آذرپندار در گفتگو با «نسیم آنلاین»:

"سیانور" الگویی در ساخت آثار تاریخی و جاسوسی به شمار می‌رود/ امیدوارم راه برای تولید چنین آثاری باز شده باشد

کدخبر: 2073076

این منتقد سینما گفت: "سیانور" فیلم قابل قبولی است که می‌تواند به عنوان الگو مورد توجه قرار بگیرد؛ چرا که در دهه ۶۰ آثاری با چنین موضوعاتی زیاد تولید شده ولی "سیانور" از همه آنها خوش ساخت‌تر است.

مهدی آذرپندار در گفتگو با خبرنگار فرهنگی « نسیم آنلاین »، درباره فیلم «سیانور» گفت: این فیلم یک اهمیت اولیه دارد که بسیار مهم است؛ چرا که دورانی را روایت می کند که شخصیت های واقعی دارد و «سیانور» با وجود پرداختن به این شخصیت ها توانسته درام خوب، جذاب و باکششی نیز داشته باشد.

وی با بیان اینکه به جز یک یا دو شخصیت مابقی شخصیت ها در «سیانور» واقعی هستند، ادامه داد: در سینمای کشور کمتر چنین آثاری را داشته ایم که علاوه بر واقعی بودن شخصیت ها و پایبندی به سرنوشت آنها، بتواند جذاب و پرکشش هم باشد؛ البته فیلمی مانند «ایستاده در غبار» را نیز داشته ایم، ولی این اثر داستانگو و کلاسیک نیست و بین مستند و داستان گویی حرکت کرده است.

این منتقد سینما اظهار داشت: در تاریخ معاصر کشور قصه هایی مانند «سیانور» بسیار داریم ولی متاسفانه عده ای تصور می کنند که این قصه ها جذابیتی ندارند و به همین دلیل به سراغ ساخت چنین آثاری نمی روند؛ ولی «سیانور» در عین مستند بودن، فیلم با جذابیت و کشش بالا برای مخاطب بوده و این مسئله بسیار مهمی است که می تواند مسیر ساخت چنین آثاری را هموار کند.

آذرپندار با اشاره به روایت عاشقانه در «سیانور» تصریح کرد: شعیبی به خوبی توانسته انرژی های مثبتی را از یک گره عاشقانه در داستان ایجاد کند، درحالی که این رابطه عاشقانه نه تنها به ابتذال کشیده نشده و بلکه جزئی از داستان اصلی فیلم هم شده است؛ به گونه ای که وفاداری و عدم وفاداری اعضای سازمان منافقین در رابطه عاشقانه نشان داده شده است و شعیبی استفاده خوب و به هنگامی از این مسئله در «سیانور» داشته است.

وی افزود: زمانی که «دهلیز» و آثار تلویزیونی شعیبی را دیدیم، احساس می کردیم که با یک مجید مجیدی و رضا میرکریمی جدید مواجه هستیم که تنها آثار لطیف و در عین حال خوش مضمون و با قصه های کمرنگ را روایت می کند، ولی در «سیانور» قصه تاریخی با ریتم بالا و دارای صحنه های شلوغ، درگیرکننده و خشن را داریم و این مسئله نشان دهنده است که شعیبی علاوه بر پرداخت موفق به موضوعات لطیف، حساس و گاها کودکانه توانایی پرداخت موفق به موضوعات خشن و جاسوسی را هم دارد.

این منتقد سینما گفت: شعیبی کارگردانی است که اصلا اصراری ندارد فیلمنامه هایش را خودش بنویسد و این حس بزرگی برای این کارگردان به شمار می رود و همین مهم وی را از دیگر کارگردانان متمایز می کند؛ به عبارت دیگر شعیبی زمانی که فیلمنامه خوبی به دستش برسد، آن را خواهد ساخت و اصراری بر نوشتن و یا حتی بازنویسی فیلمنامه ندارد.

آذرپندار با اشاره به فضاسازی و بازی بازیگران در «سیانور» اظهار داشت: زمانی که «سیانور» را در مقابل «امکان مینا» قرار می دهیم، متوجه بازی ها و فضاسازی های خوب و موفقیت «سیانور» در این زمینه می شویم؛ با این حال فیلم پایان نامفهومی دارد و مخاطب با دیدن سکانس رسیدن نیروهای ساواک به آن خانه متوجه نمی شوند که چطور نیروها زودتر از شخصیت های اصلی به آنجا رسیده اند.

وی تصریح کرد: «سیانور» فیلم قابل قبولی است که می تواند به عنوان الگو مورد توجه قرار بگیرد؛ چرا که در دهه 60 آثاری با چنین موضوعاتی زیاد تولید شده است ولی «سیانور» از همه آنها خوش ساخت تر است و امیدواریم این فیلم مسیر را برای ساخت آثار جاسوسی و تاریخی بیشتر باز کند.

این منتقد سینما خاطر نشان کرد: ساخت چنین آثاری به خصوص اگر تکنیک و قصه خوب هم ضمیمه آن شود، در شناخت مخاطبین به خصوص قشر جوان از منافقین بسیار بیشتر و عمیق تر از قبل خواهد شد.

ارسال نظر: