آمار مخاطبان سریال‌های نوروزی صداوسیما و ابهامات آن

کدخبر: 2376503

میزان بینندگان برنامه‌های رسانه‌ی ملی در طول سال از سوی روابط عمومی این سازمان منتشر می‌شود. اما این آمار با ابهامات جدی مواجه است که ممکن است باعث دامن زدن به فضای بی‌اعتمادی نسبت به صداوسیما شود

نسیم آنلاین؛ محسن خسروی: سازمان صداوسیما به طور مداوم آمار بینندگان برنامه‌های تلویزیون را منتشر می‌کند. با اینکه از مرداد 1401 تا نوروز 1402 اختلال و وقفه‌هایی در انتشار این آمار به وجود آمد اما روابط عمومی این سازمان آخرین بار آمار بینندگان برنامه‌های نوروز 1402 را منتشر کرد. گرچه امسال نیز آمار هفته‌ی اول نوروز منتشر نشد. در هرصورت طبق این آمار پربیننده‌ترین سریال نوروز امسال «نون خ4» با 83/5 درصد بیننده بود. این آمار نسبت به سری سوم این سریال در سال 1400، یک درصد افزایش نیز داشته است. اما این آمارها از کجا می‌آیند؟

نکته مهمی که باید درنظر گرفته شود این است که همانطور که از متن اطلاعیه‌ی روابط عمومی صداوسیما بر می‌آید این آمار از میان «مخاطبان» برنامه‌های تلویزیون استخراج می‌شود. یعنی آن 83/5 درصدی که بیننده سریال «نون خ4» بوده‌اند از میان کل جمعیت ایران در نظر گرفته نشده‌اند. بلکه این آمار از میان کسانی است که اساسا «مخاطب» تلویزیون به حساب می‌آیند نه همه‌ی مردم. عبارت «در میان مخاطبان سریال‌ها» در متن اطلاعیه‌ی روابط عمومی نمایانگر همین مسئله است. این مسئله زمانی اهمیت می‌یابد که بدانیم در آمار نوروز امسال، «میزان کل مخاطبان» تلویزیون منتشر نشده است. بنابراین آماری وجود ندارد که درصد ذکر شده از میان آن محاسبه شود و به نوعی شاهد ابهام در آمار هستیم.

نکته‌ی دیگر کلمه‌ی «بیننده» است که معلوم نیست دقیقا بر کدام دسته از مخاطبان دلالت می‌کند. دسته‌ای از مخاطبان از بینندگان اصطلاحا «پروپاقرص» یک سریال یا برنامه به حساب می‌آیند که همه‌ی قسمت‌های آن را دنبال می‌کنند. دسته‌ای دیگر تنها به شکل تفننی سریال‌ها را می‌بینند و ممکن است بیننده‌ی سفت و سخت به حساب نیایند. حتی گروهی دیگر ممکن است تنها بصورت اتفاقی چشمشان به برنامه یا سریال مورد نظر خورده باشد. در این صورت هم در گزارش نهایی در دسته‌ی بینندگان به شمار می‌آیند. بنابراین در گزارش منتشر شده توسط روابط عمومی، تعریف دقیقی از «بیننده» ارائه نشده است. در حالی که یک گزارش کامل باید این موارد را نیز در نظر بگیرد.

علاوه بر این‌ها، جامعه‌ی آماری نظرسنجی(اینکه از چندنفر نظرسنجی شده است) معلوم نیست. اینکه این نظرسنجی از میان صد نفر انجام شده باشد یا هزار نفر طبیعتا در نتایج آن و تعمیم آن به کل جمعیت بینندگان موثر خواهد بود. نوع سوالات نیز موضوع دیگری است که اهمیت بالایی دارد. اینکه سوالی چگونه پرسیده شود حتما در نوع پاسخ‌ها موثر خواهد بود. به طور مثال اگر سوال به شکل «آیا فلان سریال را می‌بینید» باشد تا اینکه سوال به صورت «آیا فلان سریال را دنبال می‌کنید» پرسیده شود طبیعتا دو پاسخ متفاوت داده خواهد شد. در سوال اول ممکن است همه بینندگان پاسخ مثبت دهند و در سوال دوم تنها کسانی که همه‌ی قسمت‌های سریال را می‌بینند. نوع نظرسنجی(حضوری یا تلفنی) و از این قبیل مسائل نیز، ابهامات دیگری‌اند که مراجعه به گزارش مذکور آنها را رفع نمی‌کند. در حالی که انتشار دقیق‌تر نکات کلیدی تحقیقات، می‌تواند به استحکام نظرسنجی کمک کند و ابهامات آن را بکاهد.

محمدعلی هرمزی‌زاده، از مدیران پیشین مرکز تحقیقات و عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما در گفتگو با خبرگزاری دانشجو درباره این نظرسنجی‌ها می‌گوید: «سوالات از سطحی به عمیق پیش می‌روند. سوالات سطحی حتی کسانی که در ماه حداقل دو دقیقه هم تلویزیون دیده باشند را در بر می‌گیرد. اما سوالات در همین سطح باقی نمی‌ماند و شامل مخاطبان فعال و کسانی برنامه‌های مشخصی را به طور مداوم دنبال می‌کنند نیز می‌شود. هیچ کدام از این پرسش‌ها غلط نیست و هرکدام کاربرد خود را دارند. اما اینکه در نهایت آمار کدام یک از این پرسش‌ها به صورت عمومی اعلام می‌شوند بسیار مهم است. معمولا مدیران سازمان دوست دارند بالاترین آمار را از عملکرد خود ارائه دهند.» یعنی ممکن است آمارهایی منتشر شوند که مربوط به سطح بالاتری از سوالات باشند. همان سوالاتی که تنها به «دیدن» یک برنامه یا سریال دلالت دارند نه بر «دنبال کردن» ارادی و مداوم آنها.

بنابراین با توجه به مطالب گفته شده نمی‌توان آمار بینندگان یک سریال را به کل جامعه نسبت داد. بلکه این آمار تنها از میان «مخاطبان» تلویزیون استخراج شده است. علاوه بر این، اصطلاح «بیننده» بر دسته خاصی از مخاطبان دلالت نمی‌کند. این اصطلاح طیفی از مخاطبان را درنظر می‌گیرد که میان کسانی که هر روز و هر قسمت برنامه‌ی مورد نظر را دنبال می‌کنند و کسانی که ممکن است اتفاقی چشمشان به سریال مورد نظر خورده باشد در نوسان است. بنابراین انتشار اصل سوالات در گزارش‌های نهایی منتشر شده اهمیت دارد و می‌تواند این ابهامات را برطرف کند.

آمار منتشر شده‌ی صداوسیما از طرف بسیاری مورد تردید قرار گرفته است. به گزارش عصرایران، «حسن وارسته» نویسنده‌ی سریال «بچه مهندس» سال 1399 در یک گفت‌وگوی زنده‌‌ی اینستاگرامی با صفحه رسمی روابط عمومی تلویزیون گفت: «من این نظرسنجی‌های مرکز تحقیقات را قبول ندارم. با این دوستان سال های سال کار کردم و می دانم چطور آمار می‌گیرند. خیلی روش‌هایشان به روز نیست. براساس شماره تلفن‌های ثابت نظرسنجی می‌کنند و این روزها هم که به خاطر شیوع کرونا فقط یک‌سوم پرسنل‌شان کار می‌کنند و خیلی نمی‌شود روی نتیجه‌ی این نظرسنجی حساب کرد.»

البته این مسائل نمی‌تواند در تعداد بالای مخاطبان رسانه‌ی ملی تردید ایجاد کند اما گاهی آمار آنقدر بالا هستند که افکار عمومی را در این باره به تکاپو می‌اندازند. وارسته در این باره می‌گوید: «بر اساس شواهد و تجربه می‌توان گفت اتفاقا تلویزیون در بین قشرهای مختلف جامعه به عنوان یک پایگاه ثابت حضور دارد و بسیاری هم بیننده برنامه‌ها و سریال‌های آن هستند، البته نه به آن شوری شور "90 درصدی" و نه به بی نمکی "کسی اصلا تلویزیون نمی‌بیند."» از طرف دیگر دقت این آمار اهمیت بالایی دارد و ابهاماتی که بالاتر اشاره شد می‌تواند در صحت آمارهای منتشر شده تردید ایجاد کنند.

همه‌ی اینها در حالی است که عدم انتشار یا انتشار ناقص آن‌ها به وضعیت بی‌اعتمادی به رسانه‌ی ملی دامن می‌زند. «کوروش کمره‌ای» مشاور مدیر شبکه سه سیما مردادماه 1400 درباره انتشار ناقص آمار در تابستان این سال نوشت: «قسمت اول سریال "وضعیت زرد1" مردادماه به‌عنوان سریال دوم شبکه در کنار گاندو روی آنتن رفته است. سوال این است که چطور نام این سریال در نظرسنجی نیمه‌ی دوم تیرماه اعلام شده است؟ احتمالاً پوستر سریال پنج درصد مخاطب داشته است!» ابهامات اینچنینی در دیگر موضوعات هم وجود دارد. مثلا «فرهیختگان» سال گذشته نوشت: «در حالی که در رمضان 1401 سریال "از سرنوشت چهار" از شبکه دو سیما با 20/8 درصد مخاطب در رتبه سوم سریال‌های پربیننده‌ی تلویزیون قرار گرفته بود، اما براساس آمار تلوبیون، این سریال موفق شد بیشترین سهم تماشای آنلاین را میان برنامه‌های این پلتفرم از آن خود کند.» این روزنامه از اختلاف ذکر شده با عنوان «تفاوت معنادار برخی از بخش‌های آمار بینندگان  پلتفرم تلوبیون با آمار اعلام‌شده از طرف تلویزیون» یاد کرد.

ابهام در انتشار آمار بینندگان در صورت‌های دیگری نیز وجود دارد. مثلا در آماری که روابط‌عمومی صداوسیما درباره بینندگان تلویزیون در نوروز 1401 منتشر کرد تنها میزان بینندگان پرمخاطب‌ترین سریال منتشر شد و سریال‌های دوم و سوم بدون انتشار درصد بینندگان نام برده شدند. این امر به شبهات درباره عملکرد ضعیف رسانه‌ی ملی و درصد پایین مخاطبان سریال‌ها دامن می‌زد.

ابهامات اینچنینی نه تنها آمارهای صحیح و منطبق بر واقعیت را زیر سوال می‌برد بلکه ممکن است نوعی «فرار از واقعیت» تلقی شود. این به مرور اعتماد مخاطب را از رسانه‌ی ملی سلب می‌کند و از درصد شفافیت آن می‌کاهد. هرچقدر هم برای بالا بردن آمار از ترفندهای ابهام‌آمیز استفاده شود کم‌کم این ترفندها لو می‌روند و در بلندمدت اثر عکس خواهد داشت. در این امر «روابط عمومی» رسانه‌ی ملی که وظیفه‌ی انتشار آمار را به‌عهده دارد بازیگر اصلی است که به نظر می‌آید اگر به اعتماد مخاطبان رسانه‌ی ملی و اصل مهم شفافیت اهمیت می‌دهد، باید در شیوه‌ی انتشار آمار تجدید نظر کند. همه‌ی اینها در حالی است که برخی با توجه به «ذینفع» بودن صداوسیما، انتشار آمار مخاطبان توسط خود این سازمان را کاری حرفه‌ای نمی‌دانند و معتقدند میزان بینندگان باید توسط سازمان‌های مستقل از صداوسیما سنجیده شود.

ارسال نظر: