سلبریتی‌ها و جامعه ایران/۶

تحلیل رفتاری و محدودیت‌های سلبریتی‌ها در جامعه

کدخبر: 2063605

یک فرد چهره (که بیشتر منظور ما در این نوشته بر چهره‌های ورزشی و هنری است) چون قدرت، ثروت و ... را از میزان شهرت و محبوبیت و در پاره‌ای از موارد نفرت نسبت به خود به دست می‌آورد، باید متوجه گفتار و رفتار خود خصوصاً در فضای عمومی و باز مؤکدا در فضای رسانه باشد.

گروه جامعه « نسیم آنلاین »- سید محمد کمیل حسینی: اخیراً تغییرات و رنگارنگی در مواضع اجتماعی و اظهارنظرها برخی چهره‌ها باعث صحبت‌های فراوانی شده است که البته این موضوع چندان تازگی ندارد. ما در چندین نوشته قبلی به بررسی طبقه سلبریتیز یا چهره‌ها پرداختیم. در این نوشته قصد داریم تا با ارائه مدلی تحلیلی مخاطب را در تحلیل رفتار این طبقه و مؤلفه‌ها و محدودیت‌های ایشان که در رفتار و گفتار خود باید لحاظ کنند یاری دهیم.

یک فرد چهره (که بیشتر منظور ما در این نوشته بر چهره‌های ورزشی و هنری خصوصاً موزیسین‌ها و بازیگران است) چون قدرت، ثروت و ... را از میزان شهرت و محبوبیت و در پاره‌ای از موارد نفرت نسبت به خود به دست می‌آورد، باید متوجه گفتار و رفتار خود خصوصاً در فضای عمومی و باز مؤکدا در فضای رسانه باشد. او نیاز دارد که رفتارها و گفتارهای خود را مدیریت نماید و در این مدیریت رفتار باید متوجه هشت ساحت یا گروه باشد باید تأکید شود که این هشت ساحت هم جنبه‌های درونی و هم بیرونی و هم منافع مادی و هم رضایت روانی را مدنظر دارد؛ اما به‌هرحال همه این ساحت‌ها بر رفتار آن‌ها تأثیر دارد.

موفق یا توهم موفقیت؟

اولین ساحت برخورد و تعامل افراد چهره با خود خویش است. این خویش شامل توانایی‌ها و علایق، اندیشه، گرایش‌ها و تمایلات است. درواقع مجموعه این توانایی‌ها و ناتوانایی‌های فردی و گرایش‌ها و تمایلات احساسی رفتار و موضع و حتی اندیشه فرد را می‌سازد. این مسائل می‌تواند منبع رضایت و یا عدم رضایت فرد از سیر هنری و جایگاه اجتماعی و مواضع تخصصی و غیرتخصصی او باشد. ممکن است این قوت‌ها و ضعف‌هایی که فرد چهره از خود می‌شناسد، هدایتگر او در مسیر حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای‌اش گردد. تأکید این مطلب لازم است که شناخت او از خود، بر این فرایند بسیار مؤثر است و این شناخت گاهی می‌تواند موجب غرور یا اعتماد به‌ نفس کاذب شود و یا موجب عدم اعتمادبه‌نفس در رفتار گردد. البته به دلیل شهرت و روی آوری مبالغه‌آمیز به افراد چهره بسیاری از آن‌ها دچار غرور و خودبزرگ‌بینی و توهم موفقیت می‌شوند و احساس می‌کنند این صلاحیت رادارند تا حتی در مسائل غیرتخصصی نیز نظر دهند. حال این مسائل می‌تواند از سیاست و اجتماع باشد تا فلسفه و کلام و غیره.

نمایش نخبگی

دومین ساحتی که فرد چهره متوجه آن است و نظر این افراد برای او مهم است نظر هم‌قطاران و هم حرفه‌ها و متخصصین و نخبگان است. نظر آنان برای فرد چهره اهمیت ویژه‌ای دارد و تأیید و رد آن‌ها می‌تواند بر رفتار و سیر هنری او تأثیر داشته باشد. اصولاً ممکن است هنرمندان و چهره‌هایی مخاطب نخبه را در مرکزیت توجه خود قرار دهند و با تحدید مخاطب خود به طبقه‌ای خاص دست به‌نوعی نمایش نخبگی بزنند. این پدیده غیر از چهره‌های هنری می‌تواند در چهره‌های علمی و سیاسی نیز اتفاق بیفتد و یکی از آفات توجه بیش‌ از اندازه به این ساحت می‌تواند دور شدن چهره‌ها از مردم و نیازها و فرهنگ واقعی آن‌ها شود و باعث انشقاق در نظام فرهنگی و اجتماعی جامعه باشد. پدیده‌ای که ما تا حدودی در سینما و تئاتر با آن روبه‌رو هستیم و عده‌ای خود را تافته جدا بافته از مردم می‌دانند، این رویکرد گاه باعث تحقیر دیگران نیز می‌شود مانند تحقیر توده به نافهمی و عدم صلاحیت فهم آثار و رفتار طبقه چهره.

البته گاهی نیز این امر می‌تواند ضروری و لازم باشد و آثاری تخصصی، و بروزاتی ویژه برای طبقه‌ای متخصص تولید شود که مورد درک عموم نیست، اما در فضای فرهنگ و علم پیش برنده است.

سوارشدن بر موج احساسات آحاد مردم

در کنار ساحت برخورد با نخبگان ساحتی دیگر است که به دلیل گستردگی مخاطبین و نمود شهرت در آن می‌تواند موجب قدرت و ثروت فراوانی گردد و آن برخورد با توده مردم و عامه جامعه است. در واقع یک چهره در برخوردها و مواضع اجتماعی ای که انجام می دهد یکی از ساحت هایی که متوجه آن است نظر عامه مردم و تمایلات آن‌ها است و بسیاری از افراد این طبقه رفتاری را بروز می دهند تا بتوانند محبوبیت حداکثری را در میان توده مردم به دست آورند. در اینجا هم چیزی که اهمیت دارد شناخت فرد از جامعه خود است، گاهی اوقات یک فرد مشهور به دلیل عدم شناخت درست از جامعه و مردم خویش رفتاری را بروز می دهد که برخلاف پیش‌بینی او نه‌تنها موجب محبوبیت او نمی شود، بلکه سبب نفرت از او در میان افراد زیادی از جامعه می گردد.

همچنین افرادی که موفق می شوند با مدیریت رفتار خود به کسب محبوبیت نزد عامه برسند به دلیل قدرت تأثیری که در فضای اجتماعی به دست می آورند، محل طمع اصحاب قدرت و ثروت می شوند تا قدرت و تأثیر آن‌ها را ابزاری برای پیشرفت خود سازند. یکی از نقاطی که رنگارنگی مواضع و رفتار افراد سرشناس را می تواند توضیح دهد همین‌جا است.

در نقطه‌ ای که فرد چهره سعی می کند با همراه کردن تمایلات و گرایش‌هایی که از فضای اجتماعی درک می¬کند خود را به سطح بالاتری از محبوبیت برساند. مثلاً اگر در دوره ای احساس کرد گرایش‌ها ملی در جامعه ای غلبه دارد خود را فردی ملی نشان می¬دهد چه در آثار و چه در گفتار و رفتار و اگر احساس کرد در دوره ای اندیشه های جهان‌وطنی گستردگی دارد به آن روی می آورد و رنگ عوض می¬کند و واضح است که با عدم شناخت صحیح افراد چهره از جامعه و تمایلاتش می تواند باعث رفتارهای اشتباهی گردد که بعدها مجبور به کتمان یا انکار آن‌ها هستند.

نقش نزدیکان در مدیریت شخصیتی سلبریتی

گروه دیگری که بر رفتار چهره ها مؤثرند افراد نزدیک و پیرامونی آن‌ها هستند. چه در خانواده و چه دوستان و ..... . نظرات و توقعات و واکنش های این افراد برای چهره ها دارای اهمیت است؛ لذا رفتار خود را در مقابل آن‌ها مدیریت می کنند و از سوی دیگر درست است که ساحت های دیگر نیز می توانند رفتار و اندیشه افراد چهره را بسازند اما تأثیر نزدیکان و اطرافیان در شکل گیری رفتار و اندیشه این طبقه و خصوصاً فهم آن‌ها از ساحت های دیگر و فضای اجتماعی بسیار مؤثر است. به‌هرحال قدرت اطرافیان و نزدیکان در مدیریت فضای پیرامونی و رفتارها و مواضع افراد چهره به حدی است که خصوصاً در چهره های سیاسی یکی از مسیرها و شاه راه های نفوذ را تشکیل می دهد که ما شاهد چندین نمونه آن در دهه‌های آخر هستیم.

دوگانه لابی‌های ثروت و قدرت و سلبریتی‌ها

اما دسته دیگر که بر رفتار چهرها بسیار مؤثر هستند، همکاران اند و وجه ممیز این دسته همراهی و همکاری آنان در تولید و تداوم کار افراد چهره هستند. حال این همراهی می تواند در فرایند فنی باشد مانند نسبت یک کارگردان با بازیگر و یا در فرایند مالی مانند انواع تأمین کنندگان و برنامه ریزان برای یک خواننده و موزیسین. از آنجا که تداوم محبوبیت و شهرت و قدرت یک فرد چهره به تداوم فعالیت او بستگی دارد افراد چهره تلاش می کنند تا رفتار خود را به‌نوعی مدیریت نمایند که همکاران ایشان بیشترین تمایل را برای ادامه فعالیت با آن‌ها داشته باشند. در اینجا نقش لابی های قدرت و ثروت بر افراد چهره مشخص می شود. درجایی که افراد چهره تلاش می کنند با رفتار خود بیشترین رضایت این لابی‌های قدرت و ثروت را به دست آورند و بیشترین منافع را برای آن‌ها چه مادی و چه غیرمادی تأمین نمایند و از سوی دیگر این قدرتمندان نیز تلاش می کنند با بسط قدرت این افراد در واقع قدرت خود را بسط و دایره نفوذ خود را گسترش دهند و ثروت و قدرت خویش را در مسیر آن‌ها بذل نمایند البته به امید منافع آتی.

رابطه سلبریتی‌ها با دولت‌ها

ساحتی دیگر که فرد چهره متوجه آن است در ادامه ساحت قبلی، ساحت دولت و قدرت سیاسی است. همراهی و همکاری قدرت دولت با توجه به امکانات گوناگون اقتصادی و سیاسی و ... که می تواند در خدمت افراد سرشناس قرار دهد، می تواند نقش به سزایی در ادامه فعالیت افراد چهره و بسط قدرت آن‌ها داشته باشند لذا بسیاری از افراد چهره تلاش می کنند تا این فرصت را از دست ندهند. در اینجا نیز یک رابطه دوسویه می‌تواند مابین قدرت سیاسی و افراد چهره اتفاق بیفتد؛ به این معنا که هم افراد سیاسی، هم افراد چهره را مورداستفاده برای بسط قدرت و خواست و نظر خویش بر جامعه نمایند و هم چهره ها قدرت سیاسیون را ابزاری برای ترقی خود قرار می دهند. البته در برخی مواقع چهره‌ها با رابطه ای کژدار و مریز و گرفتن مواضعی سیاسی خاص تلاش می کنند تا محبوبیت ها و نفوذ خود را در توده مردم و نخبگان و غیره افزایش دهند، اما در بسیاری از موارد تلاش می کنند این مواضع باعث آسیب به روابط پنهانی آن‌ها با نظام سیاسی نرسد و دست آن‌ها را از این موهبت‌ها کوتاه نسازد. در جامعه ایران که به مدد پول نفت و تزریق آن از سوی دولت به فضای فرهنگی هستیم این وابستگی چهره ها به فضای سیاسی نمود بیشتری می یابد.

ساحت پایانی که ای‌کاش اولین و آخرین ساحت بود که چهره ها خود را در مقابل او دانسته و در برابر خواست و حکم او احساس مسئولیت می نمودند و آن ساحت تعامل و برخورد با خواست خداوند و وظایف انسانی و اجتماعی است. که گاهی عده ای از چهره های شاخص را چه در سیاست و چه در فرهنگ ملزم به اتخاذ رفتار و فعل و عملی خاص می نماید که ممکن است با خواست نخبگان یا همکاران یا تأمین کنندگان مالی یا نزدیکان و حتی دولت در تقابل باشد.

باید در پایان تأکید نمود که فهم و شناخت این ساحت ها و گروه از فردی به فرد دیگر متفاوت است و هر شخصی با توجه به شناخت خود رفتار می کند که ممکن است درجایی این شناخت غلط باشد یا مدیرت اعمال‌شده در عمل با اشکال همراه باشد و همچنین نکته دیگر این است که این ساحت ها هم بر افراد چهره تأثیر می گذارند و هم از آنان تأثیر می‌پذیرند و رابطه یک رابطه یک‌سویه نیست، بلکه مجموعه عوامل بالا به‌صورت معجونی با توجه به اهمیت و وزنی که برای فرد چهره دارند بر رفتار و تصمیم او تأثیر می گذارند و بر یکدیگر نیز تأثیر می گذارند.

ارسال نظر: