حجتالاسلام پناهیان: باید گروههای حراست از فرهنگ تشکیل دهیم
این خطیب دینی در آخرین شب هیئت هنر و حماسه اظهار داشت: بسیاری از اوقات صحیح نیست که مستقیم بهسراغ احکام دینی برویم زیرا جواب نمیدهد، بهجای اینکه مستقیم بهسراغ مفاهیم کلیدی بروید، زیرساختها را درست کنید
به گزارش «نسیم»، حجت الاسلام پناهیان در آخرین شب هیات هنر و حماسه در دانشگاه هنر بیان داشت: ما در جامعۀ خودمان با دو جریان عمده مواجه هستیم که اگر بخواهیم این دو جریان را بهصورت کلی نامگذاری کنیم، یکیشان جریان غربگرا نامیده میشود و دیگری جریان اسلامگرا. من میخواهم هر دو جریان را هم نقد کنم. منظور بنده از غربگرا آنهایی هستند که برخیاز محسّنات فکر غربی را پسندیدهاند و فکر میکنند راه سعادت این است که همان مسیر را طی بکنند. منظور از جریان اسلامگرا هم، جریانی است که به دین علاقه دارند و دوست دارند که ارزشهای دینی در مردم رواج پیدا کند و حاکم بشود. هردو جریان ما را به چه چیز دعوت میکنند و چگونه میشود که در این میانه، «فرهنگ» غریب میماند؟
وی اظهار داشت: جریان غربگرا ما را به حقوق بشر دعوت میکند و تأکیدشان بر تأمین حقوق و آزادیهای فردی است و میگویند هرکسی باید حق خودش را بگیرد؛ همان اتفاقی که در غرب افتاده است و خیلیاز مردم را مشغول حقوق خودشان کردهاند و بهواسطۀ مشغولکردنشان به حقوق خودشان، بهصورت افراطی، آنها را از حقوق دیگران و تکالیفی که برعهده دارند و مسئولیتهای انسانیشان غافل کردند. این فریب بزرگ، همیشه پشت سرِ حقوق بشر بوده است. ظاهراً حرف درستی است: آدمها باید به حقوق خودشان برسند؛ اما آیا راه رسیدن به حقوق، ایناستکه مستقیماً سر حقوق اصرار داشته باشند؟ آیا وقتی به انسانها بگوییم: بروید حقوق خودتان را بگیرید، واقعاً موفق میشوند حق خودشان را بگیرند؟ حقوق بشر درست، آیا رویکرد حقوق بشری داشتن در زندگی هم درست است؟ اگر مستقیم بهسراغ حقوق بروی، حقوق تامین میشود؟
پناهیان گفت: رویکرد حقوق بشری آدمها را به حقوق خودشان نمیرساند. با این رویکرد، هیچکس به حق خودش نمیرسد. راهش این است که روی فرهنگ کار کنند: فرهنگ جوانمردی در جامعه پخش بشود؛ بهجای اینکه آدمها بهدنبال حق خودشان باشند، دنبال حفظ فرهنگ باشند؛ هر فرد بهجای اینکه فقط به فکر حق خودشان باشند، بگوید میخواهم فرهنگ در این جامعه درست بشود و باید فرهنگ جوانمردی، لوتیگری، مَشتیگری، ...، فرهنگ انسانی درست شود. اگر فرهنگ درست شد، اصلاً نیاز نیست من بهدنبال حقوقم بروم، همه حقوقم را میدهند. هیچکس جرأت نمیکند از ترس این فرهنگ مشتیگری و لوتیگری، حقوق کسی را ضایع کند. [بنابراین] همه به حقوق خودشان میرسند.
وی با بیان این که بنده علیه حقوق بشر صحبت نمیکنم؛ افزود: مسئله ایناستکه این حقوق را چگونه تامین کنیم؟ راهش دادزدن و ایستادن و تأکیدکردن و درستکردن حقوق بشر (حق بهمعنای حق خودخواهی) نیست. غرب از این راه نتیجه نگرفت. غرب اکنون ملتهایی را درست کرده است که سران آنها وحشیانهترین اعمال را انجام میدهند، [آنها] میگویند مالیات ما چهقدر میشود؟ سر همۀ آدمها را در آخور خودشان کردهاند و بعد، رؤسای آنها در جهان جنایت میکنند. خودشان هم به حقوقشان نمیرسند، فقط شکمشان سیر میشود. این مشکل حقوقبشرگرایان و کسانی است که به غرب و تفکر و فرهنگ غربی گوش دادند. فرهنگ غربی میگوید «من». ما بهجای اینکه مستقیم بهسراغ حقمان برویم، برای اینکه به حقمان برسیم، فرهنگ مشتیگری را در روابطمان رواج بدهیم. بعد بهجای مواظبتکردن از حقوق خود، از این فرهنگ مواظبت کنیم. اینکه به فرد بگوییم برو مواظب حق خودت باش که بقیه گرگ هستند، فریب است. اگر فرهنگ بر این مبنا شکل بگیرد، کسی به حقش نمیرسد؛ این آدمها هم در حد حیوانات تقلیل پیدا میکنند. وقتی مردم جامعهای به رؤسای خودشان اعتراض نکنند که چرا هزاران نفر با پول ما سربریده شدهاند و دولتشان را سرنگون نکنند، آیا این زندگی حیوانی نیست که مردم اروپا به آن دچار شدهاند. مگر اینکه بگویید مردم غرب در اوج فشار دیکتاتوری زندگی میکنند و حیوان نیستند. مرحبا به ناصرنا؛ پس معلوم شد این حکومتهای غربی دیکتاتوری هستند و حتی از دیکتاتوریِ زشت عربستان هم بدتر هستند. ما هم میگوییم، دیکتاتوری دولت فرانسه حتی از دیکتاتوری عربستان بدتر است. پس قبول کنید که یا در آنجا دیکتاتوری است، یا مردمش حیوان هستند. بالاخره باید یکی از اینها باشد، و الا چرا اعتراض نکردند؟
پناهیان در ادامه گفت: پس روش غربگراها که بهدنبال حقوق هستند، جدا از آثار سوئی که دارد، نتیجۀ مثبتی هم ندارد. آثار سوئش این است که انسان را انسانیت به حیوانیت تبدیل میکند. ازآنطرف، فرد هیچوقت به حق خودش نمیرسد. این حرف ما با غربگراهاست.
این خطیب دینی بیان داشت: حرف ما با اسلامگراها هم شبیه همین حرف است: آقای اسلامگرا، شما میخواهی احکام دینی در جامعه اجرا بشود؟ مستقیم بهسراغ احکام دینی نرو. بسیاری از اوقات صحیح نیست که مستقیم بهسراغ احکام دینی بروید؛ جواب نمیدهد. بهجای اینکه مستقیم بهسراغ آن مفاهیم کلیدی بروید، زیرساختها را درست کنید. برای مثال، بنده زیرساخت حجاب را احترام به پدر میدانم. بنده با معادلات روانشناختی اثبات میکنم که چرا احترام به پدر زیرساخت حجاب است: قبلۀ دختر باباست. وقتی بابا به دختر محبت کند، دختر به نگاههای خیابان نیازی نخواهد داشت. برای شوهرکردنِ خودش هم بهدنبال مرد میگردد.
وی افزود: مرد هم کسی است که نگاهش هیز نیست، برخوردش محترمانه است. بهجای اینکه روی حجاب کار کنید، برروی فرهنگ مشتیگری کار کنید. از فرهنگ مشتیگری خودبهخود حجاب درمیآید. باید بیشاز اینکه به سرشاخههای دینی تأکید کنید، زیرساختها را درست کنید. زیرساختها را که درست کردید، احکام دینی که بهدنبال آن هستید، درست میشود. وقتی بهجای اینکه مستقیم بهسراغ احکام دینی بروید، فرهنگ جامعه را درست کنید، کسی بیدلیل با دین و توِ دیندار دشمن نمیشود.
پناهیان در ادامه گفت: بعضیاز امضاهایی که مرد و زن در اول عقدنامه میزنند، فرهنگ را خراب میکند؛ فضا را حقوقی میکند. اگر فضا زیادی حقوقی بشود، هیچکس حقوق دیگری را رعایت نمیکند. فرهنگ باید درست بشود.
وی در ادامه با اشاره روایتی افزود: مؤمنی که قول برادر دینی خودش را قبول نکند و بگوید برای اینکه پولی به تو قرض بدهم، باید چیزی اینجا رهن بگذاری، هلاک میشود. خدا روز قیامت به او نگاه نخواهد کرد. روایت داریم روز قیامت خدا با این آدم سخت برخورد خواهد کرد. چرا فرهنگ را خراب کردی؟ در این شهر، همه با هم معامله میکردند و رهن نمیگذاشتند. تو آمدی بازار را خراب کردی. همان اسلامی که میگوید اگر با هم قرارداد کردید، یادداشت کنید، از این طرف اینگونه میگوید. آن جنبۀ حقوقی قضیه است، از این طرف جنبۀ مشتیگری هم دارد.