فاجعۀ معدن طزره قابل پیش‌بینی و قابل پیشگیری بود

کدخبر: 2377988
خبرنگار:

بعضی از دستگاه‌های گازسنجی ظرف دو ثانیه انباشت گاز متان را تشخیص می‌دهند و اخطار می‌دهند که سریع از معدن خارج بشوید/ این حادثه 6 فوتی داشت حادثۀ بعدی ممکن است 60 فوتی داشته باشد؛ ولی مطمئناً وجود خواهد داشت چون ما بنای بر پیشگیری نداریم!

نسیم آنلاین: یک هفته از فاجعۀ معدن طزره می‌گذرد و هنوز توضیحی دربارۀ چرایی این حادثه و سؤالاتی که پیرامون این حادثه وجود دارد از سمت مراجع رسمی ارائه نشده است. برای بررسی ابعاد مربوط به پیشگیری و اقدامات ایمنی لازم در این حادثه به گفتگو با محمد گنجی کیا عضو هیئت‌مدیرۀ کانون عالی کارگران کشور و رئیس کانون ایمنی و بهداشت استان تهران پرداختیم.

نسیم‌آنلاین: فاجعۀ معدن طزره در حالی رخ داد که قبل‌تر در همین معدن شاهد اتفاقاتی مشابه بودیم، درمورد دلیل این اتفاقات و حادثه‌خیز بودن معدن طزره توضیح می‌دهید؟

معدن و کار در معدن جز شغل‌های حادثه‌خیز دنیاست و کسی هم منکر آن نیست. این گونه حوادث در تمام دنیا رخ می‌دهد و ما نیز شاهد آن هستیم؛ ولی سؤالی که پیش می‌آید این است که چرا این حوادث همان‌طور که شما هم اشاره کردید تکرار می‌شود؟ چرا در کشور ما از وقوع این حوادث جلوگیری نمی‌شود؟ ما دیدیم در این حادثه‌ای که در معدن طزره رخ داد سه وزیر بعد از حادثه حضور پیدا کردند. روز حادثه حضور پیدا می‌کنند، دستوراتی را صادر می‌کنند ولی بعد از آن به طور کامل این مسئله به فراموشی سپرده می‌شود. این که علت چه بوده است، علت و معلول این حادثه چه بوده، از این حوادث چگونه جلوگیری کنیم و اینکه آیا این حوادث باز هم تکرار می‌شود، این‌ها سؤالاتی هست که هیچ‌وقت به آن‌ها پرداخته نمی‌شود. متأسفانه در حوزۀ پیشگیری از حوادث ما خیلی ضعیف هستیم. فقط هم همین نمونه را نداریم. ما باز هم در ماجرای زمستان یورت این اتفاق افتاد و تعدادی از کارگران کشته شدند و بازهم اقدامی برای پیشگیری از این ‌دست مسائل انجام ندادیم.

در مورد معدن طزره هم اول از همه باید بگویم که هنوز گزارشی رسمی از این اتفاق منتشر نشده است ولی بررسی‌های اولیه و بررسی شنیده‌ها از حادثه حاکی از این است که علت حادثه انفجار گاز متان بوده است. با توجه به حفره‌ای که ایجاد شده می‌توان گفت که تجمع گاز متان اتفاق افتاده و در اثر آن جرقه‌ای که ایجاد شده موجب انفجار در معدن و فاجعۀ کشته‌شدن 6 کارگر شده است.

کنترل این مسئله خیلی ساده است. یعنی در دنیا خیلی فرآیند پیچیده‌ و ناشناخته‌ای نیست. شاید در نگاه اول برای کسانی که مخاطب این حوزه محسوب می‌شوند و تخصصی در این حوزه ندارند قدری پیچیده به نظر برسد ولی از نگاه متخصصان پیشگیری از چنین حادثه‌ای خیلی پیچیده نیست. در دنیا راه‌حل آن وجود دارد و از حادثه‌های این‌چنینی به راحتی می‌شود جلوگیری کرد. اگر تجهیزات مناسب این کار وجود داشته باشد تجمع گاز متان قابل‌ کنترل است. یعنی به‌محض بیشتر شدن گاز متان از حد مجاز می‌توان آن را تشخیص داد و سریعاً اقدام به تخلیۀ معدن کرد.

حتی در این زمینه ما مقررات ایمنی خوبی داریم و با اجرای همین مقررات ایمنی موجود هم می‌توان از این حادثه پیشگیری کرد. مسئله این است که از همین مقررات ایمنی تبعیت نمی‌شود. طبق قانون بازرسان ادارۀ کار و وزارت بهداشت باید بر اجرای این مقررات نظارت مستمر داشته باشند و دائماً از اجرای این قوانین و مقررات گزارش بدهند. سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا این اتفاق افتاده است؟ اگر این نظارت‌ها انجام می‌شد می‌بایست وضعیت این معدن در طی این سال‌ها بهبود پیدا می‌کرد.

این معدن هم معدنی نیست که شناخته شده نباشد. سال‌های قبل هم در این معدن حوادث این‌چنینی داشتیم. این نشان می‌دهد که این معدن در طی این سال‌ها از نظر ایمنی بهبود لازم را نداشته است. باتوجه‌ به تجربه‌ای که این معدن از نظر حادثه‌خیز بودن داشته، هم مسئولین این معدن باید نسبت به این حادثه پاسخگو باشند و هم مسئولین ادارۀ کار و وزارت بهداشت که چرا نظارت بهینه‌ای مطابق با قوانین و مقررات بر این معدن انجام نشده است.

نسیم‌آنلاین: شما فرمودید که این حادثه به‌خاطر نشت گاز و انفجاری که رخ‌داده پیش‌آمده است...

تجمع گاز بوده است. ببینید گاز متان اگر مقدارش از مقدار استاندارد فراتر برود و بیش از مقدار استاندارد شود منجر به انفجار می‌شود. این مسئله‌ای نیست که قابل‌پیش‌بینی نباشد. اگر تجهیزات لازم برای این کار در معدن وجود داشته باشد، می‌توان پایش آنلاین انجام داد و به‌محض افزایش گاز در محیط و خطرناک شدن شرایط به کارگران اخطار داده شود و نسبت به تخلیۀ معدن اقدام شود.

نسیم‌آنلاین: این پایشی که فرمودید چگونه باید اتفاق بیفتد؟

ببینید در سراسر معدن باید دستگاه‌هایی وجود داشته باشند که میزان اکسیژن هوا، فشار هوا، میزان گاز متان موجود در هوا را به طور مستمر سنجش کند و به‌محض اینکه میزان گاز متان از یک حد استانداردی فراتر رفت این دستگاه شروع به آلارم زدن می‌کند و به‌محض اینکه دستگاه آلارم زد باید تمامی فعالیت‌های استخراج، کندوکاو و همۀ این فعالیت‌ها قطع بشود و افراد بلافاصله به بیرون معدن انتقال پیدا بکنند.

این پایشی که من از آن حرف می‌زنم این است. یعنی یک مکانیزمی دارد، یک دستورالعملی دارد، یک تجهیزاتی دارد که به طور آنلاین شرایط را می‌سنجند. گازسنج‌هایی وجود دارند که هم می‌توانند میزان اکسیژن موجود را نشان بدهند. هم می‌توانند میزان گاز متان موجود در هوا را نشان بدهند. هم می‌توانند میزان گاز زغال را به شما نشان بدهند. همۀ این مواردی که گفتم با تجهیزات به‌روز دنیا قابل پایش است.

شما می‌توانی به صورت آنلاین پایش کنی و بفهمی میزان گاز موجود مثلاً در طبقۀ یک معدن یا دو معدن چقدر است ولی خب متأسفانه این دستگاه‌ها در داخل تولید نمی‌شوند و وارداتی هستند، هزینه بر هم هستند. از طرف دیگر کالیبره کردن و استاندارد کردن این دستگاه‌ها نیز نیاز به مهارت خاص خود دارد. این دستگاه‌ها دائم باید کالیبره بشوند و دائم باید شارژ بشوند چون پرتابل و قابل‌حمل هستند.

متأسفانه، این اقدامات انجام نمی‌شود و منجر به بروز حادثه می‌شود. مطمئناً اگر مجموعۀ این اقدامات در ارتباط با معادن ما انجام می‌شد و دستگاه‌ها و تجهیزات به‌روزی که ذکر کردم در معادن کار گذاشته می‌شد مطمئناً خیلی از این حوادث رخ نمی‌داد و ما شاهد این موارد نبودیم. باز هم می‌گویم باید گزارش این قضیه به طور رسمی و دقیق منتشر شود ولی خب شنیده‌هایی که ما از محل حادثه داشتیم حاکی از این مواردی است که در بالاتر گفتم.

نسیم‌آنلاین: به گفتۀ کارگران صبح روز حادثه اعلام شد که در معدن گاز وجود دارد و بعد از ظهر حادثه کارشناسان بدون انجام بررسی‌های لازم کارگران را به درون معدن فرستادند. به نظر شما این اقدام چقدر با مقررات ایمنی موجود سازگار است؟

از لحاظ ایمنی تمامی گزارش‌های مربوط به ایمنی دائماً باید ثبت بشوند و حتی اسناد مربوط به ایمنی باید تا شش ماه قبل موجود باشند و نگه‌داری بشوند که مثلاً مطابق با قانون پایش برج دو فلان پایش را انجام دادیم و روزش به این شکل بوده، بعدازظهر به این شکل و شب هم به این شکل. تمامی اسناد مربوط به این گزارش‌ها باید دائماً ثبت و نگه‌داری شوند و بعد از اینکه این مسئول ایمنی رفت و تأیید کرد که هیچ مشکلی وجود ندارد و شرایط، شرایط نرمالی برای کارکردن است، بعد از تمام این اقدامات باید آن نوبت‌کاری شروع بشود.

حالا این که این اقدامات در طزره رخ‌داده یا خیر من اظهارنظر نمی‌کنم و اطلاعی ندارم که آیا این اتفاق افتاده یا نه. باید  مراجع قانونی و مراجع ذی‌صلاح بررسی بکنند که مطابق قانون آیا این مادۀ قانونی که در آیین‌نامۀ معادن داریم اجرا شده است یا خیر. بمسئول ایمنی در هر نوبت‌کاری یعنی اگر معدن سه شیفت باشد در هر سه شیفت قبل از شروع شیفت باید برود و این اندازه‌گیری‌ها را انجام بدهد و ثبت بکند و اگر شرایط نرمالی و عادی بود تأییدیۀ شروع کار را بدهد.

اینکه این کار انجام شد یا نشد بنده اطلاع ندارم ولی اصول معدن‌کاری این هست و باید انجام بشود. این که کارگرانی که در آن مجموعه هستند چنین چیزی را می‌گویند چیزی نیست که من بتوانم درباره آن اظهارنظر کنم ولی قانون این است که در هر نوبت‌کاری مسئول ایمنی این تأییدیه را برای شروع کار باید صادر بکند قبل از اینکه نفرات بخواهند وارد هرکدام از طبقات معدن بشوند.

نسیم‌آنلاین: به گفتۀ مردم محلی و کارگران تجهیزات معدن طزره برای شناسایی گاز قدیمی و مربوط به دهۀ 40 است. کاری که این تجهیزات باید انجام دهند چیست؟ اهمیت به‌روزرسانی این تجهیزات در چیست؟ و سؤال دیگری که پیش می‌آید این است که به‌روزرسانی این تجهیزات مگر چقدر هزینه بر هست که بعضی از معادن از این کار سرباز می‌زنند؟

اصل داستان را شما به آن اشاره کردید. اصل کار در معدن به تجهیزات برمی‌گردد. یعنی اگر من بخواهم دو شاخصۀ کلی برای این کار بگذارم می‌گویم یک شاخصۀ ایمنی همین آموزش افرادی است که در یک همچنین محیطی کار می‌کنند که بدانند کجا کار می‌کنند و مخاطرات آن چیست و راه‌های کنترل حادثه در زمان بروز حادثه چیست. دوم بحث تجهیزات است.

متأسفانه، نه فقط در حوزۀ معدن که در صنعت هم حتی این مشکل را داریم. یعنی تجهیزات ما و بالاخص تجهیزات ایمنی ما تجهیزات به‌روزی نیست و نه‌تنها به‌روز نیست بلکه در بعضی معادن ما تجهیزات ایمنی اصلاً نداریم. یعنی تجهیزات ایمنی نداریم که بخواهیم به فرد بدهیم یا به تعداد افراد تجهیزات نداریم که بخواهیم به همه بدهیم. گفتم که بعضی از دستگاه‌های گازسنجی هستند که در ظرف دو ثانیه پایش می‌کنند. یعنی حتی اگر انباشت گاز متان رخ بدهد دو ثانیه بعد طرف می‌فهمد که این هوا دیگر هوای کارکردن نیست و اخطار می‌دهد که سریع از معدن خارج بشوید. من خیلی کم در معادن دیدم که از چنین تجهیزاتی استفاده بشود.

این یک بحث است. بحث دیگر این است که این دستگاه‌ها مدام کنترل بشوند و مدام کالیبره بشوند و شرایط کار نرمال را داشته باشند. این دستگاهی است که دارای باتری است و دستگاه‌هایی که این شکلی هستند طول عمری دارند باید مدام کنترل بشوند که خراب نشوند و موقع نیاز کار بکند. فقط هم بحث معدن نیست. ما در بحث PPE یا همان کنترل حفاظت فردی هم در صنعت و هم در معدن به خاطر اینکه از تکنولوژی روز دنیا در این حوزه عقب ماندیم نتوانستیم تجهیز خوبی را بالاخص در معادن داشته باشیم.

در معدن چون مسئلۀ عمق است، بحث نبود اکسیژن و بحث انفجار مطرح هست؛ یعنی پارامترهای اثرگذاری که می‌تواند منجر به حادثه‌های سنگین بشود. به همین خاطر در این حوزه برای پایش به تجهیزات مناسبی نیاز هست. متأسفانه این یک واقعیت است که ما در زمینۀ کنترل حفاظت فردی تجهیزات مناسب مثل دستگاه‌های اکسیژن رسان، مثل دستگاه‌های گازسنج پرتابل را در اختیار افراد قرار نمی‌دهیم یا اگر در اختیار می‌گذاریم به خاطر نبود سیستم‌های کنترلی تأثیری که باید داشته باشد را ندارد.

بعضی از اوقات هم مسئلۀ قیمت‌ این دستگاه‌ها مطرح است. بعضی از گازسنج‌ها هستند که 30 الی 40 میلیون قیمتشان است. ولی بالاخره کارفرما تعهد داده است که بحث ایمنی و صیانت از جان کارگران را تأمین بکند. این مجموعه از مجموعه هلدینگ ذوب‌آهن بوده اگر اشتباه نکنم. نمی‌توانیم بگوییم  مجموعه‌ای بوده که توانایی مالی نداشته یا ندارد. مطابق قانون باید این کار را انجام بدهد و اگر نمی‌تواند باید با آن مجموعه برخورد شود.

ما الان داریم بازی جان با نان را انجام می‌دهیم. یعنی می‌گوییم فلان کارگاه تجهیزات مناسب را ندارد. می‌دانید که اگر کارگاهی این شرایط را نداشته باشد مطابق با قانون ضابط قضایی می‌تواند آن را برای مدت مشخص پلمب بکند. ما می‌گوییم اگر فلان کارگاه را ببندیم ده نفر بیست نفر صد نفر شغل خود را از دست می‌دهند و اصطلاحاً از نان خوردن می‌افتند. پس بگذاریم کار بکند. من می‌پرسم به چه بهایی کار کند؟ به بهای اینکه افراد جانشان را از دست بدهند؟ من داشتم نگاه می‌کردم این افرادی که فوت شدند در بازۀ 40 تا 50 سال بودند. همه‌شان خانواده دارند. همه‌شان بچه دارند.

 بدتر از آن من چیزی شنیدم که اصلاً متأثر شدم. یکی از دوستانی که در مجموعۀ قضایی استان بودند برگشتند گفتند که الحمدلله کارگاه بیمۀ مسئولیت مدنی دارد. اصلاً این یعنی بازی نان با جان. یعنی ما به او نان بدهیم که در مقابل جان کارگر را بگیریم. خب اگر کارگاه را تعطیل می‌کردیم این بندگان خدا نان نداشتند ولی حداقل زنده بودند و جان داشتند! آن هم یک کارگاهی که چندین بار حادثۀ مشابه داشته است. بار اول نیست که بگویم غیرقابل پیش‌بینی بوده یا حواسشان نبوده است و تذکر می‌دهیم دفعۀ بعدی درست می‌شود. نه این گونه نبوده و چندین بار حادثۀ مشابه رخ داده است. حرف من این است که دستگاه‌هایی که ناظر بر این قضیه هستند و مرجع ذیصلاح در این مورد محسوب می‌شوند باید نظارت بکنند که کارگاه های این‌چنینی پلمب بشود.

شما بروید در دستگاه‌های متولی گزارش بگیرید. من نمی‌دانم ولی بروید ببینید چند تا واحد صنعتی و معدنی به خاطر عدم رعایت تمهیدات ایمنی پلمب شده‌اند؟ چند تا کارگاه؟ من می‌گویم چند تا واحد کارگاه! نمی‌گویم چند ده تا واحد! واقعاً چند تا واحد را تعطیل کردیم به خاطر عدم رعایت موارد ایمنی؟ این ظرفیت در قانون وجود دارد. قانون‌گذار این مورد را پیش‌بینی کرده که اگر کارگاهی موارد ایمنی را رعایت نکرد، ضابط قضایی می‌تواند در مدت مشخص کارگاه را تعطیل کند. یک سال یا شش ماه یا هر چقدر که تشخیص بدهد.

بحث دیگر بحث بیمه است. در حقیقت بیمه‌های مسئولیت مدنی هم دارند خیانت می‌کنند. یعنی کارگاهی را کارفرما بیمۀ مسئولیت مدنی می‌کند. طرف اگر فوت شد هزینه‌اش را بیمۀ مسئولیت مدنی پرداخت می‌کند. این یکی هم یکی از معضلات ماست. اگر این اراده وجود داشته باشد که کارفرما بداند اگر حادثه‌ای در کارگاه رخ داد کارگاهش تعطیل خواهد شد و هزینه‌های این مسئله را خودش باید پرداخت کند مطمئناً به دنبال پیشگیری می‌رود و به‌سادگی از کنار چنین حوادثی عبور نخواهد کرد.

الان ما کارمان این شده است که بعد از اینکه حادثه رخ داد برویم از خانوادۀ حادثه‌دیده‌ها و قربانیان دلجویی کنیم و یک غرامتی هم به آن‌ها پرداخت کنیم و برویم تا حادثۀ بعدی! بنا بر پیشگیری نیست. تا زمانی که بنا بر پیشگیری نباشد. باید شاهد حوادث این‌چنینی باشیم. حالا این حادثه 6 فوتی داشت حادثۀ بعدی ممکن است 60 فوتی داشته باشد؛ ولی مطمئناً وجود خواهد داشت. چون ما بنای بر پیشگیری نداریم. بنای پیشگیری اگر داشته باشیم راه و روش آن مشخص و معین است. 

نسیم‌آنلاین: آقای گنجی اگر بخواهیم یک جمع‌بندی بکنیم از این مباحث، چه اقداماتی باید صورت بگیرد در معادن ایران و بخصوص معدن طزره تا دیگر شاهد این دست اتفاقات نباشیم؟

اصلی‌ترین کار، کار فرهنگی در حوزۀ ایمنی است. هر کاری را اگر شما بخواهید فرهنگ آن را ایجاد کنیم باید افراد را آموزش بدهید. ما فقدان آموزش برای افراد داریم. فردی جوشکار بوده است او را می‌برند تا در معدن‌کار بکند. می‌گویند برو شروع کن در عملیات استخراج کارکردن. این فرد آموزش کار در معدن ندیده است و مخاطرات معدن را نمی‌شناسد. از هر فردی برای هر شغلی اگر می‌خواهیم استفاده کنیم باید آموزش‌های متناسب با آن شغل را هم باید به او یاد بدهیم و این وظیفۀ دولت یا کارفرماست که افراد را آموزش بدهد.  

دومین کار تجهیزات حفاظت فردی است. در معدنی که شما حفر کردید یکی از مهم‌ترین کارهای که باید بشود استانداردسازی تجهیزاتی در حوزۀ معادن است. ما باید ماشین‌آلات، تجهیزات و پایش‌هایی که در معادن تحت‌الارضی داریم باید استاندارد بشود. الان در کشورهای پیشرفته دنیا، کشوری مثل چین که ظرفیت استخراج زغال‌سنگ آن صدها برابر ماست میزان حوادث آن را بررسی بکنید که تازه چین در این حوزه بازهم یک مقدار عقب‌ماندگی دارد، میزان فوتی‌هایشان به‌مراتب پائین‌تر است. چون تجهیزات هشدار رسان و تجهیزات پایش وجود دارد و با تجهیزات پایش آنلاین می‌شود به‌راحتی از این دست حوادث جلوگیری کرد.

به خاطر نبودن تجهیزات مناسب و قدیمی بودن و فرسوده بودن این تجهیزاتی که داریم و کالیبره نبودن و عملکرد نادرست آن‌ها در زمان حادثه ما شاهد چنین حوادثی هستیم. پس بحث تجهیزات حفاظتی، هم تجهیزات حفاظت فردی و هم بحث تجهیزات ماشین‌آلات در حوزۀ معادن یکی از اقدامات اساسی است که هم وزارت صمت هم وزارت کار و هم وزارت بهداشت به‌عنوان متولیان اصلی این حوزه باید برای آن برنامه داشته باشند.

باید بازرسان ادارۀ کار و بازرسان وزارت بهداشت بازرسی مستمر داشته باشند. پیش‌تر هم گفتم معادن جایی هستند که حوادث در آن حوادث شدید است به این معنی که اگر حادثه‌ای اتفاق بیفتد منجر به فوت می‌شود. این جا باید بازرسی مستمر انجام بشود. اگر بر فرض کارگاه‌های دیگر سالیانه یک‌بار بازرسی دارند در معادن سه ماه یک‌بار یا چهار ماه یک‌بار باید بازرسی داشته باشیم و وضعیت و فرایند و تمهیدات ایمنی که در آن سایت یا معدن استفاده شده است را ببینند و بررسی بکنند.

وزارت صمت هم به‌عنوان دستگاهی که مجوز بهره‌برداری می‌دهد می‌تواند در این زمینه اثرگذار باشد. معدنی که تجهیزات ایمنی ندارد و در حوزۀ ایمنی هیچ کاری نکرده است به آن مجوز فعالیت ندهد یا اگر مجوز داشته در فرایند تمدید مجوز بررسی بکند که این کارگاه کاری در زمینه ایمنی انجام داده است یا خیر. اگر انجام داده است مجوزش را تمدید بکند اگر نه این اقدام را انجام ندهد تا کارفرما ایمنی معدن را تضمین بدهد.

وزارت صمت به نظر من یک کار جدی باید انجام بدهد. چون که گلوگاه کار دست وزارت صمت است. می‌تواند از مالکان، سهام‌داران و کسانی که معدن دارند بخواهد که تا فلان تمهیدات ایمنی در این حوزه‌ها رعایت نشود و ما بازرسی‌مان را انجام ندهیم و تا تأییدیه‌های مربوطه صادر نشود مجوز فعالیت ندهد. این باعث می‌شود که مالکان معادن بیایند و تمهیدات ایمنی را انجام بدهند.

در فرایند استمرار این قضیه هم بازرسان ادارۀ کار و بهداشت باید ورود کنند و بازرسی کنند؛ چون ممکن است هر آن این از حالت اولیه خود دور بشود و به‌مرور زمان به بی‌نظمی برسد ولی وقتی بازرسی مستمر انجام بگیرد مطمئناً می‌توانند از خیلی از این موارد پیشگیری کنند.

ما ضعفمان در پیشگیری است؛ یعنی باید برنامه‌ریزی‌ها و استراتژی‌هایمان به‌جای بعد از حادثه به قبل از حادثه منتقل شود. ما متأسفانه الان برنامه‌ریزی‌هایمان برای بعد از حادثه است. حادثه که اتفاق افتاد حالا چطوری امدادرسانی کنیم. دیگر وقتی جانی از بین رفت فرقی نمی‌کند که شما چه زمانی امدادرسانی کنید. باید بیایم با توجه به آنالیز‌های ایمنی با توجه به ارزیابی‌هایی که وجود دارد و همۀ متدهای شناخته شده‌ای که وجود دارد و چیز پیچیده‌ای هم نیست به اصلاح بپردازیم. راه مشخص است، راه ناشناخته‌ای ندارد. ما باید برای آن برنامه‌ریزی بکنیم و مطابق با آن برنامه‌ریزی جلو برویم و فرایندها را اصلاح کنیم.

من امیدوارم که شاهد این باشیم که در بحث حوادث کاری و بالاخص فوتی‌ها کار مشخص و مناسبی انجام بگیرد. چون وقتی یک حادثۀ فوت ناشی از کار اتفاق می‌افتد غالباً این افرادی که فوت می‌کنند اغلب نان‌آور خانواده‌اند. یعنی با فوت یک فرد در اثر حادثۀ کاری شاکلۀ یک خانواده به هم می‌ریزد و معضلات اجتماعی گریبان‌گیر آن خانواده می‌شود. بچۀ آن خانواده، همسر آن خانواده و به‌عبارت‌دیگر بنیان کار از هم می‌پاشد.

واقعاً کاهش حوادث ناشی از کار در سایر حوادث و معضلات اجتماعی ما هم اثر دارد. ما در سال 1400 مطابق با آمار پزشکی قانونی نزدیک به 1900 حادثه و بنا به گزارش ادارۀ کار نزدیک به 870 حادثۀ منجر به فوت داشتیم. حالا اگر آمار پزشک‌قانونی را ملاک قرار دهیم 1900 خانواده در یک سال دچار مشکل شدند. در آینده معضلات اجتماعی بسیاری در آن خانواده‌ها ایجاد می‌شود.

این معضلات اجتماعی خانواده به جامعه سرایت می‌کند و جامعه را دچار مشکل می‌کند. حالا جدای از آنکه آن فرد در اثر این حادثه جانش را از دست‌ داده و دیگر قابل‌جبران هم نیست، این معضلات اجتماعی حادثه جزء آن مواردی است که الان اکثر کشورها درگیر این موضوع هستند که چگونه بتوانند این مسئله را کنترل بکنند.

روش کنترل ساده است و خیلی پیچیده نیست. فقط برنامه‌ریزی می‌خواهد. استفاده از تجهیزات به‌روز می‌خواهد. آموزش می‌خواهد. یعنی این سه یا چهار فاکتور با همدیگر اگر انجام شوند ما می‌توانیم در یک بازه‌ی زمانی ۵ ساله درصد زیادی از حوادث ناشی از کار را در کشور کاهش بدهیم. انشا الله روزی را ما شاهد باشیم که حوادث ناشی از کارمان خیلی کمتر از چیزی که الان می‌بینیم باشد و حادثه‌ها منجر به فوت نشود.   

ارسال نظر: