مولف کتاب تاریخ‌نگاری ابن‌طاووس:

آمادگی بیعت امام حسین(ع) با یزید، دروغ بزرگ است

کدخبر: 2067608

حجت الاسلام مصطفی صادقی گفت: اصل دیدار امام حسین (ع) با عمر بن سعد را نمی‌توان نادیده گرفت، ولی همانگونه که مقام معظم رهبری نیز گفته‌اند این دیدارها، مذاکره نبوده؛ بلکه امام به عمر بن سعد تشر زده است.

حجت الاسلام مصطفی صادقی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی « نسیم آنلاین »، درباره صحبت های اخیر محمد سروش محلاتی درباره مذاکره امام حسین (ع) با عمر بن سعد گفت: امام حسین (ع) زمانی که از مدینه بیرون آمد تنها برای فرار از بیعت بود و می خواست از مدینه به مکه که سرزمین اجدادی اش بود، برود و وقتی به مکه رسیدند، دعوت کوفیان از امام شروع شد.

وی با بیان اینکه کوفیان یک بار دیگر در زمان معاویه از امام حسین (ع) دعوت کرده بودند، ولی امام در جواب به آنها گفته بود که برادرش با معاویه صلح کرده است و ما نیز با معاویه در صلح هستیم، اظهار داشت: ما چون امام حسن (ع) صلحی با یزید نبسته بود، امام حسین (ع) می توانست در مقابل یزید بایستد و بنی امیه را از بین ببرد و از آنجایی که دعوت کوفیان بسیار زیاد بود امام حسین (ع) احساس وظیفه کرد که به کوفه برود؛ البته از سوی دیگر نیز کوفه با وجود بی وفایی مردمانش، مرکز شیعه بود و طبیعتا امام حسین (ع) جای دیگری را نداشتند که بروند و چون کوفیان از ایشان دعوت کرده بودند، امام وظیفه خود را رفتن به کوفه می دانست.

مولف کتاب تاریخ نگاری ابن طاووس ادامه داد: حضرت مسلم نیز زمانی که به امام حسین (ع) نامه می نویسد، عنوان می کند که شرایط برای حضور ایشان در این شهر مناسب است، البته امام حسین (ع) بعد از به شهادت رسیدن حضرت مسلم از شرایط مطلع شد و ما هدف امام حسین (ع) از رفتن به کوفه را تنها انجام وظیفه در نظر می گیریم، نه برپایی حکومت و حتی برای شهادت؛ ولی هدف امام حسین (ع) از این سفر رفتن به کوفه است و زمانی که در نیمه های راه از شهادت حضرت مسلم مطلع شد، اعلام می کند که برمی گردیم ولی خاندان حضرت مسلم به امام حسین (ع) گفتند که شما مانند مسلم نیستید و برخی از یاران امام به ایشان گفتند که شما مانند حضرت مسلم نیستید و نوه پیامبر هستید و موقعیت تان با حضرت مسلم متفاوت است و امام نیز به مسیر خود ادامه داد.

حجت الاسلام صادقی افزود: زمانی که امام به 120 کیلومتری کوفه رسید و با سپاه حر برخورد کرد و با حر گفتگو کرد و متوجه شد که حر می خواهد راه ایشان را سد کند، امام حسین (ع) عنوان کرد که کوفیان دعوت خود را پس گرفته و به جنگ من آمده اند و به همین دلیل من برمی گرددم و حتی کاروان را آماده بازگشت کرد که حر جلوی امام را گرفت و نزاع لفظی بین امام و حر ایجاد شد و این دومین بار بود که امام عنوان کرد از مسیر بازمی گردد.

وی با بیان اینکه حر به امام حسین (ع) گفت به مسیر ادامه بده تا از یزید استفضاء کند، ولی اجازه نمی دهم به کوفه وارد شوی، تصریح کرد: امام حسین (ع) به مسیر خود ادامه داد تا اینکه یزید در جواب نامه حر نوشت هرگاه که نامه من به دستت رسید، امام حسین (ع) را در هر محلی که هست، زمین گیر کن و این نامه در دوم محرم و در سرزمین کربلا به حر رسید و امام حسین (ع) مجبور شد در کربلا خیمه های خود را برپا کند؛ از این رو می بینیم که امام حسین (ع) در این مدت 2 بار و برخی از منابع نیز می گویند 3 بار اعلام کرد که می خواهد برگردد.

مولف کتاب تاریخ نگاری ابن طاووس اظهار داشت: از تاریخ اینگونه بر می آید که امام حسین (ع) در همان کربلا نیز اگر موقعیت فراهم بود، برگشت ولی این اتفاق نیفتاد؛ چرا که امام حسین (ع) خواهان جنگ نبود ولی خط قرمزش این بود که در مقابل یزید تسلیم نشود حتی اگر در این راه به شهادت برسد.

حجت الاسلام صادقی درباره عمربن سعد گفت: وی تنها می خواست به حکومت ری برسد و از طرف دیگر نیز نمی خواست دستش به خون امام حسین (ع) آلوده شود و حتی دشمنی و کینه عبیدالله ابن زیاد و شمر را نیز نسبت به امام نداشت؛ به همین دلیل به عبیدالله ابن زیاد نامه می نویسد و می گوید که با امام حسین (ع) گفتگو کردیم و به نتیجه رسیدیم، البته در این نامه نیز به دروغ می نویسد که امام حاضر هست با یزید بیعت کند تا شاید با این کار از معرکه جنگ بیرون بیاید؛ البته بنای امام حسین (ع) بر جنگ نیست و حتی زمانی که با حر روبه رو شد، به امام پیشنهاد شد که با حر بجنگد و وارد کوفه شود که امام در جواب عنوان کرد که شروع کننده جنگ نخواهد بود.

وی با بیان اینکه حتی در روز عاشورا نیز تیر اول از سوی سپاه عمر بن سعد به سمت امام حسین (ع) پرتاب شد، ادامه داد: عمر بن سعد در کربلا بعد از یکی و دو بار گفتگو با امام حسین (ع) نامه ای را به عبیدالله ابن زیاد نوشت که در آن نامه نیز چندین دروغ مانند آمادگی امام برای بیعت با یزید را نوشت و وقتی نامه به کوفه رسید، شمر هنوز در شهر بود و زمانی که عبیدالله نامه را خواند، شمر در جواب به عبیدالله ابن زیاد گفت که عمربن سعد از جنگ می ترسد و به عبیدالله ابن زیاد گفت به شمر گفت که به کربلا برو و یا فرماندهی جنگ را برعهده بگیرد و یا به عمربن سعد بگو کار را تمام کند و وقتی شمر به کربلا آمد، جایگاه فرماندهی خود را در خطر دید و به همین دلیل روز عاشورا گفت که شاهد باشید اولین تیر به سمت امام حسین (ع) را من پرتاب کردم.

مولف کتاب تاریخ نگاری ابن طاووس اظهار داشت: در برخی منابع آمده است که امام حسین (ع) به همراه فرزند و عمر بن سعد نیز به همراه پسرش در میان لشکریان با یکدیگر گفتگو داشتند و نمی توان دیدار امام حسین (ع) با عمربن سعد را نادیده گرفت؛ چرا که امام حسین (ع) نمی خواست شروع کننده جنگ باشد و از طرف دیگر نیز حاضر به بیعت با یزید نبود.

حجت الاسلام صادقی درباره مذاکره امام با عمربن سعد خاطر نشان کرد: مقام معظم رهبری نیز می فرمایند که این دیدارها، مذاکره نبوده است بلکه تشر بوده است ولی اینکه اسم این دیدارها را مذاکره یا غیره بگذاریم چندان فرقی نمی کند؛ چرا که دعوا بر سر اسم نیست؛ چرا که این دیدارها بین امام حسین (ع) و عمر بن سعد اتفاق افتاده و اطلاع دقیقی نیز از گفتگوها در دست نیست.

چند روز پیش حجت الاسلام سروش محلاتی طی سخنانی مدعی مذاکره و صلح و سازش امام حسین(ع) با عمر سعد شده بود.

ارسال نظر: