چرا جعل اشعار پناهی راحت‌تر است؟

کدخبر: 2331882

زبان مرحوم پناهی مبتنی‌بر سادگی در عین سختی در لایه‌های زیرین بود؛ بیان پیچیده‌ترین مفاهیم فلسفی با استفاده از لغات روزانه و دم‌دستی. آنهایی که با اشعار پناهی آشنایی داشته باشند و آنها را خوانده باشند، در همان نگاه اول متوجه اصلی یا جعلی بودن اشعار می‌شوند، زیرا دنیای اشعار پناهی چندان گمراه‌کننده و ناخوانا نیست.

زمانی دکتر شریعتی، زمانی دکتر چمران و زمانی مولوی و حسین پناهی؛ اینها اسم‌هایی هستند که زیر جملات یا اشعار برجسته و زیبا دیده می‌شوند. یکی از عجیب‌ترین نام‌ها در این میان «حسین پناهی» است؛ بازیگر، کارگردان و شاعری که زندگی و مرگ خاصی داشت و پس از سفر ابدی‌اش این خاص بودن همچنان ادامه دارد. برخی معتقدند به‌دلیل آنکه در شعرهای پناهی وزن و قافیه نیست، آثارش را می‌توان جعل و هر نوشته‌ای را به نام او منتشر کرد. نسبت دادن اشعاری که شاعر آن مشخص نیست و ناشناخته است، دو سه دلیل بزرگ دارد که مهم‌ترین آنها کمبود مطالعه و آگاهی است. گاهی شعری در فضای مجازی با نامی جعلی دست‌به‌دست می‌شود، اگر مردم با آثار شاعر و نویسنده فارسی آشنایی داشته باشند، زبان وی را تشخیص می‌دهند. جست‌وجو و رد یا تکذیب هویت شاعر کار سختی نیست، اما برای مخاطب امروز که عجله دارد و اهل تحقیق نیست، کار سختی می‌نماید. اما چرا حسین پناهی اولین گزینه برای نسبت دادن اشعار دیگران یا حتی دل‌نوشته‌های ضعیف است؟ زبان مرحوم پناهی مبتنی‌بر سادگی در عین سختی در لایه‌های زیرین بود؛ بیان پیچیده‌ترین مفاهیم فلسفی با استفاده از لغات روزانه و دم‌دستی. آنهایی که با اشعار پناهی آشنایی داشته باشند و آنها را خوانده باشند، در همان نگاه اول متوجه اصلی یا جعلی بودن اشعار می‌شوند، زیرا دنیای اشعار پناهی چندان گمراه‌کننده و ناخوانا نیست. زبانش ویژگی‌هایی مانند تاثیر سینما و هنر بر اشعارش، زبان ویژه، وفور اسم‌های خاص و واژگان بیگانه و... دارد. وجود رنگ نیز از جمله مواردی است که با بررسی آن، به دیگر ویژگی زبان شاعر می‌رسیم. بسامد و درصد هر کدام از ویژگی‌ها در پایان بیان شده است. برخی دیگر قائل به وجود آرکائیسم در اشعار پناهی هستند. آرکائیسم از راه‌های برجسته کردن و تشخص بخشیدن به زبان است. این شگرد یکی از شیوه‌های آشنازدایی با عناصر کهن (آرکائیک) زبان است. برخی محققان معتقدند حسین پناهی از این شگرد زبانی به نحو چشمگیری استفاده کرده و علاوه‌بر زیبایی، زبان شعر خود را نیز تشخص بخشیده است. گفتنی است، این نوع آشنازدایی مخصوصا باستان‌گرایی واژگانی در اشعار حسین پناهی کاربرد بالایی دارد و می‌توان آن را یکی از ویژگی‌های سبکی وی به شمار آورد. «میزی برای کار/کاری برای تخت/تختی برای خواب/خوابی برای جان/جانی برای مرگ/مرگی برای یاد/یادی برای سنگ/این بود زندگی؟» این یکی از بهترین و مهم‌ترین نمونه‌های اشعار حسین پناهی است. در ظاهر شاید چندان پیچیدگی زبانی و کلامی ندارد. واژه‌های سخت یا ثقیلی هم دیده نمی‌شود، اما در دل آن به اصلی‌ترین سوال انسان پرداخته می‌شود. اینکه اساسا برای چه آمده‌ایم و فلسفه زندگی چیست؟ سهل ممتنع بودن شعرهای پناهی، خواننده ناآگاه را وسوسه می‌کند تا نوشته‌های خودش یا آثار دیگران را به نام او منتشر کند. مخاطب ناآشنا با خواندن نمونه‌هایی از اشعار پناهی می‌اندیشد که حتما خودش هم می‌تواند چنین کلماتی را کنار هم بیاورد و شاعر کار سختی نکرده است. علی مراقب در کتاب «من حسینم، پناهی‌ام» می‌نویسد: «در شعر پناهی کفه ترازوی «ارزش» به نفع درون‌مایه و محتوا پایین‌تر است و شعر از منظر ساخت در سطحی پایین‌تر از محتوا قرار گرفته است؛ چه این به معنای ضعف مسلم ساختار نیست. ساختار در شعر پناهی ـ صرف نظر از آنکه با زبان معیار مطابقت دارد ـ نسبتا معمولی است و آنچنانکه باید نتوانسته معیار سطح پاسخ را در خواننده افزایش دهد.» (ص 25) صور خیالی که در شعر حسین پناهی دیده می‌شود، در نوع خودش کم نظیر است. استفاده از الفاظ عامیانه حسین پناهی در مجموعه اشعارش تاثیرگذار بوده و کم‌نظیر است و حتی لحن کلام مرحوم پناهی در خوانش شعر جذابیت‌های خاص خودش را دارد. من زندگی را دوست دارم / ولی از زندگی دوباره می‌ترسم! دین را دوست دارم / ولی از کشیش‌ها می‌ترسم! قانون را دوست دارم / ولی از پاسبان‌ها می‌ترسم! عشق را دوست دارم/ ولی از زن‌ها می‌ترسم! کودکان را دوست دارم / ولی از آینه می‌ترسم! سلام را دوست دارم / ولی از زبانم می‌ترسم! من می‌ترسم، پس هستم / اینچنین می‌گذرد روز و روزگار من من روز را دوست دارم /ولی از روزگار می‌ترسم درنهایت می‌توان ویژگی‌های اصلی و مشخص در شعر پناهی را که در کلیت اشعار او قابل‌مشاهده است، این‌گونه معرفی کنیم: استفاده از زبان نمادین یا سمبلیک؛ گرایش به ادبیات و نگرش‌های فلسفی رایج غرب؛ روایت اشعار به شیوه‌های مختلف؛ مجرد و خیالی بودن جهان شعری؛ محتوای تعلیمی و اخلاقی؛ نگرش مبتنی‌بر درون‌گرایی؛ عدم استفاده از عبارات و اصطلاحات اعتقادی؛ عدم نتیجه‌گیری قطعی و مسلّم. حالا و با چنین ویژگی‌هایی دیگر نمی‌شود هر کلامی را به حسین پناهی نسبت دهیم. مخاطب فضای مجازی هم با اندکی دقت و مطالعه این جعلیات را گسترش نمی‌دهد.

فرهیختگان

ارسال نظر: