مهدی فضائلی، کارشناس مسائل سیاسی:
به چه میزان سوءمدیریت در اداره کشور را باعث بهوجود آمدن مشکلات بویژه مشکلات اقتصادی این روزها میدانید و چه مقدار راهحل برونرفت از مشکلات را اعتماد به تولید داخل قلمداد میکنید؟
مشکلات کشور تکعاملی نیست که ما همه را به سوءمدیریت نسبت دهیم، بلکه عوامل مختلفی دارد و یکی از آنها که در برخی حوزهها وجود دارد، بحث سوءمدیریت است و اختصاص به دوره خاصی هم ندارد و نمیتوانیم بگوییم در دوران قبل مدیران، مدیریت بسیار عالی داشتهاند و در حال حاضر سوءمدیریت ۱۰۰ درصدی وجود دارد. در حوزههایی کمکاریهایی شده است که در ادوار مختلف در دورانی بیشتر و در دورانی کمتر بوده است.
در حوزه مشکلاتی که امروز با آن مواجه هستیم و به نوعی جامعه با آن مواجه است و فشاری که روی طبقه متوسط و بویژه طبقه محروم جامعه است، در دولت کنونی مبانی قابل توجهی وجود دارد و یکی از عواملی که باعث سوءمدیریت شده، نوع نگاهی است که دولت فعلی به حل مسائل داشت یا شاید هنوز هم در بخشهایی از دولت این نگاه وجود داشته باشد؛ نگاه این است که دولت برای حل مشکلات به جای اینکه به ظرفیتهای داخلی و توانمندیهای داخل کشور به صورت عمومی از جمله توانمندیهای نیروهای انسانی، توانمندیهای طبیعی و معادن، توانمندیهای علمی و فرصتهایی که در کشور به لحاظ علمی وجود داشته و دارد و امثال این ظرفیتها توجه و تاکید داشته باشد، از ابتدای دوره نگاهش به دست بیرون از مرزها بوده و اینکه مشکلات داخلی ما در تعامل با آمریکا و اروپا حل میشود. این علاوه بر اینکه یک نگاه کاملا خطا و اشتباه راهبردی بود- که ما توقع داشته باشیم مشکلات ما توسط دشمن حل شود- نشان میدهد ما کاملا دشمن را نشناختهایم و علت مشکلات کشور را نتوانستهایم ریشهیابی کنیم. همین عامل باعث شد فرصتهای قابل توجهی در کشور و در حقیقت از مردم از بین برود و یک فرصتسوزی اتفاق
بیفتد؛ به این دلیل که مسیر اشتباهی برای حل مشکلات طی شد.
به دلیل عدم توجه و نوع سرمایهگذاری بر سرمایههای داخل کشور آنهایی که بالفعل بود باید تقویت میشد و آنهایی که بالقوه بود باید به فعلیت میرسید از دست رفت و فرصتی که از دست رفت به این راحتیها قابل جبران نیست و جایی که سرمایهگذاری شده بود و توقعی که برای حل مشکل توسط دشمنان کشور بود به نتیجهای نرسید و این باعث شد مشکلات تلنبار شود و تحریمها تاثیر خودش را بیشتر بگذارد.
به نظر شما اگر تولیدات و توان داخلی را جدی بگیریم، وضعیت تغییر خواهد کرد؟
اگر ما از توان داخلی درست استفاده کرده بودیم، قطعا تاثیر تحریمها به میزانی که در حال حاضر میبینیم نبود، البته با نگاه منصفانه تحریمها را نمیتوانیم به عنوان عامل مشکل نادیده بگیریم اما این مسأله که چرا تحریمها امروز موثر شده است، یکی از مهمترین دلایلش این است که ما ظرفیتهای داخل را بموقع فعال نکردیم، که بخشی به دلیل کمکاری، سوءمدیریت و نگاه خطا و اشتباهی بود که ما در این دولت شاهد بودیم و البته بخشهایی هم به اشتباههای دولتهای قبل بازمیگردد که به این ظرفیتها در دولتهای قبل نیز توجه لازم نشده بود. این یکی از سوءمدیریتهایی است که در این دوره اتفاق افتاده و فرصتها از دست رفته و طبیعتا جبران آن سخت است. البته واقعیت وجود ظرفیتها در کشور را نمیتوان نادیده گرفت بلکه میتوان به عنوان یک عامل مهم حل مشکلات، همچنان از ظرفیتهای داخل استفاده کرد. این نکته هم مهم است که باید نقش دشمنان را از آن چیزی که هست بزرگتر نکنیم و تصور نکنیم همه مشکلات علتش دشمن است، البته آنها تاثیرگذار هستند ولی توانمندیهای داخل کشور را نیز نباید نادیده گرفت. اگر ما به این واقعیت پی برده و پای آن بایستیم و به صورت عملی
نشان دهیم که این نگاه تغییر کرده و این را دریابیم که راه حل مشکلات را میتوانیم در داخل پیدا کنیم و قطع امید از عوامل خارجی اتفاق بیفتد، میتوانیم اتفاقات مهمی در راستای مشکلگشایی کشور رقم بزنیم البته بهتر بود زودتر این کار را شروع میکردیم تا نتایج بهتری را شاهد باشیم.
در داخل کشور با عدم تصمیمگیری و محافظهکاری برخی مدیران مواجه هستیم و این مسأله نیز موجب کمکاری میشود. نظر شما در این باره چیست؟
وقتی بحث سوءمدیریت میشود غالبا ذهنها به سمت بدعملیها میرود، یعنی کسی که تصمیم بدی میگیرد و اقدام نامناسبی را انجام میدهد.
سوءمدیریت اندکی فراتر از این است و میتوانیم بیعملی به این معنی که تصمیم درست در زمان خود گرفته نشده و اقدام مناسب در زمان و سطح خود انجام نشده است را نیز جزو سوءمدیریت قلمداد کنیم و چهبسا بیعملیها و اقدامات و تصمیمات نابهنگام ضررهایش از تصمیمات نادرست بیشتر باشد و نوعی سوءمدیریت محسوب میشود. در قسمتهای نظارتی و بازرسی که وارد میشویم و عملکرد سیستمها را میبینیم، بیشتر توجه به اقدامات یا تصمیمات اشتباهی است که انجام یا اتخاذ شده و کمتر نسبت به اقدامات و تصمیماتی که اتخاذ نشده توجه میشود. اگر در سیستمهای نظارتی ما عمل نابهنگام را هم وارد کنیم، مدیران ما توجه و دقتشان بیشتر شده و محافظهکاریها نیز کمتر میشود.
برخی مدیران هستند که ترجیح میدهند تصمیم نگیرند و این تصمیم نگرفتنها اگر موجب ضرر و زیان بشود، سوءمدیریت است که باید موجب مجازات مدیر شود و اخیرا نیز در صحبتهای رئیس قوهقضائیه میشنویم که به این مسأله توجه شده که بسیار به لحاظ مدیریتی نکته مهم و تعیینکنندهای است.
«روزنامه وطن امروز»