مدیریت نان در مسیر تبدیل شدن به الگو

کدخبر: 2375341

اجرای موفق طرح مدیریت نان به عنوان رقیب مدل حذف ارز ترجیحی درحال تبدیل شدن به یک موفق است

از زمانی که وزیر اقتصاد از طرح هوشمندسازی یارانه نان و آرد خبر داد، دو ماه نمی‌گذرد. با این حال به گواه ارزیابی ستاد اقتصادی دولت مبنی بر اجرای موفق آزمایشی آن در چندین استان، این طرح در آستانه اجرای سراسری در کل کشور قرار گرفته است.
رئیس‌جمهور اعلام کرده که این طرح می‌تواند به عنوان الگو در اختصاص یارانه برای سایر بخش‌ها و در جهت شفاف سازی اجرایی شود. با این حال این سوال پیش می‌آید که مولفه‌هایی که در همین بازه زمانی کوتاه، موفقیت نسبی این طرح را رقم زده‌اند و آن را قابل تسری به سایر طرح‌های یارانه‌ای و حتی حکمرانی می‌کنند، چیست؟
برای پاسخ به این سوال، بد نیست یک بار کلیت این طرح را مرور کنیم. این طرح از منظر سیاستی، در نقطه‌ای کاملاً متضاد با سیاست ارز 4200 قرار دارد. به این صورت که یارانه آرد، به جای واردکننده، صرفاً در ازای خرید مصرف کننده نهایی، به نانوا داده می‌شود تا وی در نهایت بهای آرد را به صورت آزاد به دولت بپردازد.
بدین ترتیب با واقعی شدن قیمت آرد تا قبل از رسیدن به دست مصرف کننده، اولاً قاچاق یا همان عرضه خارج از شبکه نانوایی‌ها کنترل می‌شود، ثانیاً معطلی اضافه مردم در صف نانوایی‌های دولتی یا حتی نیمه دولتی متخلف که از هر چند نان، یکی را برای عرضه خارج از شبکه کنار می‌گذاشتند، از بین خواهد رفت. ثالثاً از قِبَل کنترل نشتی یارانه آرد، سالانه در حدود  50 هزار میلیارد تومان، دست سیاست‌های رفاهی دولت را خواهد گرفت. رقمی که معادل دو ماه یارانه‌های 300 و 400 هزار تومانی کنونی است و رابعاً دانش ضمنی که از منظر تجربه اجرایی و نظارتی در بدنه کارشناسی دولت ایجاد می‌شود، اهمیت چند برابری دارد.
شاید بتوان به جرئت گفت برای نخستین بار است که یک سیاست اقتصادی با استفاده از ابزارهای جدید محاسباتی و داده کاوی (دیتا ماینینگ) قرار است مورد نظارت قرار گیرد. بدین صورت که داده‌های مختلف و جزئی در باره فروش هر نانوایی از قبیل تعداد و میزان تراکنش‌های نان، بازه زمانی فعال ماندن نانوایی در طول روز، تنوع کارت‌های بانکی استفاده شده برای خرید از نانوایی، حجم خرید نان و. . به صورت آنلاین قابل رصد خواهد بود.  
با این اوصاف برخی از درس‌هایی که از همین طرح موفق دو ماهه می‌توان دریافت، به صورت زیر است:
 1- موفقیت سیاست‌های رفاهی در گرو اطلاعات جزئی و تا حد زیادی قابل قبول: طرح یارانه آرد از منظر نظارتی، متکی بر داده‌های فروش تک تک نانوایی هاست. همین موضوع برای هر سیاست یارانه‌ای دیگر قابل توصیه است. دولت در ادامه، برنامه‌های بزرگ تری برای یارانه‌ها در پیش دارد که در راس آن‌ها جایگزینی کالابرگ الکترونیک به جای یارانه هاست. با این حال، در صورتی که نیاز به تفکیک دهک‌های نیازمند برای حمایت بیشتر یا کمتر باشد، چاره‌ای جز تکیه به ریز اطلاعات رفاهی خانوارها، تغییرات آن و نیز بازبینی دوره‌ای خانوارهای نیازمند در هر گروه نیست. موضوعی که تا پیش از این، در خصوص یارانه‌های نقدی و معیشتی اتفاق نیفتاده است.
 2- توجه به ابعاد اجتماعی سیاست‌های یارانه ای: طرح یارانه آرد در شرایطی چتر نظارتی این حوزه را گسترش داده که در فرایند خرید نان توسط مردم از نظر ریالی بهای اضافه‌ای از سوی آنان پرداخت نمی‌شود و با به کارگیری کارت خوان‌هایی مشابه کارت خوان‌های مرسوم، کمترین تغییری در تجربه خرید نان توسط آنان اتفاق می‌افتد. این موضوع را با مثلاً طرح سبد کالای دولت قبل که مقایسه می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که در طراحی طرح‌های یارانه‌ای باید به طور ویژه به ابعاد اجتماعی آن نیز توجه کرد.
 3- فقر شدید اقتصاد کشور از منظر سامانه‌ها و هوشمندسازی: وضعیت زیرساخت‌های اقتصادی کشور در سال‌های اخیر به گونه‌ای پیش رفته که هم اینک کوچک‌ترین اقدامات سامانه سازی و هوشمندسازی نظیر یارانه آرد و نان در نانوایی‌ها نتایج بزرگی را رقم می‌زند. به عنوان مثال سال گذشته و پس از مدت‌ها مطرح شدن لزوم کنترل خلق پول بانک ها، سامانه‌ای به این منظور طراحی و پیاده سازی شد. از نخستین نتایج سیاست گذاری برای رشد ترازنامه بانک‌ها به کمک این سامانه در همین مدت یک سال، کنترل موثر خلق پول و نقدینگی است که در ماه‌های اخیر رقم خورده است. نمونه‌های دیگر از این قبیل را  نیز می‌توان مثال زد که تا همین اواخر معطل مانده‌اند از جمله سامانه جامع مالیاتی که زیرساخت طرح‌های مهمی مانند مالیات مجموع درآمد است یا سامانه املاک و اسکان برای شناسایی خانه‌های خالی  یا کنترل اجاره بها و. .. که در سال‌های گذشته معلوم نیست به چه دلایلی بر زمین مانده و جای انتقاد از مجموعه دولت و نهادهای مرتبط را باقی گذاشته‌اند.
 4- توجه به تیغ دو لبه هوشمندسازی: هوشمندسازی یا ایجاد نظام‌های کنترلی و حکمرانی با استفاده از دانش‌های مبتنی بر کنترل و اشراف بر جریان اطلاعات، موضوعی است که با اجرای طرح‌های اخیر نظیر مدیریت هوشمند یارانه آرد یا سامانه‌های وزارت بهداشت برای کنترل وضعیت واکسن مردم، به تازگی مورد توجه قرار گرفته است. با این حال به نظر می‌رسد اولاً در حوزه‌هایی که نظیر مالیات و گمرک و سیاست‌های رفاهی کمبود شدید احساس می‌شود، به سرعت باید به اجرا درآید، ثانیاً حرکت به سمت این مسیر حکمرانی خود نیازمند الزاماتی نظیر افزایش قدرت تاب آوری و ایستایی در برابر هجمه‌های سایبری و سرقت حجم بزرگی از اطلاعات ملی است. موضوعی که در آن هنوز خلأهای جدی در کشور مشاهده می‌شود. در راس کمبودها در این زمینه می‌توان به جدی نگرفتن نهاد پدافند غیر عامل در کشور اشاره کرد.
از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد در افق‌های بعدی هوشمندسازی، رسیدن به الگوی مطلوب استفاده از دانش‌های هوشمندسازی برای سیاست گذاری و به ویژه اعمال مجازات‌ها محل تامل جدی است. از آن جایی که اعمال محدودیت‌های هوشمند برای افراد متخلف در هر حوزه‌ای می‌تواند به سرعت، فلج کننده و همه جانبه به اجرا درآید، تطابق مجازات‌های هوشمند با قوانین و شرع باید مورد توجه جدی سیاست گذاران باشد. 
ارسال نظر: