چالش اصلی آموزش و پرورش، تمرکز در تصمیم‌گیری‌هاست

کدخبر: 2379080
خبرنگار:

مهم‌ترین مشکل و مسئله در سازمان اداری آموزش و پرورش امروز، بحث تمرکز در برنامه ریزی‌ها و نظارت و اجرای برنامه‌هاست. یعنی جزئی‌ترین اموری که در مدرسه باید انجام شود از بالا تصمیم گرفته شود و لایه به لایه بخشنامه شود تا برود در مدرسه.

نسیم‌آنلاین: با نزدیک شدن به انتخابات مسئله‌ی جایگاه و نقش مجلس در امور مختلف مورد توجه کارشناسان و نخبگان قرار می‌گیرد. باتوجه به اهمیت مسئله‌ی آموزش و پرورش در ایران امروز، نسیم‌آنلاین سلسله گفت‌وگوهایی با موضوع نقش مجلس در تحول آموزش و پرورش برگزار کرد. مهمان قسمت اول این برنامه سید محمد بطحایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش بود. در کنار انتشار ویدئوی این برنامه در سایت و صفحه‌ی یوتیوب نسیم‌آنلاین، می‌توانید متن این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.


نسیم‌آنلاین: به نظر شما مجلس از نظر نهادی چه نقشی را نسبت به سند تحول بنیادین می‌تواند ایفا کند؟

اول باید در این خصوص صحبت کرد که ماهیت و ذات مجلس در کشور ما به چه ترتیبی است. مجلس نه فقط در مورد آموزش و پرورش بلکه در مورد کل دستگاه‌ها و سازمان‌ها و کل کشور دو وظیفه بسیار مهم و کلان برعهده دارد. وظیفه اصلی‌اش تعیین استراتژی و راهبردهایی است که در قالب قوانین به تصویب می‌رساند و آن قوانین باید توسط دستگاه‌ها به اجرا درآید. در حقیقت سوگیری و جهت‌گیری بخش‌های مختلف کشور با این قوانینی که مجلس تصویب می‌کند، تنظیم می‌شود.

وظیفه‌ی دوم، بحث نظارت است. نظارت بر این موضوع که آیا کشور، دستگاه‌ها و مراجع مختلف در آن مسیری که مجلس ترسیم کرده در حال حرکت هستند یا انحراف دارند و به خطا رفتند.این دو وظیفه مهمی است که مجلس بر عهده دارد.

متاسفانه به دلایل مختلف در برخی از ادوار مجلس خطاها و انحراف‌هایی در این دو وظیفه به وجود می‌آید. مثلا در وظیفه اول که سیاست‌ها و جهت‌گیری‌ها هست، مجلس به اولویت‌ها توجه نمی‌کند. قوانینی را تصویب می‌کند که آن قوانین مشکل امروز جامعه و مسئله مردم نیست. با فرآیند طولانی و هزینه‌های سنگین به تعبیر خیلی عامیانه یک قانون بی‌خاصیت تصویب می‌شود اما دردی را دوا نمی‌کند. متاسفانه از این قوانین خیلی زیاد وجود دارد. 
خطای دوم این است که مجلس به جای ترسیم خط‌مشی‌ها و سیاست‌گذاری‌های کلان در قالب قانون، وارد جزئیات و امور اجرایی می‌شود. من تمام عمر خدمت را در حوزه‌های اجرایی کار کرده‌ام. در ایامی که در آموزش و پرورش مسئولیت داشتم، مواردی پیش می‌آمد که مجلس یا نماینده محترم حتی در انتصاب یک مدیر مدرسه هم دخالت می‌کرد. یعنی جزئی‌ترین کار اجرایی که مسئولین وزارت آموزش و پرورش مسئولیت آن را دارند. یا در مواردی توصیه می‌شد که این‌قدر پول به این مدرسه بدهید یا به آن مدرسه ندهید.

بنابراین در برخی از مواقع مجلس خطاهایی را مرتکب می‌شود که این خطاها او را از اصلی‌ترین وظیفه‌اش که ترسیم افق‌ها و جهت‌گیری‌ها و استراتژی‌ها برای دستگاه است باز می‌دارد.

در وظیفه دوم هم باز خطاهایی صورت می‌گیرد. ببینید الان ما دولت اصولگرا داریم. نماینده‌های اصلاح‌طلب ممکن است بیایند و روی آن اختلافات سیاسی که با اصولگرایان دارند، در بعد نظارت و در یک بخشی خیلی سخت‌گیرانه وارد شوند که اهمیت زیادی نداشته باشد. اما در یک بخش دیگری که خیلی مهم است اصلا وارد نشوند.

در مجلس قبل هم عکس این روند قابل بحث است. اگر دولت اعتدالی یا متمایل به اصلاح‌طلب سر کار باشد، نمایندگان اصولگرا در بخش نظارت، موشکافانه در جزئی‌ترین مسائل دستگاه‌های اجرایی ورود پیدا می‌کنند. در حالی که نسبت به یک بخش‌های بسیار مهمی رویشان را برمی‌گردانند و نگاه نمی‌کنند. بنابراین در بعد نظارت هم متاسفانه جهت گیری‌های سیاسی و حزبی به شدت تاثیر می‌‎گذارد.

نسیم‌آنلاین: این نظارت‌های به قول شما گزینشی آسیبش خیلی بیش‌تر از فایده‌اش است.

حتما همین‌طور است. به نظر من این دو موضوع در مقبولیت مجلس به شدت تاثیر منفی می‌گذارد. ما الان بیرون از مجلس هستیم اما حتی خود نماینده‌های محترم مجلس هم از این شکوه دارند که مجلس اگر در راس امور است چرا در سیاست‌های بزرگ و مهم کشور دخالت داده نمی‌شود؟ یعنی نتیجه این نوع برخوردها و این خطاها آن خواهد شد که جایگاه مجلس افول می‌کند و مقبولیت و مرجعیتش پایین می‌آید.

وقتی مقبولیت و مرجعیت پایین آمد، من که می‌خواهم بیایم در انتخابات شرکت کنم، می‌گویم این مجلس چه کاره است؟ نه سر پیاز است و نه ته پیاز. برای چه بروم رای بدهم؟ مجلس خاصیتی ندارد. درد من را نمی‌تواند تسکین کند. صرفا 270-280 نفر نماینده مجلس هستند و برای خودشان یک کاری دارند. این نتیجه آن خطاهایی است که صورت می‌‌گیرد.

اما به عنوان کسی که 40 سال در حوزه‌های مختلف اداری کار کرده است، باور دارم که علی‌رغم این خطاها و مشکلاتی که مجلس ما دارد، مجلس می‌تواند بسیار موثر باشد. مجلسی که مجلس فعال و شایسته‌ای باشد، می‌تواند در حوزه اقتصاد و در بحث تورم و بی‌ثباتی بازار که الان مشکل همه ماست تاثیرگذار باشد. این دردها و رنج‌ها را کم کند و خطاها را کاهش بدهد.

برخلاف آن‌چه که این روزها متاسفانه خیلی شنیده می‌شود و بعضی از دوستان و بستگان نزدیک ما می‌گویند که رای فایده‌ای ندارد، علی‌رغم همه مشکلات رای واقعا فایده دارد.

نسیم‌آنلاین:‌ مجلس چه سهم و نقشی در اجرای سند تحول آموزش و پرورش می‌تواند داشته باشد؟

در آموزش و پرورش نقشه راهی به نام سند تحول بنیادین آموزش و پرورش وجود دارد. در این سند تحول، چشم اندازهای یک آموزش و پرورش پیشرفته و متناسب با شرایط و مقتضیات جمهوری اسلامی ترسیم شده است. مثل این‌که شما یک قاب نقاشی را روی دیوار ببینید و با دیدن این قاب نقاشی تصور کنید که  5 سال یا 10 سال آینده آموزش و پرورش به کجا می‌رسد. با دیدن این تصویر شما می‌توانید این برداشت را داشته باشید که معلم چه وضعیتی پیدا می‌کند، کلاس‌هایمان چه شکل و شمایلی دارد، کتاب‌های درسی ما چطور است. 

من نمی‌خواهم بگویم این سند بی عیب و ایراد است، اما به نظر بنده این سند فعلا یکی از  بی کم‌و‌کاست‌ترین سندهایی است که می‎‌تواند چشم انداز آموزش و پرورش را روشن کند.

مجلسی که یک چنین سند و نقشه راهی برای آموزش و پرورش جلوی چشمش است، همه تصمیمات را باید اول با این سند انطباق بدهد. ببیند آیا این تصمیم در راستای این سند است یا در تضاد و تعارض با این سند است. متاسفانه در همین چند ماه خبرهایی شنیدم که کاملا در جهت خلاف این سند است.

صحبت از این می‌شود که روی سند خیلی کار شده و مولفه‌های مختلف فرهنگی، دینی، علمی و ورزشی را دارد. اما وقتی بنا است تصمیم‌گیری شود، سند کنار گذاشته می‌شود و تصمیم خودمان را می‌گیریم. نقش مجلس این‌جاست. اگر وزارتخانه درحال گرفتن تصمیمی است که مغایر این سند است، پرچم قرمز را باید بالا بگیرد. خودش دارد تصمیم می‌گیرد که مغایر این سند است پرچم قرمز را بالا کند.

از بعد پیروزی انقلاب 5 مرتبه خیز برداشته شد تا آموزش و پرورش اصلاح شود. به قول شما جوان‌های امروزی حالش خوب شود. از زمان مرحوم شهید رجایی گرفته تا امروز که آخرین سند الان روی میز آموزش و پرورش است. مهم‌ترین عامل شکست تلاش‌ها این است که سند را تصویب کردیم و بستیم و کنار گذاشتیم. دوباره یک گروه دیگر آمدند و آن‌ها گفتند نه ما باید سند تهیه کنیم و بدون سند نمی‌شود. مدت‌ زمان زیادی را وقت صرف کردند تا سند تحول یا تغییر نظام تهیه کردند و دوباره کنار گذاشته شد. شهادت می‌دهم که حتی اگر ما در سال 64 و بعد سال 71 و بعد سال 79 اگر آن سندها را اجرا می‌کردیم امروز حالمان خیلی بهتر بود. معلم ما امروز خیلی وضع بهتری داشت. مدسه‌های ما خیلی شرایط بهتری می‌داشتند.

اگر از این سند تحول توسط مجلس مراقبت نشود، این سند هم یکی دو سال دیگر به قفسه‌ها می‌رود و خاک می‌خورد. چند سال بعد دوباره یک گروه جدید می‌آیند و می‌گویند که ما به سند نیاز داریم. شروع کنیم به طراحی سند و دوباره روز از نو و روزی از نو.

نسیم‌آنلاین: همانطور که فرمودید شان نماینده قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری است. تاکید رهبر انقلاب هم این است که نمایندگان در امور اجرایی و خصوصا انتصابات دخالت نکنند. چطور باید با این چالش مواجه شد؟

این‌طور که من مطلع شدم در 2-3 سال اخیر با تذکری که مقام معظم رهبری دادند و با برخورد فعالانه‌ی شورای نگهبان با این دخالت‌ها، تناوبش کاهش پیدا کرده است. اما در درون خود مجلس سازوکاری وجود دارد که مسئولیت آن مثل دژبانی است که در درون ارتش است و وظیفه‌اش مراقب از رفتار خود نظامی‌ها است. در درون ساختار مجلس هم بخشی وجود دارد که رفتار نمایندگان را باید دائما مراقبت کند و تذکر بدهد و اگر کسی به تذکر توجه نکرد مراحل بعدی داشته باشد. بعد از چند بار تذکر یک محاکمه‌ و یک سرزنش رسمی باشد. این سازوکار به نظرم فعال نیست یا فعالیتش خیلی کم است. باید فعال شود.

نکته‌ی خیلی مهم‌تر به نظر من آموزش دادن به خود نماینده‌هاست. بسیاری از نمایندگان محترم مجلس که وارد مجلس می‌شوند تا قبل از این یا سمت‌های اجرایی نداشتند و یا سمت‌های اجرایی بالایی نداشتند. مثلا خانم یا آقای همکار بنده که مدیر مدرسه بوده است با چالش‌هایی در سطح مدیر کل استان و معاون وزیر و وزیر تا بحال مواجه نبوده است. یک نماینده محترم حداقل باید سه ماه آموزش ببیند. ساختار و سلسله مراتب سازمانی دولت و قوه قضاییه را بشناسد. قوانین و مقررات جاری که در بین دستگاه‌ها در حال اجرا است را بداند. البته این‌ها را به صورت طبیعی بعد از دو سال می‌شناسد ولی در این دو سال خیلی هزینه روی گردن دولت و کشور می‌گذارد. اما اگر در 2-3 ماه اول یک ماه دوره آموزشی باشد و به این مکانیزم‌ها و این سازوکارها، فرایند‌ها، قوانین و مقررات  اشراف پیدا کند، بخش عمده‌ای از این خطاها کاهش پیدا می‌‎کند.

یک نماینده قرار است در سطح کلان یک کشور 90 میلیونی سیاست گذاری کند و قانون وضع کند. یک قانون یک خطی روی 90 میلیون نفر تاثیر می‌گذارد. کم نیست. اهمیت این‌را نباید دستکم گرفت. باید از مجلس حمایت کرد. این‌ها وکلای ما هستند، ما موکلین این‌ها هستیم. باید در انتخابات فعالانه شرکت کنیم. 

نسیم‌آنلاین: این‌ چالش که نماینده‌ مثلا از باب اینکه یک جایی برای جذب افراد به آموزش و پرورش قولی داده در مجلس این موضوع را پیگیری می‌کند و قوانین را با این هدف تغییر می‌دهد را چطور می‌توان حل کرد؟

مهم‌ترین رکن آموزش و پرورش نیروی انسانی است. به هر دلیلی 6 ماه قبل از اول مهر می‌بینند که با کمبود نیروی انسانی مواجه هستند و نمی‌توانند در مدت 6 ماه یا 4 ماه کمبود را برطرف کنند. از سیستم خرید خدمات به عنوان یک مُسَکِّن استفاده می‌کنند تا فعلا اول مهر کلاس بدون معلم نداشته باشند. بعد از آن مجال بیابند تا برای سال دیگر بتواند کارهایی را انجام بدهند. نکته‌ای که اشاره کردید از اینجا وارد قضیه می‌شود و اشکال ایجاد می‌کند.

 یک مثال بزنم. ما همکارانی در آموزش و پرورش داشتیم که این‌ها جزء مربیان پیش دبستانی بودند. این مربیان پیش دبستانی که واقعا در بینشان آدم‌های زحمتکش و معلم‌های بسیار باکیفیت خیلی زیاد هست، 13-14 سال پیش با تجمعی که جلوی مجلس انجام دادند، درخواست رسمی‌شدن داشتند. یعنی از حالت قراردادی و حق التدریس به حالت رسمی دربیایند. همان سال مجلس قانونی را تصویب کرد که هم حق‌التدریس‌ها و هم مکانیزم‌های دیگر همگی بر اساس آن قانون رسمی شدند. باور می‌کنید که در طی این 13-14 سال 12 بار به این قانون اصلاحیه خورد و هر بار گروه‌های جدیدی رسمی شدند؟ همان‌هایی که شما می‌گویید، می‌آیند به نماینده فشار می‌آورند و نماینده برای اینکه دل این‌ها را به دست بیاورد و رضایتشان را جلب کند، یک پیشنهاد می‌آورد و در مجلس لابی می‌کند و گروهی را با خود همراه می‌کند و تصویب می‌کنند.

این نشان می‌دهد که قانون‌گذاری‌ ما تابع یک مصلحت ملی نیست و تابع مصلحت محلی است. متاسفانه این روش اثرات بلندمدتی می‌تواند بگذارد. فردی که امروز نماینده است فردا دیگر نماینده نیست اما قانونی که تصویب کرده بود همچنان برقرار است. اثر سوئی که بر آموزش و پرورش، اقتصاد و بر بخش‌های مختلف می‌گذارد ماندگار است. نماینده همان‌طور که می‌تواند یک چالش را برطرف کند و یک گره از کشور باز کند، می‌تواند یک چالش و گره برای آیندگان ایجاد کند. برای آیندگانی که در کوتاه‌مدت ممکن است متوجه این گره نشوند اما دو سال بعد متوجه می‌شوند که چه به روز این کشور آمده است.

نسیم‌آنلاین: آموزش و پرورش در خیلی از مسائل دنباله‌رو دستگاه‌های مختلفی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای آموزش و پرورش، سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور استخدامی است. این تعدد مراجع تصمیم‌گیری چطور ایجاد شده و در این خصوص چطور باید تصمیم‌گیری شود؟ 

 به عنوان کسی که کار و تحصیلش در این فضاست معتقدم در طی چهل و اندی سال گذشته یک سیستم یک پارچه طراحی نشده است. سیستم یکپارچه نبوده و با برخورد به اولین مانع، سازه‌ی جدیدی طراحی شده تا مانع را برطرف کند. با مشکل بعدی که برخوردیم، دوباره یک ساختار دیگر طراحی کردیم که آن مشکل را حل کنیم. صرف نظر از این‌که این ساختار به یک طراحی یکپارچه نیاز دارد. چه بسا ساختارهایی که در طول 40 سال گذشته طراحی شده، با هم همپوشانی داشته باشند. این فقط در مورد آموزش و پرورش نیست و در مورد همه‌ی دستگاه‌ها صادق است.

آموزش و پرورش هم متاسفانه این‌طور است. مصوبات شورای انقلاب فرهنگی در حکم قانون است. یعنی اگر شورای انقلاب فرهنگی چیزی را تصویب کرد، آموزش و پرورش مکلف به اجرا است. مجلس شورای اسلامی هم قانون تصویب می‌کند. مراجع دیگری همچون شورای عالی آموزش و پرورش هم هستند. بعضی از کمیسیون‌های دولت مثل کمیسیون اجتماعی دولت و خود صحن عمومی دولت هم تصمیم‌گیر هستند. در دوره‌هایی شورای فرهنگ عمومی هم ورودهایی داشته است. وقتی این‌ها را روی یک صفحه می‌چینید و بعد از بالا به آن نگاه می‌کنید، می‌بینید که این‌ها خیلی همپوشانی دارد. یک جاهایی هم جای خالی وجود دارد و هیچ کسی گردن نمی‌گیرد. این فقط در آموزش و پرورش نیست.

هزینه‌های زیادی صرف حکمرانی می‌شود. می‌گویند تو اگر تصمیم گرفتی، تصمیمت را باید نهاد دیگری تایید کند. نهاد دیگر برای این‌که تایید کند باید این کمیسیون‌ها تایید کنند. این کمیسیون‌ها برای این‌که تایید کنند باید این مثلا گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس تدوین شود. اصلا یک سیکل معیوب که هزینه فراوان، زمان بسیار زیاد و منابع بسیار فراوانی را تلف می‌کند. 

آخر سر می‌دانید چه می‌شود؟ چیزی که از این فرآیند می‌آید بیرون را هیچ کسی گردن نمی‌گیرد. به این می‌گوییم می‌گوید تقصیر او است، به او می‌گوییم می‌گوید تقصیر این است. این واقعا یک مسئله اساسی در کشور ماست. واقعا یک روزی یک مرجعی باید در این خصوص تصمیم‌گیری کند. به نظرم می‌آید چون باید روی همه قوای سه‌گانه اشراف داشته باشد، شاید مثلا از منظر مقام معظم رهبری و دفتر ایشان باید راهبری شود.  یا آن شورای سران قوایی که ما داریم و با دستور مقام معظم رهبری تشکیل شده، آن‌ها باید یک چنین پروژه‌ای را تعریف کنند. در حقیقت یک بار یک تیم حرفه‌ایِ کاربلدِ متخصص بنشیند از بالا این صفحه و این نقشه را ببیند و هم پوشانی را کنار بگذارند و بعضی جاها را حذف کنند و یک چیزهایی را ایجاد کنند و یک جاهایی را کوچک کنند. متاسفانه این اقدام صورت نگرفته است. در آموزش و پرورش هم همین‌طور هست.

نسیم‌آنلاین: نقش خود آموزش و پرورش را در این قضیه چطور می‌بینید؟ آیا خودش می‌تواند به عنوان مرجع حل مسائل خودش باشد؟ تا چه اندازه می‌تواند؟

شورای عالی آموزش و پرورش تقریبا چنین نقشی را به عهده دارد. رئیس جمهور رئیس این شوراست. 6 نفر از وزرا، 6 نفر از صاحب‌نظران دیگر و 3 نفر از نمایندگان معلمان هم عضو آن هستند. یعنی یک ترکیب است که اصلا برای پاسخ به این سوال شما درست شده است.  اگر هماهنگی با سازمان برنامه لازم است، اگر هماهنگی با وزارت جهاد لازم است، اگر هماهنگی با وزارت ارشاد لازم است، حالا که این وزرا نشستند آن‌جا هماهنگی‌ها و تقسیم کارها صورت بگیرد و این اختلالات برطرف شود. اما متاسفانه شورای عالی آموزش و پرورش هم به نقشش عمل نمی‌کند.

یک خطای بسیار مهم استراتژیک در طراحی ساختار سیستم‌های دولتی ما از همین‌جا به وجود می‌آید. ما وقتی می‌بینیم شورای عالی آموزش و پرورش کارش را انجام نمی‌دهد، به جای اینکه به او تذکر کنیم و به جای این‌که او را وادار به انجام وظیفه کنیم، می‌آییم یک ساختار دیگر را طراحی می‌کنیم. می‌گوییم پس یک کمیته در شورای عالی انقلاب فرهنگی درست می‌کنیم برای این کارها. در حالی که هست، تو بیا گوشه‌ی این آموزش و پرورش را بگیر. تو تذکر به من وزیر آموزش و پرورش بده، تو تذکر به رئیس جمهور بده. بگو چرا به وظیفه عمل نکردید و چرا هماهنگی‌ها را صورت ندادید.  یکی از دلایل گسترش نابهنجار سیستم‌های ما در حکمرانی همین موضوع است.

نسیم‌آنلاین: چطور می‌شود بسترسازی‌هایی از درون خود آموزش و پرورش انجام داد تا جلوی دخالت نمایندگان گرفته شود. 

یک بخش به انسجام دورنی وزارتخانه برمی‌گردد. وزیر، معاونین وزیر و کسانی که مسئولیت راهبری این مجموعه را برعهده دارند باید از آن کاریزمای لازم باید برخوردار باشند تا زیردستان و نیروهای پایین‌دست به تعبیر بنده «زیرآبی نروند» و دور نزنند. خودشان با دست خودشان برای دولت ایجاد مشکل نکنند.

گاهی اوقات خود نیروهای بدنه نمایندگان را برای دخالت در امور وزارتخانه تهییج می‌کنند. نماینده می‌گوید همکارهای شما آمدند پیش ما شکایت کردند و تظلم خواهی کردند. یک بخش از این به آن قدرت کاریزماتیک که مدیران وزارتخانه باید روی وزارتخانه داشته باشند برمی‌گردد. باید نیروها و عوامل انسانی را متقاعد کرد که آن چیزی که تو به صلاح می‌دانی حتما به مصلحت آموزش و پرورش نیست و اجازه بده این موضوع در فرآیند تعریف شده خودش به مجلس و مراجع دیگر منتقل شود.

من وقتی به خاطرات خودم از ایام خدمت در آموزش و پرورش برمی‌گردم و مرور می‌کنم، در ایامی که آن مدیران ارشد وزارتخانه از حیث این کاریزما و این قدرت جاذبه که باید داشته باشند، ضعیف بودند این اتفاقات بیش‌تر رخ می‌داد. هر زمانی که وزیر و معاونین وزیر از قدرت کارشناسی یا به تعبیر عملی‌تر کاریزمای بالاتری برخوردار بودند این اتفاقات کاهش پیدا می‌کرد. بنابراین به نظرم می‌رسد معقول‌ترین روش این است.

یک نقدی که به آموزش و پرورش دارم برمی‌گردد به این موضوع که ارتباط مدیران با بدنه باید خیلی زیاد باشد. باید چهره‌به‌چهره صحبت کنند و صحبت بشنوند. جلسات توجیهی برگزار شود که این برنامه‌ای که می‌خواهیم اجرا کنیم چرا می‌خواهیم اجرا کنیم. ویژگی‌هایش چیست. معلم به عنوان کسی که باید این برنامه‌ها را در کلاس اجرا کند باید دلش با این‌ها همراه باشد. شرط اصلی همراه کردن دل معلم این است که شما دائما جلسه بگذارید و چهره به چهره صحبت کنید. صحبت‌های آن‌ها را بشنوید و این موضوعی است که به نظر من یک مقداری نسبت به گذشته کمرنگ و ضعیف شده است.

نسیم‌آنلاین: به عنوان کسی که در عالی‌ترین مقام وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی بودید، و ارتباطات خیلی زیادی هم با مجلس شورای اسلامی داشتید، به نظر شما چه تصمیمی می‌تواند وضعیت امروز اموزش و پرورش را بهبود ببخشد؟ 

مهم‌ترین مشکل و مسئله در سازمان اداری آموزش و پرورش امروز، بحث تمرکز در برنامه ریزی‌ها و نظارت و اجرای برنامه‌هاست. من به جرات می‌توانم عرض کنم که تقریبا هیچ کشوری را شما پیدا نمی‌کنید که درجه تمرکزشان در آموزش و پرورش اینقدر زیاد باشد. یعنی جزئی‌ترین اموری که در مدرسه باید انجام شود از بالا تصمیم گرفته شود و لایه به لایه بخشنامه شود تا برود در مدرسه. ما از این فرآیند صدمه بسیار زیادی خوردیم. شاید 60 سال پیش این جواب می‌داده ولی در آموزش و پرورش امروز باید درجه تمرکز را کاهش بدهید. اصطلاحا می‌گویند سازمان باید مسطح شود. ارتفاع سازمان باید کاهش پیدا کند و سازمان مسطح شود.

خیلی از کشورها این کار را شروع کردند و نتایج خیلی خوبی هم به دست آوردند. نتیجه می‌شود این که مدرسه روی پای خودش می‌ایستد. دیگر مدرسه منتظر نیست که تو برای مشکلش نسخه بپیچی. خودش مشکلش را حل می‌کند. شما به عنوان حوزه‌ی ستادی نیروی پشتیبانی کننده و تسهیل کننده هستید نه عمل کننده. عمل کننده اوست.

مشاوره می‌دهید، منابع علمی را در اختیارش می‌گذارید و مدرسه روی پای خودش می‌ایستد. خیلی از علمای آموزش و پرورش این‌ را گفتند و من از آن‌ها یاد گرفتم این‌ را می‌گویم. خیلی از کشورها هم این‌را اجرا کردند و موفقیت‌های خیلی خوبی را به دست آوردند. در این صورت منابعی که دولت برای آموزش و پرورش می‌گذارد به صورت بهینه هزینه می‌شود. دیگر هدر رفت ندارد. اتلافش کاهش پیدا می‌کند.  نرخ بهره وری به سرعت بالا می‌رود و چه بسا ما با همین هزینه که الان داریم برای آموزش و پرورش می‌کنیم و معلم‌ها و خانواده‌ها و مدیرها ناراضی هستند بتوانیم یک آموزش و پرورش خوب و مدرسه درست و درمان داشته باشیم.

ارسال نظر: