دولتیار: آمریکایی‌ها می‌گفتند بوئینگ و مَدونا با هم هستند

کدخبر: 1022632

عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته‌ای در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» گفت: آمریکایی‌ها حواس‌شان جمع است به جای انتقال تکنولوژی‌ به کشور، مصرف‌گرایی غربی که مخالف ارزش‌های انقلاب اسلامی است را وارد ایران کنند

متن گفتگوی تفصیلی مصطفی دولتیار استاد دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه و عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با خبرنگار «نسیم» در خصوص ارزیابی دوران پساتوافق بدین شرح است:

نسیم: ارزیابی شما از نوع تعامل آمریکا و دیگر کشورهای غربی در طول انقلاب اسلامی چیست؟

دولتیار: جمهوری اسلامی ایران، در 35 سال گذشته بعد از انقلاب اسلامی همیشه با این موضوع مواجه بوده که طرف‌های مقابل از همه ابزارهایشان شامل، قدرت سخت، قدرت نرم و همچنین ترکیبی از این دو به همراه یارگیری گسترده در سطح بین‌المللی با همه ابزارهایی که در اختیار داشتند برعلیه ما و به منظور تعضیف یا از پای در آوردن جمهوری اسلامی استفاده کردند که البته به حمدالله آن ابزارها، روش‌ها، سیاست‌ها و رویکردها نتیجه مطلوب آنها را به پشتوانه ایثارگری‌های ملت بزرگ ایران و رهبری داهیانه‌ای که هم در اوایل انقلاب توسط حضرت امام (ره) وجود داشت و بعد از آن توسط جانشین ایشان دنبال شد نداشته و به اقرار دوست و دشمن مدیریت ایشان بوده که توانسته بارها و بارها کشور را از گردنه‌های خطرناک به سلامت عبور بدهد.

طبیعی است وقتی سیاست‌های طرف مقابل در جهت جلوگیری از دسترسی ایران به فناوری هسته‌ای مؤثر واقع نشد، از لحظه‌ای که سوخت 20 درصد تولید ایران در رآکتور تهران قرار گرفت دشمنان از ادامه آن سیاست‌ها ناامید شده و با توجه به اینکه آن سیاست دیگر جواب نمی‌دهد به فکر این رفتند که اگر بتوانند از طریق مذاکره ما را فعلاً متوقف کنند و با گفتگو و رفت‌وآمدها به همراه نشان دادن در باغ سبز نشان دادن‌ها و تحرکاتی که انجام می‌دهند زمینه را برای نفوذ خودشان فراهم کنند.

این موضوعات برای کسانی که تخصصا در حوزه سیاست بین‌الملل کار می‌‌کنند یا افرادی مانند مقام معظم رهبری و سیاستمداران کشور که به طور روزمره درگیر مسائل سیاسی و بین المللی هستند مثل آفتاب بسیار مشهود و ملموس است ولی طبعا ممکن است برای آنهایی که تخصصاً به موضوع توجه ندارند مقداری ابهام داشته باشد. از این نظر روش‌ها و سیاست‌هایی نفوذ آمریکا که توسط مقام معظم رهبری گفتند مورد تأکید و تأیید همه کسانی است که در حوزه سیاست بین الملل دستی در کار دارند.

از دیگر تلاش‌های که طرف‌های غربی در این مقطع زمانی در خصوص ایران دنبال می‌کنند تلاش برای به تعبیر خودشان کنترل نفوذ منطقه‌ای ایران است که اگر بتوانند این نفوذ را کاهش بدهند حوزه دیگری از قدرت ایران را محدود می‌کنند که باید مراقبت شود تا این مرحله را هم به سلامت پشت سر بگذاریم.

نسیم: روش‌های نفوذی که آمریکا بعد از توافق هسته‌ای در ایران دنبال می‌کند را چگونه می‌دانید؟

دولتیار: سیاستی که آمریکایی‌ها از قدیم دنبال می‌کردند این بود که همان اوایل انقلاب، زمانی که برای اولین تحریم هواپیمایی و تحریم فروش قطعات هواپیما را به ما تحمیل کردند در پاسخ به این سوال که چرا شما قطعات هواپیما را که یک امر انسانی است تحریم می‌کنید پاسخ یکی از همین چهره‌های آمریکایی آن موقع این بود که بوئینگ و مَدونا با هم هستند؛ مَدونا یکی از خواننده‌ها و چهره‌های خاص آمریکایی‌ است که در کشورهای غربی سروصدا دارد؛ او می‌گفت مَدونا و هواپیمای بوئینگ با هم هستند شما نمی‌توانید بوئینگ را بخواهید و مادونا را نخواهید.

این روش از قدیم سیاست آنها بوده اما در مورد مرحله‌ای که ما اکنون در آن قرار داریم هستیم طبعاً می تواند شرکت‌های غربی به گروه ترید مارک‌ها و شرکت های درجه دو و سه تقسیم کرد؛ آنهایی که بخواهند مواد تولید شده مصرفی یومیه مردم و اینطور چیزها را به ما بفروشند برای ما هیچ اولویتی ندارد چون در جهت تضعیف تولیدات داخلی ما خواهد بود و این همان چیزی است که مقام معظم رهبری همیشه تأکید داشتند که باید تولید ملی را تقویت کنیم و باز کردن مسیر برای ورود کالاهای مصرفی ساخته شده غربی یا شرقی این به طور مشخص و روشن بر ضد منافع و توان تولید ملی ما است و هیچ آدم عاقلی نباید یک چنین زمینه‌ای را فراهم کند که منجر به تخریب زیرساخت‌های تولید داخلی شود اما درخصوص انتقال تکنولوژی‌هایی که مورد نیاز ما است و کالاهای واسطه‌ای و فناوری‌های مورد نیاز کشور که در جهت توسعه زیرساخت‌های کشور کمک کننده است ما هر چقدر بتوانیم از طریق دولت یا از طریق بخش خصوصی یا از هر طریق دیگری بتوانیم زمینه را فراهم کنیم که آن فناوری‌ها و آن کالاهای واسطه‌ای به کشور وارد شود طبعاً کمک کننده است و مفید است اما آنچه که به نظر می‌آید و خیلی روشن است این است که طرف مقابل حواسش جمع است که حتی الامکان اینها را به ما ندهد و همان آشغال‌های دم دستی را به ما بفروشند و بازارهای تبلیغاتی‌اش را به دست بگیرند و یک مصرف گرایی غربی را در ایران به وجود آورند که این نه با ارزش‌های انقلاب اسلامی جور در می‌آید و نه با آموزه‌های اسلامی ما هماهنگی و همراهی دارد و نه به صلاح و صرفه و مصلح کشور و دولت است که همچین فرصت‌هایی را در اختیار طرف مقابل بگذارد.

نسیم: اکنون شاهد هستیم که برخی پیشنهاد همکاری ایران و آمریکا را در شرایط پس از توافق مطرح می‌کنند، آیا به نظر شما به عنوان یک دیپلمات می‌توان این توافق را الگویی برای همکاری دو طرف در خصوص مسائل منطقه‌ای دانست؟

دولتیار: ما اگر بخواهیم درباره همه مسائل منطقه‌ای مان به صورت یک پکیج با آمریکایی‌ها صحبت کنیم، آنها برروی بحث فلسطین و رژیم صهیونیستی متمرکز می‌شوند و اگر به صورت یک پکیج در قالب گفتگوهای منطقه‌ای وارد همچنین تعاملی شویم، علی القاعده راه به جایی نمی‌برد. از این جهت که آنها بارها گفته‌آند، می‌گویند و خواهند گفت که امنیت رژیم صهیونیستی برای آنها اولویت اول است. اما در موارد خاصی که در گذشته تجربه کردیم، مثل بحث افغانستان، طالبان یا عراق هر چندوسط کار دوباره آنها نامردی کردند، دبه در آوردند و به تعهداتشان عمل نکردند، اما با همه این اوصاف تجربه ما نشان داده که اگر در یک موردی مصالح همسایگان مسلمان ما و مصالح امت اسلامی اقتضا کند با اینها گفتگوهایی داشته باشیم و راه‌ حل‌‌هایی برای برون رفت از بحران خاص بتوانیم توافق کنیم ممکن و مقدور است.

هرچند هیچوقت مطمئن نیستیم که اینها به همان تعهداتشان پایبند باشند ولی به هر حال حسب تجربه به صورت کیس و موردی می‌توانیم. همانطور که در گذشته این کار را انجام بدهیم اما اینکه بخواهیم به صورت یک پکیج کلی تحت عنوان مسائل منطقه وارد تعامل شویم به هر حال اصل قضیه برای آنها این است که راه حلی برای نجات رژیم صهیونیستی پیدا کنند.

نسیم: به عنوان جمع‌بندی دولت انتظار دارد بعد از این توافق مشکلات اقتصادی خود را حل کند؛ به نظر شما آیا این توافق توانسته است این مسیر را تسهیل کند؟

دولتیار: توافق یک بحث روانی و یک بحث واقعی و حقوقی دارد البته حضرت آقا نیز در صحبت‌هایشان اشاره کردند این توافق که هنوز نه در آمریکا تکلیفش روشن است و نه در ایران لذا هنوز تکلیف بُعد حقوقی وعملی‌اش روشن نیست ولی به لحاظ روانی طبعاً فضایی را ایجاد کرده که دولت می‌تواند حداکثر استفاده از آن فضا بکند مشروط بر اینکه برنامه داشته باشد.

ما اگر برنامه نداشته باشیم در شرایط بسیار بهتر از این هم نمی‌توانیم درست بهره‌ برداری کنیم. لذا تمرکز دولت باید روی برنامه‌ ریزی به صورت فورس ماژوری و ضربتی بوده و ببیند از فضای فراهم شده چطور می‌تواند در جهت اهدافی که اشاره کردید استفاده کند. اما اگر برنامه‌ریزی نداشته باشند لاجرم دچار روزمره‌گی می‌شویم و همان مشکلات و بی برنامه‌گی به وجود می‌آید که ممکن است تشدید شود و در بی‌برنامه‌گی می‌گویند می‌خواست ابرویش را درست کند زد چشمش را هم کور کرد.

ارسال نظر: