واکنش وزیر ارشاد دولت دهم به نامه احمدی نژاد

کدخبر: 2173940

حسینی وزیر دولت دهم در واکنش به نامه اخیر محمود احمدی نژاد یادداشتی نوشت.

به گزارش خبرنگار احزاب و تشکل های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نامه مورخ ٣٠ بهمن ٩٦ دکتر احمدى نژاد به مقام معظم رهبرى هر چند که ارزش پاسخ ندارد و بهترین جواب به آن خاموشى است اما چه بسا سکوت وزراى ایشان از منظر عده اى تلقى به تائید شود و نیز ازباب اتمام حجت براى نیروهاى ولایتمدارى که هنوزبا حسن ظن این همه توهم آفرینی راکه گاه به تصریح و گاه به کنایه صورت می گیرد حمل بر صحت می کنند، لازم دانستم اندکی ازبسیار راب ه رشته تحریر درآورم. امیدکه رضای حق درآن باشد.

متن یادداشت را در ادامه می خوانید.

ای کاش احمدی نژاد خودشگفتى، خودشیفتگی، خود برتربینی واشتباه محاسباتی راکنار می گذاشت و به سخن صادقانه وخیرخواهانه خادمان واقعی ملت دردولت نهم ودهم وجبهه انقلاب گوش فرا می داد ویا درس های اخلاق عالم ربانی مرحوم آیت الله حائری شیرازی درجلسات چهارشنبه دولت راکه جلابخش قلب ها و امیدبخش دلهابرای سعی ومجاهدت بیشتر واستقامت وپایمردی خالصانه تربود، مرور می کرد ویا به نزد هر روحانی فاضل واستاداخلاقی که قبول دارد، می رفت ونظرات وحالات خودراعرضه می کردتا ببیند به چه میزان ازاندیشه های اسلام ناب، مکرمت های اخلاقی وتعادل روحی فاصله گرفته است!

براى غالب کسانی که باافکار و روحیات احمدی نژاد مخصوصا از دولت دهم به بعد آشنایند گام نهادن وی درکژراهه ای که به ناکجاآباد ختم می شود تا حدود زیادی قابل پیش بینی بود، البته شاید انتظار نداشتند سرعت حرکت به سوی پرتگاه تا این حد باشد و ازشیوه تجدیدنظرطلبان و ره گم کردگانی گرته برداری کند که یکایک سرشان به سنگ خورده و مخالف خوانی و عنادشان، هرگز در عزم و اراده ملت نسبت به تداوم راه امام عظیم الشان و شهدا و تبعیت از رهبری بزرگوار خللی ایجاد نکرده و تن ها ارمغان آن برایشان خسران عظیم جداشدن از قافله انقلاب و هم سنگر شدن باره زنان و تبهکاران بوده است؛ و بار ها صحت این سخن نغز مرحوم آیت الله طالقانی اثبات شده که "هرکس در برابر این انقلاب بایستد هلاک می شود".

بعداز ماجراهایی، چون معاون اولی مشایی، خانه نشینی، تنش زایی با دیگر قوا و نهادها، حاشیه سازى و نظریه پردازی در مباحث اعتقادی و فرهنگی، کاندیداتوری ریاست جمهوری و بست نشینی اینک احمدی نژاد پا جای پای قدرت طلبان و تمامیت خواهانى گذارده که از سابقه مبارزاتی، جایگاه علمی، وزانت وپایگاه حزبی و رسانه ای بیشتری نسبت به وى برخوردار بودند و با مواضع خود در مقابله با امام ورهبری توانستند حمایت فرامرزی گسترده ای راجلب نمایندامااین استحاله وارتجاع، جز ملکوک کردن چهره آنان وزیان دنیوی واخروی عایدی برایشان نداشت و مع الأسف احمدی نژاد بدون ذره ای عبرت گیری ودرس آموزی از سرنوشت گذشتگان، شتابان کجراهه ى. طی شده راباتشویق وتحسین زائدالوصف حلقه پیرامونی واخیرا رسانه های وابسته به سرویس های جاسوسی بیگانه طی می کند ولحظه ای به انذارقرآنی "أین تذهبون" نمی اندیشد. گویی سماجت می ورزدکه دراین وادی هم رکوردار شود وهرچه سریعتر زحمات طاقت فرسای وخدمات ارزنده گذشته راهدردهد واقدامات نیک خودراحبط وتباه سازد! وبه حیثیت بزرگان ومتدینینی که بخاطر مشی انقلابی، عدالت خواهی، ساده زیستی، مجاهدت وپرکاری، خدمت به مردم و ولایت پذیری ازوی حمایت کرده بودندضربه بزند، لابد دیگى که برای اونمی جوشد برای هیچ کس نباید بجوشد!

ازطرفی با این عملیات انتحاری به غربگرایان و کدخداباوران فرصت می دهد که به ملامت برخیزند وقانون شکنی، فتنه انگیزی، بی عملی وناکارآمدی خودرا تحت الشعاع قراردهندو به نارواودروغ باعملیات روانی ورسانه ای توپ تقصیروجفای درحق نظام رابه زمین نیرو های انقلابی وولایی بیندازند.

مضمون نامه احمدی نژاددر وهله اول درتناقض وتضاد آشکاربامواضع ۴ دهه گذشته خودایشان است، برای نمونه وی به عنوان مدیرارشد نظام در سطوح مختلف استانداری، شهرداری وریاست جمهوری به طورمستقیم یا باواسطه ی سازوکارفعلی انتخابات برگزیده شده وخود نیزمجری برگزاری انتخابات متعددبوده است؛ حال چه اتفاقی جزکناررفتن ایشان ازمناصب رخ داده که فیلش یاد عملیات روانی علیه نظام با اسم رمزانتخابات آزادو عارى ازمهندسی کرده است!

برمبنای "اقرارالعقلاءعلی انفسهم جایز" اگراین مدعیات درست باشدتمام مسئولیت ها وجایگاه هایی که داشته غیرقابل قبول است که البته درواقع چنین نیست، ولی بهرحال لازمه این آسمان وریسمان بهم بافتن ها و موهومات جز این نیست.

ازاحمدی نژادکه خودرا"عقل کل" می پنداردانتظار می رفت باهم اندیشی حلقه خاص واصحاب پشت پرده، درمخالف خوانی علنی بانظام، حداقل حرف تازه ومنحصربه فردی می زدوگرنه تکرارحرف سلطنت طلبان، منافقین وبدخواهان نظام اسلامی در ۳۹ سال گذشته علاوه برآن که سخیف ومشمئزکننده است مضحک وناشیانه به نظرمی رسد.

آیا صرفا به دلیل ناخوشایند دانستن نتیجه رای مردم ومنتقدویامخالف رئیس جمهور و یا ترکیب مجلس ورئیس آن بودن می توان فرمان انتخابات زودهنگام صادرکرد؟ آیارهبرحکیم ومقتدرنظام اجازه می دهد به این سادگی حق الناس نادیده گرفته شود؟ این زیاده خواهى بامطالبه نامعقول قانون شکنان در سال ٨٨ چه تفاوتى دارد؟

بدیهی است درانتخابات ریاست جمهوری بالغ بر ۱۶ میلیون نفرموافق آقای روحانی نبودندوچندمیلیون نفرهم درانتخابات شرکت نکردنداما آیااین سبب می شود که به روال قانونی احترام نگذارند؟ البته اگرشرایط کشوربه گونه ای حادوبحرانی شودکه نیازبه یک جراحی دردناک باشد درآن صورت هم باید راهکار قانون اساسی رامدنظر داشت یعنی نمایندگان مجلس به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور رای دهند و رهبری تائید نماید تا انتخابات قبل از موعد برگزار شود وگرنه باتقاضای یک نفر به علاوه حواریونش نمی توان روسای سه قوه راعزل کرد ولابددرنامه های بعدی این پیشنهادمطرح می شودکه احمدی نژاد رئیس جمهور ودو یارغارش یکی رئیس مجلس ودیگری رئیس قوه قضائیه گردد!

نکته دیگراینکه تقاضای تجدیدنظر دریک حکم در دستگاه قضایی روندقانونی، منطقی وپذیرفته شده ای دارد؛ دادگاه تجدیدنظر ودیگر مراحل رسیدگی لحاظ شده که می تواندمانع تضییع حق گردد، اماطرح من درآوردی" مرجع مستقل" برای تبرئه مجرمان و تضییع کنندگان بیت المال دیگرچه صیغه ای است؟ و مبنای عقلی، شرعی وحقوقی آن چیست؟ برفرض وجوداین نهادجدید، اگروی وهمپالکی هایش به رای مرجع مستقل هم تمکین نکردندتکلیف چیست؟ آیا این قصه بایدسر دراز داشته باشد ومرجع مستقل شماره ۲ و ۳ و... تشکیل شود؟ فلیتسلسل!

آقای احمدی نژادخوب است یک سوزن به خود ویک جوالدوز به دیگران بزند. ای کاش ایشان قادربوددفتر خود رابه خوبی اداره کند بعد به بزرگان نظام رهنمود افاضه نماید. وی که بامیدان دادن به افرادبی مایه موجب طرد یاران قدیمی اول انقلاب ودوران جبهه وجنگ شده به گونه ای که درحال حاضر ازوزرای دولت نهم و دهم حتی به عددانگشتان یک دست هم حاضربه دفاع ازمضمون این سیاه نامه نیستند چگونه از لزوم تغییر در دفتر رهبری منزه نظام سخن می گوید؟

زهی شرمساری!

به می پرستی ازآن نقش خودبرآب زدم

که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن

مسلما اگر روحیه عجب وغرور و"خود قطب عالم پنداری" دراحمدی نژاد نبود و اطرافیان سبک سر به این رذائل دامن نمی زدند و آتش بیار معرکه نمی شدند در انتخابات سال ۹۲، ۹۴ و ۹۶ چنین نتایجی حاصل نمی شدکه امروز مردم بامشکلات عدیده معیشتی مواجه باشند. ای کاش احمدی نژاد نیم نگاهی به عملکرد و مواضع تخریبی خود نسبت به نیرو های انقلاب داشت تا متوجه شود نتیجه فعالیت های تخریبی و یکدنگی هایش، سبدرای چه طیف هایی راسنگین کرده است؟

اگر این همه خوش خدمتی به جریان افراطی اصلاحات واین همه خودرابه درو دیوار زدن ها نفعی دنیوی برای وی داشت ازنگاه سوداگری مادی توجیهی داشت امابه نظر می رسد ادامه این خط مشی نصیبی جز" خسرالدنیا والاخره" نخواهد داشت.

در داخل و خارج مخالفان پر و پا قرص سابق وی به این چرخش و خوش رقصی ها وقعی نمی نهند و ملحق شدن وی به صف مخالفان رادیرهنگام تلقی می کنند و البته آتش تهیه سنگینی برای بنگاه های اغواگر bbc، صدای آمریکا، اسرائیل، منافقین، تفاله های دربار پهلوی ودیگر عناصر ضدنظام فراهم می کند و مستمسک دیگری به دست غربی ها به سرکردگی شیطان بزرگ می دهد تا تحریم ها وفشار های به اصطلاح حقوق بشری راافزون نمایند.

احمدی نژاد در نامه خود، خواهان آزادی مجرمان و زندانیان تحت عناوین مختلف شده است، آیابهترنبود قبل ازنشر چنین محتوایی، فقط یک حقوقدان مرقومه کذایی رامی خواندو گوشزد می کرد درهیچ کشوری برای کسانی که علیه حاکمیت شمشیر رااز رو ببندند، فرش قرمز پهن نمی کنند وهورا نمی کشند، حال چگونه در نظامى که حاصل خون بیش از ۲۲۰ هزار شهید است ساده لوحانه نظاره گر تخریب ارکان نظام، ساماندهی آشوب وبلوا، جاسوسی واقدامات ضدامنیتی ومصالح ملی باشندو به مرتکبین نازکتراز گل نگویند؟!

احمدی نژاد بااعتمادبنفس وخودپسندی وصف ناشدنی درپایان سیاه مشق کپی برداری شده، متقاضی اجرای صحیح وسریع فرمایشات! خودشده واکنون بابیش فعالی تمام منتظراست تا منویات بعدی را ارائه نماید. انگارهمگان برای افاضات درربار ایشان لحظه شماری می کنندو وی را ناجی قبل ازمنجی موعود می دانند.

ظاهرا در عالم خواب و یا بیداری همراه با خلسه، هاتفی به احمدی نژاد ندا داده که ازعمر جمهورى اسلامی چند صباحی بیش باقی نمانده ودرآینده کسی می تواند فرمانروای مطلق العنان ایران شودکه جسورانه تر نقش اپوزیسیون را ایفا کند! امامنادی کم حافظه فراموش کرده که از فردای پیروزی انقلاب، همواره شاه دوستان و براندازان وعده ۳ ماهه و ۶ ماهه تغییرحکومت به چاکران ودنباله روان داده اند درحالیکه بتدریج دراین ۴ دهه نسل اولشان رهسپار دوزخ شده اند وهرگز این خواب پریشان واضغاث احلام تعبیرنشده است وبه فضل الهی نخواهد شد. دراین مدت اربابانشان هم نتوانستند غلطی بکنند واقدامات مذبوحانه ازجمله کودتاها، منازعات ودرگیری های قومی ومذهبی، جنگ، انقلاب مخملین واغتشاشات هم کارساز نبوده است ودر ۲۲ بهمن امسال مردم شریف ایران علیرغم مشکلات معیشتی، درتظاهراتی باشکوه و بی بدیل یکبار دیگربا آرمان های امام ورهبری مقتدر و مظلوم تجدیدمیثاق کردند ومدعیان رفراندوم برای تعیین نوع نظام را بر سرجای خود نشاندند، وبه همه وادادگان هشداردادندکه دست ازخیمه شب بازی ها بردارند ومطمئن باشندباعنایت الهی و مجاهدت نیرو های مخلص وپشتیبانی مردم فداکار، موانع یکی بعدازدیگری ازسر راه بر داشته خواهدشدو زمینه ظهور توسط منتظران واقعی حضرت (ونه مدعیان دروغین) فراهم خواهدشد.

از باب «فذکر إن نفعت الذکری» این توصیه امیر بیان را یادآور می شوم که «رحم الله امرء عرف قدره و لم یتعد طوره». حالا که هر دم از این باغ بری می رسد و هرچه زمان می گذرد احمدی نژاد پا از گلیم خود فراتر گذارده و جسارت علیه نظام را پیشه خود ساخته، بایدبداند که اگرنیرو های مؤمن و ولایی تاکنون بخاطرمصالح عالیتر ورعایت جوانب اخلاقی ازجمله:

به پیرمیکده گفتم که چیست راه نجات

بخواست جام می وگفت عیب پوشیدن

لب فروبسته اند دیگر بیش از این خویشتنداری و پرده پوشی نخواهند کرد و به وظیفه انقلابی خوددر روشنگری اذهان عمومی عمل خواهند کرد.

البته هنوز هم دعا می کنیم که ایشان حد و حدود خود را بشناسد و از صف عنادورزان جدا شودو متوجه باشد در شرایطی که استکبار جهانی تمام قد رویاروی نظام اسلامی ایستاده وبانقض برجام به تعهدات خودعمل نکرده است و در داخل نیز دیگرحنای دلدادگان غرب رنگی ندارد و مردم دیگر به گفتار درمانی و وعده درمانی کارگزاران ضعیف النفس بی اعتنا شده اند، این جنجال آفرینی ها تنها به نفع آنان یعنى جبهه رقیب اعم ازاصلاح طلبان، کارگزاران واعتدالیون است که به جای پاسخ گویی نسبت به عملکرد بسیارضعیف خود مفری برای رهایی پیدا می کنند تا چند صباحی بیش تر بتوانند با عوام فریبی بر مرکب قدرت سوار باشند.

آخرین نکته، موعظه قرآنی «فأعتبروا یا أولى الأبصار» است. اگر از تاریخ انبیاء و ماجرای بلعم باعورا ها و یا تاریخ صدر اسلام و یاران سست عنصری که در برابر امام معصوم ایستادند درس نمی گیریم، دست کم نگاهی گذرا به تاریخ بعد از انقلاب داشته باشیم و سرنوشت امثال بنی صدر را که کتاب «کیش شخصیت» نوشت، ولی خود دچار غرور و "خود حق پنداری" شدوبانکبت وخوارى درلباس وسیماى زنانه ازکشورفرارى شد. آرى فراموش نکنیم که در سیاست ورزی مرز خدمت و خیانت بسیار ظریف است. چه بسا افرادی تصور می کنند که کارشان نیک و صواب است، ولی در شمار زیان کارترین مردم هستند. «قل هل ننبئکم بالأخسرین أعمالا ألذین ضل سعیهم فی الحیاةالدنیا و هم یحسبون أنهم یحسنون صنعا» (کهف، ۱۰۳ و ۱۰۴).

به هر تقدیر بنابر وظیفه شرعی شمه ای از آنچه گفتنی بود بیان کردم به امید اینکه اثربخش باشد هرچند که بسیاری از دوستان معتقدند «آنچه البته به جایی نرسد فریاد است»، ولی به هرحال نمی توان تماشاچی این اجحاف و انحراف بود.

در خاتمه خطاب به احمدی نژاد بایدگفت: آرزوی قلبی مااین است که شماهمواره سربازنظام ورهبری وخادم ملت باشیدنه همنوابا ساختارشکنان پایه های نظام اسلامی رابه چالش بکشید؛ آنچه بیان شدتلنگری ازسردردودلسوزی بودوبه گفته سعدى علیه الرحمة: «من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم، تو خواه از سخنم پند گیر وخواه ملال». والسلام علی من إتبع الهدی

سیدمحمدحسینی

وزیرفرهنگ وارشاداسلامی دولت دهم

دبیرکل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

ارسال نظر: