شهرهای پوشالی و ساختمان‌های بدون ستون

کدخبر: 2376580

این مدل از توسعه همان‌طور که در فرانسه نتایج خوبی هم نداشت، در ایران هم معضلاتی را پدید آورد. اجرای این شکل از توسعه شهری برای کشور ما باعث شد توسعه‌یافتگی بیش از حد شهرهای اولویت‌دار نسبت به حاشیه‌های خود مشکلاتی را بوجود بیاورد.

نسیم آنلاین؛ محمد غفاری: مفهوم توسعه، ضرورتا یک مبدا و یک مقصد دارد. کشورهای توسعه‌نیافته در برنامه‌های توسعه سعی می‌کنند در فرآیندی از یک امر موجود به امر مطلوب برسند. انواع الگوهای توسعه توسط سازمان‌های بین‌المللی به کشورهای توسعه‌نیافته اعلام می‌شوند. این دستورالعمل‌ها برای رسیدن کشورها به وضعی ایده‌آل از نظر جامعه جهانی وضع می‌شوند. در هر برنامه توسعه شما سعی می‌کنید که اوضاع اجتماعی و اقتصادی خود را بهتر کنید. این نسخه‌های کلان مخصوصا در دو دوره ابتدایی برای بهبود وضع منافع اقتصادی و اجتماعی کشورهای غربی است.  در یک دسته‌بندی کلی  ما چهار نوع  توسعه داریم که در چهار دوره اصلی در دستور کار قرار گرفته‌اند:

  1. توسعه به مثابه امر اقتصادی: در این دوره رشد اقتصادی به عنوان  فرآیندی خطی در نظر گرفته می‌شد و تمرکز اصلی روی رشد تولید ناخالص ملی بود. این امر نیازمند آن بود که سرمایه‌گذاری‌ها در مناطقی انجام شود که مزیت نسبی دارند. در این مدل از توسعه بر این باور هستند که پیشرفت و رشد اقتصادی مناطق دارای مزیت نسبی به‌تدریج به سایر حوزه‌ها و مناطق سرریز و موجب توسعه آنها نیز می‌شود.
  2. توجه به نیازهای اساسی و مسئله باز توزیع درآمد: رویکرد قبلی مشکلاتی مانند فقر، بیکاری، نابرابری اقتصادی، شکاف اجتماعی را بوجود آورد. برای بهبود دادن اوضاع، مطالعات زیادی در مورد بازتوزیع درآمدها صورت گرفت. توجه به مناسب نبودن برخی برنامه‌ها برای کشورهای توسعه‌نیافته که موجب رشد فقر در این کشورها شده بود در این دوره مورد توجه قرار گرفت. بازتوزیع درآمد نسبت به رشد اقتصادی برای تامین نیازهای اولیه اصلی‌ترین بازنگری در سیاست‌های برنامه اول بود.
  3. تعدیل ساختاری و خصوصی‌سازی: در این دوره رشد صنعتی اهمیت زیادی پیدا کرد و صندوق بین‌المللی پول با در ازای برخی اصلاحات ساختاری به کشورهای در حال توسعه وام‌های کلان می‌داد. این صندوق که پیشران این سیاست خاص توسعه بود از نوسازی دولت حمایت می‌کرد. با این شرط که دولت‌ها از آسیب‌پذیرترین گروه‌های اجتماعی حفاظت و در خدمات اجتماعی، زیرساخت‌ها و حفظ محیط‌زیست سرمایه‌گذاری کنند.
  4. توسعه انسانی: سازمان ملل بعد از فروپاشی شوروی، اصولی برای شکل جدیدی از توسعه ارائه داد. این الگو: «فرآیند بسط انتخاب‌های انسانی در بستر فضای اجتماعی قابلیت‌زا برای دستیابی به زندگی بهتر» تعریف می‌شود. انسان در این مدل توسعه، مرکز قرار می‌گیرد. در میانه راه این الگو به مؤلفه‌هایی نظیر همبستگی اجتماعی، توانمندسازی، ادغام اجتماعی، مبارزه با طرد اجتماعی، توسعه مبتنی بر مشارکت فقرا هم توجه کرد.

مدل‌های بالا با هدف توسعه اجتماعی و اقتصادی در جهان اجرا شده است و هر کدام مزایا و معایب خود را داشته‌اند. در ایران الگوبرداری ما از ترکیبی از  شکل اول و  سوم توسعه بوده و همچنان هم تا حدودی این اتفاق ادامه دارد. اگر همه‌ی آب را در یک یا چند حوض بزرگ بریزیم این آب سرایز خواهد شد و به بخش‌های اطراف خود هم آب می‌رساند. ایجاد کردن یک یا چند مرکز قدرت برای تمرکز ثروت و قدرت هم ایده‌ای شبیه به همین مثال حوض است که می‌تواند الگوی توسعه ایران پس از انقلاب اسلامی را به ما نشان بدهد. شما اگر بتوانید تهران، اصفهان، مشهد، تبریز و چند شهر مهم دیگر در ایران را به شدت توسعه بدهید و امکانات و ثروت و همه‌ی مواردی که در توسعه اجتماعی به آن نیاز است را در چند شهر محدود ایجاد کنید حتما این وضعیت به شهرهای اطراف آن نیز سرایت خواهد کرد. شهرهای دور‌و‌بر و حاشیه‌ی شهرهای بزرگ طبیعتا باید با استفاده از وضعیت مرکز توسعه‌یافته نزدیک خود وضع بهتری پیدا کنند. همچنین عدم توجه به سیاست‌های بازتوزیع وضعیت را ناعادلانه و سخت‌تر می‌کند.

 اولین مرتبه‌ای که ایران به دنبال پیروی از این الگو رفت قبل از انقلاب بود. قبل از انقلاب شرکت ستیران به سفارش سازمان برنامه و بودجه وقت با الگوبرداری از طرح فراگیر آمایش فرانسه به نام سزام، برنامه‌ای برای توسعه کشور ارائه داد. این طرح در مطالعات آمایش سرزمین ایران بعد از انقلاب هم مورد توجه و بررسی قرار گرفت. بعد از انقلاب هم تحت تاثیر شرایطی که دفاع مقدس برای کشور بوجود آورده بود تا برنامه سوم توسعه رویکرد قبل بشدت قبل از انقلاب  همچنان در دستور کار قرار داشت. عوامل بسیاری از جمله جنگ و ویرانی‌ها باعث شد بازنگری خاصی در الگوی توسعه ایران انجام نشود. آمایش کشور غیرمتمرکز و مرکزگریز زیاد در دو برنامه اول توسعه مورد توجه قرار گرفته نشد، تمام توان کشور صرفا معطوف به بازسازی زیرساخت‌های کشور بود.

مدلی که در ایران اجرا شده است در فرانسه و سوییس هم امتحان خود را پس داده و بعد از چندسال کنار گذاشته شده است. در سال ۱۹۴۷ در فرانسه کتابی با عنوان پاریس و بیابان فرانسه به قلم شخصی به نام گراویه انتشار یافت. گراویه در کتاب خود به‌خوبی تمرکز فعالیت‌ها در پاریس و رها شدن بخش بزرگی از سرزمین فرانسه را نمایان می‌ساخت. این کتاب در فرانسه توسط مسئولان مربوطه مورد استقبال واقع شد و مدل آمایش سرزمین فرانسه تغییر پیدا کرد.

در ایران قبل از انقلاب هم با توجه به معضلات دهه  50 طرح آمایشی توسط گروه آمایش سرزمین ستیران پیشنهاد و اجرا شد. در این طرح ایران را به 8 کلان منطقه تقسیم و برنامه‌ریزی بصورت منطقه‌ای صورت می‌گرفت. پس از انقلاب در سال 1362،  طرح آمایش سرزمین اسلامی ایران در ۶ جلد، توسط دفتر برنامه ریزی منطقه‌ای سازمان برنامه و بودجه منتشر شد. با بازبینی و بررسی‌های انجام شده تا سال 64 «خلاصه و جمع بندی مطالعات مرحله اول» مدون شد. در برنامه اول توسعه متناسب با این طرح مواردی تصویب شدند. یکی از این موارد هم «تعیین مناطق اولویت‌دار در توسعه از نظر پذیرش جمعیت و فعالیت» بود. در پیوست شماره یک برنامه اول توسعه(68-72) آمده است:

«هرچند که سیاست‌های اصلاح توزیع درآمد در کوتاه‌مدت ممکن است که رفاه نسبی برای قشر محروم ایجاد کند ولی در بلندمدت تا درآمد ملی افزایش نیابد، سطح عمومی رفاه اجتماعی افزایش نخواهد یافت. بنابراین در ابتدای مراحل توسعه اقتصادی کشور باید توجه داشت که توزیع درآمد هر‌چقدر هم که به‌طور عادلانه تنظیم شده باشد، اگر رشدی در درآمد کل جامعه اتفاق نیفتد، غیر از گسترش عمومی فقر و محرومیت در جامعه نتیجه‌ای نخواهد داشت».

 در متن برنامه‌های توسعه بعدی امید واهی سرریز شدن رشد اقتصادی به باقی گروه‌ها کمرنگ‌تر شد و توجه بیشتری به بازتوزیع منابع در مناطق محروم شد. ایده‌ی مدل توسعه اقتصادی اما باز هم پیش‌فرض سیاست‌گذاران توسعه کشور باقی ماند. با توجه به ایجادشدن پایه‌ها و بنیان‌های اولیه صنعت، خدمات اجتماعی و منابع اقتصادی در مناطق خاصی که در برنامه اول توسعه بیان شده بود، فاصله گرفتن از این رویکرد هر سال سخت‌ و سخت‌تر شد. این مدل از توسعه همان‌طور که در فرانسه نتایج خوبی هم نداشت، در ایران هم معضلاتی را پدید آورد. اجرای این شکل از توسعه شهری برای کشور ما باعث شد توسعه‌یافتگی بیش از حد شهرهای اولویت‌دار نسبت به حاشیه‌های خود مشکلاتی را بوجود بیاورد. تعدیل‌های ساختاری و خصوصی سازی هم بدلیل ادامه دادن این فرایند مشکلاتی را برای کشور ایجاد می‌کنند. شرکت خصوصی‌های که توجهی به مسائل فقر و بازتولید ندارد، سرمایه خود را برای احداث یک صنعت و یا کارآفرینی با راه انداختن یک کارخانه در مناطق مزیت‌‌دار انجام خواهند داد.

مهم‌ترین شهری که این برنامه در آن اجرا شد، تهران است. تهران مانند یک ظرف شکسته شده بجای اینکه منابع و امکانات خود را به اطراف خود سرازیر کند مثل یک سیاه‌چاله همه چیز را در خود می‌بلعد. تهران مردم دیگر شهرها را هم به سمت خود می‌کشاند و با داشتن امکانات مناسب آن‌ها را در شهر ماندگار می‌کند. مرکز شهرهای دیگر هم هرگز نتوانستند باعث بهبود اوضاع شهرهای اطراف خود بشوند و همواره همه چیز را در خود گرفته‌اند. وضعیت مهاجرپذیری و پررفت‌وآمد بودن شهرهای بزرگ و اولویت‌دار موجب بروز آسیب‌هایی در خود این شهر‌ها نیز شده است. شهرهای بزرگ علاوه بر فرسوده شدن بخاطر حمل بار بیش از ظرفیت خود با فسادها و آسیب‌هایی هم مواجه می‌شوند. رفت‌وآمد زیاد و سختی‌های تردد در شهرهای شلوغ، همچنین باعث فرسودگی مردمی می‌شود که برای کسب غنیمت به تهران و دیگر شهرهای توسعه‌یافته‌تر آمده‌اند.

‎89 درصد از جمعیت کشور در ۴۵ درصد از وسعت جغرافیایی ایران سکنا گزیده‌اند و ‎2 درصد باقی مانده آن در ۵۵ درصد از پهنه سرزمین زندگی می‌کنند. ۸۷ درصد از شاغلین ایران در نیمه غربی شمالی و ۱۳ درصد مابقی در نیمه شرقی جنوبی فعالند. ۸۸‎/۶ درصد از بزرگراه‌های کشور در نیمه غربی شمالی و تنها ۱۱‎/۴ درصد در نیمه شرقی جنوبی کشیده شده است. در مجموع می‌شود با استناد به این آمارها و آمارهای بسیار دیگری متوجه عدم تعادل در توسعه منطقه‌ای کشور بشویم. هرجا کلان‌شهرهایی وجود داشته باشند می‌توان کار کرد، در اتوبان رانندگی کرد، از برق و گاز استفاده کرد، امکانات رفاهی مناسب داشت و  اگر جای دیگری را برای زندگی انتخاب کنید شرایط سختی را خواهید داشت.

چیزی که این مدل توسعه بوجود می‌آورد چند شهر زیبا و شلوغ و چندین شهر و روستای ویرانه و مخروبه است. شما همه‌ی آب را در نوک قله نگه داشته‌اید ولی این برف بعد از آب شدن به سمت پایین حرکت نمی‌کند. هوا در این قله‌ها آنقدر گرم است که همه‌ی برف‌ها توسط قله‌نشیان مصرف می‌شود. منظره‌ای که در ایران ساخته شده هرگز شبیه توسعه‌یافتگی نیست. چند کاخ مجلل که بسیار شلوغ و در حال فرسایش است و هزاران خانه معمولی کوچک و بزرگ رها شده به دست فراموشی. بعد از چند سال شرایط اقتصادی و اجتماعی منطقه‌ی شما با فقر و فساد عمومی مواجه می‌شود، چون کاری برای انجام دادن نیست. همه‌ی منابع سمت مرکز می‌آیند چون سیاستی برای توزیع عادلانه ثروت و مزایای دیگر در کشور وجود نخواهد داشت.

 این شکل از توسعه آسیب‌های زیادی به کشور و سرمایه‌های مختلف می‌زند و در بلندمدت بجای توسعه باعث بدتر شدن شرایط می‌شود. توسعه در بعد اجتماعی خود باید بتواند باعث بهبود کیفیت زندگی، تحقق برابری و عدالت اجتماعی، نیل به یکپارچگی اجتماعی بشود. در کل نظامی پایدار و همبسته و در عین حال پویا باید  غایت یک توسعه در بعد اجتماعی باشد. توجه اصلی سیاست‌گذران توسعه در ایران به سمت امر اقتصادی بوده و این باعث غفلت این افراد از امر اجتماعی شده است.

 عدم توجه به سنت‌های تاریخی اعم از سنت‌های دینی و ملی باعث می‌شود توسعه پایدار نباشد و بیشتر از فایده، ضرر داشته باشد. عدم هماهنگی برنامه با بستر آن در توسعه و بی‌توجهی به روستاها و تمرکز بر رشد تولید ناخالص باعث می‌شود همه سرمایه و امکانات در شهر بماند و باقی نقاط کشور عقب بمانند. وجود فاصله بین شهرهای اصلی کشور و دیگر نقاط کشور باعث ایجاد حس دوقطبی و نابرابری می‌شود. با ادامه دادن به این فرایند تنها نتیجه‌ای که برای کشور حاصل می‌شود سخت‌ترشدن شرایط زندگی در کشور و حمله گسترده و  مستمر به شهر است. شهرهای پیشرفته‌تر ایران حتما معضلات زیادی را برای ارائه خدمت به همه مردم کشور خواهند داشت و شهرنشینی و تردد در شهر با معضلات بیشتر و شدیدتری مواجه خواهد شد.

ارسال نظر: