در بخشی از این یادداشت آمده است: سیاهنمایی و القاء ناامیدی و یأس، به ویژه در نسل جوان به عنوان اصلیترین موتور محرکهی توسعه، فرآیند توسعهیافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را با ناکارامدی نهادی مواجه ساخته، به صورتی هدفمند و طراحی شده القاء ناکارآمدی جمهوریاسلامی را در بین اذهان جوانان نهادینه خواهد نمود.
مهدی حنطه: مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان بخش خصوصی یعنی نمایندگان اتاق ایران و تهران، اولین شرط موفقیت درجهاد اقتصادی را، برآورد درست از شرایط کشور و ایجاد روحیهی امیدآفرینی در نزد افکار عمومی مطرح نمودند. پرهیز از ارایه نگاه منفی و القاء سیاهنمایی از نگاه ایشان، از چند منظر درفضای کنونی ایران قابل توجّه و تأمل میباشد. 1. از منظر آموزههای ادبیات اقتصاد توسعه و با عنایت به نقش مولفههای نرمافزاری و سختافزاری در فرآیند توسعهی کشورها، ایجاد روحیه امیدآفرینی، نشاط و پرهیز از تصویرسازیهای سیاه آینده، در زمرهی مولفههای نرمافزاری توسعه قلمداد میشود. ضریب نفوذ مولفههای نرمافزاری توسعه بسیار بیشتر از حوزههای سختافزاری بوده و لذا اثرات زنجیرهای و تصاعدی آن در صورت وجود رویکرد تضعیفی - تخریبی، دارای ضریب ماندگاری طولانی برآحاد جامعه میباشد که در نتیجه پیامد آن کاهش ضریب نفوذ اعتماد به نفس ملی خواهد بود. 2. سرمایه اجتماعی به عنوان یک رهیافتی که کاملتر از سرمایهی انسانی و سرمایهی فیزیکی بوده، در هزارهی جدید مورد توجّه بیشتر اندیشمندان اجتماعی- اقتصادی در فرآیند جامعهسازی، دولتسازی
و سیستمسازی قرار گرفته است. محور کنونی سرمایهی اجتماعی، شبکههای اجتماعی با محوریت احترام، اعتماد و هویت بوده که سرمایهها و منابع انسانی یک جامعه را در پیوند هدفمند و سیستمی قرار میدهد. حاصل این ارتباط چند لایه و پویا در صورتی که سرمایهی اجتماعی در بین آحاد یک جامعه مثبت، تحولآفرین و امیدافزا باشند، تقویت و تحکیم مناسبات خانوادگی- اجتماعی بوده ، حداقل اثر توسعهای آن کاهش هزینههای مبادلات اجتماعی و حذف فرآیندهای غیرضروری خواهد بود. در صورتیکه، سرمایهی اجتماعی از نوع منفی در پی القا سیاهنمایی و ارایهی تصویرهای مخدوش برای جامعه باشد ، هزینههای فرآیند توسعه با ساختار شبکهای به صورت سرطانی افزایش یافته، فروپاشی اجتماعی - اقتصادی و به تبع آن تخریب و انهدام نهادهای کانونی جامعه تسریع خواهد یافت. 3. از منظر آموزه های تئوریک توسعه، منابع و سرمایههای انسانی در نقطه عزیمت کانونی هر استراتژی توسعه قلمداد میشوند. بدون توجه به سرمایههای انسانی، انجام استراتژیهای سخت افزاری در فرآیند توسعه، دستاوردی جزاتلاف منابع ملی نخواهد داشت. القاء سیاهنمایی و استفاده هدفمند و سازمانیافته از ابزارهای متنوع جهت
تضعیف روحیهی نشاط ملی و امید به آینده، بی اعتمادی سیستمی را در جامعه نهادینه کرده به نحوی که با رویکرد تعاملی و زنجیرهای اثرات تخریبی آن تا جزییترین لایههای انسانی جامعه به سرعت خود را نشان خواهد داد. کالبد شکافی هرم سنی جمعیت در آخرین سرشماری بیانگر آن استکه، بخش عظیمی از این جمعیت جوان بوده و متولدین سالهای بعد از انقلاباسلامی میباشند. از منظر آموزههای روانشناختی در فرآیند توسعه، محور کانونی تمامی تلاشهای انسانی و به ویژه جوانان و نوجوانان، امید به آینده میباشد به نحوی که معمار کبیر انقلاب نیز همواره از نوجوانان به عنوان آیندهسازان جامعهی ایران نام میبرد. این در حالی استکه، سیاهنمایی و القاء ناامیدی و یأس، به ویژه در نسل جوان به عنوان اصلیترین موتور محرکهی توسعه، فرآیند توسعهیافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را با ناکارامدی نهادی مواجه ساخته، به صورتی هدفمند و طراحی شده القاء ناکارآمدی جمهوریاسلامی را در بین اذهان جوانان نهادینه خواهد نمود. در اینصورت رسیدن به آرمانهای تصریح شده در سند چشمانداز، صدور آموزهها و دستاوردهایانقلاب و ... با تأخیر صورت خواهد گرفت. 4. شواهد تاریخی
توسعهی کشورها نیز به شدت تأکید بر پرهیز از ارایه نگاههای منفی و تخریبی در فرآیند توسعه یافتگی دارد. تجربهی ژاپن بعد از جنگ جهانیدوم به خوبی بیانگر این میباشد که نسل به شدت آسیب دیده از بمباران اتمی، توانستند با خلق روحیهی حماسی در قالب یک حرکت همگرا، نوسازی و بازسازی ژاپن را رقم زده به نحوی که هم اکنون در زمرهی سه اقتصاد برتر دنیا از منظر شاخصهای توسعهی یافتگی قلمداد میشود. تجربهی اخیر کشورمان در مواجههی با جنگ تحمیلی نیز در کنار کمبود و عدم وجود تجهیزات و دانشنظامی، تنها در سایهی وجود روحیهی نشاط، امید آفرین و پرهیز جدی از سیاهنمایی در هدایت جنگ بود که، توانست فتوحات لازم را برای کشور به همراه داشته باشد. هم اکنون نیز که کشور در سال «جهاد اقتصادی» به سر برده، طرح تحول اقتصادی را در میانه راه خود داشته و عملیاتی نمودن برنامه پنجم توسعه را مورد هدفگیری قرار داده است، به عنوان مهمترین و کانونیترین مولفه، نیازمند بستهسازی و خلق روحیهی جهادی، حماسی و توسعهای میباشد. ایجاد این روحیهی مستلزم خلق تصویرهای امیدآفرین و روشن از آینده به ویژه از سوی نخبگان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در کنار
نقد منصفانه از شرایط میباشد تا بتوان روحیهی جرأت و جسارت در ورود به میدانهای اقتصادی و اجتماعی را داشته به نحوی که این امر در جزییترین لایههای اجتماعی نهادینه شود.