جشنواره‌ای که از برکت مسجد پا گرفت

کدخبر: 985348

جشنواره کتاب سال "حبیب غنی‌پور" ۱۴ سال است که بدون حمایت دولتی برگزار می‌شود؛ مطمئنا بکربودن این جشنواره از جایی به اسم مسجد سرچشمه می‌گیرد و لزوم توجه به این مکان مقدس و نتیجه گرفتن مناسب از آن را ثابت می‌کند

گروه فرهنگی «نسیم»؛ روز دهم اسفند ۱۳۶۵ دنیای هنر و ادبیات اسلامی، نویسنده محقق و هنرمندی را در صحنه‌های دفاع مقدس از دست داد. شهید حبیب بیدار غنی پور در هنگام شهادت، بسیجی، هنرمند، معلم و دانشجویی عارف بود.

شهید حبیب غنی‌پور در سال ۱۳۴۳ به دنیا آمد و تا سال ۱۳۵۷ مثل بقیة کودکان محروم جنوب شهر زندگی کرد؛ اما در خانواده‌ای که پدر، کاسب معتمد محل بود و مادر، معلم قرآن جلسات مذهبی بانوان حبیب با نان حلال و اشک عشق به اهل بیت محمد(ص) زیر سایه بلند مسجد روبروی خانه‌شان بزرگ شد .

چهارده ساله بود که بهمن ۵۷ اتفاق افتاد؛ در همان سنین از اعضای فعال کتابخانه مسجد جوالائمه(ع) بود . بنیانگذاران کتابخانه، جوانان پاک و مؤمن و مبارزی بودند که تعداد کثیری از آنان هنر را وسیله مبارزه با طاغوت درون و بیرون ساخته بودند . حبیب با قامت کوچکش به دهان تک تک این هنرمندان مسلمان چشم دوخته بود و از آنها درس هنر زندگی می‌آموخت .

اولین جلسه قصه‌نویسی مسجد جوادالائمه(ع) در سال ۱۳۵۸ مملو از نوجوانان محل بود و حبیب با جسارت در صف اول نشسته بود و به قصه‌ای که یکی از آن جوانان می‌‌خواند گوش سپرده بود .

کتاب «سوره، بچه‌های مسجد» اولین محصول ادبی و هنری آن جمع بود که قصه انشا از حبیب غنی‌پور در آن چاپ شده بود. این کتاب که به نام انتشارات مسجد جوادلائمه در سطح کشور منتشر شد، در واقع نقطه شروع ادبیات دینی نوجوانان در کل تاریخ ادبیات نوجوانان اسلامی کشور ما بود.

حبیب به تدریج به سمت نویسندگی حرفه‌ای قدم بر می‌داشت؛ اما از سال ۵۹ که جنگ تمام فضای کشور را در برگرفته بود؛ حبیب هم به خیل عاشقان پیوست و در سال ۶۱، در عملیات مسلم ابن‌عقیل از ناحیه پا مجروح شد.

سال ۶۲، دوره دبیرستان را تمام کرد و برای معلمی به مدرسه راهنمایی شهید چمران در حوالی میدان راه‌آهن رفت. اما همچنان نویسندگی دل مشغولی عمده غنی‌پور بود .

همزمان با تدریس ادبیات و دینی در آن مدرسه، در مجله رشد جوان و نیز مجله کیهان بچه‌ها شروع به نوشتن کرد. در سال ۱۳۶۴ در رشته ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی قبول شد و در ضمن معلمی، نویسندگی و ادارة کتابخانه‌ای با هفت هزار عضو، به تحصیل دانش پرداخت و در همان سال در عملیات والفجر۸ (فتح فاو ) شرکت کرد. او بیشتر در داستان‌هایش را در همین سال‌ها نوشته است. مجموعه داستان «گل خاکی» برای جوانان و «عمو سبدی» برای نوجوانان، پس از شهادتش منتشر شدند ولی تعداد زیادی تحقیق و داستان همچنان ناتمام و منتشر نشده از اوباقی مانده‌اند.

آثاری همچون : داستان زال و رودابه، نگاهی به زندگی جلال‌آل احمد، تحقیقی درباره شهر تبریز، حدود ده داستان منتشر نشده کوتاه، طرح چند رمان، یک رمان نیمه تمام جنگی، طرح دو داستان مصور (کمیک استریپ) از حکایات قدیمی، بازنویسی چند داستان از کلیله و دمنه، چندد داستان برای کودکان و تعداد زیادی گزارش از مناطق جنگی .

علاوه بر اینها تعداد زیادی مطلب در مجله کیهان بچه‌ها از او به چاپ رسیده است .

شهید حبیب غنی‌پور در سال ۶۵ در دو عملیات کربلای یک و پنج شرکت کرد. و عاقبت در شب دهم اسفند ماه سال ۶۵، در ادامه عملیات کربلای پنج و در واقع در مراحل پایانی آنف با چهره‌ای متین و تنی خون‌آلودد بر خاک شلمچه افتاد و خدای خویش را ملاقات کرد .

نویسندگان مسجد جوادالائمه

ناصر نادری، حبیب غنی پور، حسن جعفربیگلو، مهرداد غفارزاده، بیژن قفقازی زاده، احمد غلامی، قاسم غلامی، خسرو باباخانی، شهرام شفیعی، محمدحسن حسینی، علی اصغر جعفریان، احمد دهقان، حبیب یوسف زاده، محمد علی قربانی، عبدالرحمن دیه جی، جلال ذکایی، محمد رضا کاتب، رضا پریزاد، رمضانی، حسین معینی، مجید قلیچ خانی، مصطفی خرامان، حسین حداد، محمد شجاعی، حمید ریاضی، رسول فلا ح پور، جعفر خدادی، نبی بابابی، کریم بابایی، علیرضا متولی و امیر حسین فردی اعضای نویسندگان این مسجد را تشکیل میدادند.

تشکیل شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه محصول انقلاب و جنگ بود

شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) محصول دو آزمون بزرگ ملت ایران، یعنی انقلاب و جنگ است. ریشه‌های این شورا به زمان انقلاب بازمی گردد؛ اوائل دهه پنجاه هیئت امنای مسجد و نیز امامان جماعت، به این نتیجه رسیده بودند که باید در کنار شبستان مسجد، کتابخانه و صندوق قرض‌الحسنه‌ای هم تأسیس کرد تا دامنه حضور مردم در مساجد، محدود به نماز و برنامه‌های منبر نشود. کتابخانه‌های مساجد، محل اعتماد مردم بود. آنها با رضایتمندی و اشتیاق، فرزندان خود را تشویق می‌کردند تا عضو کتابخانه‌های مساجد بشوند و در برنامه‌های آن شرکت کنند.

مسجد جوادالائمه(ع) نیز که در منطقة نسبتاً محروم تهران- یعنی سی متری جی، سیزده متری حاجیان- واقع شده بود، از مساجد محروم محسوب می‌شد. با این حال، دو عامل بسیار مهم در آنجا دست به دست هم داد، تا این مسجد در این زمینه موفقیت‌هایی داشته باشد .

یکی از مهم‌ترین عوامل این موفقیت، وجود مرحوم حجت‌الاسلام غلامرضا مطلبی، امام جماعت وارسته، بلند نظر و معتقد به نهضت اسلامی و امام خمینی بود. آن مرحوم، حضور کودکان، نوجوانان و جوانان را در مسجد مغتنم می‌دانست و با روی باز از آن استقبال می‌کرد. اگر چه ایشان از یک نظر تعلق به طیف روحانیون سنتی داشت و علی‌القاعده می‌بایست به سختی خود را با مقتضیات زمان و روحیه جوانان هماهنگ می‌کرد، اما خوشبختانه این عالم متقی و پدر مهربان به گونة شگفت‌انگیزی، فضای مسجد را برای حضور کودکان، نوجوانان و جوانان آماده کرده بود. وی با رویی گشاده و برخوردهای دلنشین، مراجعین به خانه خدا را شیفتة آن مکان می‌کرد .

کتابخانه مسجد جوادالائمه(ع)، تقریباً از اواسط دهة پنجاه، تلاش جدی خود را شروع کرد

کتابخانه مسجد جوادالائمه(ع)، تقریباً از اواسط دهة پنجاه، تلاش جدی و برنامه‌ریزی شدة خود را شروع کرد. پیش از آن، محل کتابخانه، اتاقک کوچکی در جنب شبستان بود که چند قفسة فلزی کهنه و تعدادی کتاب‌های پراکندة مذهبی از نظر گروه سنی و موضوعات داشت. این مکان کوچک و این تعداد کتاب اندک، هسته اولیه کتابخانه‌ای شد که تعداد اعضای آن در سال 1360 به هفت هزار عضو رسید و نیز تعداد عناوین موجود در آن، به صدها عنوان سر کشید. بنیانگذار این کتابخانه کوچک، هادی علی اکبری بود. او برای تأسیس این کتابخانه، کتابخانه شخصی‌اش را به این امکان منتقل کرده بود، سپس به طرق گوناگون، با کمک دیگران، تعداد و عناوین آنها را بالا برده بود، با این حال آن مجموعه، اندک و محدود بود .

وقتی که طبقات بالای مسجد ساخته شد، یکی از سالن‌های آن را به کتابخانه اختصاص دادند و طی مراسمی در عید فطر، کتابخانه جدید افتتاح و مورد علاقه و استقبال کودکان و نوجوانان واقع شد. فضای تمیز و نسبتاً بزرگ، قفسه‌های نو، کتاب‌های تازه، کارت‌های عضویت بیشتری جذب کتابخانه شوند. اولین تابستان فعالیت کتابخانه در مکان تازه، مصادف با استقبال بی‌سابقه علاقمندان شد، به طوری که غیر از هادی علی‌اکبر، چند نفر دیگر از جوانان، مسؤلیت ادارة کتابخانه را عهده‌دار شدند و به ایجاد ارتباط و راهنمایی کودکان و نوجوانان در زمینة کتابهای موجود و سایر مسائل مربوط به کتاب و مطالعه اقدام کردند . برای یک مراجعه کنندة تازه وارد، آنچه که در نگاه اول جلب توجه می‌کرد، فضای صمیمی کتابخانه و ارتباط گرم اعضا و مسؤلین آن بود. چنین فضا و چنین ارتباطی از عوامل مهم و تأثیرگذار موفقیت کتابخانه بود.

دامنه ی فعالیت کتابخانه، تنها به کتاب و کتابخوانی و بحث‌های پیرامونی آن محدود نبود، بلکه آنجا به نوعی محل بروز خلاقیت‌های گوناگون اعضا، نظیر قرائت قرآن، تئاتر و سرود هم بود که در این شاخه‌ها نیز سعی می‌شد زبده‌ترین استادها به کتابخانه‌ دعوت بشوند و گروه‌های مورد نظر خود را تشکیل بدهند . این کارشناسان و اساتید، همگی براساس تعهدی که به اسلام و امیدی که به انقلاب پیش رود. داشتند، بدون دریافت، کمترین دستمزدی و کوچکترین چشمداشت مالی، خالصانه توان خود را در طبق اخلاص می‌گذاشتند و به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان مستعد، همت می‌گماردند .

ادبیات داستانی کودکان و نوجوانان قبل از انقلاب، به طور کلی ادبیات سیاسی بود . بیشتر نویسندگان با گرایشهای سیاسی متفاوت، سعی می‌کردند از طریق این نوع ادبیات، به افشاگری علیه رژیم شاه بپردازند و از سویی نیز خوانندگان خود را به یکپارچگی و اتحاد، جهت مبارزه دعوت کنند. تب سیاسی نویسی در فضای ادبیات داستانی کودکان و نوجوانان به قدری بالا بود که حتی رژیم شاه نیز با مأمور کردن برخی از نویسندگان وابسته به خود، از آنان می‌خواست که برای گمرنگ کردن نقش نویسندگان متعهد، آنها هم ادای چنین نویسندگانی را در آورند و به ادبیات سیاسی دامن بزنند .

در کتابخانه مسجد جوادالائمه(ع) نیز بحث این نوع ادبیات داغ بود و رویکرد مسؤلین برای مطالعه اعضاء بیشتر معطوف به این ادبیات، البته از نوع قابلیت قبول و دینی آن بود. آنها با دلیل و منطق مانع از در غلتیدن خوانندگان علاقمند کتابخانه به ورطة ادبیات مارکسیستی و هنر الحادی می‌شدند .

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دور تازه ای از فعالیت ادبی مسجد جوادالائمه(ع) از تابستان سال 1358 شروع شد. در این مرحله باتوجه به شرایط سنی شرکت کنندگان و تحولات سیاسی، نگاه به ادبیات داستانی، با آنچه که پیش از پیروزی انقلاب بود، فرق می‌کرد

سوره بچه‌های مسجد، در مقابل نشریاتی که جریان چپ با همین سبک و سیاق منتشر و نوجوانان و جوانان مستعد را به اردوگاه خود جذب می‌کردند، منتشر شد . دست‌اندرکاران این مجموعه هنری که بر اوضاع فرهنگی و هنری کشور آگاهی داشتند، نیازها و کمبودها را شناسایی کرده بودند. چاپ دفترهای دوم و سوم بچه‌های مسجد، توسط علاقمندان به فعالیت‌های فرهنگی در شهرها و روستاهای کشور توزیع می‌شد و تیراژ بالایی داشت .

با انتشار بچه‌های مسجد، که در واقع حاصل زحمات و تلاش چندین ساله شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) بود، این گروه هویت تازه‌ای پیدا کرد و محل توجه نویسندگان و علاقمندان به ادبیات شد. در شماره‌های بعدی بچه‌های مسجد، از آثار نویسندگان مسجد کمتر استفاده می‌شد، در عوض داستان نویسندگان گمنام و تازه کار که در اندازه‌های چاپ تشخیص داده می‌شد، در مجموعه بچه‌های مسجد به چاپ می‌رسید. و این کار، طیفی از نویسندگان نوجوان و جوان را جذب بچه‌های مسجد می‌کرد .

فعالیت آن جمع که با نام شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) شناخته شده‌اند، به شکل انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور همچنان ادامه دارد؛ و امسال چهادهمین سال انتخاب این جایزه برگزار می شود.

چهاردهمین دوره جایزه شهید حبیب غنی پور

چهاردهمین دوره جایزه غنی پور فرداشب مانند سال گذشته در مسجد جوادالائمه برگزار می شود.

نامزدهای این دوره از جشنواره از سوی داروان به ترتیب زیر معرفی شدند:

ـــ ساعت گرگ و میش: محمدرضا پورجعفری/ نشر میم قم .

ـــ گذر از کوچه رندان: فروزنده عدالت/ نشر قطره .

ـــ سیروس در اعماق: سیروس شمیسا/ نشر میترا .

ـــ ماه گرفته ها: شروین نادری/نشرآمه .

ـــ تریو تهران: رضیه انصاری/ نشر آگه .

ـــ این وصله ها به من می چسبد: احمد غلامی/ نشر نیلوفر .

ـــ ابن الوقت: یوسف انصاری/ نشر روزنه .

ـــ تقاطع انقلاب و وصال: میثم امیری/ نشر تارونه .

ـــ بی ترسی: محمد رضا کاتب/ نشرثالث .

ـــ وقایع نگاری های یک زندیق: مصطفی جمشیدی/ نشر عصر داستان .

ـــ آیدا می دود: سمیه فرهمندیان/ نشر آموت .

ـــ آنیش: فریبا منتظر ظهور/ نشر به گفتار .

ـــ تاریخ سری بهادران فرس قدیم: سیروس شمیسا/ نشر میترا .

ـــ بی مترسک: علی غبیشاوی/ نگاه .

ـــ زن درون آل پاچینو: فرید حسینیان تهرانی/ نشر نیستان .

ـــ دلواپسی ها: علی نوروزی/ نشر اقاقی .

ـــ بعد از پایان: فریبا وفی/ نشر مرکز .

ـــ درد: صادق کرمیار/ عصر داستان .

ـــ ملکان عذاب: ابوتراب خسروی/ نشرثالث .

ـــ هست یا نیست: سارا سالار/ نشر چشمه

این جشنواره 14 سال است که بدون حمایت دولتی و پرشورتر برگزار می شود؛ مطمئنا این برکت و بکری جشنواره از جایی به اسم مسجد سرچشمه میگیرد و لزوم توجه به این مکان مقدس و نتیجه گرفتن مناسب از آن را ثابت می کند.

ارسال نظر: