مراسم نکوداشت میرجلال‌الدین کزازی در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد

کدخبر: 1001762

در این مراسم سه کتاب "چشم و چراغ بهار"، "پرند و پلاس" و "یورک نامه نو" اثر استاد میر جلال الدین کزازی رونمایی شد/تمبر یادبود این برنامه نیز توسط کزازی امضاء شد

به گزارش خبرنگار «نسیم»، مراسم نکوداشت افسون آفرین افسانه ها استاد میرجلال الدین کزازی شب گذشته در فرهنگسرای ارسباران و با حضور مسئولان فرهنگسرای ارسباران، دوستان و خانواده میرجلال الدین کزازی برگزار شد.

جعفری از شاگردان استاد میرجلال الدین کزازی در ابتدای این مراسم نکوداشت در سخنانی گفت: سخن گفتن من درمورد استاد کزازی مانند آن است که بخواهیم دریای ناپیدا کرانه ای را در کوزه ای بریزیم. نخستین بعد از شخصیت این استاد بزرگ میهن دوستی، ایران گرایی و وطن خواهی ایشان است.

وی افزود: ایران و فرهنگ ایران برای استاد تنها یک واژه نیست بلکه یک سامانه ارزشی است. استاد کزازی از بن جان ایران و تاریخ و فرهنگ آن را باور دارند. نام ایران برای ایشان نامی سپند و آئینی است. به عنوان شاگرد درس های فراوانی از او آموختم که در این میان دو درس از همه ارجمندتر و ارزشمند تر بوده است. نخست انسان بودن و دوم دلبستگی به ایران است.

جعفری ادامه داد: دومین ویژگی استاد کزازی که با نخستین ویژگی آن سخت در پیوند است پاسداری از زبان پارسی است. برخی پنداشته اند که استاد مانند برخی سره نویسان به دنبال نژاد پرستی و قومیت گرایی و کارهایی از این دست هستند. این در صورتی است که چنین نیست. استاد کزازی بر این باور است که مرزهای فرهنگی که یکی از آنها مرز زبان است را باید همانند مرزهای زمینی پاسداشت.

شاگرد استاد کزازی خاطرنشان کرد: امروز پژوهشگران به ما می گویند که زبان تنها وسیله ارتباط نیست. بلکه ما به یاری زبان می اندیشیم. اگر اینگونه باشد یک زبان آلوده پریشان و درهم اندیشه ای پریشان را به دنبال خود دارد. منتهی یک ایرانی فرهنگمند هرگز نمی پسندد که پاک اندیشی او آسیب ببیند. چرا که کردار نیک و گفتار نیک در پی پندار و اندیشه نیک می آید.

وی تصریح کرد: استاد کزازی توانایی شگرفی در زبان دانی و زبان آموزی دارند. ایشان چیرگی خاصی به همه زبان های اروپایی دارند نه در گفتار و نه در نوشته های او حتی یک واژه غیر ایرانی نمی بینیم. این امر هنری است در بین بزرگان ادب فارسی مانند فردوسی و حافظ و سعدی که در زبان شناسی نسبت به آن آگاهی دارند.

سپس در بخش دیگر برنامه "علیرضا شجاع‌پور" شعر "وطن" و در ادامه استاد "قصری" غزلواره "هزاردستان" و در انتها خانم "محمدی" مثنوی کُردی خود را تقدیم استاد میرجلال‌الدین کزازی کردند. در بخش دیگر این مراسم "سهراب پورناظری" با ساز تنبور به افتخار استاد کزازی بداهه نوازی کرد.

در بهش بعدی مراسم نکوداشت استاد کزازی مراسم تجلیل از او برگزار شد که این مراسم با حضور شهرام ناظری خواننده سنتی کشور، دکتر صادقی رئیس فرهنگسرای ارسباران، حجت الاسلام و المسلمین دعایی و آقای عبدالحسینی برگزار شد و هدایا و لوح هایی از طرف مسئولان مختلف به او اهداء شد.

بر این اساس عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، صافی رئیس فرهنگسرای ارسباران و شهردار منطقه یک لوح های یادبودی را به این استاد بزرگ کشور اهداء کردند.

سپس سه کتاب "چشم و چراغ بهار"، "پرند و پلاس" و "یورک نامه نو" اثر استاد میر جلال الدین کزازی رونمایی شد و تمبر یادبود این برنامه نیز توسط استاد کزازی امضاء شد.

در انتهای مراسم نیز استاد میر جلال الدین کزازی به سخنرانی پرداخت و گفت: اگرچه سالیان فراوان سخن گفتم ولی سخنرانی در این مراسم برای من قدری مشکل است. من اگر کاری کرده ام در سال های زندگی و اگر پژوهشی انجام داده، کتاب هایی نوشته ام و دانشجویانی پرورش داده ام انتظار هیچ قدردانی را از هیچ کسی ندارم.

وی افزود: تمام این کارها را به پاس دل خود و به همان اندازه به پاس باور خویش انجام داده ام. باوری که به این سرزمین سپند اهورایی که سرزمین هزاره ها است دارم باوری پولادین و استوار است. هرگز نیز در این راه شک و تردیدی را به دل خود راه نداده ام.

کزازی ادامه داد: هرچه بیشتر تاریخ شکوهمند این سرزمین را مطالعه کرده ام با ادب دلاویز و شورانگیز پارسی آشنا شدم. همچنین هرچه بیشتر بر زوایایی این ادبیات اندیشیده ام این بار پولادین تر شده است. من هرآنچه انجام داده ام که به پاس آن برای من مراسم گرامیداشت گرفته اید وامی است که به ایران بدهکار بوده ام.

این نویسنده خاطرنشان کرد: شما اگر برای من مراسم برگزار کرده اید و من را گرامی می دارید در حقیقت این سرزمین بزرگ را ارج می نهید. من هر لحظه خداوند را سپساس می گویم که جایی را در دل ایرانیان برای من گشوده است.

وی در پایان تصریح کرد: این بخت بزرگی که شامل حال من شده این است که نمود و نشانی از آنچه در ایران وجود دارد را در من دیده اید. همینقدر سخن را برای خود کافی می دانم اما بر خود واجب می دانم که از دستندرکاران این مراسم که در قدم نخست خود را گرامی داشتند و سپس من را از آنان تشکر کنم.

ارسال نظر: