آیتالله خاتمی: نماد کربلا، "مقاومت" است نه مذاکره
امام جمعه موقت تهران در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» با تاکید بر اینکه خطبا باید نیازهای فرهنگی جامعه را رصد کنند، گفت: عزاداری ابیعبدالله فرصت مغتنم برای نشر مکتب اهل بیت است/ نباید مجالس عزاداری حسینی سکولار باشد
نسیم: در دهه اول محرم و اوج عزاداری هیئات عزاداری اباعبدالله قرار داریم، در خصوص عزاداری سیدالشهداء و هیئات عزاداری نکاتی رو برای مخاطبین ما بفرمائید.
خاتمی: در رابطه با عزاداری سید الشهداء (ع) و هیئات عزاداری در کشور ما نکاتی وجود دارد که من این فرصت را مغتنم میشمارم و به خبرگزاری که احساس میکنم هدفمند است و میخواهد در خدمت ارزشهای دینی باشد، این مطالب را به اختصار عرض میکنم.
عزاداری سید الشهداء (ع) هم ریشه قرآنی و هم ریشه روایی دارد
اصل عزاداری سید الشهداء (ع) هم ریشه قرآنی و هم ریشه روایی دارد و سنت پیامبر و اهل بیت است؛ ریشه قرآنی عزاداری این است که عزاداریها در حقیقت اداء حق رسالت است، «قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی»؛ فریاد ضد ظالم است. «لایحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم»؛ تعظیم شعائر است و «من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب». مرحوم علامه امینی کتابی به نام «سیرتنا و سنتنا سیره نبینا(ص)» در رابطه با عزاداری دارد؛ ایشان در این کتاب اثبات کرده است که ریشه عزاداریهای سید الشهداء (ع) (ع) از زمان پیغمبر اکرم (ص) است؛ پیغمبر اکرم (ص) از روز اول ولادت سید الشهداء (ع) عزا گرفتند؛ پیغمبر اکرم (ص) روز اول ولادت سید الشهداء (ع) عزاداری کرده است.
هیچ کس نمیتواند درجایگاه شرعی عزاداری کمترین تردیدی داشته باشد
سیاستی که در مدت 250 سال حضور امامان در جامعه بعد از سید الشهداء (ع)، هیچ گاه توسط اهل بیت (ع) ترک نشد، احیاء نهضت عاشورا بود؛ این احیاء با توصیه به زیارت ابی عبدالله (ع) و سجده بر تربت حضرت بود؛ توصیه به برنامه مجلس برای ابی عبدالله (ع) و توصیه به شعر سرودن در عزای ابی عبدالله (ع) بود؛ روشهای دیگری نیز در پیش داشتند؛ بنابراین هیچ کس نمیتواند درجایگاه شرعی عزاداری کمترین تردیدی داشته باشد. نکته دوم این است که عزاداریهای ما سه بخش دارد؛ بخش اول خطبای مجالس عزاداری و بخش دوم آن مداحان و نوحهخوانهای این مجالس و بخش سوم آن نیز بانیان و مدیران این مجالس هستند.
عزاداری ابی عبدالله یک فرصت مغتنم الهی برای نشر مکتب است
بانیان و مدیران این مجالس باید توجه کنند که عزاداری ابی عبدالله یک فرصت مغتنم الهی برای نشر مکتب است؛ برنامهریزیهای آن ها چنین باشد که مستمعین که برای بهره بردن می آیند، بر عمق اعتقادی و بینش سیاسی آن ها افزوده شود؛ با مسائل شرعی آشنا شوند. خطبای مجلس ابی عبدالله (ع) باید بار مسئولیت معرفی این نهضت را بر دوش خود ببینند؛ مبانی، درس ها، عبرتهای این نهضت و اردوگاه حسینی را معرفی کند؛ مداحان مجلس ابی عبدالله (ع) و ذاکران نیز با همان نگاه خطبا باشند؛ به عبارت دیگر شعری که میخوانند هدفمند باشد؛ ذکر مصیبت مستند باشد؛ آهنگها، آهنگهای خودی باشد و بیگانه نباشد.
آهنگهای آلوده غربی، در شأن مجالس ابی عبدالله (ع) نیست
همان گونه که چند سال پیش در مجلس خبرگان رهبری سخنرانی کردم و عرض کردم آهنگهای آلوده غربی، لس آنجلسی و غیر لوس آنجلسی در شأن مجالس ابی عبدالله (ع) نیست؛ به حمد الله این آهنگها بسیار کم شده است؛ هم خطبای محترم و هم مداحان محترم باید بیش از دیگران مراقب گفتار و رفتار خود باشند. میبینیم کسانی برای تخریب خطبای متعهد، مداحان متعهد و مداحان ارزشی انگیزه دارند؛ وقتی چنین است آن ها مراقبت کنند و سوژه به دست تخریب کنندگان ندهند که البته مردم ما هم مردم بصیری هستند و میبینند که نقدها با چه انگیزهای صورت میگیرد.
نباید مجالس عزاداری ابی عبدالله (ع) سکولار باشد
در رابطه با مجالس عزاداری ابی عبدالله (ع) لازم میدانم عرض کنم که نباید مجالس عزاداری ابی عبدالله (ع) سکولار باشد؛ به عبارت دیگر آنکه بگویند ما فقط میخواهیم گریه کنیم و فقط میخواهیم سینه زنی کنیم، کاری به انقلاب و نهضت و امام و ولایت فقیه نداریم، به معنای سکولار شدن مجالس عزاداری است. به ما گزارش دادند برخی از منتصبان جریان افراطی شیعی که مأموریت آن ها تشدید تفرقه افکنی در جهان اسلام است، به سران برخی از هیئتها و مجالس گفتهاند شما از انقلاب، امام و ولایت در هیئات خود چیزی نگویید ما به شما کمک مالی میکنیم؛ این به معنای سوق دادن مجالس عزاداری به سمت سکولارسیون این مسئله است.
اردوگاه سید الشهداء (ع) امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است
عزاداران سید الشهداء (ع) باید بدانند که اردوگاه سید الشهداء (ع) امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است؛ هیچ نظام دیگری زیر این آسمان پیدا نمیکنند که اردوگاه ابی عبدالله باشد؛ معنای این حرف این نیست که انتقادی وجود ندارد؛ طبیعی است که انتقاد باشد، ولیکن باید نقد سازنده با حفظ کلیت نظام اسلامی باشد هم بانیان، هم مداحان، هم خطبا و هم خود مردم مراقب باشند؛ آن کس که ضد انقلاب است هر که باشد، خطیب یا مداح یا بی تفاوت نسبت به اصل نظام اسلامی، در شأن مجلس عزاداری ابی عبدالله نیست.
مبادا شعور حسینی فدای شور حسینی یا شور حسینی فدای شعور حسینی شود
نکته دیگر این است که ما در مجالس حسینی هم شور مخلصانه عاطفی، روضهخوانی ها و سینه زنی های گرم و هم تعمیق شعور دینی را لازم داریم؛ این دو باید در کنار هم باشند؛ اینکه برخی از هیئات میگویند ما فقط میخواهیم عزاداری کنیم و منبری دعوت نمیکنند این کار اشتباهی است. مداحی را میشناسم که به من گفت هر جا که مرا دعوت میکنند میپرسم منبری دارید، اگر بگویند منبری نداریم من نمیروم؛ باید به این منش تبریک گفت؛ مبادا شعور حسینی فدای شور حسینی یا شور حسینی فدای شعور حسینی شود؛ هر دو باید باشد.
برای بیمه شدن جوانان ما بایست که شور و شعور حسینی باهم باشد
اگر واقعاً گویندهای نمی آورند که روضه بخواند حتماً یک مداح مجربی باید دعوت شود؛ اگر به مداحی تنها اکتفا شود این نگرانی وجود دارد؛ همان گونه که این جوان عاطفی و احساساتی آمد، همان گونه عاطفی و احساساتی او را میبرند؛ برای بیمه شدن جوانان ما بایست که شور و شعور حسینی باهم باشد؛ یکی شور حسینی و دیگری تعمیق شعور حسینی است.
منبر، محراب، هیئت و مجلس عزاداری نباید محل تاخت و تاز جناحها و احزاب سیاسی باشد
آن چه جوانان ما را بیمه میکند آن است که دست آن ها را به دست ولایت بگذاریم؛ این است که جوانان ما را بیمه میکند؛ به این معنا که منبر محراب، هیئت و مجلس عزاداری نباید محل تاخت و تاز جناحها و احزاب سیاسی باشد. ولایت حجت شرعی است؛ جوانی را که به دست ولایت دادیم، بیمه میشود؛ ما آخر و عاقبت جناح ها و جریانها و خوب و بد آن ها را نمی دانیم؛ دلیل شرعی هم نداریم که دست جوان ها را به دست احزاب و گروهها بدهیم ولیکن برای ولایت حجت شرعی داریم؛ این ارکان سه گانه عزاداریها از بانیان خطبا و مداحان انتظار میرود که در این عرصه حساس باشند. به دیگر عبارت اگر از جهت سلیقه شخصی منتسب به یک جناح یا جریانی هستند، هیئت را خرج سلیقه خود نکنند؛ البته این را نیز بگویم مد شده است که ولایتیها را منتسب به یک جریان کنند؛ ما نباید منفعل شویم و در این عرصه دم از ولایت نزنیم که ما را منتسب به جریان نکنند؛ این انفعال است؛ ما باید به صراحت، همراه با ولایت باشیم و جوانها را نیز در مسیر ولایت سوق دهیم. نکته دیگری که در رابطه با هیئات لازم میدانم عرض کنم مسئله ولایتمداری است؛ مفهوم ولایت مداری این است که ما خودمان را مطیع ولایت بدانیم، همراه ولایت قرار دهیم؛ انتظار نداشته باشیم که ولایت هم سلیقه با ما باشد؛ در این حرف سخن این است که حتی اگر در موردی سلیقه ما هماهنگ با سلیقه ولایت نباشد، ولایت مداری خود را نشان میدهد که در همان مورد سلیقه ولایت امر را بر سلیقه و خواست خود ترجیح میدهد.
آیت الله مهدوی کنی از مصادیق بارز روحانیون فقیه سیاستمدار بود
از ویژگیهای مرحوم آیت الله مهدوی کنی همین بود؛ آیت الله مهدوی کنی از مصادیق بارز روحانیون فقیه سیاستمدار بود؛ یک جاهایی اختلاف سلیقه با مقام معظم رهبری داشت اما وقتی میدید نظر آقا امر دیگری است، از نظر آقا رسانهای و بیانیهای حمایت میکرد؛ مرحوم آیت الله مهدوی کنی این ویژگی برجسته را داشتند.
در برابر امر ولایت، فتوای ولایت و نظر ولایت از خود اعمال نظرکردن در شأن ولایت مداران نیست
من از عزیزان هیئتی و مداحان عزیز این امر را خواستارم؛ ما انتظار ولایت مداری را از آنها داریم؛ در برابر امر ولایت، فتوای ولایت و نظر ولایت از خود اعمال نظرکردن در شأن ولایت مداران نیست؛ در شأن آن افرادی که اعتقادی به ولایت دارد وجود دارد، گرچه گناه میکنند ولیکن در شأن افرادی که ولایت مدارند، نیست. نکته بعدی این است که دوستان ما میخواهند عزاداری شرعی داشته باشند؛ عزاداری شرعی عزاداری است که در آن گناه نباشد؛ در مجلس خود بلندگو بگذارند برای اینکه صدا برسد سینه زنی کنند عیبی ندارد اما این که بیایند بلندگو را بیرون مجلس بگذارند تا پاسی از شب صدا پخش شود چه بسا اطراف این هیئت بیمار و بیمارستانی باشد، کسی باشد که مشکل اعصاب دارد، اگر اذیت شود این خلاف شرع است. این هم فتوای آقا و هم فتوای امام و هم فتوای بزرگان است؛ دوستان عزیز ما سعی کنند شرعی عزاداری کنند؛ در عرصه عزاداری آقا یک خط قرمز دارد و آن خط قرمز قمهنزدن است؛ آن خط قرمز اجتناب از زنجیرهای تیغ دار است؛ دلیل آقا هم این است که ما باید تشیع را به گونهای معرفی کنیم که وهن نباشد؛ بزرگان گذشته و کسانی که قمهزنی را اجازه دادند و قید کردهاند به شرط آن که ضرر نباشد.
غیر از قمهزنی معتقدم نباید به ترکیب عزاداریهای سنتی دست بزنیم
البته نظر آن ها ضرر شخصی است ولیکن یقیناً ضرر به حیثیت تشیع کمتر از ضرر شخصی نیست؛ غیر از قمهزنی معتقدم دست به ترکیب عزاداریهای سنتی بزنیم؛ هر جایی، هر محلی یک نوع عزاداری دارند و با همان خو گرفتند و تا جایی که خلاف شرعی از آن نبینیم بگذاریم همان گونه که مردم دوست دارند، عزاداری کنند؛ باز تاکید می کنم که خط قرمز ما خلاف شرع بودن است؛ هر چیزی که خلاف شرع نیست شرعاً مجاز است؛ باید به مردم در این عرصهها میدان داد.
خطبای محترم نیازهای فرهنگی جامعه را رصد کنند
نکته دیگری که در رابطه با عزاداریها داریم، این است که باید ابتکار هم درخطابها و هم در مداحیها باشد؛ خطبای محترم نیازهای فرهنگی جامعه را رصد کنند و به برکت مجالس ابی عبدالله (ع) نیازهای فرهنگی را اشباع کنند؛ مداحان عزیز اهل بیت دنبال سبکهای نو، شعرهای نو و اشعار انقلابی باشند؛ به حمد الله هم شاعر ارزشی و هم مداح ارزشی فراوان داریم. یکنواختی ملالت آور است؛ فرد خطیب اگر توانست نیاز فرهنگی مستمع را اشباع کند، مستمع میآید، اگر نتوانست مستمع نمی آید؛ آن وقت نادرست است که تحلیل بگذاریم مردم دیگر استقبالی از عزاداریها و منبرها ندارند و من این تحلیل را درست نمیدانم؛ معتقدم امروز هم مثل گذشته باید بتوانیم نیازهای فرهنگی را اشباع کنیم؛ باید بتوانیم مجالس دینی را متنوع، با طراوت و شاداب حفظ کنیم، مستمع خود را دارد؛ از یکنواختی در این عرصهها باید اجتناب کرد.
برخی سرمایهدارها می خواهند هیئت را بخرند؛ مدیران هیئتها مراقب باشند تا از پولهای مشکوک استفاده نکنند
نکته دیگر هیئات عزاداری این است که هیئات بر پایه مجلس عزاداری خرج دارد؛ بسیار مراقب پولهایی باشند که میآید؛ در هیئت از پولهای پاک و حلال استفاده کنند؛ بسیار مراقب باشند؛ برخی از پولدارهای غیر متدین میخواهند هیئت را بخرند البته هر پولداری را غیر متدین نامیدن خلاف تقوا است ولیکن دیده میشود برخی از پولدارها سرمایهدارها می خواهند هیئت را بخرند؛ مدیران هیئتها مراقب باشند تا از پولهای مشکوک استفاده نکنند. نکته دیگری که در رابطه با هیئات میخواهم عرض کنم این است که بر بینش سیاسی شرکتکنندگان و مستمعین عنایت داشته باشند؛ نمی شود نسبت به مسائل سیاسی که در جامعه پیش میآید بی تفاوت بود؛ موضع داشتن باید در چارچوب ولایت باشد؛ باید در عرصه سیاسی هم خط درست را نشان داد.
باید در خطابه و مداحی از افراط و تفریط خودداری کرد؛ قرآن و حدیث جزء ضروریات خطابه و مداحی است؛ اخلاق جزء ضروریات خطابه و مداحی است؛ ذکر مصیبت هم باید باشد؛ تمام منبر را سیاست گفتن غلط است؛ این که بگوییم منبر خوب منبری است که در آن سیاست نباشد، نیز اشتباه است؛ تمام منبر را اخلاق قرار دادن و از طرح مسائل سیاسی اجتناب کردن این نگرانی را دارد که دیگران بچههای ما و فکر انحرافی آن ها را میدزدند؛ بنابراین باید منبر تمام این نکات را داشته باشد.
نسیم: اخیرا تفاسیری از واقعه قیام امام حسین صورت می گیرد که کمی عجیب است مثل صحبت اخیر ریاست جمهوری مبنی بر اینکه قیام امام حسین (ع) به ما درس مذاکره می دهد یا مانور رسانه های غربی بر این مسئله که قیام عاشورا در حقیقت امر به معروف امام حسین (ع) نسبت به حکومت وقت است و در جمهوری اسلامی عکس آن اقدام می شود؛ در خصوص این موضوع اندکی توضیح بفرمائید.
معنای اینکه مردم حاکمیت را امر به معروف کند این نیست که حاکمیت امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشد
خاتمی: اینکه امر به معروف و نهی از منکر سید الشهداء (ع) امر به معروف مردم به حکومت بود حرف درستی است؛ به عبارت دیگر سید الشهداء (ع) با یاران خود در پی مبارزه با بدترین منکر که حکومت یزیدی است، بودند؛ این یک صفحه از این کتاب است و تمام صفحات این کتاب نیست؛ معنای این که مردم حاکمیت را امر به معروف و نهی از منکر کنند این نیست که حاکمیت امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشد.
در اجرای طرح امر به معروف و نهی از منکر 36 سال دیر اقدام کردیم
در خصوص طرحی که اکنون در مجلس در حال بررسی است، معتقدم 36 سال دیر شده است؛ باید از اول انقلاب اسلامی ما چنین طرحی به مجلس میآمد؛ باید حدود و ثغور امر به معروف و نهی از منکر بیان میشد؛ جالب این جا است که یکی از موارد این طرح امر به معروف و نهی از منکر مردم به حکومت است؛ اگر این طرح درست بررسی شود و حدود و ثغور آن روشن شود. حریم خصوصی و حریم عمومی مشخص شود؛ باید مشخص شود در چه مسئله ای دادگاه نظر بدهد و با حکم دادگاه باید رفت و کجا امر به معروف و نهی از منکر زبانی لازم است؛ من این را حتی خدمت به دولت میدانم؛ البته این حادثهای که این ایام اتفاق افتاده ماجرای اسیدپاشی در اصفهان، که یک جنایت بود، جنایتی که هم قصاص را باید در پی داشته باشد و هم آن جانی و جانیان به خاطر جنایتی که به نظام اسلامی کردند، باید مجازات شوند.
در این عرصه قوای سه گانه کشور ما متحد هستند؛ دو مطلب وجود دارد؛ یک مطلب گناه رسانهها و روزنامههایی که بی دلیل، بی سند این را به نیروهای ارزشی و آمرین به معروف و ناهین از منکر نسبت دادند، کمتر از گناه آن جنایت نیست؛ این رسانهها و این سایتها در حقیقت نه آمرین به معروف و ناهین از منکر بلکه می خواستند امر به معروف و نهی از منکر را خراب کنند. نکته دومی که برای من سئوال است هم زمانی این جنایت اسیدپاشی با طرح امر به معروف و نهی از منکر در مجلس است؛ امیدواریم که این جانی و جانیان دستگیر شوند و نیروهای امنیتی اطلاعاتی ما دست های پشت پرده این قصه را آشکار کنند تا مشخص شود چرا این جنایت همزمان با طرح امر به معروف و نهی از منکر صورت میگیرد.
آیه 110 آل عمران تصریح میکند که حکومت باید واحدی، نهادی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد
اینکه چون نهضت ابی عبدالله (ع) امر به معروف و نهی از منکر از حکومت بود؛ پس نباید حکومت و حاکمیت امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد، مغلطه است؛ قرآن تصریح میکند که حکومت باید واحدی، نهادی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد؛ آیه 110 سوره آل عمران می فرماید «ولتکن منکم امه یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر منکم» مِن تبعیض است.
به گوش خودم از امام (ره) در مدرسه فیضیه شنیدم، که ما وزارت امر به معروف و نهی از منکر تشکیل میدهیم
بخشی از حکومت باید در عرصه امر به معروف و نهی از منکر قرار بگیرد؛ سابقه تاریخی نیز دارد؛ ما در بخشی از حکومتهای به نام اسلامی، دایرهای به نام دایره حسبه داریم؛ دایره حسبه در حقیقت همان وزارت امر به معروف و نهی از منکر است؛ به گوش خودم از امام (ره) در مدرسه فیضیه شنیدم، وقتی به قم تشریف آورده بودند که ما وزارت امر به معروف و نهی از منکر تشکیل میدهیم.
اگر میخواهید یک آرمی به کربلا بدهید، آرم کربلا مقاوت و ایستادگی بر آرمانهای حق است
در خصوص درس مذاکره از قیام امام حسین (ع)، بنده عرض میکنم آن چه را که شاهد آورده است، مذاکره نبود بلکه نصیحت بود؛ سید الشهداء (ع) روز عاشورا هم دو بار نصیحت کردند؛ شب تاسوعا سید الشهداء (ع) عمر سعد را خواست؛ پرسیدند مرا میشناسی؟ گفت شما حسین هستید؛ پرسیدند پدرم را میشناسی؟ گفت علی است؛ پرسیدند مادرم را میشناسی؟ گفت فاطمه است. پرسیدند جدم رسول الله (ص) و جدهام حضرت خدیجه (س) است؛ سید الشهداء (ع) فرمود پس چرا این طرف و در این اردوگاه نمیآیی؟ گفت یزید اموال من را مصادره میکند؛ سید الشهداء (ع) فرمود من جبران میکنم گفت یزید خانهام را خراب میکند؛ سید الشهداء (ع) فرمود من زمین خوبی در مدینه دارم، میگویم یک خانه خوب در مدینه برای تو بسازند. گفت من خیلی شیفته گندم ری هستم (ری یعنی تمام تهران کنونی فقط شهر ری نیست، شهر ری و ورامین و گرمسار و تا نزدیکی دماوند و تا نزدیکی قم هم همش ری بوده است) سید الشهداء (ع) فرمودند که مطمئن باش یک دانه از گندم ری به دهان تو نخواهد رفت.
مذاکره در قالب 5 + 1 در خصوص مسائل هستهای را ولایت اجازه دادند و نیازی به گره دادن به کربلا ندارد
وجداناً اسم این مذاکره است یا نصیحت؟ موعظه است؛ به هر حال این تحلیل را من تحلیل صائبی نمیدانم؛ البته مذاکره خود را با این گره ندهید؛ مذاکره در قالب 5 + 1 آن هم در خصوص مسائل هستهای را ولایت در چارچوبهایی که مشخص کردند اجازه دادند و این دیگر نیاز به توجیه و گره دادن به کربلا وعاشورا ندارد؛ اگر میخواهید یک آرمی به کربلا بدهید، آرم کربلا مقاوت است؛ آرم کربلا ایستادگی بر آرمانهای حق است.
نسیم: مسئله فرهنگ که دغدغه رهبری است، از سوی متولیان فرهنگ نیز جدی گرفته نمی شود؛ راهکار این امر چیست؟
اگر رخنه در اقتصاد ایجاد شد شاید بتوان با سبد کالا جبران کرد، اما اگر رخنه در فرهنگ ایجاد شد، قابل جبران نیست
خاتمی: مقام معظم رهبری طی سال جاری حداقل دو بار فرمودند؛ با اینکه سال، سال اقتصاد و فرهنگ و مدیریت جهادی نامیده شده است، دو بار آقا فرمودند مسئله فرهنگ مهم تر از اقتصاد است؛ تحلیل آقا هم این است که اگر رخنه در اقتصاد ایجاد شد شاید بتوان با سبد کالا جبران کرد، اما اگر رخنه در فرهنگ ایجاد شد، قابل جبران نیست؛ خودم خطیب جمعه هستم و دغدغه فرهنگی نیز دارم. ما دغدغههای فرهنگی را مطرح میکنیم منتهی راه دنبالهگیری رهنمودها این نیست که همواره ما بگوییم ایها الناس فرهنگ مهم است، به داد برسید؛ راه پیگیری فرمایشات آقا این است که در عرصههای فرهنگی ما بایستیم؛ بنده از برخی کنسرتهای موسیقی انتقاد کردم؛ این دغدغه فرهنگی است؛ شب وزیر ارشاد، آقای علی جنتی، با من تماس گرفت و گفت که کنسرتهای موسیقی ما چه ایرادی دارند؟
گفتم از کنسرتهای موسیقی شما لابد جوانان مذهبی، نماز شب خوان و... بیرون میآیند؛ کنسرتهای موسیقی شما معمولاً جوانانها آن چنانی، خانمهای بد حجاب با بزکهای آن چنانی میآیند، شما منکر این هستید؟! ایشان گفت به هر حال جامعه ما همین است؛ گفتم ما حق نداریم بیت المال را خرج "همین" کنیم. حساب موسیقی جدا است ولیکن یک مجلسی بسازیم که آکنده از غفلت از خدا باشد؛ اسم این دغدغه فرهنگی است یا نیست؟ باید انتظار از امامان جمعه این باشد که دغدغه فرهنگی داشته باشند یا اینکه همواره بگوییم که فرمایشات فرهنگی آقا دنبال نمیشود؛ این دردی را درمان نمیکند.
عرض میکنم که من چند نکته در رابطه با دغدغهها فرهنگی دارم؛ گزارشاتی که در رابطه با آسیبهای فرهنگی میرسد، شایعات نباشد؛ آنچه اتفاق افتاده، باشد؛ اگر شایعات بود و بعدها معلوم شد خلاف واقعه است، اثر معکوس میدهد؛ حساسیتها نسبت به مسائل فرهنگی کم می شود. پس اولاً آسیبهای فرهنگی آن مقداری که وجود دارد، دیده و گزارش شود؛ دوم اینکه نقدها، نقدهای مستند و محترمانه باشد؛ نقدهای مستند و محترمانه جای خود را باز میکند؛ سوم این که با دست اندرکاران مسائل فرهنگی، چهرههای تأثیرگذار فرهنگی رویاروی و دلسوزانه صحبت کنند.
نباید طوری در مسائل فرهنگی عمل کنیم که انگ جناحی به ما بزنند
من پرخاش رسانهای، دعوای رسانهای و امثال ذلک را گاهی اثر معکوس از آن میبینم؛ برخی را روی دنده لجبازی میاندازد که نباید بیاندازد؛ بنابراین باید دغدغه داشت، اما دغدغه خالص دینی باشد؛ نباید طوری در مسائل فرهنگی عمل کنیم که انگ جناحی به ما بزنند؛ اگر یک کار خوب فرهنگی مثلاً دولت انجام داد، از آن کار خوب فرهنگی تجلیل کنیم. به عنوان نمونه رئیس محترم جمهور به دیدار خانواده شهدا رفتند، به دیدار جانبازها رفتند، این کار کار خوبی است، کار ارزشی است؛ این کار ارزشی را بگوییم بارک الله و اگر یک کار غیر ارزشی دیدیم، باز هم با همان ادبیات مستند بگوییم درست نیست.
سم کار فرهنگی این است که بی دلیل به ما انگ جناحی بزنند
سم کار فرهنگی این است که بی دلیل به ما انگ جناحی بزنند؛ برخی در هر حال خوش دارند به هر کسی که متدین و مسجدی و اهل زیارت عاشورا است یک جوری انگ جناحی بزنند؛ ما به این ها کاری نداریم اما عملکرد ما در عرصههای فرهنگی طوری باشد که سوژه فرهنگی برای جناحی کردن برخی از نقدها از دست اشخاصی گرفته شود.
نسیم: حضرت آقا مکرارا فرمودند که فتنه خط قرمز ماست و مردم هم نسبت به این مسئله مطالباتی دارند. دولت با توجه به نقاط قوتی که دارد، در حوزه فرهنگ ضعف دارد؛ مثلا در این خصوص ما چند مصداق داریم مثل آقای کامبیز نوروزی در فتنه پرونده داشته و محکوم هم شده الان مشاور حقوقی معاونت سینمایی است و یا آقای دشتبانی که مستندات فعالیت ایشان در فتنه موجود است و الان در معاونت قرآنی وزارت ارشاد مشغول فعالیت است. در این مورد نظرتون رو بفرمایید.
خاتمی: من این دو اسمی که بردید را خبر ندارم ولیکن بنده در اولین خطبهای که در این دولت یازدهم خواندم، این را گفتم که شعار اعتدال شعار کاملاً درستی است ولیکن باید دید مصداق اعتدال چیست و چه کسانی هستند؛ گفتم در جریان فتنه سال 88 سه جریان بود.
محتوای اعتدال نباید افراطیها باشند
یک جریان جریان افراطیها بودند. فتنهگرانی که مردم را کف خیابان آوردند، فتنهگرانی که به پایگاه بسیج حمله کردند و آدم کشتند، فتنهگرانی که به عزاداران سید الشهداء (ع) حمله کردند، فتنه گرانی که به عکس امام (ره) اهانت کردند، فتنه گرانی که شعار علیه اصل ولایت فقیه دادند اینها افراطی هستند. یک جریانی هم تفریطی بود؛ خود را کنار کشید و گفت ما کار به این کارها نداریم؛ اینها هم تفریطی هستند؛ یک جریانی جریان معتدل بود؛ آن جریان عموم مردم بود؛ همان راهپیمایی 9 دی سال 88 جبهه اعتدال بود؛ محتوای این اعتدال نباید افراطیها باشد.
بسیار زیبا است که آقای رئیس جمهور گزارش دهند که چند تا از فتنهگرانی که نصب کردند، را از کار برکنار کردند
مقام معظم رهبری فرمود فتنه خط قرمز ما است؛ بسیار زیبا است که بشنویم آقای رئیس جمهور گزارش دهند که چند تا از فتنهگرانی که نصب کردند، را از کار برکنار کردند؛ ما که خبر داریم چه کسانی برخی از بیانیههای آتشین فتنهگرانه را نوشتند و خود آقای روحانی هم خبر دارد؛ برخی از کسانی که نام بردید و نام نبردید که اصلاً در فتنه به زندان رفتند. حرف ما این است که به حمد الله این دولت در تجلیل از مقام معظم رهبری سنگ تمام میگذارند اما در کفه عمل حرف ما این است که چقدر به فرمایش آقا عمل کردند؛ چقدر تجدیدنظر در برخی از عزلها و نصبها داشتند؛ آقا اظهار نگرانی کرد که جریان متدین در بعضی جاها کنار گذاشته میشود؛ این نگرانی را برطرف کردهاند؟!
جریان فتنه کودتا علیه نظام ولایی بود
واقعیت مطلب این است که جریان فتنه جریان درگیری دو کاندیدای ریاست جمهوری نبود؛ جریان فتنه کودتا علیه نظام ولایی بود؛ حرف این است فتنه گران بیایند توبه نسوح کنند؛ سران فتنه بیایند توبه کنند؛ گفته شد در کربلا سید الشهداء (ع) حر را هم پذیرفت؛ بارک الله جانا سخن از زبان ما میگویید.
سران فتنه بیایند توبه کنند، حر شوند خواهند دید آغوش رهبری باز است
سران فتنه بیایند توبه کنند، حر شوند خواهند دید آغوش رهبری باز است؛ آغوش مردم هم باز است؛ اینکه سران فتنه مدام در این طبل بدمند که حق با آن ها است و با این وجود که اوباما، شیمون پرس، انگلیس، منافقین، سلطنتطلبها، رقاص و رقاصهها استحالهشدههای خارج از کشور و سلطنتطلبها از این جریان حمایت کردند، باز هم ببینیم که ذرهای اظهار ندامت نمیکنند.
مسئله فتنه نقطه دردناک در تاریخ انقلاب ما است
سید الشهداء (ع) حر تائب را پذیرفت؛ یک مورد بیاورید که کسی توبه نکرده باشد، سید الشهداء (ع) او را پذیرفته باشد؛ بنابراین مسئله فتنه نقطه دردناک در تاریخ انقلاب ما است؛ راه حل قصه هم آن است که فتنه گران توبه کنند و الا هم چنان این غم جانکاه در نظام اسلامی باقی خواهد ماند؛ کسانی که این همه تلاش میکنند که سران فتنه از حصر خانگی در بیایند بخشی از تلاشهای خود را به کار ببرند برای اینکه اعتراف کنند به این که بی راهه رفتند. نسیم: تصویر نادرستی از آیت الله مهدوی کنی در برخی رسانه های اصلاح طلب ارائه می شود که در جریان فتنه ایشان خود را کنار کشیدند و موضع گیری نکردند، نظر شما در این باره چیست؟ خاتمی: من همین جا یک خاطرهای که خودم دارم از آیت مهدوی کنی در رابطه با فتنه میگویم؛ یک جایی بود ایشان بودند و بنده بودم و یک آقای سومی نیز بودند؛ آن آقا یک کمی از سران فتنه حمایت میکرد آقای مهدوی کنی به او گفت من پنجاه سال با تو رفیقم اگر از این سران فتنه حمایت کنید رفاقت پنجاه سالهام را از تو میگیرم.
عملکرد آیت الله مهدوی کنی عملکردی ولایی بود و تصویری غیر از این، تصویری غیر واقع بینانه است
این چیزی بود که بنده از نزدیک شاهد آن بودم؛ تصویر درست از آقای مهدوی کنی این است که او فقیه، مجاهد، سختکوش فرهنگی ولایی بود؛ هم تولی و هم تبری داشت؛ نسبت به ولایت همانگونه بود که با امام (ره) بود؛ تبری را هم داشت؛ این تصویرهای غلط را برخی از رسانهها بعد از ارتحال مرحوم آقای عسگر اولادی هم داشتند. آنها تخصص ویژهای در تحریف چهرهها دارند؛ آخرین مصاحبه آقا عسگراولادی را آخرین شماره هفتهنامه شما چاپ کرده است؛ به شدت ایشان در مقابل سران فتنه موضع دارد و معتقد بود باید اینها مجازات شوند؛ منتهی او راجع به یک کلمه حرف داشت که سران فتنه آمریکا و انگلیس و... هستند؛ اینها بازی خوردههای فتنه هستند؛ راجع به یک کلمه حرف داشت و الا در فتنه گری اینها که شک نداشت؛ عملکرد آیت الله مهدوی کنی عملکرد ولایی بود و تصویری غیر از این، تصویری غیر واقع بینانه است. نسیم: چشم انداز مجلس فعلی خبرگان چیست؟ برای مجلس بعدی خبرگان چه برآوردی دارید؟ خاتمی: ما انشاء الله اسفندماه انتخابات هیأت رئیسه و کمیسیونها را داریم مگر اینکه طرحی مطرح شود، چون مدت باقیمانده کم است و یک سال است و دیگر انتخاباتی نباشد که این بستگی به نظر مجلس خبرگان دارد.
نسیم: انتخابات رئیس برگزار نشود؟
خاتمی: رئیس را بر میگزینیم؛ میدانید که تنها نهادی که خود قانون خود را مینویسد و شورای نگهبان چیزی ندارد، نهاد خبرگان است؛ دوره چهارم را برای اینکه انتخابات ما با مجلس شورای اسلامی هماهنگ شود، 9 سال و خوردهای شد؛ البته از سوی دولت مقدماتی بوده است بر این مبنا که هر ساله در این کشور انتخابات نداشته باشیم و هر دو سال در میان انتخابات باشد؛ این انتخابات شامل ریاست جمهوری، شورای شهر، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان است.
تلاش برخی از چند ماه پیش، شروع شده و ستاد تشکیل دادند تا خبرگان را قبضه کنند
تا پایان این دوره این ترکیب است؛ ما تنها مسئلهای که داریم انتخاب رئیس است؛ من احساس نگرانی نمیکنم چرا که ما باید باور کنیم که در یک نظام آزاد زندگی میکنیم؛ معنای نظام آزاد این است که کسی که خود را صالح بداند در این عرصه کاندیدا کند و تلاش کند؛ در رابطه با دوره پنجم خبرگان واقعیتی است که تلاش افراد، نه از الآن از چند ماه پیش، شروع شده است و ستاد خود را تشکیل دادند تا خبرگان را قبضه کنند. تحلیل آن ها این است که ما نمیتوانیم اکثریت خبرگان را بگیریم لکن باید اقلیت تأثیرگذاری داشته باشیم؛ من حرفم این است که هیچ کس نمیتواند بگوید تلاش نباشد، تمام جریانهای داخل نظام حق دارند در عرصههای سیاسی وارد شوند ولیکن باید دو سه مطلب را همه توجه کنند. جنس خبرگان جنس مجلس فقاهتی است؛ جنس مجلسی است که تبلیغات آنچنانی غربی را بر نمیتابد؛ جریانهایی که میآیند به طور مثال مقابل اصولگرایی، با اصولگرایی میانه ندارند اما با نظام میانه دارند، به گونه ایی برخورد نکنند که جایگاه رفیع این نهاد شکسته شود.
مردم ما مطمئن باشند مجلس خبرگان ولایی باقی خواهد ماند
نکته دوم اهم این است که پیش بینی بنده که حدود 16 سال است که در مجلس خبرگان هستم، این است که مردم ما مطمئن باشند مجلس خبرگان ولایی باقی خواهد ماند؛ ممکن است که برخی از کسانی که الآن نماینده خبرگان هستند در دور بعد نباشند ولیکن جریان ولایی در مجلس خبرگان باقی خواهد ماند؛ همان گونه که امام (ره) فرمود مجلس خبرگان تقویت رهبری است؛ همان به فضل خدا باقی خواهد ماند. نکته سوم نیز در این عرصه این است که به حمد الله نظام نهادی به نام شورای نگهبان دارد؛ شورای نگهبانی که امینانه عمل کرده است، عمل میکند و عمل خواهد کرد؛ افراد در تمام عرصهها بی تردید قانون را رعایت خواهد کرد؛ انشاء الله افراد صالحی برای مجلس خبرگان رهبری از سوی شورای نگهبان معرفی خواهند شد؛ البته وظیفه شورای نگهبان دیدن کف صلاحیتها است و وظیفه دینی و اخلاقی مردم است که سقف صلاحیتها را ببینند و اصلح را انتخاب کنند.