گفتگوی نوروزی با ۳ بازیگر خانم سریال «لیسانسه ها»

کدخبر: 2184523

به مناسبت نوروز با رویا میرعلمی، نگار عابدی و متین ستوده گفتگو کردیم که در اینجا می خوانید.

به گزارش حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ برای گفتگوی نوروزی امسال تصمیم گرفتیم تا سراغ برترین بازیگران سال 96 برویم. بازیگرانی که درخششی خاص در این سال داشتند و موفقیت های زیادی کسب کردند. طبیعتا سریال « لیسانسه ها » یکی از موفق ترین سریال های سال بود که با بیشترین میزان بیننده به عنوان پرمخاطب ترین سریال سال هم انتخاب شدند. همچنین سریال « هست و نیست » دیگر سریال پرمخاطب و شاخص امسال بود که در آخرین ماه های سال 96 پخش شد و توانست مخاطبان خوبی را به خود اختصاص بدهد. در نتیجه سراغ بازیگران محبوب این دو سریال برتر رفتیم و با رویا میرعلمی ، نگار عابدی و متین ستوده گفتگو کردیم. این سه نفر در سال های اخیر، کارهای زیادی با هم داشتند و به همین خاطر رفاقتی خواهرانه میان آنان شکل گرفته است.

رویا میرعلمی

رویا میرعلمی می گوید: من و متین ستوده سر سریال «لیسانسه ها» سکانس های زیادی با هم داشتیم و خاطرات زیادی از او دارم چون خیلی از سکانس هایی هم که داشتیم کمدی بودند؛ ولی خودم آن سکانسی که تقلید صدا می کردیم را دوست دارم و تماشاگران هم خیلی این قسمت را دوست داشتند و بازخورد خوبی داشت.

آرزوی 97

رویا میرعلمی می گوید: ابتدا برای همه آرزوی سلامت می کنم. امیدوارم که خودم و همه کسانی که دوستشان دارم و همه کسانی که دوستم دارند و همه مردم ایران در سلامت کامل باشند. سال پر برکت و پر از خیر و شادی برای همه آرزو می کنم. اتفاقات تلخی امسال رخ داد و همه مردم را غمگین کرد. امیدوارم در سال جدید دیگر تکرار نشود. امیدوارم سال 97 سالی باشد که ایران ما ایرانی آباد باشد.

سال خوب برای من

سال 96 فارغ از اتفاقات تلخی که در کشورمان رخ داد برای من سالی خوب و پر از اتفاقات خوب بود هم از لحاظ روحی یکسری اتفاقات برایم افتاد که خوشایند و هم از نظر کاری خدا را شکر سال خوبی برایم بود.

آداب و رسوم عیدانه

آداب و رسوم عید را خیلی دوست دارم به خصوص سبزی پلو، ماهی شب عید و همین طور سفره هفت سین را خیلی دوست دارم و به شدت به آن پایبند هستم. به پسرم هم خیلی تاکید دارم که این سنت ها را بشناسند و دنبال کند و اتفاقا او هم خیلی دوست دارد.

سال جدید کاری

قرار است سال آینده سریال «پاهای بی قرار» به کارگردانی منوچهر هادی پخش شود که من در آن بازی دارم و از اواخر سال 96 بازی ام در آن آغاز شده است. این سریال در دو فاز حال و گذشته ضبط شده است که من در فاز حال بازی دارم.

نوروز

من هم مثل همه ایرانی ها عید را خیلی دوست دارم و همیشه از همان دوران کودکی منتظر این لحظات بودم؛ به خصوص زمانی که مدرسه می رفتم تعطیلات را دوست داشتم. الان هم به خاطر پسرم خیلی از بیشتر از قبل این ایام را دوست دارم و اتفاقا او هم عاشق تعطیلات است. همیشه خودم را با او هماهنگ می کنم که هر کاری که دوست دارد برایش انجام بدهم تا خوشحال شود و اوقات خوشی را با هم داشته باشیم.

رفاقت قدیمی با نگار عابدی

رفاقت من با نگار به سال ها پیش در تئاتر برمی گردد. همکاری های زیادی با هم داشتیم و در عین حال خاطرات خیلی خوبی در کنارش داشته ام. چندین تئاتر با هم کار کردیم و در سریال «شمعدونی» نقش عروس و خواهر شوهر را بازی کردیم که خیلی هم جذاب از آب درآمده بود و تماشاگر هم خیلی دوست داشت. نگار دختری است که همیشه تلاش کرده و از سالیان پیش که او را می شناختم تا همین الان یک لحظه از پای ننشسته و به تلاش خود در تئاتر، تلویزیون و سینما ادامه می دهد با سختی های زیادی در این حرفه بالا آمده و بدون هیچ ارتباطی و تنها با توانایی خودش پیش رفته است. خیلی خوشحالم که چنین دوست، همکار و هم صحبتی دارم.

متین ستوده

سال 96

به غیر از اتفاقات غم انگیزی که در کشورمان افتاد و خیلی غم انگیز بود برای شخص من در سال 96 اتفاقات خوبی افتاد و خوشحال بودم و حالم خوب بود. کارهای خوبی داشتم که خیلی دوست شان داشتم و اتفاقات خوبی هم در زندگی شخصی ام افتاد.

خاطره ای از رویا میرعلمی

خاطره ای که از خانم میرعلمی نازنین در سریال «لیسانسه ها» دارم که مربوط به قسمت عروسی است. قرار بود دور میز پشت سر هم، به همه مهمان ها تبریک بگوییم و از کادر خارج شویم یک چاله ای بعد از میز بود و بلافاصله بعد از این که من تبریک گفتم افتادم توی آن چاله و تا آمدم به رویا بگویم که مواظب چاله باش دیدم رویا هم پشت سر من افتاد در چاله (خنده) خیلی حیف شد که این پلان ضبط نشد و گرنه اتفاق خیلی جالبی بود خاطره دیگری که خارج از کار با رویا دارم مربوط به سفری بود که با هم رفته بودیم نصف شب بود که موش وارد آنجا شد رویا کلا از پله ها بالا نمی آمد و از همان جایی که ایستاده بود به من آدرس می داد که موش کجا رفت و الان کجاست و من هم با یک توری کباب پز و تافت مو دنبال موش بودم و فکر کنم آنقدر تافت زده بودم که موش کلا همان طوری خشک شد (خنده)!

دو سریال در سال 97

سریال «سر دلبران» را دارم که قرار بود ماه رمضان 96 پخش شود که به دلیل این که کار ساخت آن طولانی شد به پخش نرسید و حالا قرار است در ماه رمضان 97 پخش شود سریال سارق روح را هم دارم که از قسمت ششم وارد آن می شوم.

عید نوروز

نوروز را خیلی دوست دارم عید برای من خیلی نوستالژی و یادآور خاطرات کودکی است. حال و هوای بهار و عید را دوست دارم و هر چند واقعا امسال زمستان واقعی نداشتیم و خیلی رسیدن بهار و عید را احساس نمی کنیم؛ ولی کلا به نظرم همه چیز عید جذاب و دوست داشتنی است. از سفره هفت سین گرفته تا دید و بازدید و سریال های نوروزی. همه چیز عید برای من یادآور خاطرات قدیمی است چون من خیلی گذشته ام و دوران قدیم را دوست دارم. عید برای من هنوز هم حال و هوای قدیم را دارد و سعی می کنیم خودمان این حال و هوا را ایجاد کنیم که از دست نرود.

برای من هفت سین خیلی جذاب است و کلا موافق هر چیزی هستم که زندگی در آن جریان داشته باشد هفت سین هم یکی از چیزهایی است که که جذاب و دوست داشتنی است. چیدن سفره هفت سین خودش یک انرژی مثبت و حال خوبی همراهش دارد که برای من واقعا خوشایند است. ما همیشه در خانه مان این رسم را پایدار نگه داشته ایم و در هر شرایطی که بودیم سعی کرده ایم بهترین هفت سین را داشته باشیم.

نگار و رویا

نگار واقعا یک دوست خیلی خوب و با ارزش برای من است نگار در عین حال که یک زن کامل و با تمام ویژگی های زنانه است یک کودک و دختربچه دوست داشتنی هم هست یک سادگی خاصی در وجودش دارد که من به آن احترام می گذارم و خیلی به خاطر این موضوع نگار را دوست دارم و جزو دوستان خوب من است صداقت و پاکی او خیلی برایم با ارزش است. شاید جالب باشد بگویم که رویا و نگار دقیقا از جنس هم هستند و تمام تعاریفی که برای نگار دارم عینا درباره رویا نیز صدق می کند شاید دلیل این که دو نفر خیلی با هم صمیمی هستند همین شباهت های اخلاقی باشد که با هم دارند.

ما هنگام سریال «سر دلبران» در یزد با همدیگر هم اتاق بودیم. نگار صبح های خیلی زود برای نماز صبح بیدار می شد بعد از آن در خیلی سر و صدا می کرد و من یک بار برای این که راحت بخوابم در گوش هایم موم گذاشته بودم و نگار نمی دانست که من صدایش را نمی شنوم و همین طوری داشت صحبت می کرد و چون دید من جوابی نمی دهم آمد بالای سر من و من هم به یک باره از خواب پریدم و او با آن هیبت در تاریکی دیدم و دوتایی شروع کردیم به جیغ زدن و نزدیک بود از ترس سکته کنیم.

نگار عابدی

آرزوی 97

اولین آرزویم برای همه سلامتی است برای عزیزانم و همه کسانی که دوست شان دارم و همه مردم ایران که لایق یک زندگی راحت و واقعا سلامت هستند. سین سلامتی را خیلی دوست دارم. بعد از آن هم آرزوی خوشحالی برکت و نعمت برای همه دارم.

منبع: مجله خانواده سبز

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

ارسال نظر: