اخبار آرشیوی
میزگرد نمایندگان تشکلهای دانشجویی بمناسبت "۱۳ آبان"// نماینده جامعه اسلامی: صدور انقلاب از ۱۳آبان کلید خورد/ نماینده اتحادیه مستقل: بحث رابطه با آمریکا نباید به مسأله اصلی نظام تبدیل شود / نماینده دفتر تحکیم: اگر استقلال از جنبش دانشجویی گرفته شود، نتیجه خوبی به بار نخواهد داشت
مهمترین محورهای سخنان نمایندگان تشکلهای دانشجویی در میزگرد دانشجویی 13 آبان بدین شرح است: ** اکبر سهرابی، نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان: - معتقدیم صدور انقلاب از13 آبان کلید خورد. ما اگر انقلاب کردیم فقط انقلاب نکردیم. بحث مهمتر ما برای این بود که جامعه اسلامی و امت اسلامی تشکیل بدهیم بحث صدور انقلاب است. - اینکه حضرت امام می گوید 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی خودش یک انقلابی بزرگتر است صرفاً برای این نیست که حضرت امام می خواهند اغراق کنند یا بخواهد بازی را بر گردانند برای این است که کلید صدور انقلاب چیزی که واقعا صدا کرد همین 13 آبان بود. - تسخیر لانه جاسوسی سفارت یک ابر قدرتی که هیچکس جرأت نمی کرد به او بگوید بالای چشمت، ابرو است بود و فرزندان این ملت می‌آیند و سفارت را می گیرند و حضرت امام هم این را انقلاب بزرگ می نامند. - من تحلیلم این است که صدور انقلاب اسلامی از 13 آبان آغاز شد یعنی با یک هجمه بسیار زیاد این صدور آغاز شد. - این که امروز برخی تحلیل می‌کنند که بیداری اسلامی در مصر خوابیده است، به نظرم دقیقا برعکس است چرا که رهبری می فرمایند چند سال بعد دوباره خواهی دید که مردم با چه رویکرد اسلامی
تر برخواهند خواست. - چیزی که سبب فروپاشی مرسی در مصر شد این بود که مرسی رفت به قول خودش با کدخدا ها بست و سر خود را مقابل صهیونیست ها پایین آورد و همین بود که انقلاب مصر را به سقوط کشانید. - آمریکایی ها با کارهایی که در افغانستان و در عراق کردند می‌خواهند خودشان را بزرگتر از آن چیزی که هستند نشان دهند. - بحث 13 آبان بهانه‌ای بود تا مسلمانان چه در ایران و چه پس از مدت ها در جهان ماهیت عزت مدارانه خودشان را به دست بیاورند چرا که عزت باید وارد جامعه مسلمین می شد و از این حالتی که کدخداها بر آنان حکومت کنند هر چه زودتر خارج می‌شد و این خواسته امام خمینی بود. - این ماهیت عزتمدارانه مسلمین بود که هنوز هم هنوز ما باید این را دنبال کنیم که عزت نباید تعریفی جز این پیدا کند که ما نمیخواهیم کدخدا بالای سرمان باشد پیدا کند. - چیزی که ریشه های اعتقادی محکمی داشت بحث ظلم ستیزی و استکبار ستیزی جامعه ایران بود . - ما در 10 سال گذشته این همه رشد علمی داشتیم و این رشد علمی همه در فضایی حاصل شد که دانشگاهها آرام بود و کرسی‌های آزاد اندیشی در فضای خیلی معقول برگزار می‌شد و از فضای علمی خارج نمی‌شد و دانشگاهها رویکردهای خیلی
خوبی علمی پیش رو داشتند. - بحث اقتصاد و بحث علمی در دانشگاه‌هابحث مورد تأکید رهبری بوده است که در نوع خود درفضای دانشگاهها خیلی مهم بوده است . - به نظرم روحانی در قضیه وزارت علوم یک سهمی به اصلاح طلب‌ها داده است. - تا زمانی که فضای آرامش درونی در دانشگاهها حاکم نشود ساخت درونی قدرت ممکن نیست. - به نظرم مذاکرات کمی باید با رویکرد متفاوت تر پیش رود و ما بازگشت به عقب نباید داشته باشیم - نباید یک حالت امید کاذبی در مردم اتفاق بیفتد که اصلا ما به آمریکایی‌ها امتیاز نمی دهیم و آنان حرف‌های مارا گوش کرده و بدان عمل می کنند و بعد از میز مذاکره مطمئنا تحریم‌ها برداشته خواهدشد خیر اینها باعث می‌شود که آستانه تحمل مردم دارد پایین می‌آید و بعد از آن سمت آنها ماهی خودشان را می‌گیرند. - اوباما در سازمان ملل در مورد انرژی صلح آمیز هسته‌ای ایران می‌گوید این انرژی حق مردم ایران است و بعد بلافاصله بحث سوریه را مطرح می‌کند و می گوید ایران نباید ازسوریه حمایت کند و بعد وندی شرمن چندین بار می گوید ایران نباید از سوریه حمایت کند. می گوید اگر ایران بخواهد در کنفرانس ژنو شرکت کند نباید از سوریه حمایت کند باید دولت انتقالی را
بپذیرد. - معتقدم آمریکایی‌ها می خواهند یک معامله ای این وسط انجام گیرد و آنان می‌خواهند هم محور مقاومت را بزنند و انرژی هسته ای را از ما بگیرند و در قبال این امتیازات کمی از تحریم‌های ما را بردارند. - امیدوارم مسئولین این دولت فقط دست از سوریه و محور مقاومت نکشند. - اگر قضیه هسته‌ای، فشارها روی مردم و قضیه سوریه مطرح شودو این دو مسأله در تقابل هم قرار گیرند کار دولتمردان خیلی سخت می‌شود و در این ماجرا مطمئنا شکاف بین نظام و مردم خیلی زیاد خواهد شد. - کسانی که بحث حذف شعار مرگ بر امریکا و یکسری خاطرات را مطرح می کنند یا کلاً از ماهیت انقلاب اسلامی دور شدند یا از همان اول این ماهیت را درست نشناختند که ماهیت این انقلاب چیست؟ - معتقدیم عده‌ای در ایران حالت کدخدایی آمریکا را قبول کردند حتی بعضی وقتها به ذهنم خطور می‌کند که انشاءالله اشتباه است که آنان آمریکا را جای خدا هم دارند می نشانند. - اگر شعار مرگ بر آمریکا حذف شود این ماهیت کلی ایران است که تغییر کرده است چرا که. آمریکا تغییر ماهیت نداده و اگر آمریکا تغییر ماهیت داده بود ما شعار مرگ بر آمریکا را حذف می کردیم به حق بود ولی اگر امریکا تغییر ماهیت نداده و آن
وقت ما تغییر رویکرد بدهیم ما دچار ضعف شده‌ایم واین یک باخت سنگین برای ما است. - اینکه امروز ذهن‌ها منحرف شده چون مصر رفت، بیداری اسلامی هم رفت معتقدم امروز وادادگی جمهوری اسلامی همین مقداری هم که بوده تاثیر خودش را می گذارد. - هرچه جلوتر برویم و وادادگی بیشتر شود چه در عرصه سیاسی و چه در بحث مقاومت و ایستادگی و به نظر من ضربه را به صدور انقلاب و بیداری اسلامی خواهد زد. - ممکن است کشوری سابقا ماهیتی استکباری و استعماری داشت اما به مرور زمان این ماهیت را از دست داد وماهیت جدیدی اتخاذ کرده باشد که آن ماهیت به ما نزدیک باشد وما را به رسمیت بشناسد که ما با آنان نه تنها مشکلی نداریم بلکه حاضر به همکاری دو جانبه نیز هستیم. - شوروی ماهیتش را عوض کرد و ما را به رسمیت شناخت ما نیز در اینجا با آنها همکاری کردیم . - ما امروز ماهیت‌مان با امریکا تضاد دارد. دوتا جنس که ماهیتا باهم در تضاد هستند چطور در کنار هم قرار می گیرند؟ - مردم نمی گذارند ماهیت ایران و انقلاب اسلامی در مقابل استکبار جهانی تغییر کند و مسئولین هم اگر کسی بخواهند در این امر کوتاهی کنند در مقابل مردم نمی توانند کاری کنند. - امریکا باید تغییر ماهیت بدهد و
روحیه استکباری اش را کنار بگذارد. ایران ماهیتاً استکبار ستیز است و امریکا ماهیتاً روحیه اش استکباری است. بعد تازه اگر هر دو طرف توانستند راه بیایند و بهم نزدیک شوند این وسط امریکا باید هزینه بلاهایی که بر سر مردم ما آورده را بپردازد. - ارتباطی که بین ایران و آمریکا قرار است برقرار شود آیا کلا زندگی مردم را زیر و رو می‌کند؟ این توقع بیجایی است که حالا به ناخواسته یا به خواسته مسئولین و رسانه ها ایجاد کردند که در این امر رسانه های غربی بیشتر موثر بودند - معتقدم این حرف که اگر با آمریکا رابطه برقرار شود و دلار پایین می آید از اساس غلط است چرا که همین مصر مگر چهل سال وسیع ترین و محکم ترین رابطه را با امریکا نداشت چرا به جایی رسید که هفتاد درصد مردم قاهره در قبرستان و حلبی آباد زندگی کنند. همین الان عربستانی که اینهمه درآمدهای نفتی دارد. هجده میلیون که خودشان می گویند بیست و یک میلیون جمعیت ندارد و همه جمعیت هم بین افراد خاصی ثروت پخش می شود شش میلیونش و بیشتر از 30 درصدش زیر خط فقر هستند. مگر این عربستان رابطه اش با امریکا بد بوده که این وضعیت را دارد؟ حالا در خود کشورهای اروپایی در خود کشوری مثل یونان من
نمیدانم چرا یک حالتی شده که آمریکا منجی آخر الزمان شده و این در ذهن مردم جا افتاده. خب این توقعی که ایجاد شده مطمئن باشید ضربه میزند. ما شاید بخاطر همین حرفی که حالا بحث انرژی هسته ای و سوریه و اینها را کنار بگذاریم به نظرم معادله را آنها خیلی دارند پیچیده می کنند. -دولت آقای روحانی نباید دچار اشتباهی که حامل هزینه برای کشور شود چرا که اصلا امریکا ذاتا نمی تواند با شما کنار بیاید. اگر رابطه هم برقرار شود بر فرض محال هیچ اتفاق خاصی قرار نیست که بیفتد. - نظر سنجی در مورد مذاکره با آمریکا کار بسیار سخیفی بوده است چرا که با این کار ناخود آگاه مردم را در مقابل نظام قرار می دهند. - از نمایندگان مردم در مجلس خواستاریم پیگیری کنند که ببینند هدف از طرح نظرسنجی از سوی برخی از مسئولین در رابطه با مذاکره ایران وآمریکا چه بوده است. ** بهروز کلاته، نماینده اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل: - بعد از استقلال خواهی مد نظر دانشجویانی که می خواستند سفارت امریکا را تسخیر کنند استکبار ستیزی بوده است. - در جلسه شورای مرکزی دفتر تحکیم سال58 یک عده ای بودند که می‌گفتند برویم سفارت آمریکا را تسخیر کنیم و یک عده ای هم بودند
مثل رئیس جمهور سابق کشورمان که می‌گفتند: برویم سفارت شوروی را تسخیر کنیم. یعنی این یک واقعیت تاریخی است و نمی توانیم منکرش شویم. - یکی از دلایلی که سفارت آمریکا در 13 آبان توسط دانشجویان تسخیر شد پناه دادن آمریکا به شاه بود. - نمی توان طرح تسخیر سفارت را به شوروی نسبت داد. چون قبل از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان چریک‌های فدایی خلق می‌ریزند داخل سفارت آمریکا که آنجا دولت بازرگان می رود رایزنی می کند و همه آنانی که می خواستند سفارت را تسخیر کنند بر می گردند امام(ره)هم هیچ عکس العملی نشان نمی دهد در صورتی که این جامعه همان جامعه ای است که شعار مرگ بر آمریکا داده یعنی قطعا از طرف جامعه آنها حمایت می شدند. اگر سفارت امریکا تسخیر می شد و الا سفارت هم می گیرند یعنی می ریزند داخل حیاط سفارت و می گیرند ولی خب دولت بازرگان رایزنی می کند و چریک های فدایی خلق بر میگردند. پس - یکی از عوامل سرنگونی انقلاب ها و حکومتهای نوپا، تسخیر سفارت کشوری است که آنجا برعلیه اش انقلاب شده است می باشد البته لازم به ذکر است که این مسأله صرفا یک نظریه است و اثبات هم نشده که طرح خود امریکا بوده یا نبوده هیچ سندی هم برای این حرف وجود
ندارد. - امام نه یک سیاستمدار مدرن بوده است و نه یک دیپلمات رسمی که بخواهد با انقلاب موج‌سواری کند. - امام وقتی ناوهای آمریکایی وارد خلیج فارس می خواستند بشوند. قبل از اینکه وارد شوند، گفتند همان اولین ناو این حالا عین کلمه امام نیست ولی این حرف نقل به مضمون است که گفتند هر آن اولین ناوی که دهانه جلویش وارد شد آنان را بزنید تا بفهمند با چه کسی طرف هستند! که در آن زمان بعضی از مسئولین ما گوش به حرف امام ندادند و بالاخره چند جوان سپاهی و بسیجی رفتند جلو با قایق ناو آمریکایی‌را زدند که بعد آنها را جریمه کردند که بعد امام گفت چرا اینها را جریمه کردید برای هر کدامشان یک سکه هدیه فرستادند که نشان حمایت امام باشد. - امام یک سیاستمدار مدرن نبود که برود آنجا بخواهد از جو عمومی استفاده کند و بخواهد فحش دهد به اسرائیل یا اسرائیل را لعن کند این ایدئولوژی امام بود این را اگر بخواهیم نسبت دهیم به موج سواری امام، ظلم کردیم در حق امام. - بحث رابطه با امریکا و برقراری رابطه با امریکا یا تنش زدایی با امریکا و برقراری ارتباط با کدخدا نباید مسئله اصلی نظام ما تبدیل شود. - ما امروز در دهه عدالت و پیشرفت هستیم و داریم مسیر پیشرفت
را طی می کنیم. مسأله اصلی ما تبدیل شدن به یک قدرت جهانی و تبدیل شدن به یک بازیگر فعال جهانی است نه به اینکه ما بخواهیم از پنج یا شش کشور مختلف که روحیه استکباری دارند بخواهیم نسبت به آنها تنش زدایی کنیم. - ما سی سال است که داخل تنش هستیم و از زمانی که انقلاب کردیم یک تنشی بوجود آوردیم وقتی گفتیم نه شرقی نه غربی یعنی نه کمونیستی و نه سرمایه داری بلکه یک روش سومی به نام حکومت دینی و حکومت اسلامی، ما تنش را بوجود آوردیم یعنی ما آمدیم تا صحنه بازی را بهم بزنیم. - ما امروز در داخل زمین مستضعفین هستیم در مقابل مستکبرین داریم بازی می کنیم. تنش بوجود آمده و این تنش قابل زدایش نیست. - ما یک مدل سومی از حکومت آوردیم که نه حکومت های چپ دنیا مثل چین و روسیه که هنوز تقریبا یک شمه ای از آن گرایش چپ خودشان را دارند و نه حکومت های سرمایه دار جهان موافق ما هستند. همه آنها بدون شک دوست دارند که رژیم جمهوری اسلامی سرنگون شود. و تنش آن موقع از بین خواهد رفت. پس نباید ما دنبال تنش زدایی باشیم ما اگر یک هجمه ای را به غرب و شرق عالم وارد کردم باید به دنبال این هجمه برویم. - مسئله دوم این است که دولت روحانی به عنوان نماینده مردم با
