دولتیار: بیپاسخ گذاشتن درشتخویی آمریکاییها آنها را دچار اشتباه محاسباتی میکند
عضو سابق تیم هستهای در گفتگوی تفصیلی با «نسیم»، گفت: باید پاسخ درشتگویی آمریکاییها به شکل مؤثر داده شود/ آمریکاییهابر اساس مشاهداتشان از تحولات داخلی ما گفتمان خود را تنظیم میکنند
متن گفتگوی تفصیلی مصطفی دولتیار عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای و دیپلمات باسابقه وزارت خارجه با خبرنگار «نسیم»، در خصوص اظهارات مداخله جویانه مقامات آمریکایی پس از توافق و مقتضیات دوران پساتوافق بدین شرح است:
«نسیم»: اینکه برخی از مقامات آمریکایی اظهاراتی را شامل تهدید نظامی یا ادعاهایی در خصوص توافق مطرح میکنند باید توسط چه مقامی پاسخ داد شود؟
دولتیار: اصولاً در عرف بین الملل پاسخ دادن به اظهارات مقام رسمی توسط همتای وی یا مقامی پایینتر از آن و در بعضی مواقع که میخواهند آن موضوع را کم اهمیت یا بیربط جلوه دهند توسط یک مقام درجه سه انجام میشود و شیوه پاسخ دادنها در عرف بین الملل به اقتضای اهمیت موضوع و نحوه مدیریت آن توسط کشوری ذیربط متفاوت است.
در طول سالهای گذشته همیشه برای ما این موضوع ثابت شده که مقامات آمریکایی اصولاً زورگو و زیادهخواه هستند اما حساسیت موضوع در خصوص توافق هستهای این است که نزدیک دو سال در خصوص موضوع مهمی در این دولت صحبت کردیم و به نتیجهای رسیدهایم و اگر اقتضای این توافق مبتنی بر حسن نیت طرفین باشد این انتظار وجود دارد که یک مقدار از این درشتگوییها کاسته شود اما از درشت گوییها کاسته نشده و طبعاً از ابتدا هم کسی این تصور را بعید میدانست که اینها بر اساس حسن نیت مذاکره کنند.
آمریکاییها در اظهارات داخلیشان مرتب اظهار میکردند که ما میخواستیم پیشرفت برنامه هستهای ایران را متوقف کنیم و چون از مسیرهای مختلفی از جمله تهدید نظامی، خرابکاری و همه راههایی دیگری که رفتیم به نتیجه نرسیدیم، فکر کردیم که بهترین راهی که میشود این موضوع را متوقف کرد این مسیری است که داریم میرویم.
پس هدف طرف مقابل مشخص است اما اینکه بعد از اینکه به هدفشان رسیدند درشت گویی میکنند باز مربوط به آن خوی استکباری میشود که همیشه داشته و دارند اما اینکه آیا باید پاسخ این را بدهیم یا ندهیم و چه کسی باید پاسخ بدهد موضوع مهمی است که آقا نیز به آن اشاره کردند؛ بیپاسخ گذاشتن درشت خویی آمریکایی ها طبعاً با توجه به دستگاه رسانهای عریض و طویل و گستردهای که آنها در اختیار دارند اگر تداوم پیدا کند شاید سوءتفاهمها و سوءبرداشتهایی را ایجاد کند و این خطر را دارد که طرف مقابل دوباره دچار اشتباه محاسبه نسبت به ما شود لذا این قسمت را باید چاره کرد حالا اینکه چه کسی پاسخ دهد بستگی به شرایط زمانی، مکانی موضوع و اینکه طرف آمریکایی که اضافه گویی میکند چه کسی هست دارد که آیا مقام نظامی یا غیرنظامی است یا از وزارت خارجه و یا از کاخ سفید است و همه این موارد حسب مورد باید تشخیص داده شود که بهتر است چه کسی و چگونه پاسخ داده شود. اما مهم این است که بدانیم بیپاسخ گذاشتن این اظهارات به صلاح نیست و ممکن است هم دوستان و هم رقبای و دشمنان ما را دچار سوءتفاهم و اشتباه محاسبه کند و خدای ناکرده گرفتاری جدیدی را برای ما به وجود آورد.
«نسیم»: اینکه عنوان میشود آنها به خاطر مسائل داخلی خودشان این حرفهای را میزنند چه مقدار واقعی است؟
دولتیار: بالاخره بخشی از آن این طور هست، یعنی نمیشود آن را کاملاً منتفی دانست و نفی کرد چون آنها به اقتضای و سلیقه مخاطبشان حرف میزنند؛ مثلاً وقتی آقای جان کری یا یکی از مقامات آمریکایی مثلاً میرود در جلسه آیپک صحبت میکند طبیعی است که به شکلی باید صحبت کند که آنها از دستش عصبانی نشوند و برایشان گرفتاری ایجاد نکنند اما آیا همه این موضوع صرفاً جنبه داخلی دارد این هم نیست، بالاخره آنها در منطقه هم شرایطی دارند که باید به قول خودشان دوستان منطقهایشان را هم راضی نگهدارند و همچنین در قبال جمهوری اسلامی نیز همه مشکلاتشان حل نشده لذا باید آن درشتگویی و خصومتورزیشان را به نحوی ادامه دهند که در لابهلای همین حرفها مشاهده میشود.
منظور این است که این حرف هم مصرف داخلی دارد و هم دارای مصرف منطقهای است و هم در تعاملات دوجانبه با ما قطعاً پیامهایی را منتقل میکند که باید به آنها توجه کنیم.
البته پاسخ دادن شیوه خاص خودش را دارد و لزوماً لازم نیست درشتگویی با درشتگویی پاسخ داده شود، باید به صورت منطقی، مقتضی و مناسب، به نحوی که مؤثر باشد پاسخ داد و مهم اثرگذار بودن آن است که به نحو مؤثر باید پاسخ داد لذا لزوماً لازم نیست که ما هم به آن شیوهای که آنها حرف میزنند حرف بزنیم؛ برخی تصور میکنند پاسخ دادن به معنای همان شکل، شیوه و روش پاسخ دادن است در حالی که الزاما این موضوع اینگونه نیست و هرچند ممکن است جاهایی این روش اقتضا کند اما همیشه به این شکل نیست.
«نسیم»: چه باعث شده مقامات آمریکایی اعلام کنند انتظار داریم بعد از این توافق تغییری در رفتار جمهوری اسلامی ایران اتفاق بیفتد؛ آیا اتفاقی در رفتار ما افتاده که آمریکاییها را به چنین برداشتی رسانده است؟
دولتیار: آنچه مسلم است این است که آنها تحولات داخلی ما را رصد میکنند و بر اساس تحلیل و مشاهداتشان از تحولات داخلی ما گفتمانشان را تنظیم میکنند اما اینکه حالا دقیقاً بگوئیم که چه اتفاقی افتاده که آمریکاییها چنین حرفهایی میزنند مشخص نیست البته در گذشته هم گفتهاند که ما این فشارها را به ایران میآوریم که تغییر رفتاری را در نظام حاکم بر ایران مشاهده کنیم البته یک جاهایی هم زیادهروی میکردند و تندروهای آنها بحث تغییر رژیم را مطرح میکردند ولی عموماً پس از انقلاب اسلامی آمریکاییها یکی از توجیحاتی که برای خصومتآمیزشان علیه ایران میآوردند این بوده که ما میخواهیم نظام حاکم بر ایران را اصلاح کنیم یا تغییر رفتار بدهیم و البته در مقاطعی نیز بحث تغییر رژیم اشاره میکردند.
اما اینکه چه شده که آمریکاییها دوباره پس از دو سال مذاکره صحبت از تغییر رفتار میکنند؛ طبیعی است که به دلیل مسائل منطقهای است و اینجا در منطقه قسمتی است باید پاسخگوی دوستانشان خود باشند دوستان و همپیمان آمریکاییها در منطقه احساس میکنند که آمریکایی علیرغم سر و صدایی که در سیوچند سال گذشته برعلیه ایران داشتند و با وجود فشارهایی که در سطح جهانی اعمال کردند مجبور شدند در مقابل جمهوری اسلامی ایران کوتاه بیایند و این فشاری را از سوی کشورهای منطقه به آمریکاییها تحمیل میکند لذا بخشی از این بحثها را برای مخاطب منطقهایشان مطرح میکنند تا به آنها بگویند ما کماکان در صدد اصلاح شیوه تعامل و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران هستیم لذا همه موضوعات صرفا مربوط به مباحث داخلی نمیشود و قطعاً بخشی هم مربوط به نگرانی منطقهای میشود.
«نسیم»: در دوران پس از برجام باید چگونه عمل کنیم؟
دولتیار: باید همانگونه که حضرت آقا اشاره کردند روی بحث برجام حساسیتهای مردم را آگاهانه مدیریت کنیم و تمرکز روی برجام اهل قلم و رسانه را از مقتضیات پس از برجام منحرف نکند. مقتضیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیر همه از ابعاد جدی موضوع است که انشاءالله اهل رسانه بیشتر به آن توجه کنند .
«نسیم»: به عنوان سوال آخر، این مقتضیات به شکل خلاصه چگونه است؟
دولتیار: مقتضیات سیاسی آن را خودتان اشاره کردید که ما چه رفتاری و گفتاری باید داشته باشیم و چه گفتمان سیاسی را در کشور ترویج کنیم که طرف مقابل را دچار سوء محاسبه نکند تا بر اساس محاسبه اشتباه اقدام بی ربط نکند که برای ما دوباره هزینهساز شود، در بعد اقتصادی این موضوع که نباید کشور تبدیل به بازار کالاهای بنجل و مصرفی بیگانه شود باید مدنظر باشد و اینکه باید بیشتر به سمت استفاده از این فرصت برای تقویت بنیه اقتصادی کشور برویم؛ در خصوص بعد اجتماعی دوران پساتوافق چون در آستانه انتخابات دهم هستیم طبعاً باید به شکلی مدیریت شود که این حرف و حدیثها و گفتوشنودهایی که میشود واگرایی اجتماعی ایجاد نکند؛ در حوزه فرهنگی نیز موضوع نفوذ و پوششهای مختلف از جمله دانشگاهی، پژوهشی، خبرنگاری، رسانه، جامعه مدنی، سازمانهای غیردولتی و مانند اینها همه ابزارها و روشهایی است که دشمن از آن برخوردار است و باید مراقب باشیم که از این فضا برای آن نفوذ فرهنگی که به شدت به دنبال آن هستند سوءاستفاده نشود .