یادداشت ویژه:: در تمجیدِ باکیفیت‌ترین ۹۰ دهه اخیر؛ چرخش به سمت عشق ابدی

کدخبر: 1005106

برنامه ۹۰ دوشنبه قبل که آخرین برنامه عادل فردوسی‌پور در شانزدهمین سال پخشش بود، باکیفیت‌ترین ۹۰ یک دهه اخیر بود/ تغییر ظاهرا کوچکی که در نودِ امسال ایجاد شد، فوتبال را به سمت تازه‌ای خواهد برد

بهنام مددی- گروه ورزشی «نسیم»- بری استولر، آهنگساز بریتانیایی در سال 1970 موزیکی ساخت که سال‌ها بعد، تبدیل شد به صدای ابدی مشهورترین برنامه تحلیلی فوتبال جهان. 6 سال قبل از ساخت این موسیقیِ تیتراژِ بی‌نظیر، اولین برنامه Match Of The Day روی آنتن رفته بود. شناسنامه و امضای اصلی این برنامه تحلیلی مشهور اما 6 سال بعد توسط استلر ساخته شد.

تیتراژ و موسیقی مشهور برنامه Match Of The Day

22 آگوست 1964، اولین Match Of The Day تاریخ با اجرای کنت وولستهولم از شبکه BBC روی آنتن رفت.

این گزارشگر مشهور تاریخ بریتانیا سه سال اجرای این برنامه را برعهده داشت و پس از او به ترتیب دیوید کلمن، جیمی هیل،‌ دِس لینام و از سال 1999 "گری لینه‌کر" اجرای این برنامه موفق را برعهده گرفتند.

اولین برنامه Match Of The Day که در آگوست 1964 روی آنتن BBC رفت

این آخری که یکی از بزرگ‌ترین فوتبالیست‌های تاریخ بریتانیا و دارنده کفش طلای جام‌جهانی 1986 است اما یه چیز دیگر بود؛ " لینه‌کر" به دلیل بزرگی و اجرای بی‌نقصش، مثل موسیقی جاودانه برنامه تبدیل شد به امضای Match Of The Day .

23 مرداد 1378، یعنی نزدیک به 16 سال قبل برنامه 90 در ایران برای اولین بار روی آنتن رفت. برنامه‌ای که قرار بود یک TV Show فوتبالی، شبیه آن چیزی که تمام لیگ‌های معتبر اروپایی یکی از آن را در کشورشان دارند، برای فوتبال ایران پیاده کند. روند برنامه هرهفته بیشتر شکل می‌گرفت و به مرور تاثیرگذاری‌اش بیشتر می‌شد. همه آنچه برنامه‌های مشابه تلویزیونی در تمام سال‌های پخش‌شان برای فوتبال انجام نداده بودند را 90 در کنداکتورش داشت.

اوایل، بخش فنی با حضور یک کارشناس، کنار کارشناس داوری جایگاهی ثابت در این برنامه داشت اما تقریبا هفت سال پس از شروع برنامه، تهیه‌کننده تصمیم گرفت قید استفاده از کارشناس‌های تکراری که اغلب حرف خاصی برای زدن و تحلیل صحیح بازی نداشتند را بزند. او با یک کارشناس داوری ثابت برنامه‌اش را ارنج کرد و تا همین امسال همان روند را ادامه داد.

از Match Of The Day فکت آوردیم؛ چون 90 قرار بود راه این برنامه را برود. علاقه مجری و تهیه‌کننده 90 به این برنامه بی‌نظیر بریتانیایی، موضوعی است که توسط خودِ عادل بارها به آن اشاره شده اما اگر با محتوای نسخه بریتانیایی آشنا باشید، متوجه می‌شوید که شباهت 90 به Match Of The Day تقریبا فقط در پخش خلاصه بازی‌ها بوده و بس.

سؤال: در نسخه بریتانیایی به عنوان یک مرجعِ معتبرِ کیفیت‌سنجی، یک مربی، بازیکن یا باشگاه لیگ برتر انگلیس چطور می‌توانند صاحب آیتم شوند و سوای پخش خلاصه بازی‌شان، در بخشی مجزا به آنها پرداخته شود؟

جواب: اگر بازیکن باشید، با کیفیت بازی‌تان در آن مسابقه خاص. ارائه یک عملکرد بی‌نقص در پست‌تان و تاثیرگذاری روی موفقیت تیم.

اگر تیم باشید، با نتایج خیلی خوب یا خیلی بدی که می‌گیرید؛ در این صورت عوامل برنامه به شکل ویژه درباره دلایل موفقیت یا مشکلات‌تان بخش‌های آماری، تحلیلی و آنالیزی را‌ آماده خواهند کرد.

اگر هم مربی باشید، به دلیل موفقیت یا ناکامی‌های متوالی حتما به شما پرداخته می‌شود.

سوال: در نسخه ایرانی (منهای امسال) یک مربی، بازیکن یا باشگاه لیگ برتری چطورصاحب آیتم می‌شوند؟

جواب: اگر بازیکن باشید، می‌توانید به دلیل حاشیه‌سازی، درگیری با بازیکن حریف، فحش دادن، تبانی و یا اتفاقاتی مشابه این دقایقی فرصت حضور روی خط تلفنی برنامه را پیدا کنید.

اگر تیم باشید، به بحران که برسید مدیرعامل‌تان دقایق زیادی فرصت صحبت کردن خواهد داشت. سرپرست‌تان هرچقدر غیر فوتبالی‌تر سرکار آمده باشد، بیشتر در چشم خواهد بود و خیلی نباید روی باکیفیت‌تر بودن برای بیشتر دیده شدن حساب کنید.

اگر هم مربی باشید به محض منشوری شدن، جنجال در یک کنفرانس خبری یا زدن زیر گوش یکی از بازیکنان تیم‌تان تریبون مناسبی در اختیارتان قرار خواهد گرفت.

سوال: شرایط فوتبال ملی و باشگاهی ایران تا قبل از 23 مرداد 1378 چطور بود؟ چقدر تماشاگر به استادیوم می‌آمد؟‌ وضعیت تیم ملی چطور بود؟ تیم‌های ایرانی در آسیا چه می‌کردند؟ این شرایط امروز چقدر تغییر کرده است؟

جواب: در بهترین و بهترین و بهترین حالت، «کمی» پسرفت کرده‌ایم.

سوال: «فوتبال» در این 16 سال از در اختیار داشتن پربیننده‌ترین برنامه صدا و سیما به همراه یک مجری و تهیه‌کننده به شدت باهوش، سالم، خوش‌فکر و عاشقِ فوتبال چقدر استفاده کرده؟

جواب: تقریبا هیچی!

یکی از بحث‌های عجیب و غریب شکل گرفته در برنامه 90

سوال: 90 در کجاها اثرگذار و مفید بوده؟

جواب: درعیان شدن ایرادات، برطرف شدن درصدی از مشکلات استادیوم‌ها (که درصدش اصلا زیاد نیست ‎ ؛ مراجعه شود به مشکلات بی‌شمار استادیوم‌ها، امکانات و کیفیت بلیت‌فروشی به خصوص در شهرستان‌ها در همین فصلی که گذشت)؛ بهتر شدن برنامه‌ریزی مسابقات؛ آبرومندانه برگزار شدن جشن‌ها و مراسم در فوتبال کشور. نمی‌شود گفت 90 در این 16 سال تاثیری روی فوتبال ایران نگذاشته اما اثرگذاری‌اش در قبال چیزهایی که از فوتبال گرفته، کمتر است.

سوال: 90 چه چیزهایی از فوتبال گرفته؟

جواب: زیبایی خودِ فوتبال و علاقه عده بیشماری از علاقه‌مندانش را؛ ذات فوتبال به واسطه بیش از حد عیان شدن ایراداتش، در ایران خدشه‌دار شده؛ فوتبال ایران البته اصلا زیبا نیست که 90 بخواهد به دروغ و با ظاهرسازی زیبا نشانش بدهد؛ اما مشکل اینجاست که همان اندک‌ زیبایی‌های موجود در فوتبال ایران، فدای آن بخش فاسد که البته پرداختن به آن جذاب‌تر، پربیننده‌تر، پر SMS تر و البته کلیک‌خورتر است،‌ شده.

مگر بوندس‌لیگا مربی لمپن ندارد؟ لالیگا؟ لیگ برتر انگلیس؟ سری A ؟ قطعا دارند. شاید تعدادشان نسبت به کشور ما به مراتب کمتر باشد اما هستند. تفاوت رسانه‌های قدرتمند آن طرف با رسانه قدرتمند ما اما میزان توجه به جتملن‌هاست در تقابل با لمپن‌ها. در انگلیس تفاوتی که بین "گری مانک"، سرمربی تیم شگفتی‌ساز سوانسی در رقابت‌های این فصل قائل می‌شود، با "سم الردایس" سنتی از زمین تا آسمان است. به موفقیت‌های "آلردایس" هم البته می‌پردازند اما مدل پرداختن به مانک، باعث می‌شود "هری ردنپ" و "الردایس"، خودشان بدون زحمت به حاشیه بروند.

ادبیات یکی از مدیرانی که در این سال‌ها، ساعت‌ها آنتن تلویزیونی مهم‌ترین برنامه تلویزیون را در اختیار داشته

اینجا اما آن‌قدر به حاشیه‌های آقای X می‌پردازند که زحمات امثال گل‌محمدی و منصوریان را هیچ‌کس نمی‌بینید. درست برعکس عرف حرفه‌ای.

تا اینجا را داشته باشید تا برویم سراغ عادل فردوسی‌پور. اثرگذارترین مهره فوتبال ایران. اثرگذارتر از "کی‌روش" و کفاشیان؛ یک شبهِ رایکوف رسانه‌ای! اثرگذار، به شدت، به شدت و به شدت سالم، با کلی ویژگی مثبت که مهم‌ترینش، وطن‌پرستی و عشق به فوتبال است.

تفکر او در همه این سال‌ها چه بوده؟ عیان کردن زشتی‌های فوتبال برای پاک شدن آن.

سوال: آیا موفق بوده؟

جواب: همه منشوری‌ها، امسال در لیگ برتر و دسته اول تیم داشتند. تبانی در لیگ یک ثابت شده؛ دوپینگ در تمام سطوح وجود دارد؛ هنوز یک ورزشگاه بین‌المللی و استاندارد نداریم. تعداد تماشاگران‌مان هم هر روز کمتر از روز قبل شده است.

احتمالا عادل می‌گوید مگر مقصر همه فساد و سیاهی در فوتبال اوست؟ پاسخ ما به او را امسال خودش داد. بیاید برویم سراغ نود در شانزدهمین سالش؛ تغییر ظاهرا کوچکی که امسال در این برنامه‌ به وجود‌ آمد و حاصلش برای فوتبال.

فینال جام حذفی امسال بین ذوب‌آهن و نفت تهران، 12 هزار نفر را به ورزشگاه تختی تهران کشاند. درخواست علیرضا منصوریان از استقلالی‌ها و یحیی گل‌محمدی از پرسپولیسی‌ها برای تشویق تیم‌هایشان را کنار بگذارید؛ برنامه 90 و تغییری که در ساختار این برنامه ایجاد شد، باعث اصلی حضور این تعداد تماشاگر در یکی از باکیفیت‌ترین مسابقات سال‌های اخیر فوتبال ایران بود. دلیل؟ فلاش‌بک به گذشته.

چند ماه قبل و پیش از دربی رفت تهران که همه دنبال مساوی نشدنش بودند، عادل فردوسی‌پور به ماه‌ها توصیه مشاورانش گوش داد و پس از سال‌ها دوری از ورود بحث کارشناسی به برنامه‌اش، سراغ آنالیزورها رفت. برنامه 90 قبل از دربیِ رفت، چند آنالیز جالب از دلایل مساوی شدن آن بازی‌ها در خود داشت که به شدت مورد توجه قرار گرفت.

نکته ویژه: هیچ‌کدام از دو مسابقه‌ای که پس از عیان شدن دلایل فنی تساوی‌های متوالی دربی تهران انجام شد، مساوی به پایان نرسید!

حاصل آن چند آیتم فنی و سطح بالاهمین یک اتفاق هم باشد که نیست، برای فوتبال ایران کافی بود.

استقبال از آن آیتم‌ها باعث شد عادل به آنالیزور کشف شده‌اش که در ادامه بیشتر از او خواهیم گفت، اعتماد کند و از او بخواهد درباره دلایل مساوی نشدن دربی هم آیتم تولید کند.

آن آیتم هم تولید شد و واکنش‌ها آن‌قدر مثبت بود که ترس تهیه‌کننده 90 از میزان استقبالی که ممکن است از این بحث‌های تخصصی در برنامه عمومی‌اش خیلی کم باشد، به طور کامل بریزد. این‌طور بود که پای رضا عباس‌زاده، آنالیزور و تحلیلگر خوش‌فکر فوتبال ایران به پربیننده‌ترین برنامه تلویزیون باز شد.

کار جلوتر رفت و آیتم آنالیزِ 90، جایگاه خود را هر هفته، بیشتر از هفته قبل در بین اهالی فوتبال و حتی مردم عادی باز کرد. چند خط قبل به نقش برنامه 90 در حضور قابل توجه تماشاگران در فینال جام حذفی اشاره کردم. دلیلش،‌ همین آیتم چند دقیقه‌ای است که حتی به اندازه بی‌کفایت‌ترین مدیران فوتبال ایران هم وقت 90 را نگرفته اما بیشترین تاثیر مثبت را روی این برنامه گذاشته.

در ذهن‌تان مرور کنید که امسال چند آیتم از زیبایی‌های لیگ برتر، لیگ قهرمانان آسیا و عملکرد تیم ملی در قالب آیتم آنالیز در 90 نشان داده شد؟ چیزی حدود 50 آیتم. پس در همین فوتبال آشفته، فقط امسال چیزی حدود 50 اتفاق خوب افتاده بود که برای اولین بار در 16 سال اخیر به حرفه‌ای‌ترین شکل ممکن به آنها پرداخته شد.

اگر در نظر بگیریم که هر سال حداقل 50 آیتم فنی از نکات مثبت فوتبال بی‌کیفیت ایران می‌توانسته ساخته شود که در 15 سالش ساخته نشده، به آمار تاسف‌بار 750 آیتم ساخته نشده می‌رسیم. اگر حجم هر آیتم را چیزی حدود 4 دقیقه در نظر بگیریم، به عدد 3 هزار دقیقه می‌رسیم. به عبارت ساده‌تر، 3 هزار دقیقه، یعنی دقیقا 50 ساعت که تقریبا 15 برنامه کامل 90 را شامل می‌شود، در 15 سال قبلی از فوتبال ایران دریغ شده؛ آیتم‌هایی که مثل همین امسال می‌توانست به کیفیت تیم‌ها، به پرتماشاگر شدن ورزشگاه‌ها، به زیباترشدن وجهه فوتبال در جامعه، به پرداخته شدن فساد در سایر حوزه‌ها، منهای فوتبال که کل هزینه جاری در آن یک هزارم یکی از اختلاس‌های کلان کشور هم نیست و در نهایت به دیده شدن تیم‌های زیبای فوتبال ایران مثل ذوب‌آهن و نفت امسال منجر شود.

یا به بها دادن به مربیانی که سال‌هاست زحمت می‌کشند اما چون جام نگرفته‌اند، یا منشوری نشده‌اند، یا حاشیه‌ نساخته‌اند، حتی یک تشکر خشک و خالی هم از آنها نشده اما در اولین بخش آخرین 90 امسال، برای اولین بار از آنها تشکر شد. ذوب‌آهن و نفت تهران خوش‌شانس بودند که امسال دیده شدند، چون آیتم آنالیز 90 ارزش کار باشگاه، کادرفنی و بازیکنان‌شان را در قالب چیزی نزدیک به 10 آیتم مدام به مردم و مسئولان فوتبال گوشزد کرد اما فوتبال ایران در تمام این سال‌های سیاه خالی از تیم‌های زیبا نبود.

ذوب‌آهنِ منصور ابراهیم‌زاده، فولادِ مجید جلالی در سال دوم، راه‌آهنِ فیروز کریمی، سپاهانِ زلاتکو کرانچار که جام نگرفت و ملوانِ دراگان اسکوچیچ، همگی تیم‌های زیبایی بودند که هیچ‌کس چیزی از آنها به یاد نمی‌آورد؛ چون جایی به وسعت 90، زمانی برای پرداختن به آنها اختصاص نداد.

نایب‌قهرمانی ذوب‌آهن در لیگ قهرمانان آسیا، با تیمی که یکی از زیباترین تیم‌های سال‌های اخیر فوتبال ایران بود

این مطلب با موسیقی معتبرترین برنامه فوتبالی جهان شروع شد؛ چون امضای Match Of The Day ، نه همه آن بخش‌های فنی و تحلیلی و مفید که آن موسیقی تکرارنشدنی است؛ موسیقی که 6 سال بعد از اولین برنامه‌ ساخته شد. حالا رسیده‌ایم به 90 که انگار در همه این سال‌ها بدون امضا بود اما عباس‌زاده، 15 سال بعد از ساخته شدن 90 در نقش بری استولر ظاهر شد و امضای زیبایی پای این برنامه پربیننده انداخت.

بری استولر، آهنگساز قطعه مشهور برنامه Match Of The Day

رضا، پرچمدار طیفی بود که عده‌ای از آنها به خاطر درک نشدن و خریدار نداشتن تمام دغدغه‌های فنی‌شان، از کشور رفتند و امروز در اروپا تلاش می‌کنند کاری به فوتبال ایران نداشته باشند، عده‌ای از آنها آن‌قدر نوشتند که دیده و خوانده نشد تا جوهر قلم‌شان ته کشید. عده‌ای هم مسیرشان را عوض کردند و بی‌خیال زدن حرف حسابی شدند؛ چون در هیاهویای بی‌پایان، هیچ‌کس صدایشان را نمی‌شنید.

عادل به رضا اعتماد کرد؛ ذره‌ذره و نه یک‌جا. در مقابل، وجهه‌ای به برنامه‌اش اضافه شد که مطمئنا از سال‌های بعد تاثیر آن هر سال بیشتر در فوتبال ایران نمود پیدا خواهد کرد. آنجایی که تیم‌ها دوست دارند رو به جوانگرایی بیاورند تا در آیتمِ رضا، تیم آخر جدول بازی دادن به بازیکنان جوان نباشند.

دوست دارند روی زمین بازی کنند و تعداد پاس‌هایشان از 30 تا بالاتر برود، دوست دارند از GPS ، استخر یخ و روش‌های نوین ریکاوری استفاده کنند تا برایشان آیتم ساخته شود.

دوست دارند تبدیل به مربیانی شوند که در جوانی، سالم کار می‌کنند و با تیم‌های زیبایشان به فوتبال از رمق افتاده کشور کمک می‌کنند؛ چون می‌دانند در باکلاس‌ترین بخش 90 جایی برایشان وجود خواهد داشت.

سودِ تمام این اتفاقات برای فوتبال خواهد بود. وقتی این اتفاق‌ها افتاد، آن‌وقت حال عادلِ عاشقِ فوتبال، از همیشه خوب‌تر می‌شود. 15 سال عاشقی مثل او را فرستاده بودند به جنگ معشوق بی رمقش، تا در زمین‌شان بازی کند. وجهه فوتبال و علاقه مردم به پرطرفدارترین رشته ایران را کشتند؛ تک‌تک ستاره‌ها و قهرمان‌هایشان را از آنها گرفتند و چه خوب است حالا که دیگر آخرین سوپراستارهایمان هم رفته‌اند، یک نقطه روشن در دل فوتبال باز شده.

برنامه 90 دوشنبه قبل، باکیفیت‌ترین 90 یک دهه اخیر بود. خوب می‌دانم که راه بیشتر شدن تعداد برنامه‌هایی مثل برنامه آخر امسال،‌ توسط عادل هموار خواهد شد؛ چون او عاشق فوتبال است. چرخشِ فوتبالِ ایران به سمت مسیر درست آغاز شده.

خدا قوت عادل و رضای عزیز؛ خسته نباشید.

ارسال نظر: