این شاعر پیشکسوت با بیان این مطلب اظهار داشت: - متأسفانه قرنهاست این پرسش که چرا شعرهای سخیفی درباره واقعه عظیم عاشورا سروده میشود که درخور این واقعه عظیم نیست، بیجواب مانده است. - در افسانهی "موسی و شبان"، چوپانی در خلوت با زبان خود با خداوند سخن میگفته است. این مسأله شخصی است و در مقوله بیتابیهای روحی پذیرفته است؛ اما متأسفانه امروز درباره واقعهای به عظمت کربلا، سخنان و اشعار سخیفی در میان انبوهی از جمعیت گفته میشود که واقعا قابل قبول نیست. - بسیاری از مردم بدون درک و تأمل در شعرهایی که در مراسم عزاداری خوانده میشود، فقط اشک میریزند، بسیاری از مردم با همین اشعار خود را سبک میکنند و به معنای آنها توجه نمیکنند؛ در گذشته هم اینچنین بوده است؛ نه اینکه ما امروز به این نتیجه برسیم که شعرهای عاشورایی امروز شایستگی بیان واقعه عظیم عاشورا را ندارند. - بسیاری از مدیران فرهنگی کشور هم میدانند بعضی از اشعاری که درباره واقعه عاشورا به کار برده میشود، شایستگی این واقعه و بزرگان آن را ندارد؛ مراسم عاشورا هر سال تکرار میشود و مسئولان فرهنگی کشور باید در طول سال با یک مدیریت دقیق به فکر این
مسأله باشند. - البته اگر شعر خوب هم در اختیار بسیاری از مداحان قرار گیرد، باز هم نمیتوانند واقعیت واقعهی عظیم عاشورا را آنچنان که شایسته آن است، نشان دهند. -سالهاست میشنویم که میگویند، «هر که دارد هوس کربوبلا، بسمالله» و در واقع فکر نکردهاند که کربلا هوس نیست و اگر بهجای «هوس» از «عطش» استفاده شود، میبینید که از لحاظ معنا شوکت دیگری پیدا میکند.