گزارش «نسیم آنلاین» از چرایی شکست تجاری یک فیلم:

"دلبری"، کودک رها شده در بازار شلوغ سینما

کدخبر: 2050110

اصولا این فیلم با ساختار خاصش متناسب برای سینمای تجاری نبوده و جایگاهش در اصل سینمای هنر و تجربه است موضوعی که نه تهیه کننده و نه سرمایه گذار فیلم به آن توجه نکردند و باعث شدند تا لقب کم فروش ترین فیلم سال به فیلمی برسد که دغدغه فرهنگی دارد.

گروه فرهنگی « نسیم آنلاین »- فیلم سینمایی دلبری از زمان اکران در جشنواره فیلم فجر، نشان داد نه تنها از نظر ساخت، فیلم ضعیفی است بلکه با قواعد سینمای تجاری نیز نا آشنا است و همین موضوع خود را در اکران عمومی فیلم خودش را نشان داد و باعث شد تا «دلبری» تا امروز در قعر جدول فروش سینماها در سال 95 قرار بگیرد.

سینمای تجاری بی رحم است و امثال فیلم های از جنس «دلبری» برای دیده شدن در این سینما نیازمند رعایت قواعدی هستند که متاسفانه سید جلال اشکذری نتوانست آنرا در فیلمش اجرا کند.

علاقه مندان به سینما، اشکذری را با فیلم داستانی «خانه ای کنار ابرها» می شناسند، فیلمی خوش ساخت با مضمونی متفاوت از زندگی اجتماعی طی دوران جنگ تحمیلی که با استقبال خوبی روبرو شد و با دریافت دیپلم افتخار از جشنواره فیلم فجر نوید حضور فیلمسازی خلاق را در سینمای ایران می داد. «خانه ای کنار ابرها» همچنین در جشنواره فیلم های مردمی عمار نیز حضور موفقی داشت و توانست فانوس بخش فیلم های بلند داستانی را به دست آورد.

اشکذری در تلویزیون نیز سریال «حنانه» را ساخت که فضای آن در حال و هوای پیش از انقلاب می گذشت.

با کسب این تجربیات، این کارگردان جوان تصمیم گرفت فیلمنامه ای را که خودش نگاشته بود را کارگردانی کند. «دلبری» روایتی از زندگی خانواده های محترم جانبازان و شهدای جنگ تحمیلی است. فیلمی که کارگردانش تلاش کرده بود تا تجربه ای نو در سینما داشته باشد.

آنهایی که به «دلبری» آدرس غلط دادند

دلبری فیلمی تجربی است. فیلمی که می توانست با حضور در گروه سینمایی «هنرو تجربه» در کنار دیگر آثار این گروه اکران شود و در جای خودش نیز به خوبی دیده شود. اما بودند کسانی که با آدرس اشتباه این فیلم را در مسیری اشتباه قرار دادند و نتیجه آن شد که در یک رقابت نابرابر «دلبری» در قعر جدول فروش سینماها قرار گرفت. به نظر می رسد مقصر اول این اتفاق تهیه کننده فیلم باشد.

سید محمود رضوی معتقد است که استعدادش در کشف استعداد های جوان است ( اینجا ) ولی درست می گوید، اولین فیلم سینمایی بهروز شعیبی با این تهیه کننده کلید خورده و حمیدرضا قربانی هم از کارگردانان جوانی بوده که با رضوی پا به عرصه سینمای حرفه ای گذاشته است. اشکذری نیز استعداد جوانی در سینما به شمار می رود. پس چرا فیلم اشکذری آن طور که می بایست دیده نشد؟! وظیفه تهیه کننده هدایت فیلم در بهترین شرایط ممکن است. رضوی می بایست شرایطی را به وجود می آورد که دلبری در گروهی مناسب خود حضور داشته باشد و در شرایطی که برای یک فیلم تجربی مناسب بود قرار داده شود. ولی تهیه کننده که احتمالا از اول به نفروش بودن فیلم هم علم داشته است، عامدانه یا از سر سهل انگاری باعث می شود دلبری در رقابت با فیلم های تجاری به اکران عمومی برسد و آن چه نباید رخ بدهد، رخ دهد! احتمالا چون تهیه کننده فیلم دغدغه فروش گیشه ای «دلبری» را نداشته نسبت به فروش فاجعه بار فیلم عکس العملی نیز نداشته است. فیلمی که با حمایت حوزه هنری ساخته شده و یکی دیگر از عوامل شکست آنرا می توان حوزه هنری نامید.

دلبری محصول شکست خورده حوزه هنری

به گفته تهیه کننده فیلم «دلبری» حوزه هنری 45 درصد مشارکت در این فیلم دارد ( اینجا ) . این میزان مشارکت ریسک فروش فیلم را به شدت کاهش می دهد. به خصوص اینکه حوزه هنری دارای بیشترین تعداد سالن های سینما در سراسر کشور است و می تواند به راحتی از فیلم پشتیبانی کند.

اما مشکل همین جا پیش آمد که حوزه هنری برنامه ای برای کمک به فیلم دلبری نداشت. در یکی از نقد های منتشر شده درباره فیلم دلبری، نویسنده به سرمایه گذاری حوزه هنری اشاره می کند و می نویسد: آخرین‌باری که آثار حوزه هنری اعم از مشترک و غیر مشترک به سودآوری رسیده‌ است را به خاطر ندارم ( البته می توان اینگونه استدلال کرد که حوزه به دنبال حمایت از فیلم با شرایط خاص و اندازه های استاندارد خود است.

پیش از «دلبری» که حوزه هنری 45درصد در آن سرمایه گزاری کرده و برای اکران آن و بازگشت سرمایه برنامه خاصی نداشت همین اتفاق برای فیلم «مزار شریف» نیز چنین اتفاقی رخ داده بود و حوزه تقریبا برنامه موثری برای تبلیغ و فروش آن نداشت و حتی یکی از مسئولان حوزه اعلام کرد: اکران فیلم «مزارشریف» به کارگردانی حسن برزیده با علم استقبال از فیلم «محمد رسول الله(ص)» آغاز شد. ما در حال حاضر در بخش مهمی از سینماها نمی‌توانیم «مزار شریف» را اکران کنیم، ولی تشخیص دادیم که این هم‌زمانی اکران‌ها صورت بگیرد، حتی مجبور شدیم در بسیاری از استان‌ها و شهرستان‌های کشور بین اکران فیلم «محمد رسول الله(ص)» و «مزار شریف»، اکران فیلم سینمایی «محمد رسول الله(ص)» را انتخاب کنیم. ( اینجا )

شاید عدم اعتماد حوزه هنری و سازمان سینمایی سوره که بازوی سینمایی حوزه هنری به شمار می رود باعث شد تا دلبری با وجود مشارکت حوزه هنری نتواند فروش خوبی داشته باشد. ولی کارگردان فیلم علاقه ای ندارد تا در این بین انتقادی نسبت به حوزه هنری صورت بگیرد. اشکذری در یکی از جلسات نقد فیلم «دلبری»، درباره نقد هایی که به این فیلم وارد شده است، می گوید: ما قبل از اینکه فیلم وارد جشنواره فیلم فجر بشود از چندین منتقد و خبرگزاری ها دعوت کردیم تا فیلم را در دفترتهیه کننده ببینند که نظر همه آنان بعد از دیدن فیلم مثبت بود و حتی برخی از آنان به گونه ای با فیلم همذات پنداری کرده بودند که همراه فیلم نیز گریه کردند. بنابراین درایام نزدیک به روزهای جشنواره که معمولا فضای دیدن فیلم ها به صورت خصوصی رونق پیدا می کند نگاه تقریبی 90 درصد از منتقدینی که فیلم دلبری را دیده بودند مثبت بود و حتی همه معتقد بودند که اتفاقات خوبی برای فیلم خواهد افتاد. اما هنگامی که این فیلم در جشنواره نمایش داده شده، نگاه ها تغییر کرد و این فیلم سیبل خوبی شد برای کسانی که دل خوشی از حوزه هنری نداشتند بنابراین سعی کردند بوسیله این فیلم ، حوزه هنری را بزنند. ( اینجا )

تجربه ساخت فیلمی از جنس «دلبری» نشان می دهد که صرفا حرف خوب زدن به معنای خوب حرف زدن نیست. کارگردان تلاش کرده فیلمی ارزشی بسازد و در حد خودش نیز به موفقیت هایی رسیده است. اما این فیلم در مقیاس با دیگر فیلم های ارزشی سینما به هیچ کدام از استانداردهای فروش دست پیدا نکرده است. اصولا این فیلم با ساختار خاصش متناسب برای سینمای تجاری نبوده و جایگاهش در اصل سینمای هنر و تجربه است موضوعی که نه تهیه کننده و نه سرمایه گذار فیلم به آن توجه نکردند و باعث شدند تا لقب کم فروش ترین فیلم سال به فیلمی برسد که دغدغه فرهنگی دارد.

ارسال نظر: