اخبار آرشیوی

کدخبر: 316793

یک پژوهشگر مسائل سیاسی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب در سالروز ۱۹ دی: خیبر نماد هشدار به کسانی است که در دارالاسلام هستند اما به دشمن چراغ سبز نشان میدهند/ جمهوری اسلامی امروز در شرایطی است که می تواند ریشه نفاق را بخشکاند

صالح اسکندری در سایت برهان نوشت: «نظام جمهوری اسلامی امروز نه تنها در شرایط شعب ابیطالب نیست، بلکه در شرایط بدر و خیبر قرار دارد.» این تبیین رهبر معظم انقلاب از وضعیت کنونی کشور است. تعبیر شعب ابیطالب را اولین بار یکی از مقامات اقتصادی دولت به کار برد. چندی پیش رییس کل بانک مرکزی گفته بود: «حتی اگر وضعیت تحریم ها بدتر از دوران «شعب ابی طالب» باشد به دلیل وجود ذخایر عظیم طلا، کشور را اداره میکنیم». چرا شعب ابیطالب؟ محاصره ی اقتصادی شعب ابیطالب بیش از آن که یک واقعه‌ی صرفا اقتصادی در صدر اسلام باشد، نمادی از مقاومت مقتدرانه مسلمانان در برابر کفار و مستکبران زیاده خواه است که در برابر حقوق اقتصادی مسلم مومنین عزت و شرافت آن ها را مطالبه می کردند. اما آیا امروز ما در شرایط شعب ابیطالب هستیم؟ اشتباه برخی از دولتمردان ما در این است که اول فهم صحیحی از اوضاع منطقه و جهان ندارند و دوم گوهر انقلابیگری را در ایستگاه دولت نهم جا گذاشته اند. چرا که امروز شرایط داخلی و خارجی به گونه ای است که می توان کشور را در آستانه یک فتح الفتوح ارزیابی کرد نه شعب ابیطالب. در جریان شعب ابیطالب «ابوجهل» به همراه عده‌ای دیگر از کفار مکه نگهبانان شعب بودند تا مبادا کسی برای بنی هاشم آذوقه بفرستد. گاه میان اینان و افرادی از بنیهاشم که قصد داشتند آذوقه به شعب وارد کنند، نزاع در میگرفت. مشرکان اما بیشرمانه از جناب ابوطالب خواسته بودند تا دو برابر دیه‌ی قتل پیغمبر اکرم(ص) را دریافت کند تا فردی غیر قریشی، محمد(ص) را به قتل برساند. جناب ابوطالب راه دیگر پیش گرفت و پس از مشورت با پیامبر(ص) تصمیم گرفت، برای سهولت در مراقبت از جان ایشان و حفظ تعصبات و همبستگی عشیره‌ای، بنیهاشم و بنیمطلب را در شعب ابی طالب گرد آورد. مدت اقامت پیامبر اکرم و عشیره‌اش در شعب، سه سال و شرایط حاکم بر آن بسیار سخت و طاقت فرسا بود؛ آن‌چنان که صدای ضجه کودکان از بیرون آن شنیده میشد؛ زیرا هر نوع طعامی را حتی اگر از ناحیه مسافران غریبه در بازارهای مکه عرضه میشد، به سرعت با قیمت بیشتر میخریدند تا مانع رسیدن آن به بنی هاشم شوند. پس از گذشت سه سال رنج و محنت بنی هاشم در اثر محاصره ی اقتصادی کفار، این اقدام احساسات مکیان و سرزنش آنان را بر ضد اقدامات قریش برانگیخت؛ از این رو بر آن شدند که با نقض معاهده به این وضعیت خاتمه دهند. هر چند در این ماجرا نیز اگر چه ثروت حضرت خدیجه (س) بسیار به کار آمد اما بیش از آن روحیه مقاومت مسلمانان نقشی تعیین کننده در حفظ جان پیغمبر اکرم (ص) و همچنین آشنایی بیشتر ساکنین شعب با آموزه‌ها و دین نورانی اسلام داشت. اما آیا وضعیت امروز ایران اسلامی به لحاظ ضریب اقتدار و امنیت ملی قابل مقایسه با شعب ابیطالب است؟ آیا به لحاظ اقتصادی ایران در تنگنای شعب قرار گرفته است؟ آیا جمهوری اسلامی که خود امروز به یک الگوی تمام عیار برای منطقه در جریان بیداری اسلامی تبدیل شده است در مظلومیت و مهجوریت دوران پیغمبر اکرم(ص) است؟ واقعیت امر این است؛ همان‌گونه مقام معظم رهبری تبیین فرمودند ایران امروز در شرایط بدر و خیبر است. چرا بدر و خیبر؟ در جنگ بدر در سال دوم هجری پیغمبر اکرم(ص) در واکنش به مصادره‌ی اموال مهاجرین توسط کفار،کاروانیان مکه را که از حوالی یثرب می گذشتند متوقف کردند. این موضوع سبب شد کفار مکه به رهبری ابوسفیان لشگری به شمار هزار نفر به مصاف 313 نفر مسلمان که تنها با 20 شمشیر و هفتاد شتر و اسب در هفدهم ماه رمضان در بدر فرود آمدند، بفرستند که البته با عنایت پروردگار و نصر ملائکه الله کفار مکه در حوالی چاه‌های بدر شکست سختی خوردند. در این جنگ مسلمانان هفتاد تن از کفار را کشتند و هفتاد تن را به اسارت گرفتند. ابوجهل و حنظله پسر ابوسفیان نیز در میان کشتگان بودند. تشبیه وضعیت و شرایط جامعه امروز ایران به بدر از آن روست که اگر دشمنان انقلاب بخواهند با ادامه‌ی تحریم‌های اقتصادی و اصرار بر نخریدن نفت ایران به کشورمان فشار بیاورند، جمهوری اسلامی از بستن تنگه‌ی هرمز که شریان حیاتی و انرژی غرب را قطع می کند، همانطور که پیغمبر اکرم(ص) عمل کرد چشم پوشی نخواهد نمود. افزایش فشارها و تحریم‌های اخیر باعث انسجام بیشتر مسئولین در نحوه‌ی مدیریت کشور در شرایط سخت و بحرانی شده است. دشمن که تمام تلاش خود را معطوف این توطئه کرده بود که به نوعی خللی در عزم مدیران کشور ایجاد کند، امروز شاهد سیاست و تصمیم واحد مسئولان نظام برای بستن تنگه‌ی هرمز در صورت هرگونه اخلال در خرید نفت ایران است. دشمن تلاش کرد تا فضا را به سمتی سوق دهد که برخی شرایط را با سال‌های پایانی جنگ مقایسه کنند که البته نتیجه عکس داد. امروز تمام ظرفیت‌های کشور برای تولید نفت به میزان سابق به کار گرفته شده است و علی رغم فضاسازی دشمن، کمترین اخلالی در این زمینه وجود ندارد. از طرفی غربی ها در تحلیل های درونی خود به این نتیجه رسیده‌اند که با وجود این همه کشور در اطراف مرزهای ایران و همچنین نقطه نظرات مخالفی که در خصوص تحریم‌ها از جانب کشورهای قدرتمندی مثل چین و روسیه مطرح می شود اساسا فشار آوردن به جمهوری اسلامی از طریق و تحریم‌ها کاملا بیاساس و بینتیجه است. امروزه ایران دارای ظرفیت‌های گسترده و دست نخورده و بازارهای بزرگی در آمریکای لاتین، چین، هند، عراق، افغانستان و... است. شرایط کنونی ایران به مراتب از دوران دفاع مقدس بهتر است و امروز ایران در موضع تهاجمی قرار دارد. امروز ایران در حال افزایش نفوذ خود در آمریکای لاتین است و این موضوعی است که کارشناسان آمریکایی معتقدند با هدف دور زدن تحریم‌های جهانی و دسترسی به بازارهای جدید و مواد خام صورت میگیرد. امروز ایران «تهدید را با تهدید پاسخ می دهد»، این هشداری است که امیران، سرداران و فرماندهان ارشد نظامی کشور در پاسخ به جنگ روانی اخیر آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح میکنند. دشمن نباید شک کند در صورت کوچک ترین اخلال در خرید نفت جمهوری اسلامی با بسته شدن تنگه‌ی هرمز هر بشکه نفت را باید حداقل 300 دلار بخرد! آمریکا و متحدانش در خصوص تحریم‌های اخیر تاوان سختی باید پرداخت کنند.‏ از سویی ایران اسلامی امروز در شرایط خیبر قرار دارد که خود مقدمه فتح الفتوح مکه بود. خیبر نماد کندن ریشه نفاق در حکومت اسلامی است. خیبر نماد هشدار به کسانی است که در دارالاسلام هستند اما به دشمن چراغ سبز نشان می دهند. همان‌ها که با کسریها و قیصرهای زمان فالوده میخورند و زلفشان را با بیگانگان گره زده‌اند. با استقرار حکومت اسلامی در مدینه، یهودیان دشمنی خود را با اسلام و پیامبر و مسلمانان به شکل‌های گوناگون نشان میدادند. یهودیانی که در مدینه و اطراف آن ساکن بودند، به دلیل پیمان‌شکنی و توطئه، از سوی پیامبر اکرم به عواقب ناگواری نظیر اعدام، آوارگی و تبعید از مدینه گرفتار شدند و برخی از آنها در منطقه‌ای به نام خیبر و وادیالقری که جلگه‌ی وسیع و حاصلخیزی در 32 فرسخی شمال مدینه است، سکونت گزیدند. با این حال، بعضی اقدامات یهودیان که منجر به حوادثی چون جنگ احزاب شد و نیز احتمال هم‌‌دستی آنها با کسری و قیصر، پیامبر را بر آن داشت که هرچه زودتر آتش فتنه‌ی آنها را برای همیشه خاموش کند. به همین جهت دستور حمله به سوی دژهای یهودیان را صادر کرد که با دلاوری مسلمانان، دژهای هفت‌گانه خیبر که عبارت بودند از « ناعم، قموص، کتیبه، نسطاة، شق، وطیح و سلالم » یکی پس از دیگری فتح شد و ریشه نفاق درآمد. مقام معظم رهبری در همین خصوص ضمن اشاره به اوضاع کلی کشور و ناکامی دشمن در تحمیل فشارها و تحریم‌ها، به موضوع انتخابات حساس و تعیین کننده‌ی مجلس نهم اشاره کرده و فرمودند:«از مدت ها قبل، از مرکز و قرارگاه فرماندهی جبهه‌ی کفر و استکبار گرفته تا پادوها و پیاده نظام این جبهه در داخل و خارج، تلاش گسترده ای بکار گرفته شده تا حضور مردم در انتخابات مجلس کم‌رنگ باشد اما به لطف و فضل الهی، حضور مردم در این انتخابات دشمن شکن خواهد بود.» واقعیت این است که جمهوری اسلامی امروز در شرایطی است که می تواند ریشه نفاق را بخشکاند. دشمن از چند ماه پیش با طراحی یک سناریوی چند ضلعی با ابعاد مختلف خارجی و داخلی تمام تلاش خود را معطوف این توطئه کرد تا از میزان مشارکت در انتخابات آینده کاسته شود. اضلاع مختلف این سناریو در بعد خارجی پیش کشیدن توامان پرونده‌ی هسته ای، اتهام واهی تروریسم به جمهوری اسلامی، فشارهای حقوق بشری، تحریم‌های اقتصادی در قالب تحریم بانک مرکزی، و ممانعت از فروش نفت جمهوری اسلامی ایران و... بود. در بعد داخلی اما اضلاع مختلف سناریو دشمن با تحریم انتخابات توسط اذناب آنها در داخل به انحا و زبان‌های مختلف، تلاش برای ترمیم و احیای شبکه اعتراض و کافور تازگی زدن به میت فتنه‌ی 88 ، فعال کردن شکاف‌های قومیتی و منطقه‌ای در شهرها و قصبات، دامن زدن به اختلافات مسؤولان کشور و نا امید کردن مردم است. تمام بخش‌های این پازل برای کم‌رنگ کردن انتخابات نهم و کاهش مشارکت مردم در صحنه طراحی شده‌است. تشویق برخی چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب برای عدم حضور در انتخابات نیز درست در این راستا صورت گرفت و یکی از حلقه های زنجیره فشارهای خارجی و داخلی برای کم‌فروغ کردن انتخابات نهم بود. اما دشمن روسیاه و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بد محاسبه گر» از این مهم غافل است که وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران اساسا با وضعیت شعب ابیطالب قابل مقایسه نیست. امروز اساسا دشمن در مقام تحریم و تهدید نیست. چرا که آمریکا و اقتصاد سرمایه داری از درون دچار یک زوال و فروپاشی اقتصادی است. اقتصاد غرب حتی تحمل شنیدن تهدیدهای ایران در خصوص بستن تنگه ی هرمز را ندارد و تهدید یک مقام نه چندان ارشد نظامی ایران قیمت نفت را یکی دو دلار بالا و پایین می کند. غربی ها در تحلیل های درونی خود به این نتیجه رسیده‌اند که با وجود این همه کشور در اطراف مرزهای ایران و همچنین نقطه نظرات مخالفی که در خصوص تحریم‌ها از جانب کشورهایی مثل چین و روسیه مطرح می شود، اساسا فشار آوردن به جمهوری اسلامی از طریق فشارها و تحریم ها کاملا بیاساس و بی نتیجه است. عزم مسؤلین کشور برای اداره‌ی شرایط بیش از هر وقت دیگری جزم شده است و حساسیت و احساس مسؤلیت مردم در خصوص فشارهای اقتصادی دشمن هر روز بیشتر میشود. در بعد داخلی پیاده نظام غرب اصلیترین متضرر این ماجرا بود. اگرچه فتنه‌گران داخلی در جریان حوادث 88 نشان داده بودند که زلف خود را به زلف دشمن گره زده اند، اما کمتر کسی باور میکرد که پس از گذشت دو سال سر به سنگ کوبیدن بی نتیجه، بدین صراحت هم‌بازی و هم‌پیاله دشمن شوند و به این سادگی منافع و امنیت ملی کشور را به بازی بگیرند و از همه عجیب تر به این سادگی فریب بخورند که نیامدن شان به طور مثال موجب کاهش مشارکت مردم میشود و جمهوری اسلامی شکست میخورد و ما انتقام خود را از نظام میگیریم و... به طور قطع انتخابات آینده فرصت خوبی است تا ضمن پالایش جریانات سیاسی موجب حرکت جدید و روح تازه‌ای در کالبد رقابت‌های سیاسی شود. انتخابات آینده صحنه ی رقابت جریان‌های ملتزم به اسلام، انقلاب، خط امام(ره) و رهبری و رای مردم خواهد بود. جریان‌هایی که به بهانه‌های واهی بر جمهوریت و یا اسلامیت نظام نمیشورند. جریان‌هایی که نقاب نفاق ندارند و حرف و عمل آنها یکی است. این رقابت خون تازه ای به شریان انقلاب تزریق میکند. *صالح اسکندری؛ پژوهشگر و استاد دانشگاه
ارسال نظر: