گزارشی از شب سوم "ماه عسل"؛
دیدار مادر و فرزند پس از۳۶سال
شب سوم "ماه عسل" روایتگر قصهای پر از تعلیق از مادری بود که پس از ۳۶ سال پسرش را ملاقات کرد.
به گزارش « نسیم آنلاین »، شب سوم «ماه عسل» روایتگر قصهای شد که پر از تعلیق بود و همان طور که اطلاعرسانی شد مادری قرار بود پس از ٣٦ سال پسرش را در برنامه احسان علیخانی ملاقات کند. مادر این قصه درباره داستان پرفراز و نشیب زندگیش در ابتدای برنامه گفت: در زمان ازدواج اولم تنها ١٤ سالم بود. بعد از یک سال و نیم فرزندم به دنیا آمد و همین یک پسر را دارم. نزدیک به سه سال با او زندگی کردم و بعد امید را وقتى شیرخوار بود از من گرفتند!
علیخانی پس از این چند جمله گفت: ما شنیده بودیم که این اتفاق به خاطر یک اختلاف قومی و تباری افتاده است. به شکلی یعنی که اصطلاحاً عروس را پس دادند؟ ناپدری ماجرا حرف علیخانی را تایید میکند و میگوید به این اتفاق طلاق به طلاق میگویند! احسان علیخانی در پاسخ به او به شوخی میگوید: باتری به باتری شنیده بودیم اما طلاق به طلاق نه!
پس از آن مادر قصه میگوید: به من گفتند امید سوخته و فوت شده و من تمام این سالها با یک عکس زندگی میکردم. علیخانی از مادر پرسید یعنی در همان ابتدا هم که بچه را از شما گرفتند نمیگذاشتند که فرزندتان را ببینید؟ که مادر و ناپدری باهم گفتند نه هرگز بزرگان اجازه ندادند.
علیخانی: یاد بزرگ آقا در «شهرزاد» افتادم.
علیخانی: با ذکر مثال جالبی گفت من یک مقدار یاد قصه سریال پس از باران افتادم و یک کمی هم یاد بزرگ آقا در شهرزاد! ناپدری قصه میگوید وقتی سالها پیش به من همسرم را معرفی کردند در ابتدا نگفتند که او طلاق گرفته و حتی بچه دارد، وقتی هم فهمیدم مشکلی نداشتم فقط پرسیدم دلیلش چه بوده که گفتند ماجراهای طلاق به طلاق. همین شد که فهمیدم او قربانی اتفاقی در گذشته است و قبول کردم.
سالها بعد از طریق یکی از بچههای فامیل فهمیدم که امید زنده است و نزدیک به هشت بار آمدم ایران تا دنبال او بگردمY اما نشد. علیخانی از او دلیل این همه ممارست برای پیدا کردن امید را پرسید که مرد گفت: من همسرم را خیلی دوست داشتم و میخواستم او را خوشحال کنم. در تمام این مدت میدیدم که سریالهای خانوادگی را با حسرت میبینند و این موضوع من را اذیت میکرد.
درنهایت و در لحظات پایانی برنامه سی و شش سال انتظار مادر امید در سومین شب ماه رمضان تمام شد و در صحنه «ماه عسل» امید و مادرش پس از سالها همدیگر را دیدند. این اتفاق با زیرصدای موسیقی «میم مثل مادر» در برنامه افتاد و امید و مادرش دقایقی را در آغوش یکدیگر گریه کردند. علیخانی پس از این تماشای این موقعیت رو به بچههای پشت صحنه گفت: « شماها آیپدتان را نیمساعت گم میکنید نمیتوانید تحمل کنید چه برسد به اینکه 36 سال مادرتان را نبینید! »
این اولین بار بود که در یک برنامه تلویزیونی چنین اتفاق دراماتیکی رقم میخورد و پس از آن فضای مجازی را هم تحت تأثیر خود قرار میدهد. احسان علیخانی درحالی اجرای این برنامه را برعهده داشت که عنوان کرد برای عملی شدن این اتفاق چندین روز است که گروه پشت صحنه مشغول فراهم کردن مقدمات بودند و این مادر و پسر را با پیش بینی تدابیر فراوان در دو هتل متفاوت و در دو نقطه متفاوت از تهران مقیم کرده بودند تا در نهایت در دقایق نزدیک به اذان و افطار و در «ماه عسل» این دو نفر پس از سی و شش سال باهم ملاقات کنند. مادر و پدرخوانده و برادر و خواهرش از أربیل عراق و امید و همسر و فرزندش از گرگان به برنامه احسان علیخانی آمدند.