گزارش برنامه "هفت"

از دو سال فیلم دیدن "طیاب" در زیرزمین تا فیلم فارسی دانستن فیلم الوند

کدخبر: 2004191

این مستندساز پیش کسوت سینمای کشور گفت: امروز دنیا دنیای تصویر است. علت آن هم این است که امروز همه زبان تصویر را یاد گرفته اند. بر این اساس دیگر آنقدر نیاز به زبان گفتار نیست.

به گزارش خبرنگار « نسیم آنلاین »، "منوچهر طیاب" مستندساز پیشکسوت سینمای کشور با حضور در سیزدهمین برنامه هفت شب گذشته 25 دی ماه در گفتگو با "بهروز افخمی" پیرامون گذشته خود و تحصیل در رشته سینما در کشور اتریش، گفت: در سال 1337 که دوره دبیرستان را به پایان رساندم به کشور اتریش برای ادامه تحصیل در رشته سینما سفر کردم. البته در ابتدا رشته معماری خواندم زیرا در آن زمان برای خواندن رشته سینما به من پاسپورت ندادند.

وی افزود: زمانی هم که به همراه تعدادی از دوستان خود به کشور اتریش سفر کردیم هیچکدام از ما زبان آلمانی نمی دانستیم. زیرا این زبان در آن زمان در اتریش رایج نبود. وقتی هم که به دانشکده مراجعه کردم آنها به من گفتند با همه علاقه ای که به سینما داری ولی چون زبان آلمانی نمی دانی فعلا برای مدتی به عنوان مستمع آزاد در کلاس ها حاضر بشوم.

این مستندساز ادامه داد: اینگونه شد که 3 سال بعد از اینکه به اتریش سفر کردم توانستم که در رشته سینما به تحصیل بپردازم. بعده ها و حدود چند سال بعد بود که آقای "خسرو سینایی" که اتریش آمد و در رشته سینما به تحصیل پرداخت.

طیاب خاطرنشان کرد: در سال سوم تحصیل من در دانشکده سینما در اتریش بود که تمام اسنادی که در جریان جنگ جهانی دوم از اتریش به آلمان منتقل شده بود بعد از جدایی اتریش از آلمان مجددا به اتریش برگردانده شد. اما در بین این اسناد انبارهایی بود از فیلم های مستند و فیلم هایی که در دوره پادشاهی اتریش تهیه شده بود.

وی اضافه کرد: در این دانشکده استاد تاریخ هنر من خانمی بود که خودش در فرانسه تحصیل کرده بود. او به من گفت اگر می خواهی واقعا در این رشته مطالب فراوانی یاد بگیری برو داخل زیرزمین و شروع کن به دیدن این فیلم ها که در نهایت باید بیان کنم که آن زیرزمین دو سالی وقت من را گرفت.

این مستندساز یادآور شد: خوشبختانه بعد از درست شدن آرشیو فیلم "وین" برای من ثابت شد که من جز سینمای مستند کار دیگری نخواهم کرد. درحقیقت آنجا بود که من تصمیم خود را در کار در این حوزه از سینما گرفتم. زیرا آنجا به این نتیجه رسیده بودم که فیلم های سینمایی تفریحات هستند.

طیاب متذکر شد: سینما بهترین وسیله ای برای حفظ استاد یک مملکتی با فرهنگ غنی و مردمی که کتابخوان نیستند حفظ شود و در دسترس هم قرار بگیرد است. برای اینکه وقتی به ایران بازگشتم کاملا می دانستم که در حوزه مستند کار خواهم کرد.

وی به بازگشت خود به ایران اشاره کرد و گفت: بعد از اینکه به کشور ایران بازگشتم مطالعه ای کردم که چه کاری می توانم اینجا انجام بدهم. برای این بود که برای اولین جایی که می توانستم با آنها در رابطه با سینما صحبت کنم اداره هنرهای زیبا بود.

این مستندساز افزود: از آن زمان شروع به برگزاری کلاس هایی کردم و در این رابطه فیلمبردار تربیت کردم. البته در کنار این اقدامات فیلم هایی را هم تولید می کردم. سپس اندک اندک دانشجویانی از نقاط مختلف جذب کردیم. در آن زمان بود که فیلمی را در شهر دزفول ساختم که در زمان شاه قلع و قم شد.

طیاب ادامه داد: علت این برخورد هم آن بود که در این مستند مسائلی را مطرح کردیم که سیستم دولت در زمان شاه خیلی به آنها علاقمند نبود. به طور مثال در صحنه ای از این فیلم دیوار زیبایی را بولدوزر تخریب می کند که پشت آن مجسمه شاه بود. در حقیقت برای اینکه شهر رنگ و بوی دوران جدید را داشته باشد و این که دیوار تخریب می شود و پشت آن مجسمه شاه که سوار بر اسب است نمایان می شود. بر این اساس این موضوعی بود که آنها خیلی از آن خوششان نیامده بود.

وی خاطرنشان کرد: بعد از انقلاب به دنبال نگاتیوهای این فیلم رفتیم که اگر هنوز وجود دارند آن را یک مونتاژ مجددی کنیم. البته همانطور که می دانید دزفول به علت جنگ ایران و عراق بسیار صدمه دید و بسیاری از بخش های آن از بین رفت. اما جالب بود اگر این فیلم ماندگار بود. اما حیف که نگاتیوهای آن را هیچ وقت پیدا نکردیم. علت هم این بود که در آن زمان که به دنبال یافتن این فیلم بودیم وزارت ارشاد خیلی با ما همکاری نکرد.

این مستندساز اضافه کرد: من به کسب تجربه در سینما بسیار علاقمند بودم. در حقیقت به دنبال همه آن چیزهایی بودم که به صدا و تصویر مرتبط بود. در راه ساخت مستند نیز اصلا از آقای ابراهیم گلستان که در آن زمان مستندسازی می کرد تاثیر نپذیرفتم زیرا حتی یک بار هم ایشان را ملاقات نکردم.

طیاب یادآور شد: در تحقیقات خود متوجه شدم که سینمای مستند اولیه ما همه از ادبیات و شعر آمده بودند. در حقیقت آن سینمای مستند نمی توانست که از دو مقوله ادبیات و شعر خود را جدا کند. اما اتفاقا من خودم بعد از 30 سال کار کردن در حوزه مستند به یک نوع از ادبیاتی رسیدم که کتابی نوشته ام که جملات آن تصویری است.

وی پیرامون زمان سفر خود به اروپا گفت: ما چون جزء اولین دانشجویانی بودیم که بعد از جنگ جهانی دوم به اروپا رفتیم به خصوص در کشورهای جنگ زده ای چون اتریش و آلمان می دیدم آنها سعی می کردند یک بار دیگر آن چیزهایی که از دست داده بودند را یک بار دیگر به دست بیاورند و با نیروهای خود دوباره بسازند.

این مستندساز افزود: امروزه تمام آنهایی که در رشته نقاشی در کشور اتریش معروف هستند آنهایی بودند که در کلاس های دانشکده با ما همکلاس بودند. همچنین فیلمسازانی که امروز معروف هستند نیز در آن دوران تحصیل می کردند. زیرا قبل از آن که از بین رفته بود و بعدی هم وجود نداشت.

طیاب ادامه داد: بر این اساس باید یک جنبشی بوجود می آمد که اتفاقا آن جنبش به ما هم آموخت وقتی که به ایرانی می آییم که اصلا این زمینه ها در آن رشد نکرده چه اقداماتی را باید انجام بدهیم. درحقیقت در همان زمان بود که ما به ایران برگشتیم و کارگاه های آموزشی را که امروز به این نام معروف است به راه انداختیم.

وی خاطرنشان کرد: برای همین است که وقتی الان نگاه می کنید تمام آنهایی که در رشته های تئاتر، موسیقی و سینما در آن زمان این زحمات را کشیدند اساتیدی هستند که امروز پایه گذار مکتب های مختلف فرهنگی و هنری در ایران می باشند.

این مستندساز اضافه کرد: ما در آن زمان در کشور هیچ پشتوانه ای نداشتیم. آنها می گفتند بروید دکتر و مهندس شوید تا کشور را بسازید. آنها نمی دانستند که پشتوانه و ستون فقرات یک کشور فرهنگ آن است. درحقیقت فرهنگ یک کشور هم از ذهنیت مردم آن تشکیل شده است. اینها مسائلی بود که ما را در آن زمان وادار به تلاش می کرد.

طیاب یادآور شد: من می خواهم یاد بگیرم. درحقیقت من هنوز در حال یادگیری هستم. ما آنقدر از این سفرهایی که به سراسر ایران می کنیم و با افراد واقعا فرهیخته ای که روبرو می شویم از آنها مطلب یادمی گیریم نمی توانیم آنقدر به دیگران بیاموزیم.

وی خاطرنشان کرد: امروز دنیا دنیای تصویر است. بر این اساس ما می توانیم با تصویر هویت خود را به جهانیان نشان بدهیم. علت آن هم این است که امروز همه زبان تصویر را یاد گرفته اند. بر این اساس دیگر آنقدر نیاز به زبان گفتار نیست.

این مستندساز در پایان گفت: مستندهای من نامتعارف نیست. باید بگویم که در ایران و در شبکه چهار سیما یک هفته مستندهای من به نمایش درآمد. نوع تولید کارهای من هم خیلی خاص و عجیب و غریب نیست. به طور مثال برای دو مستند اخیر از سیما فیلم با من تماس گرفتند.

بخش دیگر برنامه تلویزیونی هفت میز خبر بود که افخمی در این بخش با بیان آنکه فیلم "ایستاده در غبار" اثر "محمدحسین مهدویان" را دیده است، گفت: این فیلم را من دیده ام، فیلم خیلی خوبی است. در واقع بسیار پخته تر از "آخرین روزهای زمستان" بود که آن نیز اثر خوبی بود.

افخمی درخصوص فیلم های متقاضی حضور در بخش مسابقه جشنواره فجر گفت: من فکر می کنم اگر فیلمی مثل "فراری" بتواند نسخه کامل خود را به جشنواره برساند، می توان براساس آن داوری کرد و هیچ عیبی ندارد که به جشنواره اضافه شود و در جشنواره دیده شود.

بهروز افخمی درخصوص پوستر جشنواره فیلم فجر نیز در اظهار نظری گفت: پوستر این دوره از جشنواره فیلم فجر خاطره انگیز و بسیار قشنگ است.

در بخش دیگر برنامه هفت شب گذشته مسعود فراستی در میز نقد فیلم های خارجی با حضور کامیار محسنی، منتقد سینما، به نقد و بررسی فیلم سینمایی " The Walk " به کارگردانی "رابرت زمکیس" پرداخت.

وی همچنین در میز نقد فیلم های ایرانی خود به همراه کیوان امجدیان، منتقد سینما به سراغ نقد و بررسی فیلم سینمایی "این سیب هم برای تو" به کارگردانی سیروس الوند رفت که امجدیان در این بخش از برنامه این فیلم را یک فیلم فارسی تمام عیار دانست.

همچنین در بخش انتهایی این برنامه گزارشی از گفت‌وگو با عوامل فیلم سینمایی "لاک قرمز" به کارگردانی "سیدجلال سیدحاتمی" از فیلم های حاضر در بخش "نگاه نو" سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر پخش شد.

ارسال نظر: