رئیس جمهور جدید و فعلی علیه کنکور

کدخبر: 2373277

شورای عالی انقلاب فرهنگی طرحی را برای اصلاح کنکور آماده کرده و فردا، قرار است با حضور حسن روحانی و سید ابراهیم رئیسی این طرح که مورد بررسی قرار بگیرد و باید دید که آیا واقعا همتی برای اصلاح کنکور وجود دارد یا نه؟!

اگر قرار بود همه چیز بر سر جای خودش باشد، کنکور به جای منشاء اصلی بحران‌ها، باید یک دروازه ورود یا یک فیلتر برای سنجش داوطلبان می‌بود؛ نه یک کلمه کمتر و نه بیشتر. اما اکنون کنکور آن بخشی از زندگی ما است که خوب یا بد، درست یا غلط، یک اثر بلند مدت را بر زندگی ما می‌گذارد و هرچه قدمت پیدا می‌کند، تلخی اش بر شیرنی آن می‌چربد. در جامعه مدرک‌گرای کنونی یا باید مسیری که سایه کنکور بر سرش است را انتخاب کنید و یا باید قید شأن و منزلت اجتماعی را بزنید؛ دوگانه ناجوانمردانه ای که بسیاری از جوانان را دچار چالش‌های جدی در زندگی کرده است.

اما شورای عالی انقلاب فرهنگی طرحی را برای اصلاح کنکور آماده کرده و فردا، قرار است با حضور حسن روحانی و سید ابراهیم رئیسی این طرح که در آن ابتدا به آسیب شناسی و همچنین به تحلیل و بررسی نظام‌های جذب و آموزش در جهان پرداخته است، مورد بررسی قرار بگیرد و باید دید که آیا واقعا همتی برای اصلاح کنکور وجود دارد یا نه. به همین مناسبت قصد داریم تا پاره ای از مطالب مطرح شده در این طرح را با یکدیگر بررسی کنیم.

 

این طرح نگاه ویژه ای به آسیب شناسی دارد. به این صورت که برای ترسیم شرایط کنونی نظام آموزشی اینگونه می‌گوید که: با یک نگاه کلی به آمار کنکور متوجه می‌شویم، در حدود ده سال گذشته با وجود آمار به شدت بالای ثبت نام کنندگان کنکور، ظرفیت برای پذیرششان پایین بود. از همین رو تصمیم گرفته شد تا ظرفیت‌ها را سال به سال افزایش دهند. ولی هرچه به جلو آمدیم آمار، ثبت نام و پذیرش سیری نزولی پیدا کرد. این که با وجود افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها چرا این آمار فرایندی نزولی دارد یک دلیل بیشتر ندارد؛ آن هم کاهش انگیزه دانش‌آموزان برای ادامه تحصیلی آکادمیک در دانشگاه‌ها است. در واقع یک جای سیستم سنجش و پذیرش لنگ می‌زند که باعث شده فضای عمومی جامعه علاقه ای به دانشگاه رفتن نداشته باشند و این خود یکی از دلایل محکم برای بازخوانی نظام سنجش و پذیرش در کشور است.

1416285_328

1416284_928

خوبی‌هایی که باعث شد کنکور همچنان سوار بر سیستم آموزش کشور باشد

کنکور هم درست مثل تمام پدیده‌های دیگر، دارای ابعاد مختلفی است و قطعا مزیت‌هایی هم دارد. از مزایای وجود کنکور سراسری می‌توان اول به یکپارچگی سوالات و ایجاد فرصت عادلانه بین تمامی مناطق کشور و تمامی جنسیت‌ها اشاره کرد. اتفاقی که احساس می‌شد کشور را در راه رسیدن به عدالت آموزشی یاری کند. همچنین به ایجاد فرصت برای تصحیح یکنواخت و جلوگیری از برخورد  سلیقه ای در تصحیح پاسخنامه‌ها نیز می‌توان توجه کرد و در آخر بازه زمانی محدود برای برگزاری و اعلام نتایج، که بار بسیاری از هزینه‌های بدون توجیه و اضافی را از سیستم آموزشی کشور کم می‌کرد.

 

آن روی سکه کنکور

چیزی که این روزها نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر در عرصه آموزش و سنجش، مسئولین را به فکر برده، آسیب هایی است که کنکور باعث شده است تا گریبان داوطلبان را بگیرد. این آسیب ها در سه طبقه بررسی شده اند که به تفکیک هر کدام را مختصر توضیح می‌دهیم.

 

آسیب‌های آموزشی؛ تقریبا برای همگان واضح است که سیستم آموزش کشور دچار یک استحاله بزرگ توسط کنکور شده است. در واقع سیستم آموزشی و درسی در آموزش و پرورش به شدت در حال تاثیرپذیری از کنکور است. هدف از یادگیری خود یادگیری شده است و تماماً جنبه‌های دیگر آموزش نوجوانان مغفول مانده. همین موضوع کمک شایانی به بازار کتاب‌های کمک آموزشی کرده و آنها را عملا به بخش جدا نشدنی سیستم آموزش کشور تبدیل کرده است. نتیجه این سیستم چیزی جز هدر رفت استعداد‌ها و نادیده گرفتن علایق دانش‌آموزان و همچنین خلاء تربیت درست و مهارت‌های اجتماعی نیست. نتیجه این رویکرد این است که بعد از سال‌ها زمانی که برای تربیت یک دانش آموز صرف شده است ما شاهد آن خواهیم بود که این دانش آموز هیچ خلاقیت و مهارت خاصی ندارد و از همه بد تر بسیاری از آداب اجتماعی را نمی‌داند.

1416286_519

آسیب‌های اقتصادی و روانی؛ یکی از وجوه کنکور که عدالت آموزش را به طور جدی با چالش روبرو می‌کند، هزینه‌های کلانی است که اگر به هر دلیلی پرداخت نشود، احتمال قبولی در کنکور به شدت پایین می‌آید. همین موضوع باعث شده که با رشد قارچ گونه و سریع موسسات غیر رسمی و غیر دولتی و عناوین کتب کمک آموزشی شده و به علت کاهش اثر بخشی آموزش عمومی، تمام سرمایه‌گذاری‌ها در حوزه آموزش و پرورش عملا بی‌فایده شده است.

 

جدای از بحث‌های اقتصادی از آسیب‌های روانی هم نمی‌توان به راحتی گذشت. فضای حاکم بر کنکور باعث شده تا میزان شادابی و نشاط در مدارس آمار نزولی داشته باشد و همچنین دانش‌آموزانی که نیازمند فضایی پویا و آرام برای رشد و کشف استعداد‌هایشان هستند، با استرس کاذب حاصل از فشار حداکثری مدرسه و خانواده مواجه بشوند. آسیب های بلند مدت روانی به واسطه فشار حد اکثری مدارس و ادامه آن فشارها در فضای خانواده باعث شده است تا با آمار بالای بحران‌های روانی واجتماعی در ابتدای ورود به دانشگاه مواجه باشیم.

 

از طرف دیگر وقتی ظرفیت پذیرش در رشته‌های خوب در یکی از رشته‌های تحصیلی رشته تجربی یک سوم داوطلبانش هم نیست، آیا کسی به فکر وضعیت روحی و روانی داوطلبان جامانده از دانشگاه رویاهایشان است؟

 

آسیب‌های سنجش و روش: با وجود غول کنکور آن هم به شکل تستی، دیگر دانش‌آموزان به فکر چرایی‌ها و کاربردها نیستند و فقط به فکر یادگیری روش‌هایی هستند که بتوانند تست زنی بهتری داشته باشند. همچنین دروسی که ضریب پایین‌تری در کنکور دارند و عملا نقش خاصی را در قبولی بازی نمی‌کنند یا به طور کاملا از فرایند آموزش حذف و یا با کم توجهی بسیار، روبرو می‌شوند. اساسا پذیرش داوطلبان در شرایت کنونی مبتنی بر قبولی است و نه علاقه یا استعداد. این موضوع از آمار عجیب و غریب تغییر رشته از کارشناسی به کارشناسی ارشد قابل تشخیص است.

 

چند ماه قبل وزیر علوم در حاشیه سومین کنگره بین‌المللی جندی شاپور از ارائه لایحه حذف کنکور به شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد و گفت: شیوه‌های پذیرش دانشجو برای رشته‌های پرمتقاضی درحال بررسی است.

 

این خبر نسبتا امیدوار کننده، بی‌سابقه نیست ولی باید دید با پشتوانه مطالعاتی شورای عالی انقلاب فرهنگی و بررسی‌های انجام شده از سمت وزارت علوم چه اتفاقی رخ می‌دهد.

 

این موضوع هم که نظام سنجش و پذیرش در کشور ما کاملا به صورت متمرکز و یک‌جا در حال پیگیری است جای بحث‌های فراوانی دارد. بسیاری از کشورهای توسعه یافته که برخی از مسئولین علاقه زیادی به الگوبرداری از آنان دارند شیوه‌های غیر متمرکز و نیمه متمرکز را درپیش گرفته اند که باید دید چه تصمیمی برای سیستم سنجش و پذیر کشور ما اتخاذ می شود.

 

منبع: خبرگزاری دانشجو
ارسال نظر: