دهقانی اشکذری: تماشای آثار حاتمی‌کیا اعتماد به نفس فیلمسازی به من داد

کدخبر: 965025

کارگردان "خانه‌ای کنار ابرها" در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» افزود: اصلا از اکران راضی نیستم؛ دیده شدن نیاز به تبلیغ دارد که فیلم من ندارد/ از ابتدا دغدغه فیلم دفاع مقدسی داشتم اما اینکه چقدر بتوانم دوام بیاورم را نمی‌دانم

خبرگزاری «نسیم» - هدیه حدادی‌اصل: سیدجلال دهقانی اشکذری فیلمساز جوانی است که بعد از ساخت چندین تله فیلم برای تلویزیون سال گذشته با فیلم سینمایی "خانه ای کنار ابرها" که پیامی از حواشی اجتماعی دفاع مقدس با شرایط ساخت تولیدی کم هزینه به جشنواره فیلم فجر آمد. به عقیده بسیاری از منتقدان این فیلم به عنوان اولین ساخته سینمایی دهقانی‌اشکذری از لحاظ قصه، خط داستان خوبی دارد. "خانه ای کنار ابرها" با بازی حامد کمیلی، هدایت هاشمی، آفرین عبیسی و نگار عابدی، داستان آشنایی دو جوان با مادر شهیدی است که در روند زندگی این دو تاثیر گذار خواهد بود.

این فیلم از سوم دی ماه سال جاری بر روی پرده سینماهای تهران و شهرستان رفت است؛ به بهانه اکران این فیلم سینمایی خبرنگار «نسیم»، گفتگویی با سیدجلال دهقانی اشکذری به عنوان کارگردان آن انجام داده که در ادامه می‌آید.

* از قصه ابتدایی فیلم شروع کنیم که ایده فیلمنامه چطور به ذهنتان رسید؟

یکی از دوستانم که از اعضای خانواده شهید بود همیشه از خاطرات زمان جنگ برادرش تعریف می کرد. یکبار در یکی از خاطرات گفت روزی دو نفر به خانه‌شان آمده و ادعا کرده بودند که از دوستان و همرزمان برادر شهیدش بوده اند و بعد از چند لحظه متوجه شدند که این دو نفر دزد بوده اند.

ایده اصلی داستان بعد از شنیدن این ماجرا به ذهن من رسید اما شخصیت پردازی و شکل گیری داستان ساخته تخیل خودم بود.

* داستان در دهه 60 روایت می شود آیا این موضوع کار را به لحاظ یافتن لوکیشن سخت‌تر نمی کرد؟

ساخت فیلمی با هزینه کم در دهه 60 کار بسیار دشواری بود. همه کسانی که به نوعی در تولید این فیلم درگیر بودند آن را دوست داشتند و از هیچ کمکی کوتاهی نکردند. برای این که لوکیشن ها را مطابق با دهه 60 طراحی کنیم از بسیاری محلات آن زمان بازدید کردیم و عکس گرفتیم و برخی از آن ها را انتخاب کردیم.

هر کدام از کوچه هایی که در فیلم دیده می شود از محله های پایین شهر است که تقریبا بیشتر از جاهای دیگر حالت قدیمی خود را حفظ کرده بودند اما با این شرایط باز هم ما فیلمبرداری سختی داشتیم.

فضا محدود بود و دوربین با هر چرخش با زاویه هایی از المان های شهر امروزی مواجه می شد اما به هر حال ما تمام سعی خود را کردیم که فضا را برای مخاطب باورپذیرتر کنیم و خیلی به کار ضربه نزنیم.

* اینکه دو دزد با لباس بسیجی اقدام به کلاهبرداری کنند در نگاه اول از خطوط قرمز به نظر می رسد آیا برای دریافت پروانه ساخت، این مورد شما را با مشکل رو به رو نکرد؟

خیر، البته این ذهنیت را داشتم که ممکن است به خط قرمز نزدیک شده باشم اما واقعا دغدغه آن را نداشتم. دغدغه ام بیشتر خود فیلم و شکل گیری شخصیت ها و باورپذیری آن ها برای مخاطب بود.

شاید ابتدای کار یک حساسیت هایی در این خصوص به وجود آمد اما چون خیلی سریع داستان وارد فضای دیگری می شود و در همان 10 دقیقه ابتدایی، ذهن مخاطب به وجه دیگری از این دو دزد معطوف می شود در نتیجه این موضوع به فیلم لطمه ای وارد نکرد.

* بازیگران فیلم را چگونه انتخاب کردید؟

طبیعی است که هر فیلمسازی گزینه هایی را برای بازی در فیلمش دارد اما فیلمبرداری این فیلم در زمان خیلی خاصی شروع شد، نزدیک به شروع جشنواره فجر بود و اغلب بازیگران درگیر پروژه های دیگر بودند.

بازیگران انتخاب های اول من نبودند ولی واقعا شانس آوردم چون اگر حامد کمیلی و هدایت هاشمی نبودند و در این فیلم بازی نمی کردند موقعیت طنز آن شکل نمی گرفت و فیلم زمین می خورد اما این دو نفر بار بازی در فیلم من را به دوش کشیدند.

* نگارش فیلمنامه چه مدت زمان برد و آیا مشاوری در نگارش آن داشتید؟

در زمان نگارش مشاوری در کنار من نبود و تقریبا یکسال درگیر تحقیق برای فیلمنامه بودم حتی بسیاری مصاحبه های مربوط به خانواده های شهدا را مطالعه کردم، نزدیک به 20 مصاحبه مستند دیدم و البته از نزدیک هم با یکسری از خانواده های شهدا در ارتباط بودم.

بعد از تحقیقات دو ماه و نیم نگارش فیلمنامه زمان برد، 5 بار بازنویسی شد و حدود 10 درصد آن هم در زمان فیلمبرداری دچار تغییراتی شد.

* به نظر خودتان تحول شخصیت ها در قصه کمی زود اتفاق نیفتاد؟

از ابتدا نیت من این نبود که کلاهبردارها پایان قصه متحول شوند هیچ گناهکاری در یک روز متحول نمی شود اما در فیلم موقعیتی را ترسیم کردم که با درک سختی شهادت تلنگری به کلاهبردارها زده شود و در نهایت به مرور متحول شوند و داستان تنها همین تلنگر را نشان داده است نه تحول کامل کلاهبردارها.

* برسیم به زمان فعلی که فیلم درحال نمایش است اما خودتان از زمان اکران فیلم راضی هستید؟

به هیچ وجه، تبلیغات بسیار ضعیف بوده و کمکی برای اکران و فروش تا امروز نداشته است با اینکه کسانی که فیلم را دیده اند آن را دوست داشتند اما این دیده شدن نیاز به تبلیغ دارد که تماشاگر را به سالن سینما بکشاند.

نزدیک بودن به جشنواره فجر، اکران همزمان این تعداد بالای فیلم های سینمایی، مصادف شدن اکران با ایام امتحانات، تعداد پایین سینماهای زیرمجموعه استقلال و البته نبود تبلیغات ضربه بزرگی به فروش این فیلم زد.

* شما تجربه ساخت 4 فیلم تلویزیونی را داشته اید و فیلم "خانه ای کنار ابرها" نخستین کار سینمایی شما بوده است. به عنوان یک کارگردان چه تفاوتی میان فیلمسازی مدیوم سینما و فیلمسازی در تلویزیون می بینید؟

این دو تفاوت های بسیاری زیادی با یکدیگر دارند اما شاید بتوان گفت مهمترین آن جذابیتی است که سینما دارد و باید جذابیت فیلم برای یک کار سینمایی خیلی بالاتر از تله فیلم تلویزیونی باشد.

از طرفی محدودیت هایی که در تله فیلم با آن مواجه هستیم در سینما وجود ندارد. دغدغه برای فروش در کار سینمایی پررنگ تر است و یک اثر باید با نگاه سینمایی تولید شود تا بتواند فروش داشته باشد. من نیز با همین نیت این فیلم سینمایی را ساختم اما با مشکلاتی که عنوان کردم فروش مناسبی را برای کار اول سینمایی ام تجربه نکردم.

* آیا در ادامه مسیر فیلمسازی باز هم در گونه دفاع مقدس فیلم خواهید ساخت؟

از ابتدا که این کار را آغاز کردم همیشه دغدغه ساخت فیلم های دفاع مقدسی را داشته ام اما اینکه از این به بعد چقدر بتوانم توفیق داشته باشم و در این راه دوام بیاورم را نمی دانم.

* حضور ابراهیم حاتمی‌کیا در پشت صحنه فیلم، روی کار شما تاثیری گذاشت؟

ابراهیم حاتمی کیا به من لطف کرد و از پشت صحنه فیلم بازدید کرد به هر حال نکات زیادی در همان جلسه از او یاد گرفتم. به خودشان هم گفته ام که اعتماد به نفس فیلمسازی در من از زمانی که فیلم های او را دیدم به وجود آمد.

* چقدر از تجربیات جمال شورجه به عنوان مشاور کار استفاده کردید؟

آقای شورجه بسیار دلسوزانه با این فیلم همراه بود و از آن جا که من یک کارگردان فیلم اولی بودم و نمی خواست فیلمم ضربه بخورد خیلی کمک و راهنمایی به من می کرد.

چندین جلسه در لوکشین ها حضور داشت، اشکالات را به عنوان پیشنهاد مطرح می کرد و در نهایت همراهی خوبی با من و "خانه ای کنار ابرها" داشت.

ارسال نظر: