فریده شریفی؛ رژیم صهیونیستی در اویل انقلابهای منطقه (ماه ژانویهی گذشته) که از آن با تعبیر زلزلهی خاورمیانه یاد کردند با افتخار اعلام کرد که «اسراییل جزیرهای با ثبات در دریایی متلاطم است.» اما دهها هزار تظاهر کنندهی اسراییلی در بیسابقهترین و بزرگترین تظاهرات ضددولتی در طول تاریخ این رژیم، به خیابانها ریختند تا ادعای سران رژیم صهیونیستی مبنی بر ثبات این رژیم را تکذیب کنند. در طول عمر 60 سالهی این رژیم نامشروع و جعلی، برگزاری چنین تظاهراتی بیسابقه بوده است و کارشناسان معتقدند با توجه به نوع اعتراضها و وضعیّت بحرانی این رژیم، سقوط دولت «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسراییل، حتمی است. اعتراضها، اعتصابها و تظاهرات ضددولتی در اسراییل از حدود سه هفته پیش تا کنون آغاز شده و روز به روز بر دامنهی آن افزوده میشود. معترضان اسراییلی خواستار کاهش هزینههای زندگی به ویژه قیمت مسکن، اقلام دارویی و غذایی هستند و نسبت به اوضاع بد معیشتی و کمبود عدالت اجتماعی اعتراض دارند. در تظاهرات اخیر که از روز شنبه (23 جولای) شدت گرفت به اعتراف روزنامههای اسراییلی 60 هزار نفر در تلآویو و بیش از 160 هزار نفر در 10 شهر دیگر
اسراییل به خیابانها ریختند و برضد بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل شعارهایی سر دادند که مردم مصر برضد «حسنی مبارک» دیکتاتور این کشور سر میدادند. این اعتراضها آن قدر شدید است که روزنامهی اسراییلی «معاریو» نوشت: «از میادین تحریر اسراییل بوی سقوط دولت نتانیاهو به مشام میرسد» و روزنامهی «یدیعوت آحاردنوت» نوشت: «انقلاب واقعی اینجاست.» ساکنان اسراییل مجموعی از فقرا و ثروتمندان، متدینین راست افراطی و افراد لاییک یهودی هستند که روز به روز شکاف میان اقشار مختلف جامعه به خصوص تبعیضهای نژادی میان آنها افزایش مییابد. این حرکت با فراخوان جوانان در شبکهی اجتماعی «فیس بوک» صورت گرفت و جوانان اسراییلی از سایرین خواستند در اعتراض به سیاستهای دولت، اعتراضهای عمومی را آغاز کنند. هم زمان با این فراخوان، تظاهرات ضددولتی شکل گرفت، چادرهای معترضان در میادین شهرها برپا شد و دامنهی نارضایتیها به ادارهها، نهادها، اصناف و حتی سازمانهای دولتی کشیده شد. کارگران شهرداری، دانشجویان، معلمان، اساتید، پزشکان و شهروندان عادی نیز اعلام کردند که حامی تظاهرکنندگان هستند و از این اعترضهای عمومی پشتیبانی میکنند. طولی نکشید که
دامنهی اعتراضها از تلآویو پایتخت رژیم صهیونیستی به قدس اشغالی، حیفا، کریات شونه، رحوفوت، رمات گات و دیگر شهرهای اسراییل کشیده شد و تظاهر کنندگان اعلام کردند که خواستار کنارهگیری نتانیاهو از قدرت هستند. هم زمان با برپایی تظاهرات در 11 شهر اشغالی فلسطین برضد وضعیّت بد معیشتی و اوضاع نابسامان اقتصادی، فلسطینیهای ساکن در سرزمینهای اشغالی سال 1948 نیز در اعتراض به سیاستهای نژادپرستانهی حکومت اسراییل و وضعیّت اسفناک فلسطینیهای ساکن این منطقه، تظاهرات کردند. فلسطینیهای ساکن اراضی اشغالی به صفوف اعتراض کنندگان اسراییلی پیوستند تا نشان دهند که گردانندگان این رژیم نامشروع از حل مشکلات داخلی عاجز و ناتوان هستند و اگر حمایت و پشتیبانی غرب و به ویژه آمریکا از این رژیم نبود، سالها پیش اسراییل از صفحهی روزگار محو و نابود شده بود. پیش از این نیز جوانان فلسطینی در اواخر فوریه و اوایل ماه مارس گذشته با ایجاد صفحهای جدید به نام «انتفاضهی سوم فلسطین» موجی شدید در دنیای مجازی برضد اسراییل به راه انداختند به طوری که منابع خبری فاش کردند که رژیم صهیونیستی با فشار و رشوه به مسؤولان شبکهی فیس بوک آنان را مجبور نمود تا
صفحهی انتفاضهی فلسطین را حذف کنند. مقامهای امنیّتی این رژیم پس از این اتفاق به مسؤولان حکومتی هشدار دادند که موجودیّت اسراییل در خطر است، تظاهراتی که در مرزهای فلسطین اشغالی در روزهای 15 مه و 5 ژوئن یعنی سالروز اشغال فلسطین و سالروز اشغال قدس اتفاق افتاد این هشدارها را تبدیل به زنگ خطری جدی برای سران رژیم صهیونیستی کرده است. در همین رابطه بنیامین نتانیاهو خطر را بسیار جدی احساس کرد و از احزاب مختلف و حتی کشورهای دیگر تقاضای کمک نمود. احزاب مخالف نتانیاهو نیز اعلام کردند که نخست وزیر رژیم صهیونیستی چارهای جز حل مشکلات اقتصادی مردم ندارد و در غیر این صورت باید هر چه زودتر شکست و سقوط دولتش را بپذیرد. در همین حال «سیلوان شالوم» معاون اول نخست وزیر اسراییل از حزب «کاریما» خواست به دولت بپیوندد تا با کمک هم برای ایجاد تغییرات ریشهای و حل مشکل مسکن و گرانی تلاش کنند. احساس خطر جدی برای نتانیاهو و دیگر سران رژیم صهیونیستی به حدی است که منابع آگاه در این رژیم احتمال دادهاند که نتانیاهو برای فرار از مشکلات داخلی در فکر به راه انداختن یک جنگ دیگر در منطقه است. این منابع افزودند، دولت اسراییل در صدد است با ایجاد
یک جنگ مصنوعی به معترضین چنین القا کند که تلآویو همواره درگیر جنگهای منطقهای است و با تهدید مواجه است و آنها نباید در مورد گرانی، وضعیت بد اقتصادی و کمبود عدالت اجتماعی سخنی بگویند. در هر صورت راهحلها و گزینههای موقت برای حل بحران کنونی اسراییل چاره ساز نخواهد بود و پس لرزهی قیامهای غربی در منطقهی خاورمیانه به اسراییل هم رسیده و آن قدر قوی است که سران اسراییل دیگر نمیتوانند به خود جرأت دهند از جزیرهای آرام سخن بگویند.(*) * فریده شریفی؛ کارشناس مسایل بینالملل/انتهای متن/