تعبیر خواب خود را از این افراد بپرسید

کدخبر: 2341495

خواب انواع مختلفی دارد و همه خواب‌هایی که ما می‌بینیم، دارای تعبیر نیستند. اما تعبیر خواب‌های‌مان مهم خود را باید از چه کسی بپرسیم؟ در ادامه توصیه پیامبر اسلام (ص) را در این باره می‌خوانید.

به فرموده‌ رسول خدا (ص) رؤیا سه گونه است: «بشارتی از جانب خدا، غمی که شیطان به وجود می‌آورد، و حدیث نفس‌های انسان با خویش که آن‌ها را در خوابش می‌بیند».[1] بنابراین ممکن است خوابی که دیده‌ایم، یکی از سه نوع بالا باشد پس لازم است مطابق همان تعبیر شود و براساس همان اهمیت داده شود. قطعاً خواب‌هایی که مرور افکار و اتفاقات روزمره‌ی ماست، چندان اهمیتی ندارد که بخواهیم به دنبال تعبیر و تفسیر آن‌ها بگردیم. اما دو نوع دیگر خواب نیز در شرایط خاصی معتبر و قابل اعتنا هستند که ان‌شاءالله در ادامه اشاره خواهیم کرد.

خواب می‌بینم، پس روح دارم

خواب دیدن، یکی از ادله‌ی روشن برای اثبات بعد روحانی و غیرمادی وجود انسان است. دلیلی که تقریباً همه‌ی آدم‌ها به‌راحتی آن را تجربه و درک می‌کنند. شخصی در اتاق و بستر خود تا صبح می‌خوابد؛ نه از بستر نه از اتاق و نه از خانه خارج نشده است، اما بعد از بیدار شدن از خوابی سخن می‌گوید که در کشوری دیگر، در زمان و مکانی دور رخ داده است؛ این نشان می‌دهد که انسان غیر از جسم مادی، بعد دیگری دارد که غیرمادی، فرازمانی و فرامکانی.

امیرمؤمنان علی (ع) خواب و منشأ آن را این‌گونه شرح داده‌اند: «خداوند متعال روح را بیافرید و برای آن فرمانروایی قرار داد، که همانا نفس است. پس، هرگاه بنده بخوابد، روح از بدنش خارج شود و فرمانروای آن بماند. در این هنگام فوجی از فرشتگان و فوجی از جنّیان بر او می‌گذرند. پس اگر از رؤیاهای صادق باشد از فرشتگان مایه می‌گیرد، و اگر از خواب‌های دروغین باشد، از جنّیان سرچشمه می‌گیرد». [2] این بیان که هنگام خواب، فوجی از فرشتگان و جنیان بر نفس آدمی عبور می‌کنند، نشان دهنده این معناست که عالم مخلوقات، یک کل یکپارچه است که اجزاء آن با هم در ارتباط­ند و از هم تأثیر و تأثر می‌پذیرند؛ وجود انسان نیز به‌عنوان یکی از مخلوقات عالَم، با دیگر مخلوقات در تأثیر و تأثر است، اما انسان به‌عنوان اشرف مخلوقات می‌تواند بیشترین تأثیر و بیشترین مدیریت را بر این ارتباطات داشته باشد و این مسئله بیش از همه، با بکار بستن راهنمایی‌های راهنمایان راستین بشر محقق می‌شود. مثلاً آدابی که دین برای خوابیدن ارائه می‌کند، در نوع خواب­ دیدن ما و آسودگی و برائت از آزارهای خواب‌های آشفته که طبق روایت منشأ شیطانی دارد، بسیار مؤثر است.

رویای صادقه چه زمانی دیده می‌شود

همان‌طور که اشاره شد، زمان خواب دیدن و شرایط شخص خواب بیننده، در نوع خواب و تعبیر و تحقق آن اثر دارد. امام صادق (ع) در پاسخ به ابوبصیر که پرسید آیا خوابِ راست و دروغ، هر دو یک منشأ دارد؟ فرمود: «درست است، [با این تفاوت که] رؤیای دروغ و جور واجور را، انسان در آغاز شب، که هنگام تسلّط [شیاطین] رانده شده و نابکار است می‌بیند. این گونه رؤیاها، تخیّلات آدمی است و دروغ و درهم و بر هم و بی ارزش‌اند. اما رؤیای صادق را بعد از گذشت دو سوم شب می‌بیند که فرشتگان فرود می‌آیند و آن پیش از سحر است. این گونه رؤیاها راستند و به خواست خدا تحقّق می‌یابند، مگر آن که بیننده خواب جُنُب یا بی وضو خوابیده باشد و خداوند عزّ و جلّ را چنان که شاید یاد نکرده باشد؛ در این صورت، رؤیا با تأخیر و درنگ تحقّق می‌یابد».

تعبیر خواب خود را از که بپرسیم؟

پیامبر عزیز اسلام(ص) فرمودند: «هرگاه یکی از شما خواب خوبی دید آن را تعبیر کرده و برای دیگران بازگو کند و اگر خواب بدی دید آن را تعبیر نکند و به کسی هم نگوید.»[3] و در جایی اشاره داشتند:«خواب تا زمانی که تعبیر نشود، همچون پرنده روی سر خواب بیننده در پرواز است، و همین که تعبیر شد، فرود می‌آید. خواب خود را جز برای دوست و کسی که اهل فکر و نظر است بازگو نکنید».[4] حضرت در سخنی دیگر می فرمایند:«رؤیا را جز برای مؤمنی که از حسادت و فساد مبرّاست نباید بازگو کرد».[5] و در فرمایشی دیگر تاکید داشتند:«رؤیا را جز برای شخص عالم یا خیرخواه، نباید بازگو کرد».[6]

بر مبنای روایات نورانی پیامبر، هر کسی شایسته‌ی شنیدن خواب ما نیست؛ پس هشدار در مورد شیّادانی که ادعای دروغین تعبیر خواب دارند، جدی است. حتی در مورد اطرافیان، دوست و همسایه هم باید محتاط بود؛ دوستی،همسایگی و فامیلی بجای خود؛ اما خواب را نباید برای همه تعریف کرد؛ معیار را حدیث رسول خدا معین نموده است. بر همین اساس کتاب‌های فراوان و رنگارنگ تعبیر خواب هم خالی از بی‌مایگی نیستند! مشهورترین آن‌ها، منسوب است به ابن سیرین. ابن سیرین شخصی است که در تاریخ به علم و فضیلت شناخته شده است اما انتساب کتاب‌های تعبیر خواب به او، به‌طور جدی محل اشکال است. [7]

پی‌نوشت‌ها:

[1] - میزان الحکمه، ج4، ص319 [2] - بحار الأنوار: ٤٠/٢٢٢/٤. [3] - کنز العمّال: ٤١٣٩٢ [4] - کنز العمّال: ٤١٣٩٠ [5] - کافی: ٨/٣٣٦/٥٣٠ [6] - میزان الحکمه، ج4، ص322 [7] - رجوع شود به: https://article.tebyan.net/103368

«تبیان»

ارسال نظر: