اخبار آرشیوی

کدخبر: 497236

یک کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی در پایگاه "برهان" به بررسی "تلاش یاران هاشمی به منظور رئیس‌جمهور شدن مجدد وی پس از پایان دو دوره قانونی ریاست‌جمهوری‌اش"، پرداخت/"کارگزاران برای جلوگیری از برکنار شدن به دنبال تغییر قانون اساسی به منظور انتخاب مجدد هاشمی بود"

سیدحسین موسوی زاده جزایری در "برهان" نوشت: یکی از مواردی که در قانون اساسی بسیاری از کشورهای جهان، به منظور تضمین چرخش نخبگان، گنجانده شده است محدودیت در مدت زمان تصدی جایگاه و نهادهاست تا بدین وسیله از امکان انتخاب یک فرد به صورت مکرر در یک پست جلوگیری شود. با این حال و با وجود تأکیدات فراوان مبنی بر محدود بدون دوره‌ی تصدی مسئولیت‌ها، در برخی از کشورهای جهان بعد از پایان دوره‌ی ریاست‌جمهوری، رئیس قوه‌ی مجریه یا اطرافیانش در صدد برآمدند تا با تغییر قانون اساسی امکان انتخاب مجدد یک فرد را امکان‌پذیر کنند. به عنوان مثالی در این باره، می‌توان به کشورهای ترکمنستان و آذربایجان و بلاروس اشاره کرد که با ایجاد تغییراتی در قانون اساسی خود، این امکان را فراهم کردند تا یک نفر چند بار به صورت مکرر رئیس‌جمهور شود. در این کشورها، معمولاً این اقدام با هدفِ ظاهریِ در حال گذار بودن آن کشور و نیاز به تداوم ثبات صورت گرفته است، اما با این حال تجربه نشان داده است که تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری در این کشورها، جدای از آنکه به دلیل نفع شخصی گروهی خاص انجام شده، نه تنها به تداوم برنامه‌های توسعه کمکی نکرده، بلکه باعث تداوم یک جریان فکری و ممانعت از تزریق افکار جدید در کشور شده است. ایده‌ی سه دوره شدن ریاست‌جمهوری در ایران البته بحث درباره‌ی تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری در کشور ما نیز سابقه دارد؛ به طوری که این مسئله در سال 1375 توسط برخی از جریانات سیاسی در کشور مطرح شد. این جریانات، که امروزه به تکنوکرات و اصلاح‌طلب معروف هستند، در آن مقطع با مطرح کردن این موضوع، که تداوم برنامه‌های سازندگی نیازمند تمدید دوره‌ی ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی است، در صدد برآمدند تا زمینه را برای تغییر قانون اساسی و امکان مجدد وی فراهم کنند. البته برای اولین بار آیت الله طاهری اصفهانی، امام جمعه‌ی اصفهان، این مسئله را مطرح و ابراز امیدواری کرد تا بتوان به طریقی دوره‌ی ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی را دوباره تمدید کرد. وی در یکی از خطبه‌های نماز جمعه‌ی اصفهان، در این باره، گفته بود: «ای کاش خدا بر ما منت بگذارد و آقای هاشمی رفسنجانی دوباره به مقام ریاست‌جمهوری انتخاب شود.» در همین زمان عبدالله نوری، نماینده‌ی مجلس شورای اسلامی و یکی از نزدیکان امام جمعه‌ی اصفهان و از چهره‌های متمایل به حزب کارگزاران سازندگی، در یک موضع‌گیری جالب امکان تغییر قانون اساسی و انتخاب هاشمی رفسنجانی برای بار سوم به ریاست‌جمهوری را پیشنهاد کرد.1 برای اولین بار آیت الله طاهری اصفهانی، امام جمعه‌ی اصفهان، این مسئله را مطرح و ابراز امیدواری کرد تا بتوان به طریقی دوره‌ی ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی را دوباره تمدید کرد. وی در یکی از خطبه‌های نماز جمعه‌ی اصفهان، در این باره، گفته بود: «ای کاش خدا بر ما منت بگذارد و آقای هاشمی رفسنجانی دوباره به مقام ریاست‌جمهوری انتخاب شود.» عبدالله نوری در این رابطه گفته بود: «بنده به دور از هرگونه جناح‌بندی و خط‌‌بازی معتقد هستم نباید با استناد به منع قانون اساسی در مورد تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی دست‌های خود را ببندیم و کشور و نظام اسلامی را از وجود چنین شخصیت ارزنده و شجاع و مدیری محروم کنیم.» وی ‌ادامه می‌دهد: «البته شنیده‌ام که ایشان با تمدید ریاست‌جمهوری مخالف هستند و می‌گویند نباید کشور به فرد خاصی وابسته باشد، ولی مردم ایران به عنوان قدرشناسی و استمرار برنامه‌های سازندگی وظیفه دارند نگذارند ایشان کنار برود.» البته این درخواست‌ها، محدود به عبدالله نوری نبود. به عنوان مثال، علیرضا محجوب، که متمایل به جریان چپ بود، نیز در این باره‌ گفت: «با همه‌پرسی می‌توان دوره‌ی ریاست‌جمهوری را تمدید کرد.»2 مهاجرانی نیز که در دولت اصلاحات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد، در این دوره یکی از مبلغان تمدید ریاست‌جمهوری هاشمی بود. وی می‌گوید: «مجمع تشخیص نظام می‌تواند مصوباتی داشته باشد که مغایر قانون اساسی است؛ اینکه دوره‌ی ریاست‌جمهوری یک‌ نفر 4 سال، 5 سال باشد. این رکن (قانون اساسی) نیست و از این رو، می‌توانیم درباره‌ی انتخاب مجدد یک نفر به ریاست‌جمهوری صحبت کنیم.» البته مهاجرانی در ادامه عدم تمایل هاشمی به تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری را مورد تأکید قرار می‌دهد.3 البته در این میان حزب کارگزاران سازندگی، که متشکل از برخی از وزرا و مقامات دولتی وقت بود، در رأس جریاناتی بود که در این مقطع خواهان تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی بودند. افراد این حزب در این زمان، با وجود اینکه به دو جناح مایل به چپ و راست تقسیم شده بودند، هر دو در خصوص تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری هاشمی اجماع داشتند. در این خصوص، روزنامه‌ی سلام در 29 شهریور 75 می‌نویسد: «روز گذشته در راهروی مجلس این طور شایعه شد که تعدادی از نمایندگان، که اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها را طرفداران کارگزاران تشکیل می‌دهند، در صدد تهیه‌ی یک طومار به حمایت از آقای هاشمی رفسنجانی و درخواست تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری هستند.4 واکنش جریانات سیاسی به این طرح عکس‌العمل جریانات سیاسی در این زمان به مطرح شدن این پیشنهاد جالب بود. جریان چپ، که بعد از دوم خرداد 76 به اصلاح‌طلب‌ها معروف شدند، با این عقیده‌ی کارگزاران همراهی می‌کردند؛ چرا که در این مقطع آن‌ها چندان امیدی به پیروزی در انتخابات نداشتند و فکر می‌کردند که تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی می‌تواند راهی برای جلوگیری از پیروزی رقیبشان در انتخابات ریاست‌جمهوری باشد. البته این مسئله با مخالفت جناح راست مواجه شد؛ به طوری که بسیاری از افراد منتسب به این جریان طی مصاحبه‌های مختلفی با پیشنهاد تمدید دوره‌ی ریاست جمهوری مخالفت کردند. در این رابطه، حبیب الله عسکری اولادی گفت: «قانون اساسی، حکومت موروثی و مادام‌العمر را نمی‌پذیرید... این تصور که شخص دیگری شایستگی احراز پست ریاست‌جمهوری را ندارد اشتباه است. این سخن، که غیر از آقای هاشمی رفسنجانی شخص دیگری برای ریاست‌جمهوری وجود ندارد، توهین به انقلاب و توهین به رجال سیاسی و عقیم معرفی کردن انقلاب است... من حداقل 30 نفر از روحانیون و رجال سیاسی و دانشگاهی را برای این پست می‌شناسم.» همچنین موحدی ساوجی، چهره‌ی برجسته‌ی اکثریت مجلس شورای اسلامی، به حزب کارگزاران سازندگی هشدار داد که در صورت تصویب طرحی در مجلس مبنی بر شرکت دوباره‌ی هاشمی در انتخابات، شورای نگهبان آن را رد خواهد کرد. وی در این باره گفته است: «نامزد شدن کسی که دو دوره رئیس‌جمهور بوده، اگر بخواهد دوره‌ی سوم هم نامزد شود، بر خلاف قانون اساسی است. نمی‌تواند این کار را بکند، به خاطر اینکه اگر چنین قانونی را مجلس تصویب کند، شورای نگهبان آن را رد می‌کند.»5 تغییر قانون اساسی به چه قیمتی؟ اما به راستی، با وجود مخالفت قانون اساسی و افکار عمومی کشور در خصوص تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری، چرا برخی از جریانات سیاسی در آن مقطع اصرار داشتند و سعی می‌کردند تا با مطرح کردن این موضوع امکان انتخاب مجدد هاشمی رفسنجانی را برای ریاست‌جمهوری فراهم کنند. برای پاسخ به این مسئله، باید کمی به عقب‌تر و برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری برگشت. در آن مقطع حزب کارگزاران، که متشکل از برخی از اعضای دولت بود، با جدا کردن راه خود از جناح راست در صدد برآمد تا سهم بیشتری از کرسی‌های مجلس را از آن خود کند. از این رو، با فرستادن پیام برای جناح راست، خواهان افزایش اعضای خود در لیست نامزدهای مجلس شورای اسلامی شد و در نهایت، این جریان اقدام به ارائه‌ی یک لیست جداگانه برای مجلس کرد. موحدی ساوجی، چهره‌ی برجسته‌ی اکثریت مجلس شورای اسلامی، به حزب کارگزاران سازندگی هشدار داد که در صورت تصویب طرحی در مجلس مبنی بر شرکت دوباره‌ی هاشمی در انتخابات، شورای نگهبان آن را رد خواهد کرد. وی در این باره گفته است: «نامزد شدن کسی که دو دوره رئیس‌جمهور بوده، اگر بخواهد دوره‌ی سوم هم نامزد شود، بر خلاف قانون اساسی است. نمی‌تواند این کار را بکند، به خاطر اینکه اگر چنین قانونی را مجلس تصویب کند، شورای نگهبان آن را رد می‌کند.» با این حال، این جریان به رغم داشتن مناصب دولتی، به دلیل مشکلات اقتصادی ناشی از اجرای برنامه‌ی تعدیل اقتصادی، نتوانست در آن مقطع آن طوری که انتظار داشت در انتخابات موفق شود. از این رو، اکثریت مجلس پنجم شورای اسلامی در اختیار جناح راست قرار گرفت. این مسئله باعث شد تا جریان کارگزاران سازندگی به این نتیجه برسند که آن‌ها شانس چندانی در انتخابات ریاست‌جمهوری نخواهند داشت و پیش‌بینی می‌کردند با پیروزی جریان رقیب در انتخابات از مسئولیت‌هایی که بر عهده دارند برکنار خواهند شد. از این رو، به نظر آن‌ها تنها راه ممکن برای جلوگیری از این اقدام تغییر قانون اساسی و انتخاب مجدد هاشمی رفسنجانی در انتخابات بود. برای همین تلاش کردند تا با مطرح کردن موضوع تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری زمینه را برای تثبیت جایگاه خود در قدرت فراهم کنند. بررسی مواضع جریان چپ نیز گویای این مسئله است که هرچند در آن زمان تلاش زیادی انجام دادند تا چهره‌های سرشناس خود را ترغیب به ورود به انتخابات کنند، اما در نهایت با توجه به ناکامی در انتخابات دوره‌ی چهارم مجلس شورای اسلامی دو استراتژی را در نظر گرفتند: اول اینکه حضور در انتخابات را به عنوان سکویی برای تبلیغ ایده و عقیده‌ی خود مطرح کردند، تا از این طریق بتوانند اقبال مردم را نسبت به خود افزایش دهند و از طرفی از انتخابات به مثابه‌ی ظرفی برای انسجام بخشیدن به خود استفاده کنند. استراتژی دیگر این افراد با توجه به برآوردهایی که کرده بودند و امیدی به پیروزی در انتخابات نداشتند این بود که با تمدید دوره‌ی ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی بتوانند از پیروزی رقیب خود جلوگیری کنند؛ ضمن اینکه با حمایت‌هایی که در خصوص انتخاب مجدد هاشمی رفسنجانی به عمل می‌آورند، امکان مجدد حضور خود در کابینه را مانند کابینه‌ی دور اول هاشمی رفسنجانی فراهم کنند. البته این مسئله با مخالفت اکثریت جریانات سیاسی کشور و هاشمی رفسنجانی ناکام ماند و هیچ‌گاه عملی نشد.(*) منابع
ارسال نظر: