تاسیس هر کتابفروشی، 2 میلیارد تومان!
2 میلیارد تومان، حداقل هزینه لازم برای ایجاد یک کتابفروشی متوسط است! کتابفروشیهایی که تعطیلیشان حتی گاهی رسانهای نمیشود. کتابفروشیهای تازهتأسیسی هم هستند که مشکلاتشان کمتر دیده میشود.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، در سالهای گذشته و به ویژه در ایام همهگیری کرونا تعداد زیادی از کتابفروشیها تعطیل شدند. البته از ابتدای سال جاری نیز در تهران، خبر تعطیلی نزدیک به 5 کتابفروشی درز کرد. بسته شدن هر کتابفروشی غمناک است، اما اینطور نیست که این امر فرهنگی به انزوا برود.
وضعیت کتابفروشان تهرانی در سال ۱۴۰۱
با توجه به آماری که اتحادیه ناشران و کتابفروشان استان تهران در اختیار خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس قرار داده، ۳۷ پروانه کسب برای کتابفروشان در سال ۱۴۰۱ صادر شده است. این صدور فقط برای بار اولیها مدنظر است و الزاماً میتواند تازهتأسیس نباشد و فقط پروانه کسب خود را دریافت کرده باشد. البته پروانه ۲۴ کتابفروشی هم باطل شده است.
چقدر باید برای تأسیس کتابفروشی کنار بگذاریم؟
کتابفروشی متوسط باید مساحتی حدود ۱۰۰ متر مربع داشته باشد که در این مساحت باید حداقل ۱۰ هزار عنوان کتاب موجود باشد. میانگین قیمت کتاب در سه ماه اول سال هم بیش از ۱۰۰ هزار تومان است. اگر یک کتابفروشی بخواهد حداقلها را رعایت کند باید نزدیک به یک میلیارد تومان یا بیشتر کتاب بخرد و در کتابفروشی خود موجود داشته باشد.
همچنین یک میلیارد تومان از سرمایه ثابت کتابفروشی باید در اختیار تهیه کتاب باشد. کتابی که در چاپهای متعدد قیمتهایشان متفاوت است و روندی صعودی بدون اُفت را دارد. به طور مثال در سال گذشته این عدد نزدیک به ۶۰۰ میلیون تومان بود، اما در طول یک سال رشدی نزدیک به ۴۰۰ میلیون تومان داشته که قابل توجه و نشانه بیثباتی بازار کتاب است.
کتابفروش یک میلیارد تومان باید فقط برای تهیه کتاب کنار بگذارد. البته هزینه ملک را هم باید به این عدد اضافه کرد. به طور مثال یک کتابفروش برای اجاره یک مغازه ۴۰ متری روبهروی دانشگاه تهران، ودیعهای ۵۰۰ میلیون تومانی و کرایه ۳۷ میلیون تومانی باید بپردازد.
حال برای مغازهای با متراژ گفته شده برای کتابفروشی باید عددی بیشتر از این عدد کنار گذاشت. البته باز هم این همه این اعداد و ارقام به غیر هزینههای دیگری چون طراحی، نیروی انسانی و ... است. به طور حدودی برای افتتاح یک کتابفروشی باید بیش از ۲ میلیارد تومان در جیبمان داشته باشیم.
اگر سود ناخالص کتابفروشی از فروش کتاب به طور میانگین ۲۰ تا ۲۵ درصد مجموع فروش قیمت پشت جلد کتاب باشد، سود خالصش کمتر از این اعداد است. کتابفروش در ماه اگر ۲ هزار جلد کتاب فروش داشته باشد، مجموعه فروشش نزدیک به ۲۰۰ میلیون تومان میرسد که عدد قابل توجهی است، اما ۴۰ میلیون تومان سود کتابفروش از مجموع فروش است که باید با آن تمام هزینههای جانبی چون کرایههای سرسام آور، نیروی انسانی، انرژی و ... را پرداخت کند.
چرا کتابفروشی، جنبه اقتصادی ندارد؟
ابوالفضل جمالی، صاحب یک کتابفروشی جمع و جور در تهران، درباره مهمترین معضل صنعت نشر میگوید: «یکی از مشکلات صنعت نشر این است که نمیتواند با جیب مخاطب و تورم موجود در بازار خود را وِفق بدهد. چرا که با افزایش قیمت، مخاطب ریزش میکند و دیگر او نیاز خود را از کتابفروشی تأمین نمیکند. با افزایش ندادن قیمت هم کتابفروش نمیتواند خود را به تورم موجود برساند تا شرایطش به تعادل برسد. کتابفروشان با توجه به حجم اقتصادی ورودی نمیتوانند کرایه ملک را تأمین کنند و بزرگترین معضلشان همین مسأله است.»
بنابراین کتابفروش برای تداوم حیات خود مجبور است لوازمالتحریر، اکسسوری، لوازم جانبی، اسباب بازی و ... بفروشد. البته بعضی از کتابفروشان نیز به طور مستقل دست به تغییر قیمت میزنند که کاری غیرقانونی است.
هومان حسنپور رئیس اتحادیه ناشران کتابفروشان تهران درباره این مسأله به خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس گفته بود: «تصور کنید هیچگونه تغییر قیمتی صورت نگیرد! وقتی یک کتاب فروخته شد باید جایگزین شود. اگر قرار باشد این توقع از کتابفروش برود که متأسفانه میرود، او هر بار با فروش پنج جلد کتاب قیمت قدیم، سه جلد قیمت جدید میتواند جایگزین کند. اگر این چرخه ادامه پیدا کند، تمام سرمایه ناشر و کتابفروش تمام میشود. این فرمول اقتصاد است!»
صنعت نشر، توزیعکننده خوبی نیست!
مدیر یک مؤسسه پخش کتاب درباره تعامل مستقیم ناشر با مخاطب و حذف کتابفروشی میگوید: «شاید بتوان یکی از دلایل دیگر بیتوجهی به کتابفروشی را ارتباط بیواسطه ناشر با مخاطب دانست؛ البته برخی از ناشران نیز خود کتابفروشی و مجموعههای پخش دارند و انحصار فروش و مانور در قیمت و جذب مخاطب را از آن خود کردهاند. ناشرانی هم هستند که کتابهای خود را با حاشیه سود ۱۵ درصد و یا کمتر به کتابفروشی میدهند و راههای ارتباطی با آنها به شدت تنگ و باریک است.»
البته در کشور ما تعداد تولیدکنندگان از موزعان در حوزه نشر بیشتر است. بیش از ۲ هزار و ۷۰۰ ناشر در ایران فعالیت میکنند که در نمایشگاه کتاب تهران شرکت کردند، اما ناشران دارای مجوز نزدیک به ۱۱ هزار موسسه هستند. از طرفی نزدیک به یک هزار کتابفروش در سراسر کشور در طرحهای فصلی شرکت میکردند.
نوید عمراهی، کتابفروش مجازی در این باره میگوید: «تأسیس کتابفروشی به معنای اختصاصی آن، کمرنگ شده و آنچه عملاً در مالهای بزرگ شهر اتفاق میافتد، فروشگاههای بزرگ لوازمالتحریر و اکسسوری و اسباببازی به اضافه چند قفسه و میز کتاب است. راسته انقلاب نیز سالهاست که به کتابفروشیهای کمک درسی و آموزشی تبدیل شده است.»
نکته پایانی اینکه در برنامه هفتم توسعه هیچ بندی برای حمایت از صنعت نشر نیامده است؛ در حالی که در برنامه ششم توسعه بندهای «ث» و «ج» در ماده ۹۲ به طور ویژه برای حمایت از توسعه فرهنگ کتابخوانی، ناشران و کتابفروشان از سوی قانونگذار تدوین شده بود.