7/50 درصد آراء که قبل از انتخابات کلید را در آوردند و گفتند کلید دست ماست باید نشان دهد و اثبات کند که کلید دست خودش است نه کلید را بیاندازد و بگوید الان کلید دست مثلاً آمریکاست یا 5+1 یک است. - کلید حل مشکلات ما داخلی است. به هیچ وجه دست دشمنان بین الملی ما نخواهد بود و ما باید مشکلاتمان را به صورت داخلی حل کنیم نباید بگویند کلید حل مشکلات ما دست کدخدا یا بقیه آن در آن دهستان است. - اینکه سیاستمداران کلان جمهوری اسلامی بیایند به صورت ساده در شبکه های اجتماعی همچین نظریه ای را مطرح کنند به نظر من باید یک برگشتی بزنند به درس های چند ده سال قبل که خواندند و آنها را دوباره مروری کنند. - در آمریکا، دولت آمریکا هیچ کاره است و برای تحریم های ما. تحریم های ما زمانی برداشته خواهد شد که کنگره امریکا رضایت دهد و این در حالی است که کنگره آمریکا هم سفت و محکم پای تحریم های ما ایستاده است. - ما چند نوع تحریم داریم یعنی تحریم ها به این سادگی که بخواهیم بگوییم که برویم حالا مذاکره کنیم چهار تا امتیاز دهیم و اینها برداشته خواهد شد، تحریم یا نباید گذاشته می شد یا حالا که گذاشته شده به این راحتی ها قابل برداشت نیست که آقایان
بخواهند بروند با چند امضا بردارند. - در دوره دوم خرداد مگر ما بحث گفتگوی بین تمدن ها را مطرح نکردیم مگر تنش زدایی را مطرح نکردیم آیا تحریم ها کامل لغو شد؟ مگر نه اینکه گفتند که کره شمالی و عراق و ایران محور شرارت در آسیا هستند. آن زمان هم ما بحث تنش زدایی و رابطه با آمریکا را مطرح کردیم مگر بعد از یازده سپتامبر طرفداران آقای خاتمی نرفتند میدان ژاله ساعت یازده دوازده شب عزاداری کردند و برای مردم امریکا اشک ریختند و فیلم هایش را در سطح بین المللی پخش کردند. خب پس چرا آن زمان تنش‌های ما با آمریکا حل نشد؟ تنش ها حل شدنی نیست حتی همین الانی که ما داریم اینجا صحبت می کنیم دوستانی که بحث از تنش زدایی و مذاکرات را خوب و مثبت جلوه دهند خانم شرمن گفتند که در DNAایرانی‌ها ژن نیرنگ است. اگر بر این روند است در ژن امریکایی ها هم بر اساس اسناد منتشر شده خودشان ژن حرامزادگی و ولد زنایی است. - معتقدیم که پاسخ خانم شرمن را باید وزارت امور خارجه بدهد. - آن کسی که با دلالی و خودش را استوانه نظام و انقلاب می داند با دلالی بعد از اینکه دولت به واشنگتن سفر کرد و اینها با دلالی خواست که آقای موسویان دلالی کند و واسطه شود که اوباما
به روحانی تماس بگیرد و بحث تلفن مطرح شود ایشان باید دو نکته را طبق فرمایش امیر المومنین علیه السلام در نظر داشته باشد. ببینید ما در نظام اگر کار را به مسئولین بی عرضه و کارگزاران ضعیف بسپاریم مطمئناً شکست خواهیم خورد. - کسانی که مشکلات خانوادگی خودشان را نمی توانند حل کنند مسئولینی که امروز درگیر و دار مشکلات خانوادگی خودشان هستند، فرزندانشان اطرافیانشان دوستانشان برای نظام هزینه تولید می کنند و از آنها پشتیبانی می کنند اینها نمی توانند برای عامه مردم تصمیم گیری کنند. - آن کسی که در مجمع تشخیص مصلت نظام مسئولیت دارد اگر از رابطه با امریکا دم میزند اگر خاطرات بدون سند و دروغ از امام نقل می کند بداند که جایگاهی که آن نشسته است به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان ریاست تشخیص مصلحت نظام را ندارد بلکه ریاست جلسه ای را دارد که بیست نفر دور هم نشسته اند. و فقط ریاست اداره آن جلسه را دارد. - تشخیص مصلحت نظام به عهده رهبری است با مشورت تشخیص مصلحت انجام می‌گیرد اینگونه نیست که هرکسی هر خاطراتی دلش خواست نقل کند و بعد هم پاسخگو نباشد. - یک بحث دیگری هم که هست بحث نظر سنجی، ببینید ما تا بحال نظرسنجی های زیادی در
حوزه های مختلف و عظیم‌تر از این موضوع داشتیم که محرمانه باقی مانده حالا اینکه چند نفر به عنوان آدمهای دولتی بخواهند یک بحث نظر سنجی جزئی را علنی مطرح کنند این بیشتر به نظر سازی شبیه است تا نظر سنجی. - دوستانی که مشکلات خانوادگی دارند یا طبق فرمایش امیرالمومنین علیه السلام یا منافق و بی دین هستند که می خواهند مشکلات درون می خواهند بیایند مشکلات عامه مردم را حل کنند یا بیش از حد دلسوز و فداکار هستند. - اگر منافق و بی دین هستند تکلیفشان مشخص است و اگر بیش از حد دلسوز مردم هستند در قدم اول بیایند آن کسانی که از فرزندانشان و وابستگانشان که برای نظام هزینه تولید کردند و بحث های جاسوسی و اقتصادی شان مطرح است را بدون حاشیه تحویل دهند. - ببینید مرگ بر امریکا یک مطالبه مردمی است یک دولت یا یک نفر از طرف حکومت که دولت دستش باشد نمی تواند برای مردم تعیین تکلیف کند که چه شعاری را بدهد چه شعاری ندهد. همانگونه که هیچکس در حکومت جمهوری اسلامی نمی تواند در انتخاباتی تعیین و تکلیف کند که به چه کسی رای دهید و به چه کسی رای ندهید. - مقام معظم رهبری می فرمایند من یک رای مخفی دارم یعنی ایشان هم حتی رای خودشان را تحمیل نمی کنند.
این یک مطالبه عمومی است تا زمانی که عموم مردم پایبند به این شعار هستند این شعار داده می شود. - در هیچ تریبون مردم مجبور به شعار دادن نشده‌اند و نخواهند شد یعنی این شعار یک مطالبه از طرف عامه مردم بوده است حالا این دوستانی که می خواهند بگویند شعار مرگ بر امریکا حذف شود یا به دروغ نقل خاطره می کنند از امام باید بدانند امام می فرمایند که اگر ما از امریکا هم بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت. این یک فرض محال است. اگر از امریکا بگذریم یک فرض محال است که بعد از آل سعود بخاطر کشتار حج سال 67 نمی گذریم. یک فرض محال را امام مطرح می کنند که اگر از امریکا با آنهمه جنایات بگذریم بخاطر کشتار حج آل سعود، از آل سعود نخواهیم گذشت. ببینید وقتی امام امریکا را فرض محال در نظر می گیرند چون فرض محال که محال نیست ، این را پس یک عده ای که حالا به علت کهولت سن شاید فراموش کرده باشند باید بدانند امام خط مشی شان چگونه بوده من پیشنهاد می کنم بروند صحیفه امام را بخوانند دوباره مروری بر خاطراتشان با امام داشته باشند و از دیدن خواب و خاطرات دروغ و نقل های اینطور هم پرهیز کنند. - ما از دولت آقای روحانی انتظار نداریم که یک فرد با تمایلات یا
افکار اصول گرایانه را در جایگاه های مختلف قراردهند چرا که ایشان دولتی است که رای آورده و توانسته پیروز انتخابات شود و می تواند هر فردی را انتخاب کند اما ایشان باید یادش بماند که چهل و نه ممیز سه دهم درصد رای دهندگان هم به ایشان رای ندادند یعنی قریب به پنجاه درصد هم به ایشان رای ندادند و باید نظرات پنجاه درصد باقی مانده را هم جلب کند. اینجوری نمی شود که فقط از یک طیف خاصی یکی پس از دیگری افراطی تر پشت سر هم جمع کند و داستان وزارت علوم تبدیل شود به داستان افراطی ها. ما وزارت علوم را و شخص وزیر علوم را به مثابه پدری می دانیم که همه طیف ها را باید در نظر بگیرد و جامعیت دید داشته باشد علاوه بر نگاه علمی بودن و اگر فعالیت سیاسی هم می خواهد بکند نباید جریان های سیاسی را وارد دانشگاه کند، فعالیت سیاسی وزیر علوم چون یک وزیر یک شخص سیاسی است قطعاً. و جزو ساختارهای سیاسی مملکت ما محسوب می شود اگر فعالیت سیاسی می خواهند انجام دهند نباید جریان های سیاسی را وارد دانشگاه کنند یا جریان خاصی را در داخل دانشگاه دوپینگ کنند. این را باید رعایت کنند و گرنه ما با شخص آقای فرجی دانا نه مشکلی داریم نه پدرکشتگی. بحث، بحث اهداف و
آمال و خواسته های تمام دانشجویان کشور است با تمام افکار و خدای نکرده طوری نشود که وزیر علوم بیایند روی کار حالا آقای فرجی دانا یک چهره علمی ای هم هستند و به لحاظ علمی شخصیت موجهی هستند. ولی اینکه دانشگاه دوباره برگردد به میدان آشوبی درجهت پیگیری افکار سیاسی جریان های خاص را نباید انجام دهد. - دانشگاه باید محل سیاست ورزی باشد باید محل تفکر سیاسی و آگاهی سیاسی باشد اما اینکه بخواهیم از دانشگاه بهره وری سیاسی کنیم اشتباه است. - وزیر علوم کسی است که می تواند دو لبه این شمشیر باشد یا بهره وری سیاسی کند و خاک دانشگاه را به توبره بکشد یا می تواند برعکس این باشد و با یک تعادلی و یک دیدگاه پدرانه و اعتدالی نگاه جامعی به همه دانشجویان داشته باشد و هیچ مشکلی هم پیش نیاید. ما بحث مان سر وزارت علوم به همین شکل است متاسفانه دولت آقای روحانی و شخص آقای روحانی با مشاورین خاص خودشان می خواهند خواسته های سیاسی شان در دانشگاه به عمل برسانند. - ما انتظار داشتیم دولت جدید رویه‌های که در حال حاضر در پیش گرفته را دنبال نکند اما خب متاسفانه به شدت دنبال دارد می کند آن هم حذف همه افرادی که در جریان مقابل هستند. حالا یکسری افراد هم
آمده اسمش را گذاشته اصولگرا که ما نمی دانیم کی اصول گرا بودند و کی نبودند! - اگر که واقعا ما می خواهیم با دنیا تعاملی داشته باشیم باید از درون خودمان را تقویت کنیم. تقویت اقتصادی سیاسی و فرهنگی داشته باشیم. در مورد مذاکرات هر آنچه که ما برای رسیدن به انرژی هسته‌ای و حقوق هسته‌ای مان هزینه کردیم تمام هزینه هایش را دادیم و بخش عظیمی از این هزینه ها غیر قابل بازگشت است. مثل شهدای هسته ای ما و نمی توانیم بگوییم که ما اینجا امتیاز می دهیم نه این مذاکره کردن بر روی اصول هسته ای ما هر آنچه که در چارچوب ان پی تی هست، غیر قابل پذیرش است نباید بر روی آن مذاکره ای صورت گیرد. - مخفی بودن محتوای مذاکرات یک بازی سیاسی است برای تحریک سنسورهای مردم و جلب توجه مردم نسبت به رابطه با آمریکا تا محتوای مذاکرات را مخفی بخواهند نگه دارند و گرنه هیچ لزومی ندارد و خود عوامل این دولت خود آقای ظریف خود آقای روحانی گفتند مردم محرم این نظام هستند و وقتی مردم محرم نظام هستند دیگه بحث محرمانه بودن وجود ندارد - ضمن اینکه حالا می بینید طرف بعدی هم به تعهداتش عمل نکرده و جواب مذاکرات را انگلیس برای نتایاهو فرستاده و شرمن رفته آنجا همه چیز را
فاش کرده پس مسئله محرمانه ای وجود ندارد. محتوای مذاکرات برای مردم گفته شود تا مردم بتوانند در مورد سرنوشت آینده خودشان آگاهی پیدا کنند. - اگر محتوای مذاکرات محرمانه است پس چرا رسانه های اصلاح طلب و روزنامه های زنجیره ای از محتوای مذاکره و دوستانی که در دولت نیستند از آقایانی که در دولت نیستند از محتوای مذاکرات باخبرند و در روزنامه های اصلاح طلب آن را قید می کنند و طرف دولت و دیپلمات های ایرانی هم هیچ عکس العملی نسبت به رسانه های داخلی که از محتوای مذاکرات صحبت کردند نشان داده نمیشود. اگر اینها اشتباه است خب بیایند تکذیب کنند و به نوعی مردم و برخی از نخبگان را به درجه یک و دو تقسیم نکنند. همه مردم در یک سطح هستند و حق آگاهی دارند. - اگر محتوای مذاکرات و بحث دیپلماتیک کشور ما محرمانه است پس چرا وزیر امور خارجه کشورمان می آید در فضای شبکه های اجتماعی و اینها بعضی از مسائل دیپلماسی کشور را مطرح می کند که درآن شائبه است؟ **محمدحسین غیبی، نماینده تشکل دانشجویی دفتر تحکیم وحدت : - جنبش دانشجویی همیشه دارای روحیه استکبار ستیزی ای بوده است کهنمونه بترز آن همیم تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان است. - معتقدیم که کسانی
که طرح تسخیر لانه را دادند فضا را درک می کردند آمدند روی همچین فضایی یک چنین طرحی را ارائه دادند. - امروز برخی دم از ارتباط می زنند و برخی هم دم از تنش زدایی و بعضی ها دم از مذاکره و گفتگو که هرکدام از اینها باز تعریف خاص خودش را دارد. ارتباط به معنای ایجاد یک رابطه ای که نه تنها خصومت آمیز نباشد بلکه دوستانه هم باشد.تنش زدایی یعنی عبور از یک حالت محاسمه به حالت خنثی. مذاکره درواقع بر طرف کردن نگرانی های طرف مقابل است و گفتگو هم به معنای اینکه هر دو کشور در جایگاه قدرتمندی قرار دارند و می خواهند از همدیگر امتیازاتی بگیرند. - دوم کاری که باید انجام دهیم این است که آیا ارتباط با آمریکا نیازهای ماست ؟ دراین میان برخی می گویند نیاز ماست. اگر نیاز ماست یعنی نیاز اقتصادی ما نبوده، یعنی الان ما بخاطر تحریم ها و مشکلاتی که در کشور داریم با امریکا ارتباط بر قرار نمی کنیمو یا خیر این نیاز سیاسی ماست که ما وجهه سیاسی خود را افزایش دهیم. - برخی معتقدند ارتباط با آمریکا یک ارتباط فرهنگی باید باشد و درواقع نیت نزدیک شدن فرهنگ های این دو کشور و ارتباطات علمی، آکادمیک و فرهنگی رسانه ای است که این هم متاسفانه نیت پنهان بعضی
از جریانات است. - موضوع دیگری که باید بررسی شود این است که آیا ما در این رابطه می خواهیم ارتباطی داشته باشیم که ذیل این ارتباط وابستگی داشته باشیم یا اینکه امتیاز بدهیم یا اینکه نه می خواهیم تعامل دو طرفه ای داشته باشیم که آن هم باید مفصل درباره اش صحبت شود. در چه شرایطی ما نه امتیاز می دهیم نه وابستگی برایمان پیش می آید آیا اگر آنهایی که می گویند اقتصادمان ضعیف است باید با امریکا ارتباط برقرار کنیم آیا این اقتصاد ضعیف می تواند وابسته نشود اگر ارتباطی داشته باشیم؟ این سیاستی که به قول شما که می گویید مشکلاتی دارد می تواند وابسته نشود؟ این فرهنگی که می گویید مشکل دارد می تواند وابسته نشود؟ یا امتیازی ندهد؟ خب قاعدتاً نمی تواند. حالا اینکه امریکا به ما نیاز دارد این هم جریان دیگری است که من به این اعتقاد دارم. و اینجاست که باید تعریف شود که ما در چه شرایطی قرار گرفتیم و امریکا در چه شرایطی است که به این ارتباط نیاز دارد - ایران امروز یک قدرت منطقه ای است یک قدرتی که هیچکس در قدرت منطقه ای بودن ایران شکی ندارد. و باید گفت که ایران امروز در مسیر رسیدن به جایگاه قدرت جهانی است و هنوز البته نمی‌توان گفت که صد در
صد رسیده است. - وقتی ما یک کشوری داریم که می خواهیم آن را یک قدرت جهانی محسوب کنیم دیگر این کشور باید بحث منافع ملی اش بحث منافع داخلی اش نباشد بلکه باید تماما بحث مسائل بین المللی باشد ودر بازی های بین المللی نقشش افزایش پیدا کند. میزان نفوذ سیاسی اقتصادی فرهنگی اش در عرصه بین المللی افزایش پیدا کند. این چیزی است که ایران درآن قرار دارد. - دولت گذشته یک سیاستهای خارجی را دنبال کرد و نتیجتاً توانست جبهه ای را بین بعضی کشورها بوجود آورد که قدرتمند هم بود در دنیا. اصلا ایجاد این چنین جبهه ای و گسترش نفوذ سیاسی اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی ایران در کشور ثالثی در سیاست خارجی در این دولت تعریف نشده است. - ما اگر بخواهیم اقتصاد ضعیف و شرایط سیاسی فرهنگی را قوت بخشیم راهکارش مطمئنا این نیست که از طریق رابطه با خارج از کشور اتفاقی می افتد و مسأله ای حل می‌شود خیر اصلا ربطی به خارج از کشور ندارد و کاملاً درونی است و با مردم کشور خودمان می توان شرایط را اصلاح کرد. - دولت ما با کمک مردم باید شرایط را اصلاح کنند وشرایط اقتصادی را از اسراف و تجمل و ماشین های میلیاردی از رانت و رشوه و پارتی بازی دوری کنند. در مسائل سیاسی از
دعواها دوری کنند از تهمت زدن دوری کنند. - در روابط بین الملل دو نگاه حاکم است یک نگاه رئالیستی و یک نگاه ایده آلیستی آنهایی که قائل به نگاه رئالیستی هستند هرگونه قدرت خارجی را درواقع دشمن می دانند مگر اینکه خلافش ثابت شود و با کشورهای دیگر سعی می کنند از دیدگاه تواضع قوا و یا برتری قوا وارد مذاکره و گفتگو شوند. - در دیدگاه ایده آلیستی بحث از ارتباطات ساختاری و زیربنایی و ایدئولوژیک می شود بین کشورهای مختلف و تعامل ها به حدی پیوسته می شود که کشورها دیگر محلی برای اختلاف پیدا نمی کنند. صرف نظر از اینکه جمهوری خواه ها همیشه در امریکا نگاه رئالیستی داشتند به همه کشورها از جمله ایران به نگاه می نگریستند. اما دموکرات ها سعی می کردند که تحولات ساختاری در کشورهای دیگر ایجاد کنند. اما نکته ای که ما باید همیشه مد نظرمان قرار دهیم و متاسفانه بعضی از سیاستمدارهای داخلی کشور ما و بعضی از اندیشمندان سیاسی کشور ما دچار اشتباه شدند در این مورد این است که ما و امریکا هیچوقت نمی توانیم تعاملی به شیوه های ساختاری نهادی بنیادی داشته باشیم چون کشورهایی که ذاتاً از نظر ایدئولوژیک باهم در تضاد دارند امکان تعامل در این سطح را باهم
ندارند. - ببینید مسیری که امریکا دارد پیش می گیرد در قبال ایران و مسیری که بعضی از اندیشمندان سیاسی ما و بعضی از رجال سیاسی ما دارند پیش می گیرند در خصوص خود کشور ما استحاله فرهنگی ما به سمتی است که این فرهنگ، با فرهنگ های دیگر دنیا تضادی نداشته باشد. تقابلی نداشته باشد. ظاهر نرمی داشته باشد که باهمه بتواند کنار بیاید این ماهیتاً ما را از آن مبنای اسلامی مان دارد جدا می کند و این درواقع تحول زیر بنایی فرهنگی اقتصادی نتیجه اش وادادگی سیاسی خواهد شد و اگر ما نسبت به این مسأله خیلی هوشیار نباشیم چه وادادگی سیاسی چه فرهنگی چه اقتصادی را در کشور شاهد خواهیم بود که قطعاً نتیجه خوبی را در بر نخواهیم داشت. - امید خیلی از کسانی که دم از رابطه با امریکا می زنند استحاله فرهنگی ما و نتیجتاً دموکرات شدن کل کشور ما و درواقع جدا کردن اسلام از ایران است خب نتیجتاً یک همچین کشوری راحت می تواند با امریکا تعامل داشته باشد وقتی بعضی از آقایان بحث از تنش زدایی می زنند خیلی از پارامترهایی که مد نظر قرار می دهند مباحث اسلامی ماست وقتی دم از گفتگوی تمدن ها می زنند کوتاه آمدن از اعتقادات ارزشی ماست. وقتی آقای نجفی بر می گردد می گوید
ما یکی از مشکلاتمان در میراث فرهنگی و جذب توریست این است که نمی توانیم مشروبات سرو کنیم در کشورمان این دارد چه چیزی را رقم میزند؟ وقتی خانم نعیمه اشراقی برمی گردد درمورد این مسائل صحبت می کند وقتی که خانم زهرا اشراقی بحث انقلاب رنگی را در حجاب و پوشش مطرح می کند اینها نتیجتاً نگاهی است که به تحول فرهنگی ختم می شود و وقتی ما این وضعیت سینمای ایران را داریم می بینیم وقتی ما این وضعیت نهادهای فرهنگی مان را می بینیم چه وزارت ارشاد چه خیلی از جاهای دیگر. خب ما نتیجتاً داریم می بینیم که یک استحالهفرهنگی در کشور دارد صورت می گیرد. - من فکر می کنم ما باید در این مورد خیلی هوشیار باشیم به شدت پیشنهاد میکنم به تمام جریانات ارزشی که به دنبال آرمان ها و ارزش ها هستند که در مورد این موضوع خیلی هوشیار باشند و هوشیاری اش انزوا نیست اینکه ما بلند شویم یکسری نهادهایی درست کنیم یکسری شبکه های اجتماعی درست کنیم که فقط بچه حزب اللهی ها دور هم جمع باشند و بقیه تو این شبکه ها نباشند این درواقع انزوا گزینی است اتفاقا ما باید برویم زیربناهایمان را قوی کنیم و برویم آن جاهایی که آنها برنامه ریزی کرده اند آنجاها را درواقع تسخیر کنیم.
برویم فیس بوک را تسخیر کنیم. نبود ما در فیس بوک فضایی را ایجاد می کند که بعضی آقایان این چنین حرفهایی را بزنند. که اگر ما آدم هایی را داشتیم که قدرتمند بودند در عرصه سینما وارد می شدند خب تحول را می دیدیم و مشاهده می کردیم کما اینکه خیلی ها رفتند و تحولی را هم بوجود آوردند. - مرگ بر امریکا نه توهین به امریکاست نه نوعی فحش محسوب می شود. مرگ بر امریکا طلب مرگ کردن طلب نابودی کردن برای این ایدئولوژی لیبرال دموکراسی درواقع برای استکبار است. - طلب مرگ برآنهایی که کاریکاتور پیغمبر ما را کشیدند به قرآن اهانت کردند از کسانی که به اسلام توهین کردند از جمله سلمان رشدی حمایت کردندو به اینها جایزه دادند به هرکسی در هرگوشه دنیا یک تئاتری کمیک علیه مسلمانها اجرا کردند یک مطلبی علیه مسلمانها بنویسد جایی توهین و مسخره کند به اینها جایزه می دهند و آنها بارها و بارها این حرکات را انجام دادند می گویند که ایرانی ها پرچم امریکا را آتش می زنند خب امریکایی ها شما نگاه کنید صهیونیست ها چقدر پلاکاردهای علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را نظام جمهوری اسلامی ایران با نظام های فاشیستی چقدر این کار را انجام می دهند؟ انقدر که متاسفانه بعضی
از اساتید دانشگاهی ما هم امروز نظام جمهوری اسلامی ایران را یک نظام فاشیستی می دانند. و اینجور توهین ها حتی از طریق بعضی از ایرانی های غرب زده هم مشاهده می شود. - فاشیسم اولا که تعریف خاصی ندارد این یک نکته. دوم اینکه از نظر همه یک فحش سیاسی محسوب می‌شود. ولی ما تنها چیزی که گفتیم، مرگ بر آمریکا بوده و مرگ بر اسرائیل و می خواهیم این ایدئولوژی ها نابود شود. صهیونیزم می خواهیم نابود شود ما با یهودی های دنیا مشکلی نداریم، می خواهیم صهیونیزم نابود شود. ما با مردم امریکا مشکل داریم. بله ما با مردم اسرائیل مشکل داریم ولی با مردم امریکا مشکلی نداریم. و متاسفانه بعضی دوست دارند بیایند و برایخود شیرین کردن و درواقع دل آمریکا را بدست آوردن این حرفها را بزنند که ما باید مرگ بر امریکا را کنار بگذاریم. تا وقتی این نظام، نظام استکباری و نظام سلطه وجود دارد ما هم با این نظام مخالف و دشمنیم. یک چیزی که در کشور ما که چند مناظره در رابطه با ایران و امریکا در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار کردیم حالا یک وجه مشترک بود بین همه کسانی که در کرسی آزاد اندیشی بودند همه معتقدند که حتی اگر ما بخواهیم ارتباطی هم داشته باشیم یک نوع گفتگو
و مذاکره ای هم داشته باشیم با امریکا قطعا باید از موضع قدرت باشد و قطعا ما امریکایی با این مختصات را بر نمی تابیم. این گفته همه افرادی بود که در هرجایی آمدند صحبت کردند. یعنی چه نگاهشان اصلاح طلبی بود چه نگاهشان اعتدال گرایی بود چه نگاهشان اصول گرایی بود این را همه معتقدن بهش که امریکا با این مختصاتش قابل پذیرش نیست. و ما اگر همه قائل به این باشند پس مرگ بر امریکا شعار همیشگی همه ملت ایران است. همه مستضعفین جهان است. - من مدتی هست که دارم در مورد مطالبات ایران در مذاکرات فکر میکنم ولی واقعیتش را می‌گویم حالا می خواهید این را منتشر کنید یا نکنید ما مطالبه خاصی نداریم با آنها. باید دید طرف مقابلمان در مذاکرات چه مطالبه ای از ما دارند. ما نیازی به آنها نداریم ما اگر مشکلی هم داریم مشکل درونی است. - ببینید من احساس میکنم که باید صبرکنیم که نتایج شفاف بیاید بیرون و در این شرایط ملت ما باید کمک کنند به تیم مذاکره کننده و دولت آقای روحانی. این امکانش و شیوه کمک کردن ملت ما همین بحث طرح مطالبات ایران است. ما نکته ای که باید خیلی بر آن دقت کنیم و از شما به عنوان رسانه انتظار داریم و از سایر رسانه های دیگری که
هستند، اینکه بیایید مطالبات ملت ایران را مطرح کنند و از اعضای دولت بخواهند که این مطالبات را در واقع در مذاکراتشان داشته باشند. - وزیرامورخارجه و تیم مذاکره کننده ما باید حواسشان باشد که بالاخره تا زمان موقتی می‌توانند مسأله مذاکرات محرمانه باشد و بالاخره این مسأله ظهور و بروزی خواهد داشت و به قضاوت مردم هم گذاشته می‌شود پس حواسشان به آن زمان باشد. - وزارت علوم و بخش آموزشی وزارت ارشاد جایگاه فعالیت سیاسی نیست دولت باید بر این مسأله واقف باشد. - دانشگاه باید جایگاهی برای فعالیت ورشد علمی دانشجویان باشد. - خدای نکرده انتصاب‌های که در وزارت علوم صورت می گیرد نباید بوی سیاسی بگیرد که اگر این طور شد جریان دانشجویی هوشیار و بیدار می‌بیند و رصد می‌کند و به موقع در مقابلش می‌ایستد. - استقلال جنبش دانشجویی همه چیز جنبش دانشجویی است و اگر استقلال از آن گرفته شود و بعضی ها بخواهند این استقلال را از جنبش دانشجویی بگیرند مسلماً نتیجه خوبی به بار نخواهد داشت. - وزیر علوم باید حواسش باشد که فعالیت علمی در دانشگاهها انجام گیرد نه فعالیت سیاسی و جهت دهی جریانات سیاسی در دانشگاه ها.
