوز پایان نیافته است بلکه رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است، هنوز در یک سو آمریکا، تا حدودی بریتانیا و برخی دیگر از کشور ‌ های غربی هستند که خود را مرکز جهان می ‌ دانند و سایر کشور ‌ ها را ثانویه و حاشیه ‌ ای می ‌ دانند. متاسفانه در حال حاضر ۲۰ درصد از جمعیت جهان می ‌ خواهند ۸۰ درصد از مرد جهان را کنترل کنند و این مشکل متاسفانه واقعیتی غیر قابل انکار است .

ایران یکی از محدود کشور ‌ هایی است که نمایندگان آن، این سیستم جدید جهانی به رهبری انگلوساکسون ‌ ها نتوانستند آن را مدیریت کنند و از انقلاب ۱۹۷۹ این کشور توانست به طور حقیقی مستقل باشد و با این سیستمی که بر مبنای استعمار نو بنا شده، مقابله کند .

کشور من، لهستان هم جزء همین کشورهاست. ما در اروپای غربی هم قربانی این استعمار نو هستیم. افرادی مانند من، امیدوارند کشورهایی مانند ایران که نمونه ‌ های محدودی از مناطقی هستند که در برابر این نظم نوین جهانی مقاومت می ‌ کنند، در گسترش این فرهنگ گام بردارند .

نسیم: آیا روش‌های استعمار نو تغییر کرده است؟

این فلسفه قدیمی هنوز وجود دارد که هیچ کشوری حق ندارد نهادهای فرهنگی - سیاسی و اقتصادی مستقلی داشته باشد، هیچ کشوری حق ندارد سنت ‌ ها و تاریخ خود را مستقل داشته باشد اما می ‌ تواند براساس مدل نئولیبرال جهانی که آمریکا و سردمداران وال ‌ استریت طراحی کرده ‌ اند، نهاد ‌ های خود را مدیریت کنند .

شیوه ‌ ها و تکنیک ‌ های استعمارگران نیز تغییر نکرده است شاید تنها ابزار ‌ هایشان به خاطر گسترش تکنولوژی تغیراتی داشته است. مثلا در سال ۱۹۷۳ استعمار به دنبال سرنگونی نخست وزیر دموکراتیک انتخاب شده ایران محمد مصدق بود و در سال ۲۰۱۴ " ویکتور یانوکویچ " در اوکراین را از قدرت برکنار کرد.

تفکر ‌‌ همان است که غرب از نیرو ‌ ها و عناصر داخلی استفاده می ‌ کند تا مسئولینی را که دموکرتیک انتخاب شده ‌ اند، سرنگون کنند. البته امروز ابزار ‌ هایی چون شبکه ‌ های اجنماعی و بستر اینترنت فراهم است که نقش مهمی دارد اما تکنیک ‌ ها ‌‌ همان است و تنها ابزار ‌ ها تغییر کرده است .

نسیم: امروز شیوه استعمار برای تحقق این هدف چیست؟

غرب چند مرحله برای مقابله با هر دولت و کشوری را دارد و مرحله اول این است که در کشور هدف ناآرامی اجتماعی ایجاد می کند مانند آنچه در سوریه دیدیم. در اولین مرحله غرب با بهره ‌ گیری از ابزار ‌ هایی نظیر شبکه ‌ های اجتماعی، تصاویر رسانه ‌ ای غیر حقیقی را پخش می ‌ کند تا احساسات مردم را جریحه دار نماید -که مثلا در سوریه از این نوع اقدامات در رسانه الجزیره- زیاد دیده شد. ا گر در مرحله جنگ اطلاعات و پروپاگاندای رسانه ای به هدف خود نرسند جنگ داخلی حقیقی را آغاز می کنند. اگر جنگ داخلی نیز جواب ندهد به مرحله سوم مبادرت می کنند که بهره گیری از گروه های تروریستی است .

این گروه تروریستی (داعش) که امروز در منطقه شاهد آن هستیم تنها برای کشور ‌ های خاورمیانه خطر آفرین نیست، بلکه برای همه جهان و حتی اتحادیه اروپا مخاطراتی در پی دارد.

نسیم: ناآرامی های خاورمیانه و تروریست ها چه تاثیراتی بر اروپا خواهد داشت؟

تهدید اول، موج مهاجرانی است که وارد اتحادیه اروپا می ‌ شوند. از نظر سیاسی و اقتصادی وضعیت اتحادیه اروپا شکننده است و هجوم این افراد نیز مزید بر علت می ‌ شود. از طرف دیگر سیل مهاجران باعث می ‌ شود جنبش ‌ های ضد مهاجرت و راست ‌ های افراطی به قدرت برسند که اغلب این افراد بی ‌‌‌ نهایت دیدگاه منفی به اسلام دارند و مروج افکار اسلام هراسی هستند .

دومین مشکل، تشدید فعالیت ‌ های تروریستی است که در این میان شکل می ‌ گیرد. طی سال ‌ های اینده بی ‌ شک با افزایش اقدامات تروریستی مواجه هستیم. افرادی که امروز در سوریه و عراق می ‌ جنگند به اروپا باز خواهند گشت و تنها کاری که بلد هستند و به انجام آن تمایل دارند حملات تروریستی است .

طی سفری که به سوریه داشتم با برخی تروریست ‌ های دستگیر شده صحبت کردم و تلاش کردم تا ذهن و تفکر این افراد را بفهمم. بسیاری از آن ‌ ها به صراحت می ‌ گفتند که پس از آنکه بشار اسد را حذف کنند به اروپا می ‌ آیند .

سومین تهدید، بحران خاورمیانه برای اروپا نیز قاچاق مواد مخدر است. امروز می ‌ دانیم که ترانزیت مواد مخدر در اروپا به دست باندهای البانیایی کنترل می ‌ شود که مواد مخدر را از پایگاه ‌ های نظامی افغانستان و کوزو منتقل می ‌ کنند و در اروپا توزیع می ‌ نمایند. گزارش پلیس و نیروهای امنیتی حاکی از آن است که داعش در صدد سازماندهی باندهای مواد مخدر در اروپاست .

نسیم: از دید شما، برنامه استعمارگران برای ایران چیست؟

در حال حاضر تلاش دارند ایران را در بازی خود در منطقه شریک کنند. برخی از پیشنهاداتی که اخیرا به ایران ارائه شده است خیلی صادقانه نیست ، بعد از مذاکرات هسته ‌ ای هم شاهدیم که ادبیات سیاسیون غربی در رسانه ‌ ها تغییری نکرده و هنوز می ‌ گویند نمی ‌ توانیم به ایران اعتماد کنیم و معلوم نیست ایران به تعهدات خود پای ‌ بند باشد. از طرف دیگر لغو تحریم ‌ های ایران بهانه ‌ ای برای غرب است که از روسیه باج ‌ گیری شود . زیرا مهم ‌ ترین اسلحه اصل غرب علیه روسیه، قیمت نفت و گاز است.

آمریکا، چین و روسیه را دشمن خود می ‌ داند و متاسفانه، ایران و سایر کشور ‌ ها برای آمریکا ابزاری برای بهره ‌ گیری علیه روسیه و چین می ‌ شوند. امیدوارم مسئولان ایران دقت کنند و تمامی پیشنهادات را نه تنها در کوتاه مدت بلکه در بلند مدت بررسی کند.

نسیم: مقصود شما از عدم صداقت غرب در پیشنهادات خود چیست؟ ایا مثالی در ذهن دارید؟

اگر به ۵ یا سه سال اخیر توجه شود مثال هایی معتددی وجود دارد که غرب وعده های خود را عملی نکرده است. حتی توافق نامه های مکتوبی وجود دارد که تنها یک روز پس از انعقاد، نقض شده است . می ‌ توان به سال ۲۰۱۲ ومساله لیبی اشاره کرد. مسئولان لیبی در ان زمان تلاش کردند که با تصرف بنغازی، با گروه ‌ های تروریستی مقابله کنند. در حالی که نیروها تنها چندکیلومتر از شهر فاصله داشتند، غرب از مسئولان لیبی درخواست رشوه کرد و این پیام را فرستاد که اگر حملات خود را متوقف نکنید حملات هوایی ناتو علیه لیبی آغاز می ‌ شود، قذافی، پذیرفت و از ورود به شهر خودداری کرد و به توافق متعهد ماند اما تنها دو روز بعد، غرب لیبی را بمباران کرد و همانطور که می ‌ بینیم لیبی امروز به منطقه ‌ ای درگیر جنگ و خونریزی تبدیل شده و هیچ سازوکار منسجمی ندارد. وضعیت امروز لیبی ماحصل عقب نشینی در برابر غرب و اعتماد به معامله با آمریکاست.

اول فوریه ۲۰۱۴ در اوکراین هم توافقی میان مخالفان و رئیس جمهور منتقد شد؛ توافق را وزرای خارجه فرانسه، هلند و آلمان تضمین کردند، یک روز پس از امضای این توافق مخالفان آن را نقض کردند و رئیس ‌ جمهور منتخب مردم ناچار شد متواری شود.

نسیم: امروز آمریکا در ظاهر به دوستی با کشورهایی روی آورده که روزگاری دشمن خود می خواند، مانند کوبا. تحلیل شما از این اقدام ایالات متحده چیست؟

اگر من در چایگاه تصمیم گیری باشم از چنین دوستی دوری می ‌ کنم، آمریکا در تلاش است چهره ‌ سازی کند و خود را به عنوان دوست معرفی کند، اما در ‌‌ نهایت دوستی خواهد بود که از پشت خجنر می زند.

البته این کشور توسط افرادی اداره می ‌ شود که نماینده مردمشان نیستند بلکه حافظ منافع سرمایه ‌ داران اندک و گروه ‌ های لابی ‌ اند. سیاست خارجه آمریکا از سوی شهروندان آمریکایی هم قابل قبول نیست و صداهای مختلفی از جناح ‌ های مختلف شنیده می ‌ شود. با توجه به اینکه سال آینده انتخابات ریاست جمهوری در این کشور برگزار می ‌ شود، ادبیات مقامات دولتی و سیاسون تغییر کرده است .

این موضوع مساله جدیدی نیست و بررسی تاریخی نشان می ‌ دهد تقریبا یک سال پیش از هر انتخاباتی، ادبیات سیاسیون آمریکایی در زمینه سیاست خارجی تعدیل شده و به سمت صلح طلبی تغییر کرده است. اما در حقیقت، این تغییر رویکرد تنها بخشی از کمپین های تبلیغاتی است و تغییری در سیاست های آمریکا رخ نداده است .

در اسناد رسمی آمریکا و آنچه در دسترس همگان است نمی ‌ توان واقعیت سیاست ‌ های ایالات متحده را فهمید، حقیقت را باید در اسناد محرمانه آمریکایی و یا در آن بخشی از مکالمات و مراودات سیاسیون این کشور که شنود و افشا می ‌ شود جستجو کرد .

برای مثال در اوکراین، تماس تلفنی منشی وزیر امور خارجه ویکتوریا نولاند و سفیر آمریکا در اوکراین، " جفری پایه ‌ ت" شنود شد. طی این مکالمه به سهولت این افراد درباره حذف و جابجایی مقامات دولت اوکراین اظهار نظر و تصمیم گیری می ‌ کردند گرچه در ظاهر آمریکا مدعی است در امور داخلی کشوری دخالت نمی ‌ کند ! برای فهمیدن اهداف آمریکا نه به حرف هایشان که باید به اقداماتشان دقت کرد .

نسیم: اما این اقدامات محدود به کشورهای خاص نیست، و حتی متحدین اروپایی نظیر آلمان را نیز شامل شده است.

آمریکا از بروز و ظهرو پروژه ‌ های موفقیت آمیزی که باعث یکپارچگی ارواسیا می ‌ شود واهمه دارد. یعنی نمی خواهد اروپا و آسیا را در کنار هم ببیند. آلمان تنها کشوری است که توانسته تولید کننده باقی بماند. بر اساس این بیم آمریکایی، استراتژیست ‌ ها و برنامه ریزان ایالات متحده نه تنها در صدد تضعیف کشورهای خاورمیانه هستند بلکه کشورهای اروپایی را نیز هدف گرفته اندو

شاهد این ادعا اظهارات "جرج فرید من"، تحلیلگر سر ‌ شناس امریکایی و بنیان گذار اندیشکده استرتفور است که می ‌ گوید آمریکا اجازه نمی ‌ دهد همکاری اقتصادی قدرتمندی میان کشورهای اوراسیا شکل بگیرد زیرا می ‌ ترسد تکنولوژی آلمان و منابع طبیعی روسیه و کشورهای دیگر موجب شکلکگیری قدرتی بر ‌ تر شود که منافع آمریکا را به خطر بیاندازد .

نسیم: کارکرد نهاد های بین المللی برای آمریکا چیست؟

نهادهای بین ‌ المللی هم تحت سیطره و کنترل آمریکا هستند، دبیر کل و روسای نهادهای مهم بین ‌ المللی با اجازه و نظر واشنگتن تعیین میشود وهیچ تصمیمی بدون تایید ایالات متحده اتخاذ نمی ‌ شود. برخی نهاد ‌ ها نیز از ابزارهایی که در دست دارند برای تهدید سایر کشور ‌ ها اتسفاده می ‌ کنند مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول که مستقیما تحت کنترل آمریکا هستند .

مشکل فقط نهاد های بین المللی نیست، بلکه اینترنت و مثلا همین سیستم بانکی سویفت هم تحت کنترل شرکت های خصوصی آمریکایی است. یعنی آمریکا تمام اطلاعات بانکی و عملیات بانکی جهان را رصد و در صورت لزوم مدیریت می کند .

در سال ۱۹۷۴، "چارلز رایت می ‌ لز"، دانشمند و جامعه ‌ شناس آمریکایی کتابی نوشت و توضیح داد که تنها ۵۰۰ نفر در آمریکا ساختار این کشور را برنامه ریزی کرده ‌ اند، این افراد ممکن است از یک بخش به بخش دیگر بروند مثلا در بخش نظامی باشند و به بخش خصوصی بروند اما تنها همین ‌ ها هستند که در مناصب کلیدی قرار می ‌ گیرند و سیستم را ادراه می ‌ کنند. اگر زندگی نامه و هیات مدیره شرکت ‌ های آمریکایی خصوصی را نیز مطالعه کنیم، می ‌ بینیم که بسیاری از این افراد پیش ‌ تر در سیستم دولتی یا نظامی آمریکا مشغول خدمت بوده ‌ اند .

نسیم: تحلیل شما از توافق هسته ای و پیش‌بینی‌اتان از آینده برجام چیست؟

اگر دغدغه اصلی و واقعی آمریکا برنامه هسته ‌ ای ایران می ‌ بود، مذاکرات سال ‌ ها پیش به پایان می ‌ رسید چون از ‌‌ همان ابتدا ایران آماده همکاری بود . امروز هم اطمینان دارم جمهوری اسلامی به تعهدات خود پای بند می ‌ ماند اما فکر نمی ‌ کنم غرب دست از اتهام زنی بردارد. پروپاگاندای رسانه ‌ های آمریکایی علیه ایران تمام نمی ‌ شود و قطعا کار ‌ شناسان آمریکایی مدعی می ‌ شوند که به دلایل واهی و بی ‌ اساس ایران تخلف کرده است .

سوال اصلی تر این است که چرا آمریکا در مقطع زمانی کنونی حاضر به عقب نشینی شد؟ پاسخ این است که آمریکا نیازمند موفقیتی در سیاست خارجی بود. زیرا اوضاع اوکراین، سوریه و عراق با ناکامی و شکست مواجه شده بود و قبل از انتخابات یک پیروزی استراتژیک به شدت مورد نیاز بود. فکر می ‌ کنم اگر برجام قبل از انتخابات به کنگره برود، به احتمال زیاد تایید خواهد شد .

امروز هم می بینم که به خاطر چندین دهه تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی و تصویر سیاهی که از ایران در نزد افکار عمومی آمریکا ترسیم شده است، مردم نسبت به این توافق اقبالی ندارند و سیساسیون آمریکایی هم قطعا در راستای تغییر این دیدگاه نسبت به ایران تلاشی نخواهند داشت .

نسیم: با تشکر از وقتی که در اختیار نسیم قرار دادید.

ارسال نظر: