تحول معجزه نیست
در سالگرد سوم سکانداری پیمان جبلی بر رسانهی ملی با شعار تحول، در برخی موارد روند تحول سازمان صداوسیما کند و در مواردی قابل قبول بوده است. ضمن اینکه در حوزه سریالسازی امیدها همچنان زنده است.
نسیمآنلاین: سومین سالگرد ریاست پیمان جبلی و تیمش بر بزرگترین سازمان رسانهای دولتی خاورمیانه نیز گذشت. بر عبارت «بزرگترین سازمان رسانهای» خاورمیانه تاکید داریم چون مدیریت سازمانی به این عرض و طول ویژگیها و مسائل خاص خودش را دارد. خصوصا اگر این سازمان بزرگ حول و حوش پنجاه هزار کارمند نیز داشته باشد.
جبلی و گروهی که همراهش بود با شعار «تحول» سکاندار صداوسیما شدند. آنها چندی پس از به عهده گرفتن مدیریت سازمان، سند طرح تحول سازمان صداوسیما را نیز منتشر کردند که قبلا به تایید رهبر انقلاب رسیده بود.
البته رهبر انقلاب نیز در همان ابتدای کار گفته بودند که «در یک سال و دو سال و سه سال میخواهید تحول ایجااد کنید؟ میخواهید معجزه کنید!؟» اما به قول وحید جلیلی، دبیر ستاد تحول سازمان «این نباید بهانهای باشد که در تحول سرعت مناسب نداشته باشیم.»
به هرحال ایجاد تحول در سازمان صداوسیما زمان طولانی میطلبد اما روند تحول دارای شاخصههایی است. یعنی درست است که ایجاد تحول بیش از دو سال و سه سال طول میکشد، اما نشانههای آن میتوانند زودتر پدیدار شوند.
سند طرح تحول سازمان صداوسیما در این مورد میتواند راهنمای خوبی باشد. راهنمایی که میتوان شرایط امروز سازمان را با آن تطبیق داد و نبض تحول را گرفت.
ما سال گذشته در دو سالگی سکانداری جبلی، در گزارش «تحول خالهبازی نیست» به این موضوع پرداختیم و روند تحول را بعد از دو سال بررسی کردیم. حالا در سالگرد سه سالگی تحول، وقت بررسی دوبارهی این روند است.
در حوزه معاونت سیاسی و خبر
در حوزه سیاسی مهمترین اتفاق از سال گذشته تا کنون، حاثه بالگرد رئیس جمهور و انتخابات زودهنگام است. این انتخابات بصورت ضربتی و فشرده برگزار شد و به تبع آن سازمان صداوسیما نیز فرصت کمی برای انجام وظایف خود داشت. چند ماه پیش از آن نیز البته انتخابات مجلس برگزار شد و رسانه ملی در آن بازه زمانی نیز فعالیت مهمی داشت.
در انتخابات مجلس اسفند 1402 صداوسیما دست به یک کار بیسابقه زد. به تعداد حوزههای انتخابیه کشور کانال تلویزیونی مجزا ایجاد شد که به فعالیتهای انتخاباتی هر حوزه بطور اختصاصی میپرداختند.
پیمان جبلی این امر را مطابق با یکی از بندهای مهم سند تحول میداند و آن «جایگزینی مدیریت خط سبزی بجای مدیریت خط قرمزی» است.
به هر حال این عملکرد پیش از این در صداوسیما دیده نشده بود و در نوع خود یک نوآوری است که طبیعتا تاثیر خود را بر انتخابات داشت.
البته در همان دوران، هزینه اعلام شده دریافتی از نامزدهای انتخابات مجلس حاشیهساز بود که در بعضی حوزهها به صد میلیون تومان نیز میرسید. اما چندی بعد این هزینهها اصلاح شد و به پنج تا ده میلیون تومان کاهش یافت. به این ترتیب با توجه به هزینههای هنگفت شکلهای دیگر تبلیغات، نامزدها میتوانستند تقریبا بصورت رایگان در رسانه ملی به تبلیغ بپردازند.
بنظر میآمد که در حوزه انتخابات، صداوسیما به آنچه «تحول» میخوانده در حال نزدیک شدن است. البته این پایان ماجرا نبود.
یک اتفاق ناگهانی کشور را در شوک فرو برد و آن سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور در شمال شرق کشور بود که منجر به درگذشت رئیس جمهور شد.
در این دوران نیز صداوسیما نقش مهمی ایفا کرد. اگرچه شبکه خبر به صورت لحظه به لحظه به این اتفاقات پرداخت اما ایرادات پیشین همچنان در بخشهای خبری خودنمایی میکرد.
در یک مورد به کار بردن عبارت «فرود سخت» برای سقوط بالگرد بود. عبارتی که انگار از پیش درمورد اصل سانحه اطلاع دقیق در دسترس بوده است و بعدا مشخص شد اتفاقا حادثه «برخورد» با کوه بوده نه صرفا یک «فرود» دشوار. این موضوع نوعی پیشداوری برای حادثهای که هنوز چگونگی آن مشخص نیست را القا میکرد.
مورد دیگر نوع پرداخت به بازار شایعات بود که به همان روش سنتی «تکذیب از طریق منابع رسمی» صورت میگرفت. این نوع تکذیب گرچه در جای خود اهمیت دارد اما اقناعکنندهی مخاطب امروزی با دریایی از منابع گوناگون خبری نیست.
شاید بهتر باشد در این مورد به یکی از بندهای سند تحول با عنوان «تقویت و گسترش مستندهای خبری تحقیقی یا گزارشگری حقیقتیاب» استناد کنیم. در این مورد، پخش گزارشهای تحقیقی میتواند تا حد زیادی کمککننده باشد و سیل شایعات را کنترل کند. ما در این مورد گزارشی تحت عنوان «بررسی حواشی رسانهای سقوط بالگرد رئیس جمهور» در نسیمآنلاین منتشر کردیم که بصورت دقیقتر به همین شایعات میپرداخت.
انتخابات زودهنگام
اما بعد از این اتفاق ماموریت ضربتی صداوسیما تازه شروع میشد و آن برگزاری انتخابات زودهنگام بود که برای تعیین رئیس جمهور جدید برگزار میشد. رسانه ملی در مدت کوتاهی باید فضای انتخاباتی را در جامعه زنده میکرد.
در این انتخابات نیز مانند انتخابات مجلس در اسفند 1402، شاهد نوآوریهایی از سوی صداوسیما بودیم که پیش از این دیده نشده بود. یکی از این موارد برگزاری «میزگردهای تخصصی» نامزدها بود که با حضور کارشناسان حوزههای مختلف برگزار میشد. این مورد البته در معاونت سیما شکل گرفت اما معاونت سیاسی نیز در آن دخیل بود.
خبرگزاری ایسنا در این مورد نوشت: «میزگردهای تخصصی نامزدها را باید اتفاقی نوین در ساختار برنامههای انتخاباتی صداوسیما دانست که در دورههای گذشته نظیرش را حداقل به لحاظ ساختاری شاهد نبودیم.»
پیمان جبلی نیز در این مورد توضیح داد: «اما یک قالب جدید به مجموعه برنامهها اضافه کردیم که عنوانش مناظره نبود، در واقع نوعی مناظره بود و هرچه جلوتر رفت خودش را بیشتر نشان داد و بسیار کمک کرد که دیدگاههای نامزدها و گروهی که به آنها مشورت میدهند بیشتر و بهتر روشن شود.»(منبع)
مناظرات انتخاباتی نیز با رفع نقاط ضعف مناظرات در دورههای گذشته برگزار شد. از جمله این نقاط ضعف، فعالیت کمتر مجری در روند برگزاری و ساختار سفت و سخت برنامه بود که اجازهی تعامل و رفت و برگشت بحثها را به نامزدها نمیداد. این موارد در دور جدید تا حدودی برطرف شدند.
سیما و صدا
بزرگترین و شاید یکی از مهمترین معاونتهای سازمان صداوسیما، معاونت سیما است و تحول در این معاونت به دلیل گستردگی آن اهمیت بالایی دارد. این معاونت در حوزه سریالسازی حرف اول را میزند که از مهمترین کارکردهای رسانه ملی است.
آنچه مسلم است اینکه میانگین بینندگان سریالهای تلویزیون در دوره مدیریت جبلی و تیمش کاهش یافته است. وحید جلیلی تیرماه 1402 در مصاحبه با مجلهی سوره گفت: «موقعی که صداوسیما را تحویل گرفتیم [یعنی سال 1400]، متوسط بیننده سریالها ۲۴ درصد بود.» طبق آماری که مرکز تحقیقات صداوسیما منتشر کرده میانگین میزان بیننده سریالهای سیما در سال بعد یعنی سال ۱۴۰۱، ۱۷.۶ درصد بوده است. به این ترتیب افت محسوس بینندگان صداوسیما در این یک سال مشاهده میشود.
همچنین در نوروز 1400، یعنی قبل از روی کار آمدن تیم جدید، پربینندهترین سریال نوروزی تلویزیون(نون خ3) 82.1 درصد بیننده داشت. اما سه سال بعد در نوروز 1403 فصل پنجم همان سریال با 41.7 درصد بیننده بود که افت حدود پنجاه درصدی مخاطبان را نشان میدهد.
در سند تحول البته بر جایگزینی اولویت «محتوا» بر «کمیت» سریالهای تلویزیون تاکید شده است. یعنی بجای تمرکز بر افزایش تعداد سریالهای تولیدی، بر «محتوای» آنها تمرکز شود.
جبلی هم اسفند 1400 در این مورد گفته بود: «درست است که فکر میکنیم ماهواره یک رقیب بسیار خطرناک و جدی است برای ما، آمدیم چه کار کردیم برای مقابله با این رقابت؟ آمدیم گفتیم که ما از ساعت ۸ شب تا ۱۲ شب مردم را با سریالها بمباران کنیم. [به این ترتیب] کیفیت پایین میآید و هزینه بسیار زیاد به رسانه و سازمان تحمیل میشود. الزاما حجم زیاد تولید جذاب نیست. مهندسی پیام، تنوع دادن به پیام، وزن دادن و عمق دادن به پیام، آن است که میتواند جذابیت ایجاد کند.» این موضوع در سند تحول نیز با عنوان «کاهش فشار آنتن با بازمهندسی و توجه به اثربخشی کنداکتور» مورد توجه قرار گرفته است.
اما به نظر میرسد بعد از سه سال، سریالسازی صداوسیما روی غلتک افتاده است. پیمان جبلی چهارم مهرماه امسال گفت که امسال «در حوزه سریالسازی هشت اثر آماده هستند. چهارده اثر در مرحله تولید، یازده اثر در مرحله پیشتولید و هفت اثر در مرحله صفر پیشتولید هستند. تمام این مجموعههای نمایشی مبتنی بر اولویتهای سند تحول تولید میشود.»
بر این اساس به نظر میآید روند سریالسازی روی ریل افتاده است. بهویژه اینکه دو مجموعه فاخر «سلمان فارسی» و «موسی(ع)» نیز در حال ساختاند و پیوستن آنها به آنتن میتواند جان تازهای به کنداکتور تلویزیون بدهد و امیدها را برای بازگشت تلویزیون به دوران اوج خود تقویت کند.
نباید فراموش کرد که «کیفیت» و «جذابیت» این مجموعهها نقش تعیین کنندهای دارند. یعنی صرف تعداد بالای سریالها یا محتوای فاخر آنها مورد نظر نیست.
یکی از موارد ذکر شده در سند تحول «فعالسازی نهضت فصل دوم سازی با هدف حفظ و گسترش برندهای موفق متناسب با مضامین و رویکردهای تحولی» است. بر این اساس تلویزیون باید «سریالهای موفق» را در فصلهای بعدی آنها ادامه دهد. اما به نظر میآید این «فصل دوم سازی» منحصر به سریالهای پربیننده نبوده است.
سریال «نجلا» که در سال 99 به میزان 35.5 درصد بیننده دست یافته بود، در سال 1401 به فصل دوم رسید. اما فصل دوم آن با 26.8 درصد بیننده شاهد افت قابل توجه بود.
سریال «وضعیت زرد» نیز که در سال 1400 تنها حدود شش درصد بیننده داشت در سال 1401 به فصل دوم رسید و در نیمه دوم خردادماه به 9.5 درصد بیننده اکتفا کرد.
سریال «مستوران» نیز در تیرماه 1402 توانست 18.5 درصد بیننده جذب کند و در در زمستان همان سال فصل دوم آن ساخته شد.
اگر مهمترین عامل موفقیت سریال را میزان مخاطبان آن تصور کنیم، «نهضت فصل دوم سازی» تنها برای برندهای موفق صورت نگرفته است و سریالهایی که موفق به جذب بینندگان زیادی نشدهاند نیز به فصل دوم رسیدهاند.
در این میان البته سریالهای موفق و پربینندهای مثل «نون خ» بودهاند که فصلهای بعدی آنها نیز ساخته شدن است.
به طور کلی با روی کار آمدن تیم جدید مدیریتی تعداد، کیفیت و مخاطبان سریالهای رسانهی ملی کاهش قابل توجه یافت. اما با توجه به اینکه برندهای معتبری مثل «پایتخت» در حال بازگشت به تلویزیوناند و دو سریال تاریخی فاخر «سلمان فارسی» و «موسی(ع)» نیز در صف پایان تولیدند جای امیدواری هست که تلویزیون بعد از چند سال بتواند حوزه سریالسازی نیز اوضاع خود را بهتر کند و موارد ذکر شده در سند تحول را اعمال نماید.
آنچه مسلم است این که روند تحول در صداوسیما روندی زمانبر است و تغییرات به مرور زمان رخ میدهند نه به صورت معجزهگونه. باید دید در سالهای آینده چقدر از محتوای سند تحول اجرا خواهد شد و یا اینکه اجرای کامل آن نیازمند یک دوره پنج ساله دیگر خواهد بود یا خیر.