یادداشت// هندسه مفهومی نفوذ

کدخبر: 1025365

دشمن در حال به دست گرفتن ابتکار عمل برای ایجاد شبکه‌ای منسجم و پراثر از "جوانان، کارآفرینان و زنان" در جهت مهندسی رفتار اجتماعی است/ ایجاد شبکه قوی هم‌فکر و هم سو با دشمن در داخل به صراحت در برنامه دشمن دنبال می‌شود

به گزارش «نسیم»، یاسر جلالی تحلیل‌گر مسائل سیاسی نوشت:

در چند سال اخیر خط اغفال خواص و نخبگان از تداوم وجود دشمن و نیز تأثیر اقدامات خصمانه دشمن، یکی از خطوط اصلی القائی و تبلیغاتی بوده و دشمن با توان زیادی بر روی منصرف کردن ذهن نخبگان، مؤثرین و مردم از دشمنی‌اش سرمایه‌گذاری کرده است.

نباید از این مسئله مهم غافل شد که نتیجه ندیدن دشمن، مواجه‌شدن با ضربه‌های شدید خواهد بود. دشمنی دشمن خلاف انتظار نیست، اما غفلت ما خلاف انتظار است. پس از آن که دشمن و دشمنی را -که یک واقعیت محقق و مسلم است- دیدیم، باید با هوشیاری و دقت، ابعاد دشمن و نیز ابعاد دشمنی یعنی برنامه و هندسه کار دشمن را که هندسه مشخصی است، رصد کرد و اشراف کامل یافت و تدبیر لازم را به کار برد تا بتوان بر آن پیروز شد. همچنین تشریح این ابعاد برای مردم نیز ازجمله امور مهم است.

در این راستا، نوشتار حاضر به بررسی کلان ابعاد و مؤلفه‌های بحث نفوذ به عنوان خطر بزرگی که از سوی دشمن پیگیری می‌شود، می‌پردازد. در مطالب بعدی نیز مصادیق هر بخش به صورت جزئی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

در طول دو تا سه قرن اخیر آسیب‌ها و ضربه‌های سختی از ناحیه تهاجم‌های بیرونی و نفوذ دولت‌های بیگانه به ایران وارد شده است. این ضربه‌ها عمدتاً به دلیل ضعف، انفعال و همراهی دولت‌ها در مواجهه با نفوذ و تهاجم دشمن بوده و نتیجه آن غارت منابع و نفوذ سیاسی-فرهنگی بوده است.

پیروزی انقلاب اسلامی و پافشاری امام خمینی (قدس سره) بر شعارهای اصولی و بالا بردن پرچم استقلال به عنوان بیت الغزل انقلاب، زمینه‌های خلع ید و قطع نفوذ دولت‌های غربی و علی‌الخصوص آمریکا را فراهم نمود. اما این پایان کار نبود و با استقرار کامل نظام جمهوری اسلامی و اعلام آرمان عدالت‌خواهی در سطح بین‌الملل، آرایش نوینی در عرصه مقابله و دشمنی با این موجود جدید، ایجاد شد.

به جرئت می‌توان گفت که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از اصلی‌ترین وجوه این آرایش نوین و شاید وجه دائمی آن، تمرکز بر روی نقطه‌های مستعد و زمینه‌های نفوذ بوده است. دشمن به صورت مستمر به دنبال نقاط نفوذپذیری است که مانعی بر سر راه آن‌ها نباشد؛ و هر جا مانعی جدی وجود دارد، همه قوا و نیروی دشمن علیه آن مانع به کار گرفته می‌شود.

در این مسیر، نفوذ در هسته‌های سیاسی و اجتماعی و از کار انداختن بازوهای فعال و توانمند نظام، و نیز تلاش برای انحلال فرهنگی در بستر فشارهای شدید اقتصادی و اجتماعی، از برنامه‌های اصلی دشمن برای تضعیف پایه‌های نظام است.

اگر بخواهیم برنامه دشمن در این راستا را قدم‌به‌قدم تصویر کنیم، مرحله اول، تحت تأثیر قرار دادن ذهن‌ها است. درواقع، دشمن با توسل به ابزارهای فراوانی که در اختیار دارد، سنگرهای معنوی را هدف قرار می‌دهد که آن‌ها را منهدم کرده و فرصت‌های نظام را به تهدید تبدیل کند. نفوذ در ذهنیت، ایمان، معرفت، عزم و عواطف مردم برای تغییر در محاسبه و تغییر جدی و بلندمدت در دستگاه محاسباتی مردم، و بعدازآن تغییر سیاست و تغییر رفتار در دستور کار قرار می‌گیرد. همین تغییر در محاسبه، سیاست و رفتار است که درنهایت به مرحله تغییر اصول و مؤلفه‌های ایدئولوژیک منجر می‌شود.

با اولویت‌ترین دسته و مستعدترین گروه در سطح بالا و ارشد جامعه، در فرآیند تغییر، مراجع فکری و اجتماعی مردم یعنی مسئولان، نخبگان، شخصیت‌ها، جناح‌ها و جریان‌های فکری و اجتماعی هستند. نفوذ میان انقلابیون و تقویت مالی و رسانه‌ای جریان نامطمئن و به حاشیه راندن جریان‌های اصیل در انقلاب و ایجاد بدیل‌های انحرافی گوناگون در قالب مدل‌های نوسازی شده غربی و بیگانه از اصول انقلاب، از برنامه‌های ثابت دشمن در این مسیر است. دشمن برای قدرت گرفتن و روی کار آمدن عناصری که در پشت شعارهای تغییر، تحول و توسعه، خود را متعهد به آمریکا و غرب می‌دانند تلاش و سرمایه‌گذاری جدی انجام می‌دهد. این‌ها کسانی هستند که با اساس ارزش‌ها و اصل اسلام و نیز با اصل تدین مردم، با اصل عدالت اجتماعی، و حتی نام دین مخالف‌اند و معتقد و مبتلا به سرمایه‌سالاری غربی‌اند؛ ولو اعتقادشان را به زبان نیاورند. این دسته پس از تقویت و قدرت یافتن، ممکن است در بدنه اقتصادی جامعه نفوذ کنند که این اتفاق خطرناک است. اما اتفاق خطرناک‌تر و پیچیده‌تر نفوذ در مراکز فرهنگی و قبضه کردن ذهن، ایمان، باورها و خط سیر صحیح مردم و در اختیار گرفتن آن‌ها و در یک عبارت، تهاجم فرهنگی است.

در سطح عمومی جامعه نیز جوانان، کارآفرینان و زنان به عنوان عوامل تغییر و جامعه هدف اصلی در نظر گرفته شده‌اند. دشمن در حال به دست گرفتن ابتکار عمل برای ایجاد شبکه‌ای منسجم و پراثر از این سه گروه در جهت مهندسی رفتار اجتماعی است. شناسایی و برنامه‌ریزی برای جوانان مستعد رهبری جریان‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و حتی دولتمردان آینده، ایجاد شبکه قوی و درواقع لشگر هم‌فکر و هم سو با دشمن در داخل در حساس‌ترین مناصب و شئون سیاسی و اجتماعی به صراحت در برنامه دشمن دنبال می‌شود. دشمن با ایجاد فرصت‌های اقتصادی متفاوت و ترویج مدل و قالب خاصی از کسب‌وکار و الگوهای تجارت، و نیز حمایت گسترده از فناوری‌های فضای مجازی و مبتنی بر اینترنت، در راستای گسترش کمی و کیفی شبکه نفوذ و افزایش کارآیی آن مشغول است.

به این نکته مهم نیز باید توجه کرد که نفوذ همواره زمینه داخلی دارد و بستر آن معمولاً درون مرزهای کشور شکل گرفته و یا فراهم می‌شود. می­توان گفت، خدشه در مؤلفه‌های استقلال کشور از زمینه‌های جدی نفوذ است که با تضعیف هویت ملی، زمینه تسلط قدرت‌های بیگانه را فراهم می‌کند. این روند درنهایت موجب از بین رفتن کامل استقلال خواهد شد و می‌توان گفت نفوذ خورنده پایه‌های استقلال است. در این مسیر تبیین و سخن گفتن از ابعاد فراهسته ای و مهم‌تر از آن، ابعاد و نتایج فرامتنی جمع‌بندی اخیر مذاکرات که خدشه جدی در مؤلفه‌های استقلال کشور ایجاد کرده است، نه تنها مفید، بلکه لازم و ضروری است.

قدم بعدی، از میان برداشتن موانع نفوذ در پایه‌ها و ارکان نظام است. از بارزترین مصادیق این سنگرها و موانع، و شاید مهم‌ترین آن‌ها که مانع نفوذ عناصر مخالف با اسلام، امام و نظام جمهوری اسلامی در دولت و مجلس به شمار می‌رود، شورای نگهبان است. حمله به این نهاد و نیز بسیج و سپاه پاسداران سنجه‌ای برای تشخیص تمرکز دشمن بر نفوذ و نیز قوت یافتن این نفوذ است. پس هر زمان که به شورای نگهبان حمله می‌شود یا بحث «نظارت استصوابی» مورد خدشه و جنجال قرار می‌گیرد، باید احساس خطر کرد و به دنبال احصاء نقاط مستعد نفوذ و بسترهای فعال‌شده دشمن رفت.

مفهوم دشمن و دشمنی محور بحث نفوذ است و نمی­توان آن را انکار کرد و همزمان از نفوذ و مخاطرات آن سخن گفت. کسانی که نه تنها از استفاده از لفظ «دشمن» اکراه دارند، بلکه دل به دشمن می‌دهند، به دشمن میدان می‌دهند، به تکرار حرف‌های دشمن می‌پردازند و نیز در مسیر برنامه‌ریزی دشمن حرکت می‌کنند و همان کاری را که دشمن می‌خواهد، عیناً انجام می‌دهند و به‌جای تلاش برای استحکام وحدت ملی، بر طبل تفرقه و ایجاد اختلاف می‌کوبند، از زمینه‌سازان نفوذ دشمن هستند.

هرچه نفوذ دشمن بیشتر شود، عزت و اقتدار ملی ضعیف‌تر خواهد شد و نسبت معکوس میان این دو برقرار است. ایستادگی، پایداری، قدرت و اقتدار است که مسیر نفوذ دشمن را سد می‌کند. نتیجه قدرت و اقتدار، عزت است که همچون یک حصار مستحکم عمل می‌کند و نفوذ، محاصره، غلبه و نابود کردن را برای دشمنان دشوار می‌کند. البته مقصود از عزت، مفهوم ظاهری و لفظی آن نیست و هرچه مؤلفه‌های واقعی عزت در لایه‌های عمیق‌تر جامعه رسوخ کند و در قالب شجاعت انقلابی پدیدار شود، تأثیرات این نفوذناپذیری بیشتر می‌شود. این اتفاق خیلی دور از ذهن نیست و در برهه‌هایی از تاریخ پس از انقلاب، با عمق پیدا کردن و فراگیر شدن عزت ملی، مداخل نفوذ تا حدی مسدود شد و بسترهای داخلی آن غیرفعال و منفعل گردید.

هوشیاری در مقابل تلاش دشمن برای نفوذ پیچیده و تدریجی، فراموش نکردن دشمن و تصمیم‌ و اقدام متناسب برای مقابله با او بر اساس مقتضیات خاص، جزو وظایف امروز همه آحاد ملت ایران بخصوص نخبگان و خواص است. باید بدانیم، هر حرکت تضعیف‌کننده استقلال، مقاومت و عزت مردم ایران، آینده را مخدوش خواهد کرد و همواره باید مستمراً مراقبت کرد چراکه آنچه واقع می‌شود، تدریجی است. باید به جد با نفوذ دشمن، با تأثیرات فرهنگی دشمن و با عوامل سست‌کننده‌ای که دشمن در جامعه تزریق می‌کند، مقابله و مبارزه کرد.

ارسال نظر: